۸۷٬۷۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ابوالحسن على بن اسماعیل بن | '''ابوالحسن على بن اسماعیل بن اسحاق معروف به اشعری'''، متکلم نامدار و بنیان گذار مکتبى در عقاید اسلامى که پیروانش [[اشاعره]] خوانده شده اند. ویژگى اصلى این مکتب کلامى دفاع عقلانى از عقاید [[اهل سنت]] و اصحاب [[حدیث]] است، در برابر جریان فکری [[معتزله]] که از دیدگاه ایشان [[بدعت]] در دین تلقى شده است. مکتب سنت گرای اشعری با قبول عامى که نزد غالب اهل سنت یافت، کم وبیش ساختار عقاید رسمى آنان را تشکیل داد. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
شماری از آثار از میان رفته اشعری اینهاست: | شماری از آثار از میان رفته اشعری اینهاست: | ||
* الجوابات فى الصفات، که آن را بزرگ ترین کتاب او به شمار آورده اند. وی در آن به نقض آنچه پیش تر بر مشرب معتزله نوشته بوده، پرداخته است <ref>همو، 131</ref>. | *الجوابات فى الصفات، که آن را بزرگ ترین کتاب او به شمار آورده اند. وی در آن به نقض آنچه پیش تر بر مشرب معتزله نوشته بوده، پرداخته است <ref>همو، 131</ref>. | ||
* کتاب فى تفسیر القرآن، که در دوره های بعد به المختزن شهرت داشته است. اشعری این اثر را بیشتر در رد تفسیرهای معتزلیانى چون جبایى و ابوالقاسم بلخى نوشت <ref>همو، 136-137؛ ابن فرحون، 2/95</ref>. ابن عساکر دیباچه این کتاب را نقل کرده است <ref>ص 137- 139</ref>. پاره هایى از آن نیز در «تفسیر» ابن فورک آمده است <ref>نک: GAL , 611.(I/604</ref> | *کتاب فى تفسیر القرآن، که در دوره های بعد به المختزن شهرت داشته است. اشعری این اثر را بیشتر در رد تفسیرهای معتزلیانى چون جبایى و ابوالقاسم بلخى نوشت <ref>همو، 136-137؛ ابن فرحون، 2/95</ref>. ابن عساکر دیباچه این کتاب را نقل کرده است <ref>ص 137- 139</ref>. پاره هایى از آن نیز در «تفسیر» ابن فورک آمده است <ref>نک: GAL , 611.(I/604</ref> | ||
* | *الفصول فى الرد على الملحدین و الخارجین عن الملة کالفلاسفة و الطبائعیین و الدهریین...، و کتاب فى الرد على الفلاسفة <ref>ابن عساکر، 128، 134</ref>، که این دو عنوان نشان دهنده آشنایى او به فلسفه و نحله های غیر دینیند. | ||
* المسائل المنثورة البغدادیة، که گزارشى است از مجالس مناظره او با بزرگان معتزله در بغداد <ref>همو، 132؛ نیز نک: فرانک، 12، 42 </ref>. | *المسائل المنثورة البغدادیة، که گزارشى است از مجالس مناظره او با بزرگان معتزله در بغداد <ref>همو، 132؛ نیز نک: فرانک، 12، 42 </ref>. | ||
فهرستى که ابن فورک از آثار دوره اخیر زندگى اشعری به دست میدهد، بر آثاری در فقه و اصول نیز مشتمل است <ref>نک: ابن عساکر، 135-136</ref>. بسیاری از آثار اشعری تا دوره های بعد موجود و مورد استناد بوده اند، چنانکه کتاب مجرد مقالات الاشعری از ابن فورک (د 406م) حاوی اقوال و پاره های بسیار از 30 کتاب اشعری است که اکنون در دست نیستند. در کتاب ابن حزم (د 456ق) نیز از متن دو کتاب الموجز و المجالس مطالبى آمده است <ref>2/303، 322، 5/76؛ نیز نک: ابن ندیم، 231؛ حاکم جشمى، 372</ref>. سبکى احتمال داده است که فهرستى که ابن حزم از 55 اثر اشعری در جایى به دست داده، مربوط به آثاری است که خود او دیده است <ref>3/359؛ نیز نک: ابن عساکر، 92</ref>. | فهرستى که ابن فورک از آثار دوره اخیر زندگى اشعری به دست میدهد، بر آثاری در فقه و اصول نیز مشتمل است <ref>نک: ابن عساکر، 135-136</ref>. بسیاری از آثار اشعری تا دوره های بعد موجود و مورد استناد بوده اند، چنانکه کتاب مجرد مقالات الاشعری از ابن فورک (د 406م) حاوی اقوال و پاره های بسیار از 30 کتاب اشعری است که اکنون در دست نیستند. در کتاب ابن حزم (د 456ق) نیز از متن دو کتاب الموجز و المجالس مطالبى آمده است <ref>2/303، 322، 5/76؛ نیز نک: ابن ندیم، 231؛ حاکم جشمى، 372</ref>. سبکى احتمال داده است که فهرستى که ابن حزم از 55 اثر اشعری در جایى به دست داده، مربوط به آثاری است که خود او دیده است <ref>3/359؛ نیز نک: ابن عساکر، 92</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
از اشعری این آثار باقى مانده اند: | از اشعری این آثار باقى مانده اند: | ||
* الابانة عن اصول الدیانة، کتابى مختصر به سیاق عقیده نامه ها که شهرت فراوان دارد. این کتاب نخست در [[حیدر آباد دکن]] (1321ق) و سپس در [[قاهره]] (1348ق) و [[مدینه]] (1975م) به چاپ رسیده است. کلاین نیز در 1940م ترجمه ای از آن به انگلیسى انتشار داده است. | *الابانة عن اصول الدیانة، کتابى مختصر به سیاق عقیده نامه ها که شهرت فراوان دارد. این کتاب نخست در [[حیدر آباد دکن]] (1321ق) و سپس در [[قاهره]] (1348ق) و [[مدینه]] (1975م) به چاپ رسیده است. کلاین نیز در 1940م ترجمه ای از آن به انگلیسى انتشار داده است. | ||
در باب اول الابانه خلاصه ای از اقوال «اهل بدعت» آمده است و در باب دوم بیان مجملى از عقاید «اهل حق و سنت». نکوهش سختى که در این کتاب نسبت به اهل بدعت رفته، به طور عمده متوجه معتزله است، از آن رو که کتاب الهى را بر پایه آراء خویش تأویل کرده اند، بى آنکه تفسیرهایشان مبتنى بر قول رسول خدا(ص) یا «سلف متقدم» باشد، و به انکار عقایدی پرداخته اند که [[صحابه]] و [[تابعین]] بر آن اجماع داشته اند <ref> الابانة، 7- 8</ref>. از جمله عقاید معتزله، انکار رؤیت خداوند به ابصار، انکار صفات خبریه، قول به مخلوق بودن قرآن، و اعتقاد به اینکه افعال شر انسانها نمیتواند آفریده خدا باشد، مهم ترین موضوعات انتقاد از ایشان و مهم ترین فصلهای بعدی کتاب را تشکیل میدهند. چنین است که میتوان گفت وجه برجسته این کتاب جنبه سلبى آن است، یعنى آنچه در احتجاج بر ضد مخالفان آمده است. در جنبه اثبات - بر خلاف آنچه در کتاب اللمع به عمل آمده است - بیشتر استدلالها بر پایه متون دینى است و در آنها کمتر کوششى برای تبیین عقلانى دیده میشود. بنابراین حاصل کار وی در الابانه، بیش از آنکه نمودار میراث کلامى او باشد، عرضه داشت منظمى از گرایشهای اصحاب حدیث به شمار میآید. | در باب اول الابانه خلاصه ای از اقوال «اهل بدعت» آمده است و در باب دوم بیان مجملى از عقاید «اهل حق و سنت». نکوهش سختى که در این کتاب نسبت به اهل بدعت رفته، به طور عمده متوجه معتزله است، از آن رو که کتاب الهى را بر پایه آراء خویش تأویل کرده اند، بى آنکه تفسیرهایشان مبتنى بر قول رسول خدا(ص) یا «سلف متقدم» باشد، و به انکار عقایدی پرداخته اند که [[صحابه]] و [[تابعین]] بر آن اجماع داشته اند <ref> الابانة، 7- 8</ref>. از جمله عقاید معتزله، انکار رؤیت خداوند به ابصار، انکار صفات خبریه، قول به مخلوق بودن قرآن، و اعتقاد به اینکه افعال شر انسانها نمیتواند آفریده خدا باشد، مهم ترین موضوعات انتقاد از ایشان و مهم ترین فصلهای بعدی کتاب را تشکیل میدهند. چنین است که میتوان گفت وجه برجسته این کتاب جنبه سلبى آن است، یعنى آنچه در احتجاج بر ضد مخالفان آمده است. در جنبه اثبات - بر خلاف آنچه در کتاب اللمع به عمل آمده است - بیشتر استدلالها بر پایه متون دینى است و در آنها کمتر کوششى برای تبیین عقلانى دیده میشود. بنابراین حاصل کار وی در الابانه، بیش از آنکه نمودار میراث کلامى او باشد، عرضه داشت منظمى از گرایشهای اصحاب حدیث به شمار میآید. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بنابراین اگر بپذیریم که این کتاب از اشعری است و به سببى در فهرستهای اولیه نام آن از قلم افتاده است، میتوان از این احتمال سخن گفت که عباراتى از متن موجود بعدها به کتاب الحاق شده باشد، از جمله بخشى که در آن ذکر [[احمد بن حنبل]] آمده است. نکته دیگری که در این باره قابل تأمل است، ادعای ابوعلى اهوازی است، مبنى بر اینکه اصحاب اشعری کتاب الابانه را سپری در برابر انتقادهای حنبلیان قرار داده بودند <ref>نک: ابن عساکر، 388</ref>. | بنابراین اگر بپذیریم که این کتاب از اشعری است و به سببى در فهرستهای اولیه نام آن از قلم افتاده است، میتوان از این احتمال سخن گفت که عباراتى از متن موجود بعدها به کتاب الحاق شده باشد، از جمله بخشى که در آن ذکر [[احمد بن حنبل]] آمده است. نکته دیگری که در این باره قابل تأمل است، ادعای ابوعلى اهوازی است، مبنى بر اینکه اصحاب اشعری کتاب الابانه را سپری در برابر انتقادهای حنبلیان قرار داده بودند <ref>نک: ابن عساکر، 388</ref>. | ||
* اللمع فى الرد على اهل الزَیغ و البدع، در عین اختصار، اثر عمده ای است که در زمینه آراء و براهین کلامى او بر جای مانده است. این کتاب به کوشش مک کارتى همراه با ترجمه انگلیسى در [[بیروت]] (1953م) به چاپ رسیده است. حموده زکى غرابه نیز تصحیح دیگری از آن را در قاهره (1955م) انتشار داده است. | *اللمع فى الرد على اهل الزَیغ و البدع، در عین اختصار، اثر عمده ای است که در زمینه آراء و براهین کلامى او بر جای مانده است. این کتاب به کوشش مک کارتى همراه با ترجمه انگلیسى در [[بیروت]] (1953م) به چاپ رسیده است. حموده زکى غرابه نیز تصحیح دیگری از آن را در قاهره (1955م) انتشار داده است. | ||
* مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، بزرگ ترین اثر بازمانده اشعری، و کتابى مهم در موضوع فرقه های اسلامى و آراء مختلف کلامى است. این اثر را باید کهن ترین و معتبرترین منبع موجود در زمینه تاریخ عقاید اسلامى محسوب کرد. از بخشهای مهم این اثر، بابى است که به آراء متکلمان در مباحث جهان شناسانه، نظیر جوهر، جسم، حرکت و ادراک اختصاص یافته است که از آن مباحث به «دقیق الکلام» تعبیر میشود <ref>ص 301-482</ref>. اشعری فصلى را نیز به بیان اجمالى عقاید اصحاب حدیث و اهل سنت اختصاص میدهد <ref>ص 290-297</ref>. | *مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، بزرگ ترین اثر بازمانده اشعری، و کتابى مهم در موضوع فرقه های اسلامى و آراء مختلف کلامى است. این اثر را باید کهن ترین و معتبرترین منبع موجود در زمینه تاریخ عقاید اسلامى محسوب کرد. از بخشهای مهم این اثر، بابى است که به آراء متکلمان در مباحث جهان شناسانه، نظیر جوهر، جسم، حرکت و ادراک اختصاص یافته است که از آن مباحث به «دقیق الکلام» تعبیر میشود <ref>ص 301-482</ref>. اشعری فصلى را نیز به بیان اجمالى عقاید اصحاب حدیث و اهل سنت اختصاص میدهد <ref>ص 290-297</ref>. | ||
از ویژگیهای این کتاب که بحثهایى را درباره چگونگى تدوین آن برانگیخته است <ref>نک: I/603، GAS</ref> نداشتن شیوه ای واحد، و تشکیل آن از بخشهای ناهمگون است، چنانکه باب دقیق الکلام در اواسط کتاب آمده است. آراء و عقاید نیز در برخى موارد بر حسب فرقه ها و در موارد دیگر بر پایه تقسیم موضوعى طرح شده اند. با اینهمه، روایتهای اشعری <ref>برای نمونه، نک: ص 33، 34، 119-120</ref> از پاره ای منابع فرقه شناختى که اکنون در دست نیستند، بر ارزش کتاب افزوده است. | از ویژگیهای این کتاب که بحثهایى را درباره چگونگى تدوین آن برانگیخته است <ref>نک: I/603، GAS</ref> نداشتن شیوه ای واحد، و تشکیل آن از بخشهای ناهمگون است، چنانکه باب دقیق الکلام در اواسط کتاب آمده است. آراء و عقاید نیز در برخى موارد بر حسب فرقه ها و در موارد دیگر بر پایه تقسیم موضوعى طرح شده اند. با اینهمه، روایتهای اشعری <ref>برای نمونه، نک: ص 33، 34، 119-120</ref> از پاره ای منابع فرقه شناختى که اکنون در دست نیستند، بر ارزش کتاب افزوده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
مقالات الاسلامیین به کوشش هلموت ریتر در 3 جلد در سالهای 1929-1930م در [[استانبول]] ، و سپس در 1963 و 1980م در [[آلمان]] به چاپ رسیده است. تصحیح دیگری نیز به وسیله محمد محیى الدین عبدالحمید در دو جلد در قاهره (1950-1954م) انتشار یافته است <ref>درباره نسخه های خطى گزیده ای از این اثر، نک:، GAS همانجا</ref>. فصل مربوط به خوارج نیز به وسیله رشر به آلمانى ترجمه شده است. | مقالات الاسلامیین به کوشش هلموت ریتر در 3 جلد در سالهای 1929-1930م در [[استانبول]] ، و سپس در 1963 و 1980م در [[آلمان]] به چاپ رسیده است. تصحیح دیگری نیز به وسیله محمد محیى الدین عبدالحمید در دو جلد در قاهره (1950-1954م) انتشار یافته است <ref>درباره نسخه های خطى گزیده ای از این اثر، نک:، GAS همانجا</ref>. فصل مربوط به خوارج نیز به وسیله رشر به آلمانى ترجمه شده است. | ||
* رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام، در دفاع از جایز بودن علم کلام و بحث و نظر عقلى در دین. این رساله کوتاه در 1323 و 1344ق در حیدر آباد دکن به چاپ رسیده است. مک کارتى نیز به ضمیمه اللمع، آن را دوباره انتشار داده است. این اثر در فهرستهای آثار اشعری دیده نمیشود. برخى محققان نیز به دلایلى انتساب آن را به وی مسلم نشمرده اند <ref>نک: بدوی، I/274-275</ref> | *رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام، در دفاع از جایز بودن علم کلام و بحث و نظر عقلى در دین. این رساله کوتاه در 1323 و 1344ق در حیدر آباد دکن به چاپ رسیده است. مک کارتى نیز به ضمیمه اللمع، آن را دوباره انتشار داده است. این اثر در فهرستهای آثار اشعری دیده نمیشود. برخى محققان نیز به دلایلى انتساب آن را به وی مسلم نشمرده اند <ref>نک: بدوی، I/274-275</ref> | ||
* رسالة کتب بها الى اهل الثغر، یا رسالة الثغر، که آن را در پاسخ به نامه مردم ثغر در باب الابواب (دربند، شهری در ناحیه شرق قفقاز) درباره عقاید اهل سنت و جماعت در موضوعات مختلف نوشته است. تاریخ نگارش این رساله حدود سال 298ق است. این اثر به وسیله قوام الدین در ضمن نشریات دانشکده الهیات در استانبول (1928م) به چاپ رسیده است. تصحیح دیگری از آن به وسیله محمد سید جلیند با عنوان اصول اهل السنة والجماعة در ریاض (1407ق /1987م و1410ق / 1989م) انتشار یافته است. | *رسالة کتب بها الى اهل الثغر، یا رسالة الثغر، که آن را در پاسخ به نامه مردم ثغر در باب الابواب (دربند، شهری در ناحیه شرق قفقاز) درباره عقاید اهل سنت و جماعت در موضوعات مختلف نوشته است. تاریخ نگارش این رساله حدود سال 298ق است. این اثر به وسیله قوام الدین در ضمن نشریات دانشکده الهیات در استانبول (1928م) به چاپ رسیده است. تصحیح دیگری از آن به وسیله محمد سید جلیند با عنوان اصول اهل السنة والجماعة در ریاض (1407ق /1987م و1410ق / 1989م) انتشار یافته است. | ||
* رسالة الایمان، نوشته ای کوتاه که اشبیتا آن را در کتاب خود «درباره تاریخ اشعری» به چاپ رسانده است <ref>نیز نک: I/604.GAS</ref> | *رسالة الایمان، نوشته ای کوتاه که اشبیتا آن را در کتاب خود «درباره تاریخ اشعری» به چاپ رسانده است <ref>نیز نک: I/604.GAS</ref> | ||
==مبانى کلام اشعری== | ==مبانى کلام اشعری== | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# ابن اثیر، الکامل | |||
# ابن تیمیه، احمد، الاسماء و الصفات، به کوشش مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1408ق /1988م | #ابن اثیر، الکامل | ||
# همو، موافقة صحیح المنقول مع صریح المعقول، بیروت، 1405ق /1985م | #ابن تیمیه، احمد، الاسماء و الصفات، به کوشش مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1408ق /1988م | ||
# ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، بیروت، 1359ق | #همو، موافقة صحیح المنقول مع صریح المعقول، بیروت، 1405ق /1985م | ||
# ابن حزم، على، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، به کوشش محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، جده، 1402ق /1982م | #ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، بیروت، 1359ق | ||
# ابن خلدون، مقدمة، به کوشش على عبدالواحد وافى، قاهره، 1387ق /1967م | #ابن حزم، على، الفصل فى الملل و الاهواء و النحل، به کوشش محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، جده، 1402ق /1982م | ||
# ابن خلکان، وفیات | #ابن خلدون، مقدمة، به کوشش على عبدالواحد وافى، قاهره، 1387ق /1967م | ||
# ابن درباس، عبدالملک، «رسالة فى الذب عن ابى الحسن الاشعری»، ضمن الرسائل السبعة فى العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق /1980م | #ابن خلکان، وفیات | ||
# ابن عساکر، على، تبیین کذب المفتری فیما نسب الى الامام ابى الحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسى، دمشق، 1347ق | #ابن درباس، عبدالملک، «رسالة فى الذب عن ابى الحسن الاشعری»، ضمن الرسائل السبعة فى العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق /1980م | ||
# ابن عقیل، على، کتاب الفنون، به کوشش جرج مقدسى، بیروت، 1970م | #ابن عساکر، على، تبیین کذب المفتری فیما نسب الى الامام ابى الحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسى، دمشق، 1347ق | ||
# ابن فرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، 1394ق /1974م | #ابن عقیل، على، کتاب الفنون، به کوشش جرج مقدسى، بیروت، 1970م | ||
# ابن فورک، محمد، مجرد مقالات الشیخ ابى الحسن الاشعری، به کوشش دانیل ژیماره، بیروت، 1987م | #ابن فرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، 1394ق /1974م | ||
# ابن ندیم، الفهرست | #ابن فورک، محمد، مجرد مقالات الشیخ ابى الحسن الاشعری، به کوشش دانیل ژیماره، بیروت، 1987م | ||
# ابوالفدا، المختصر فى اخبار البشر، قاهره، 1959م | #ابن ندیم، الفهرست | ||
# اسفراینى، طاهر، التبصیر فى الدین، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، 1403ق /1983م | #ابوالفدا، المختصر فى اخبار البشر، قاهره، 1959م | ||
# اشعری، على، الابانة عن اصول الدیانة، قاهره، 1348ق | #اسفراینى، طاهر، التبصیر فى الدین، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، 1403ق /1983م | ||
# همو، اصول اهل السنة و الجماعة (رسالة الثغر)، به کوشش محمد سید جلیند، ریاض، 1410ق /1989م | #اشعری، على، الابانة عن اصول الدیانة، قاهره، 1348ق | ||
# همو، رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام، حیدرآباد دکن، 1400ق /1979م | #همو، اصول اهل السنة و الجماعة (رسالة الثغر)، به کوشش محمد سید جلیند، ریاض، 1410ق /1989م | ||
# همو، اللمع، به کوشش ژوزف مک کارتى، بیروت، 1953م | #همو، رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام، حیدرآباد دکن، 1400ق /1979م | ||
# همو، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، 1400ق /1980م | #همو، اللمع، به کوشش ژوزف مک کارتى، بیروت، 1953م | ||
# بغدادی، عبدالقاهر، اصول الدین، استانبول، 1346ق /1928م | #همو، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، 1400ق /1980م | ||
# همو، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد زاهدکوثری، قاهره، 1367ق /1948م | #بغدادی، عبدالقاهر، اصول الدین، استانبول، 1346ق /1928م | ||
# جوینى، عبدالملک، الارشاد، به کوشش محمد یوسف موسى و على عبدالمنعم عبدالحمید، قاهره، 1369ق /1950م | #همو، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد زاهدکوثری، قاهره، 1367ق /1948م | ||
# حاکم جشمى، محسن، «شرح العیون»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس، 1406ق /1986م | #جوینى، عبدالملک، الارشاد، به کوشش محمد یوسف موسى و على عبدالمنعم عبدالحمید، قاهره، 1369ق /1950م | ||
# خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1350ق | #حاکم جشمى، محسن، «شرح العیون»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس، 1406ق /1986م | ||
# ذهبى، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای 321-330ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1413ق /1992م | #خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1350ق | ||
# همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، 1404ق /1984م | #ذهبى، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای 321-330ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1413ق /1992م | ||
# سبکى، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1384ق / 1965م | #همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، 1404ق /1984م | ||
# سمعانى، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1397ق / 1977م | #سبکى، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1384ق / 1965م | ||
# شهرستانى، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش عبدالعزیز محمد وکیل، قاهره، 1387ق /1968م | #سمعانى، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1397ق / 1977م | ||
# همو، نهایة الاقدام، به کوشش آلفرد گیوم، پاریس، 1934م | #شهرستانى، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش عبدالعزیز محمد وکیل، قاهره، 1387ق /1968م | ||
# عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، لیدن، 1964م | #همو، نهایة الاقدام، به کوشش آلفرد گیوم، پاریس، 1934م | ||
# غزالى، محمد، المقصد الاسنى، به کوشش فضله شحاده، بیروت، 1986م | #عبادی، محمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، لیدن، 1964م | ||
# فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربى | #غزالى، محمد، المقصد الاسنى، به کوشش فضله شحاده، بیروت، 1986م | ||
# فرانک، ر.م.، مقدمه بر الشامل فى اصول الدین جوینى، تهران، 1360ش | #فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربى | ||
# «الفقه الاکبر»، منسوب به ابوحنیفه، ضمن «شرح الفقه الاکبر»، منسوب به ابوالمنتهى مغنیساوی، الرسائل السبعة فى العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق /1980م | #فرانک، ر.م.، مقدمه بر الشامل فى اصول الدین جوینى، تهران، 1360ش | ||
# قاضى عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، به کوشش عبدالکریم عثمان، قاهره، 1384ق /1965م | #«الفقه الاکبر»، منسوب به ابوحنیفه، ضمن «شرح الفقه الاکبر»، منسوب به ابوالمنتهى مغنیساوی، الرسائل السبعة فى العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق /1980م | ||
# همو، المغنى، به کوشش توفیق طویل و سعید زاید، قاهره، 1963م | #قاضى عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، به کوشش عبدالکریم عثمان، قاهره، 1384ق /1965م | ||
# قرآن کریم | #همو، المغنى، به کوشش توفیق طویل و سعید زاید، قاهره، 1963م | ||
# مسعودی، على، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، بغداد،1357ق /1938م | #قرآن کریم | ||
# مقریزی،احمد، الخطط، بولاق، 1312ق | #مسعودی، على، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، بغداد،1357ق /1938م | ||
# نسفى، میمون، تبصرة الادله، به کوشش کلود سلامه، دمشق، 1993م | #مقریزی،احمد، الخطط، بولاق، 1312ق | ||
# یحیى بن عدی، مقالات، به کوشش سحبان خلیفات، عمان، 1988م | #نسفى، میمون، تبصرة الادله، به کوشش کلود سلامه، دمشق، 1993م | ||
# Allard, M., X En quoi consiste l'opposition faite H al-A ٹ sh 1 ari par ses contemporains hanbalites? n , Revue des I tudes islamiques, 1960, vol. XXVIII | #یحیى بن عدی، مقالات، به کوشش سحبان خلیفات، عمان، 1988م | ||
# id , Le probl I me des attributs divins dans la doctrine d 2 al- A l 1 ar /... , Beirut , 1965 | #Allard, M., X En quoi consiste l'opposition faite H al-A ٹ sh 1 ari par ses contemporains hanbalites? n , Revue des I tudes islamiques, 1960, vol. XXVIII | ||
# id , X Un pamphlet contre al-A l 1 ar / n , Bulletin d 2 E tudes orientales, Damas, 1970, vol. XXIII | #id , Le probl I me des attributs divins dans la doctrine d 2 al- A l 1 ar /... , Beirut , 1965 | ||
# Badawi, A., Histoire de la philosophie en Islam, Paris, 1972 | #id , X Un pamphlet contre al-A l 1 ar / n , Bulletin d 2 E tudes orientales, Damas, 1970, vol. XXIII | ||
# GAS | #Badawi, A., Histoire de la philosophie en Islam, Paris, 1972 | ||
# Wolfson, H. A., The Philosophy of the Kalam, Harvard, 1976. | #GAS | ||
#Wolfson, H. A., The Philosophy of the Kalam, Harvard, 1976. | |||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده: عالمان اهل سنت]] |