۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در آثار باستانی باقی مانده از دورههای مختلف تاریخ، چون [[کلدانیها]]، [[بابلیها]]، [[آشوریها]] و ایرانیها، نامی از منطقه ای به نام کاظمیه به چشم نمیخورد مگر اسمی به نام قطریل که شباهت به نامهای یونانی دارد. <ref>جعفر الخلیلی، مؤسوعه العتبات المقدسه، قسم الکاظمین، ج 1 ص 10</ref> این نام در اواخر قرن چهارم قبل از میلاد یعنی پس از درگذشت [[اسکندر مقدونی]] و به قدرت رسیدن حکومت سلوکیها در منطقه، شایع بوده است. | در آثار باستانی باقی مانده از دورههای مختلف تاریخ، چون [[کلدانیها]]، [[بابلیها]]، [[آشوریها]] و ایرانیها، نامی از منطقه ای به نام کاظمیه به چشم نمیخورد مگر اسمی به نام قطریل که شباهت به نامهای یونانی دارد. <ref>جعفر الخلیلی، مؤسوعه العتبات المقدسه، قسم الکاظمین، ج 1 ص 10</ref> این نام در اواخر قرن چهارم قبل از میلاد یعنی پس از درگذشت [[اسکندر مقدونی]] و به قدرت رسیدن حکومت سلوکیها در منطقه، شایع بوده است. | ||
برخی از مطالعات باستانشناسی نشان میدهد که سکههای قدیمی فراوانی در کنار سکههای دوران اسلامی در این منطقه یافت شده است، در سال ۶۴۷ هـ. ق [[المستعصم بالله]] دستور بازسازی مرقد کاظمین را داد و هنگامی که کارگران مشغول کندن زمین بودند به کوزهای برخوردند که در آن تعدادی سکه یونانی و سکههای اسلامی قرار داشت، هنگامی که این سکهها را به المستعصم نشان دادند، دستور داد | برخی از مطالعات باستانشناسی نشان میدهد که سکههای قدیمی فراوانی در کنار سکههای دوران اسلامی در این منطقه یافت شده است، در سال ۶۴۷ هـ. ق [[المستعصم بالله]] دستور بازسازی مرقد کاظمین را داد و هنگامی که کارگران مشغول کندن زمین بودند به کوزهای برخوردند که در آن تعدادی سکه یونانی و سکههای اسلامی قرار داشت، هنگامی که این سکهها را به المستعصم نشان دادند، دستور داد آنها را خرج بازسازی حرم مطهر کنند و مردم این سکهها را به قیمتهای گزاف خریدند و مبلغ آن را که چندین برابر شده بود خرج بازسازی کردند. <ref>الحوادث الجامعه، فی اخبار سنه.</ref> در دوره ساسانی نیز به این منطقه «طسوج قطربل» میگفتند که به معنی روستای قطربل بود و این منطقه توسط شاخهای از رودخانه دجله که به «دجیل» معروف بود آبیاری میشد. | ||
در سال ۱۴۵ هـ. ق [[منصور عباسی]] شروع به ساختن بغداد کرد و بنابر روایت خطیب بغدادی در سال ۱۴۶ هـ. ق باروی شهر را ساخت و در سال ۱۴۹ هـ. ق خندقی برای آن کند و بدین گونه شهر تقریباً کامل شد. پس از ساختن شهر منصور عباسی دستور داد تا قبرستانی در شمال شهر برای خود و خانوادهاش بسازند و این قبرستان بعدها به نام قبرستان [[قریش]] و یا [[قبرستان بنی هاشم]] معروف شد و شیخ مفید روایت میکند که این مقبره مخصوص [[بنیهاشم]] و اشراف بود. اولین کسی که در این قبرستان، در سال ۱۵۰ هـ. ق، به خاک سپرده شد جعفر پسر ابوجعفر منصور عباسی بود و پس از آن دفن کردن مردگان در این قبرستان شایع و متداول گردید.<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref> | در سال ۱۴۵ هـ. ق [[منصور عباسی]] شروع به ساختن بغداد کرد و بنابر روایت خطیب بغدادی در سال ۱۴۶ هـ. ق باروی شهر را ساخت و در سال ۱۴۹ هـ. ق خندقی برای آن کند و بدین گونه شهر تقریباً کامل شد. پس از ساختن شهر منصور عباسی دستور داد تا قبرستانی در شمال شهر برای خود و خانوادهاش بسازند و این قبرستان بعدها به نام قبرستان [[قریش]] و یا [[قبرستان بنی هاشم]] معروف شد و شیخ مفید روایت میکند که این مقبره مخصوص [[بنیهاشم]] و اشراف بود. اولین کسی که در این قبرستان، در سال ۱۵۰ هـ. ق، به خاک سپرده شد جعفر پسر ابوجعفر منصور عباسی بود و پس از آن دفن کردن مردگان در این قبرستان شایع و متداول گردید.<ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref> | ||
در ۲۵ رجب ۱۸۳ هـ. ق امام موسی بن جعفر علیه السلام به دستور [[هارون الرشید]] و به دست [[سندی بن شاهک]] مسموم شد و جسد مطهر آن حضرت به قبرستان قریش برده شد و در آن به خاک سپرده شد که مرقد شریف وی هم چنان در آنجا میباشد. برخی از مورخین معتقدند که آن حضرت در جایی به خاک سپرده شد که قبلاً آن را خریداری کرده بود. پس از دفن آن حضرت، مرقد ایشان به نام مشهد باب التبن معروف شد، زیرا که نزدیک دروازه شرقی شهر باب التبن» قرار داشت و در کنار مرقد آن حضرت نیز مسجدی قرار داشت که به «باب التبن» معروف بود. <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ماده ب.</ref> | در ۲۵ رجب ۱۸۳ هـ. ق امام موسی بن جعفر علیه السلام به دستور [[هارون الرشید]] و به دست [[سندی بن شاهک]] مسموم شد و جسد مطهر آن حضرت به قبرستان قریش برده شد و در آن به خاک سپرده شد که مرقد شریف وی هم چنان در آنجا میباشد. برخی از مورخین معتقدند که آن حضرت در جایی به خاک سپرده شد که قبلاً آن را خریداری کرده بود. پس از دفن آن حضرت، مرقد ایشان به نام مشهد باب التبن معروف شد، زیرا که نزدیک دروازه شرقی شهر باب التبن» قرار داشت و در کنار مرقد آن حضرت نیز مسجدی قرار داشت که به «باب التبن» معروف بود. <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ماده ب.</ref> | ||
در آخر ماه ذی القعده ۲۲۰ هـ. ق نیز امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و در کنار قبر جدش امام کاظم علیه السلام به خاک سپرده شد.<ref> ابن اثیر، الکامل قی التاریخ، ج ۶، ص ۳۲۱.</ref> پس از شهادت دو امام مذکور، شیعیان به تدریج در کنار این دو قبر مطهر ساکن شدند تا بتوانند از | در آخر ماه ذی القعده ۲۲۰ هـ. ق نیز امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و در کنار قبر جدش امام کاظم علیه السلام به خاک سپرده شد.<ref> ابن اثیر، الکامل قی التاریخ، ج ۶، ص ۳۲۱.</ref> پس از شهادت دو امام مذکور، شیعیان به تدریج در کنار این دو قبر مطهر ساکن شدند تا بتوانند از آنها حمایت کرده و از زائران آنها پذیرائی کنند و در حقیقت این امر باعث شد که هسته اولیه شهر کاظمین تشکیل شود، به ویژه که این زمین به علت نزدیکی به رودخانه دجله، مرغوبیت خاک و نزدیکیاش به روستاها و مزارع و نخلستانهای بزرگ، مکانی مناسب برای سکونت به شمار میرفت. | ||
از منابع تاریخی دوران عباسی درمییابیم که این منطقه به سرعت رشد نموده و به عنوان بخشی از بغداد و محلهای از محلههای آن درآمد و جایگاه جغرافیایی آن در دوران عباسیها بین منطقه حربیه و مقبره [[ابن حنبل]] و حریم طاهری بود. در سال ۳۳۴ هـ. ق معزالدوله بویه بغداد را فتح کرد و از جمله کارهای عمرانی وی در بغداد اهتمام به مرقد امامان مذکور و ساختن مرقد و بارگاهی زیبا برای آنان بود. وی همچنین تعدادی از سربازان دلیر خود را برای خدمت به مردم و برقراری امنیت در این منطقه مستقر کرد و با توجه به برقراری امنیت در دوران [[آل بویه]] و نزدیکی مقابر قریش به بغداد بسیاری از شیعیان بغداد در روزهای معینی از سال نظیر [[عاشورا]] و یا [[عید غدیر]] به زیارت این منطقه میرفتند. | از منابع تاریخی دوران عباسی درمییابیم که این منطقه به سرعت رشد نموده و به عنوان بخشی از بغداد و محلهای از محلههای آن درآمد و جایگاه جغرافیایی آن در دوران عباسیها بین منطقه حربیه و مقبره [[ابن حنبل]] و حریم طاهری بود. در سال ۳۳۴ هـ. ق معزالدوله بویه بغداد را فتح کرد و از جمله کارهای عمرانی وی در بغداد اهتمام به مرقد امامان مذکور و ساختن مرقد و بارگاهی زیبا برای آنان بود. وی همچنین تعدادی از سربازان دلیر خود را برای خدمت به مردم و برقراری امنیت در این منطقه مستقر کرد و با توجه به برقراری امنیت در دوران [[آل بویه]] و نزدیکی مقابر قریش به بغداد بسیاری از شیعیان بغداد در روزهای معینی از سال نظیر [[عاشورا]] و یا [[عید غدیر]] به زیارت این منطقه میرفتند. | ||
در سال ۳۵۳ هـ. ق در روز عاشورا عزای عمومی اعلام شد و مردم به نوحه و زاری پرداختند و در عصر همان روز درگیری بسیار شدیدی بین شیعیان و سنیان در منطقه قطیعه امجعفر و در مسیر راه کاظمین روی داد و تعداد زیادی زخمی شدند و غارتهای فراوانی صورت گرفت. | در سال ۳۵۳ هـ. ق در روز عاشورا عزای عمومی اعلام شد و مردم به نوحه و زاری پرداختند و در عصر همان روز درگیری بسیار شدیدی بین شیعیان و سنیان در منطقه قطیعه امجعفر و در مسیر راه کاظمین روی داد و تعداد زیادی زخمی شدند و غارتهای فراوانی صورت گرفت. | ||
در سال ۳۵۴ هـ. ق برای اولین بار عید غدیر در بغداد جشن اعلام گردید و مردم شادیکنان با صدای بوق و کرنا و دسته دسته به زیارت حرم مطهر کاظمین رفتند. سال ۴۴۹ هـ. ق خانه شیخ طوسی در محله کرخ بغداد توسط گروهی از اوباش غارت شد و شیخ طوسی در اثر این کار به شهر نجف هجرت کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۹، ص ۴۳۹.</ref>در طی سالهای متعدد شهر کاظمین بارها دچار سیل گردید. از همه شدیدتر سیل سال ۶۱۴ هـ. ق بود که باعث ویرانی بخشی از حرم مطهر و ویرانی شدید شهر کاظمین شد به طوری که خلیفه ناصرالدین الله دستور تعمیر خرابیها را صادر کرد و دستور داد باروئی گرداگرد شهر کاظمین بسازند. در دوران خلافت عباسی شهر کاظمین به عنوان محلهای تقریباً مستقل از بغداد و پرجمعیت با باروئی مستقل بود که علاوه بر نقیب علویها، نقیب دیگری بر امور مرقد و شهر نظارت مینمود. در ماه محرم سال ۶۵۶ هـ. ق (۱۲۵۸م) لشکریان [[مغول]] به رهبری [[هلاکو]] شهر بغداد را محاصره کردند، این شهر پس از چند روز محاصره عاقبت در روز هیجدهم محرم سقوط کرد و مغولها خرابی فراوانی به شهر وارد ساخته و تعداد زیادی از اهالی شهر را به قتل رساندند. ابتدا قرار بود که عتبات مقدس شیعه از غارت مغولها در امان باشد اما واقعیت این بود که حرم مطهر کاظمین تنها حرم شیعه بود که مورد غارت و چپاول قرار گرفت و به آتش کشیده شد و لشکریان وحشی مغول غنائم فراوانی را از حرم مطهر غارت کردند، طلا و نقره و سنگهای گرانبهای به غارت رفته به حدی بود که سربازان آن را بر روی زین اسبهای خود میآویختند. | در سال ۳۵۴ هـ. ق برای اولین بار عید غدیر در بغداد جشن اعلام گردید و مردم شادیکنان با صدای بوق و کرنا و دسته دسته به زیارت حرم مطهر کاظمین رفتند. سال ۴۴۹ هـ. ق خانه شیخ طوسی در محله کرخ بغداد توسط گروهی از اوباش غارت شد و شیخ طوسی در اثر این کار به شهر نجف هجرت کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۹، ص ۴۳۹.</ref>در طی سالهای متعدد شهر کاظمین بارها دچار سیل گردید. از همه شدیدتر سیل سال ۶۱۴ هـ. ق بود که باعث ویرانی بخشی از حرم مطهر و ویرانی شدید شهر کاظمین شد به طوری که خلیفه ناصرالدین الله دستور تعمیر خرابیها را صادر کرد و دستور داد باروئی گرداگرد شهر کاظمین بسازند. در دوران خلافت عباسی شهر کاظمین به عنوان محلهای تقریباً مستقل از بغداد و پرجمعیت با باروئی مستقل بود که علاوه بر نقیب علویها، نقیب دیگری بر امور مرقد و شهر نظارت مینمود. در ماه محرم سال ۶۵۶ هـ. ق (۱۲۵۸م) لشکریان [[مغول]] به رهبری [[هلاکو]] شهر بغداد را محاصره کردند، این شهر پس از چند روز محاصره عاقبت در روز هیجدهم محرم سقوط کرد و مغولها خرابی فراوانی به شهر وارد ساخته و تعداد زیادی از اهالی شهر را به قتل رساندند. ابتدا قرار بود که عتبات مقدس شیعه از غارت مغولها در امان باشد اما واقعیت این بود که حرم مطهر کاظمین تنها حرم شیعه بود که مورد غارت و چپاول قرار گرفت و به آتش کشیده شد و لشکریان وحشی مغول غنائم فراوانی را از حرم مطهر غارت کردند، طلا و نقره و سنگهای گرانبهای به غارت رفته به حدی بود که سربازان آن را بر روی زین اسبهای خود میآویختند. | ||
چندی بعد امیر قرهتای به بغداد رسید و دستور داد عمادالدین عمر بن محمد قزوینی به اوقاف رسیدگی نماید و ساختمان حرم مطهر کاظمین و مسجد خلیفه را بازسازی نماید. در قرن هشتم هجری، شهر کاظمین رشد زیادی کرد و از شهرهای شلوغ و پر زوار به شمار میرفت. [[حمدالله مستوفی]] اوایل قرن هشتم این شهر را چنین توصیف میکند: شهر کوچکی است که طول آن حدود شش هزار گام است و تعداد جمعیت آن حدود شش هزار نفر است. در اوایل قرن دهم از لحاظ استقلال اداری شهر مستقلی به شمار میرفت. در سال ۹۲۶ هـ. ق که عراق تحت تصرف امپراتوری صفوی واقع شد، [[شاه اسماعیل صفوی]] به زیارت کاظمین مشرف شده و دستور داد اداره مخصوصی برای مدیریت شهر به وجود آید و دادگاهی شرعی به ریاست یک قاضی که لقب شیخ الاسلام را داشت تشکیل شود و همچنین دستور داد تا مرقد مطهر کاظمین تجدید بنا شود و حقوقی را برای خدام مرقد تعیین نمود. در سال ۱۲۸۶ هـ. ق مدحت پاشا والی عثمانی عراق در بازنگری ساختار اداری، کاظمین را به شهرستان تبدیل کرد و این شهرستان یکی از شهرستانهای استان بغداد شد. در سال ۱۳۰۲ هـ. ق هدایت پاشا فرمانده لشکر ششم ترکان عثمانی در بغداد، دستور داد که پل چوبی شناوری بر روی رودخانه دجله زده شود تا دو بخش کاظمیه و اعظمیه را به هم متصل سازد و این گونه بود که کاظمین به بخش شرقی بغداد متصل شد. شهر کاظمین در طی عمر بلند خود بسیاری از علما، فقها، شعرا، پزشکان و اندیشمندان را به جامعه عرضه نمود در این شهر مدارس علمی فراوانی وجود داشت که از همه مهمتر مدرسه سید محسن اعرجی است که اوایل قرن سیزدهم هجری تأسیس شده است. در شهر کاظمین کتابخانههای بسیاری وجود دارد که کتب خطی نفیسی در | چندی بعد امیر قرهتای به بغداد رسید و دستور داد عمادالدین عمر بن محمد قزوینی به اوقاف رسیدگی نماید و ساختمان حرم مطهر کاظمین و مسجد خلیفه را بازسازی نماید. در قرن هشتم هجری، شهر کاظمین رشد زیادی کرد و از شهرهای شلوغ و پر زوار به شمار میرفت. [[حمدالله مستوفی]] اوایل قرن هشتم این شهر را چنین توصیف میکند: شهر کوچکی است که طول آن حدود شش هزار گام است و تعداد جمعیت آن حدود شش هزار نفر است. در اوایل قرن دهم از لحاظ استقلال اداری شهر مستقلی به شمار میرفت. در سال ۹۲۶ هـ. ق که عراق تحت تصرف امپراتوری صفوی واقع شد، [[شاه اسماعیل صفوی]] به زیارت کاظمین مشرف شده و دستور داد اداره مخصوصی برای مدیریت شهر به وجود آید و دادگاهی شرعی به ریاست یک قاضی که لقب شیخ الاسلام را داشت تشکیل شود و همچنین دستور داد تا مرقد مطهر کاظمین تجدید بنا شود و حقوقی را برای خدام مرقد تعیین نمود. در سال ۱۲۸۶ هـ. ق مدحت پاشا والی عثمانی عراق در بازنگری ساختار اداری، کاظمین را به شهرستان تبدیل کرد و این شهرستان یکی از شهرستانهای استان بغداد شد. در سال ۱۳۰۲ هـ. ق هدایت پاشا فرمانده لشکر ششم ترکان عثمانی در بغداد، دستور داد که پل چوبی شناوری بر روی رودخانه دجله زده شود تا دو بخش کاظمیه و اعظمیه را به هم متصل سازد و این گونه بود که کاظمین به بخش شرقی بغداد متصل شد. شهر کاظمین در طی عمر بلند خود بسیاری از علما، فقها، شعرا، پزشکان و اندیشمندان را به جامعه عرضه نمود در این شهر مدارس علمی فراوانی وجود داشت که از همه مهمتر مدرسه سید محسن اعرجی است که اوایل قرن سیزدهم هجری تأسیس شده است. در شهر کاظمین کتابخانههای بسیاری وجود دارد که کتب خطی نفیسی در آنها نگهداری میشود. اولین چاپخانه عراق که یک چاپخانه سنگی بود در سال ۱۲۳۷ هـ. ق در شهر کاظمین راهاندازی گردید. | ||
شهر کاظمین در طی [[جنگ جهانی اول]] نقش مهمی در برابر تجاوز انگلیسیها ایفا نمود و در روز ۲۰ ذی الحجه ۱۳۳۲ هـ. ق بزرگان [[بصره]] از علمای کاظمین درخواست کمک کردند و علمای بزرگ شهر کاظمین فتوایی در خصوص دفاع از شهرهای اسلامی در برابر تجاوز انگلیسیها صادر کردند و در روز سه شنبه دوازدهم محرم ۱۳۳۳ هـ. ق سید مهدی حیدری به همراهی تعدادی از مجاهدان به منظور جنگ با انگلیسیها از کاظمین عازم میدانهای جنگ شدند و در مراسم باشکوهی تمامی اهالی شهر به منظور تودیع مجاهدین از شهر بیرون آمدند. همچنین اهالی کاظمین توانستند کمکهای زیادی را به مجاهدینی که از [[نجف]] و [[کربلا]] عازم میدان جنگ میشدند، بنمایند. اما با تمام این تلاشها و فداکاریها عاقبت انگلیسیها موفق شدند در روز ۱۷ جمادی الاول ۱۳۳۵ هـ. ق شهر کاظمین را تصرف کنند و بدین گونه پایان تسلط عثمانی و آغاز تسلط انگلیسی در این شهر اعلام گردید. | شهر کاظمین در طی [[جنگ جهانی اول]] نقش مهمی در برابر تجاوز انگلیسیها ایفا نمود و در روز ۲۰ ذی الحجه ۱۳۳۲ هـ. ق بزرگان [[بصره]] از علمای کاظمین درخواست کمک کردند و علمای بزرگ شهر کاظمین فتوایی در خصوص دفاع از شهرهای اسلامی در برابر تجاوز انگلیسیها صادر کردند و در روز سه شنبه دوازدهم محرم ۱۳۳۳ هـ. ق سید مهدی حیدری به همراهی تعدادی از مجاهدان به منظور جنگ با انگلیسیها از کاظمین عازم میدانهای جنگ شدند و در مراسم باشکوهی تمامی اهالی شهر به منظور تودیع مجاهدین از شهر بیرون آمدند. همچنین اهالی کاظمین توانستند کمکهای زیادی را به مجاهدینی که از [[نجف]] و [[کربلا]] عازم میدان جنگ میشدند، بنمایند. اما با تمام این تلاشها و فداکاریها عاقبت انگلیسیها موفق شدند در روز ۱۷ جمادی الاول ۱۳۳۵ هـ. ق شهر کاظمین را تصرف کنند و بدین گونه پایان تسلط عثمانی و آغاز تسلط انگلیسی در این شهر اعلام گردید. | ||
شهر کاظمین در طول مدت اشغال انگلیسیها، هیچگاه از مقاومت دست نکشید و تمامی فرستادگان انگلیسی در نامهها و یادداشتهای خود بر این مسأله صحه گذاشتند. از جمله در نامههای «میس بیل» چنین میخوانیم: «شهر کاظمین شهری افراطی در اعتقاد به وحدت اسلامی است و در نبرد با انگلیسیها بسیار مصمم و پابرجاست». همچنین فلیب آیرلاند درباره این شهر میگوید: دشمنی با انگلیسیها در شهر کاظمین بسیار شدید بود و علمای این شهر تهدید کرده بودند که اگر کسی در همهپرسی به نفع تجاوز انگلیسیها رأی دهد او را کافر اعلام خواهند کرد».<ref>راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، دکتر احسان مقدس، ص ۲۶۳-۲۶۸.</ref> | شهر کاظمین در طول مدت اشغال انگلیسیها، هیچگاه از مقاومت دست نکشید و تمامی فرستادگان انگلیسی در نامهها و یادداشتهای خود بر این مسأله صحه گذاشتند. از جمله در نامههای «میس بیل» چنین میخوانیم: «شهر کاظمین شهری افراطی در اعتقاد به وحدت اسلامی است و در نبرد با انگلیسیها بسیار مصمم و پابرجاست». همچنین فلیب آیرلاند درباره این شهر میگوید: دشمنی با انگلیسیها در شهر کاظمین بسیار شدید بود و علمای این شهر تهدید کرده بودند که اگر کسی در همهپرسی به نفع تجاوز انگلیسیها رأی دهد او را کافر اعلام خواهند کرد».<ref>راهنمای اماکن زیارتی و سیاحتی در عراق، دکتر احسان مقدس، ص ۲۶۳-۲۶۸.</ref> |