۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== مبانی اعتقادی اشاعره == | == مبانی اعتقادی اشاعره == | ||
مکتب اشعری همچون سایر مکاتباسلامی، مبانی اعتقادی خاصی دارد. از جمله ویژگیهای آشکار این مکتب، باورمندی شدید به توحیدافعالی یا توحید در خالقیت و نیز انکار حسن و قبح عقلی و پذیرش حسن و قبح شرعی است به این معنا که حسن و قبح هر فعلی تابع تشخیص شرع است، پس هیچ فعلی ذاتا حسن یا قبیح نیست مگر که حسن و قبح آن را شرع تشخیص دهد.اشاعره به [[قضا و قدر]] سخت معتقدند و ارادهالهی را بر همه امور از جمله افعال انسان حاکم میدانند و انسان را کاسب افعال خویش میدانند. همچنین با استناد به آیات قرآن میگویند که خداوند در [[قیامت]] با چشم ظاهر دیده میشود. مطابق با باور | مکتب اشعری همچون سایر مکاتباسلامی، مبانی اعتقادی خاصی دارد. از جمله ویژگیهای آشکار این مکتب، باورمندی شدید به توحیدافعالی یا توحید در خالقیت و نیز انکار حسن و قبح عقلی و پذیرش حسن و قبح شرعی است به این معنا که حسن و قبح هر فعلی تابع تشخیص شرع است، پس هیچ فعلی ذاتا حسن یا قبیح نیست مگر که حسن و قبح آن را شرع تشخیص دهد.اشاعره به [[قضا و قدر]] سخت معتقدند و ارادهالهی را بر همه امور از جمله افعال انسان حاکم میدانند و انسان را کاسب افعال خویش میدانند. همچنین با استناد به آیات قرآن میگویند که خداوند در [[قیامت]] با چشم ظاهر دیده میشود. مطابق با باور آنها کلام خدا قدیم است و صفات خبریاش وقتی میتواند تفسیر شود که بهدور از تشبیه و تعیین کیفیت باشد. | ||
== تفاسیر کوتاه از برخی عقاید اشاعره == | == تفاسیر کوتاه از برخی عقاید اشاعره == | ||
1.برخی از متکلمین این مکتب معتقدند که [[صفات خبری]] به معنای لغویاش بر خداوند صادق است، ولی میگویند که کیفیت آن برای ما مجهول است و از آن هیچ درکی نداریم.<ref>اشعری ابوالحسن، الابانه عن اصول الدیانه، ص21</ref> این نحوه تعریف، ورود به تجسیم و تشبیه را منع میکند. | 1.برخی از متکلمین این مکتب معتقدند که [[صفات خبری]] به معنای لغویاش بر خداوند صادق است، ولی میگویند که کیفیت آن برای ما مجهول است و از آن هیچ درکی نداریم.<ref>اشعری ابوالحسن، الابانه عن اصول الدیانه، ص21</ref> این نحوه تعریف، ورود به تجسیم و تشبیه را منع میکند. | ||
متکلمان پس از ابوالحسن اشعری نیز بر همین روش بودهاند، اما بعضی از | متکلمان پس از ابوالحسن اشعری نیز بر همین روش بودهاند، اما بعضی از آنها معتقدند که صفات خبری برای آنکه فهمیده شود، نیازمند تاویل است.<ref>آمدی، غایه المرام فی علم الکلام، ص127-129</ref> با این حال بعضی دیگر چون فخر رازی قائل به لزوم تأویل یا تفویض صفات خبری شدهاند.<ref> فخر رازی، الاربعین فی اصول الدین، ج1 ص163</ref> | ||
2. اشاعره به جواز رویت خدا معتقدند. اشعری میگوید که در قیامت میتوان خداوند را با چشم ظاهر دید.<ref>اشعری ابوالحسن، الابانه عن اصول الدیانه، ص35</ref>او برای اثبات این ادعا به شواهدی از قرآن و روایات استناد میکند. متکلمان پس از اشعری نیز به پیروی از او قائل به جواز رؤیت خدا شدهاند. مثلا فخر رازی آیه: «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» که در بیان نفی رویت آمده است را توجیه کرده آن را بر جواز رویت تفسیر میکند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج1 ص520</ref> | 2. اشاعره به جواز رویت خدا معتقدند. اشعری میگوید که در قیامت میتوان خداوند را با چشم ظاهر دید.<ref>اشعری ابوالحسن، الابانه عن اصول الدیانه، ص35</ref>او برای اثبات این ادعا به شواهدی از قرآن و روایات استناد میکند. متکلمان پس از اشعری نیز به پیروی از او قائل به جواز رؤیت خدا شدهاند. مثلا فخر رازی آیه: «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» که در بیان نفی رویت آمده است را توجیه کرده آن را بر جواز رویت تفسیر میکند.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج1 ص520</ref> | ||
وغزالی نیز آن را اثبات میکند.<ref> غزالی ابوحامد، قواعد العقائد، ص169</ref>و باقلانی میگوید چون خداوند وجود دارد، پس قابل مشاهده است.<ref>باقلانی ابوبکر، تمهید الاوائل وتلخیص الدلائل، ص301</ref> | وغزالی نیز آن را اثبات میکند.<ref> غزالی ابوحامد، قواعد العقائد، ص169</ref>و باقلانی میگوید چون خداوند وجود دارد، پس قابل مشاهده است.<ref>باقلانی ابوبکر، تمهید الاوائل وتلخیص الدلائل، ص301</ref> |