۸۷٬۹۰۶
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ترین' به 'نزدیکترین') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
با سقوط بغداد به دست مغولها و فروپاشی حکومتهای ایرانی و تسلط ایوبیان شام بر خلافت فاطمی، یک دوره فترت و یا حتی قطع رابطه در مناسبات ایران و مصر پیش آمد. همچنین بر اثر حمله تیموریان به سرزمینهای وابسته به «ممالیک مصر» روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. با ارزیابی روابط دو کشور در دورههای تاریخی اشاره شده، ملاحظه میشود که دوران حاکمیت فاطیمان در مصر اوج شکوفایی روابط فرهنگی ایران و مصر بود. فاطمیان بسیاری آداب و رسوم خود را از ایرانیان گرفتند... آنها دربارشان را مثل شاهان ایران آراستند و مانند ایشان برخی اعیاد را جشن گرفتند. خلیفه فاطمی مانند شاهان ساسانی، در برابر مردم، پشت پرده قرار میگرفت و به هنگام جلوس، پرده کنار میرفت و در حضور او قاریان به تلاوت قرآن کریم میپرداختند. <br> | با سقوط بغداد به دست مغولها و فروپاشی حکومتهای ایرانی و تسلط ایوبیان شام بر خلافت فاطمی، یک دوره فترت و یا حتی قطع رابطه در مناسبات ایران و مصر پیش آمد. همچنین بر اثر حمله تیموریان به سرزمینهای وابسته به «ممالیک مصر» روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. با ارزیابی روابط دو کشور در دورههای تاریخی اشاره شده، ملاحظه میشود که دوران حاکمیت فاطیمان در مصر اوج شکوفایی روابط فرهنگی ایران و مصر بود. فاطمیان بسیاری آداب و رسوم خود را از ایرانیان گرفتند... آنها دربارشان را مثل شاهان ایران آراستند و مانند ایشان برخی اعیاد را جشن گرفتند. خلیفه فاطمی مانند شاهان ساسانی، در برابر مردم، پشت پرده قرار میگرفت و به هنگام جلوس، پرده کنار میرفت و در حضور او قاریان به تلاوت قرآن کریم میپرداختند. <br> | ||
از جمله اعیادی که فاطمیان به تقلید از ایرانیان جشن میگرفتند، عید نوروز بود که طبق مدارک موجود، برخی از شاعران، این عید را به امیر «تمیم ابنالمعز» تبریک گفتهاند. این جشنها نمایانگر تمایل فاطمیان به پیروی از فرهنگ و تمدن ایرانی بود. شایان ذکر است که هنر دوران فاطمی هم به شدت تحت تأثیر هنر ایران قرار داشت که در زمینههای بافندگی، منبتکاری، کندهکاری و کاشیکاری، سبک و روش هنرمندان ایرانی به روشنی دیده میشود. یکی دیگر از نشانههای ارتباط فرهنگی ایران و مصر رواج برخی از واژههای فارسی در زبان عربی و به ویژه در گویش مصری است. به کارگیری این واژهها در مصر از طرف فاطمیان، صوفیان و عثمانیان صورت گرفت. «محمد مقبل بیگ» در کتاب «الدر الثمین فی أسماء البنات والبنین» به بسیاری از نامهای به کار رفته در مصر اشاره میکند که اغلب ریشه فارسی دارند. «دکترحسین مجیب المصری» در کتاب «ایران و مصر عبر التاریخ» (مجیب المصری) و برخی دیگر از آثار خود و «محمد نورالدین عبدالمنعم» در مقاله «الألفاظ الفارسیه فی العامیة المصریه» این واژگان را شرح دادهاند.<ref>در این مورد رجوع شود به کیهان فرهنگی ویژه نامه مصر، به همت آقای اسعدی، شماره 9، سال نهم، آذر ماه 1371 و مقاله حجت.</ref> <br> | از جمله اعیادی که فاطمیان به تقلید از ایرانیان جشن میگرفتند، عید نوروز بود که طبق مدارک موجود، برخی از شاعران، این عید را به امیر «تمیم ابنالمعز» تبریک گفتهاند. این جشنها نمایانگر تمایل فاطمیان به پیروی از فرهنگ و تمدن ایرانی بود. شایان ذکر است که هنر دوران فاطمی هم به شدت تحت تأثیر هنر ایران قرار داشت که در زمینههای بافندگی، منبتکاری، کندهکاری و کاشیکاری، سبک و روش هنرمندان ایرانی به روشنی دیده میشود. یکی دیگر از نشانههای ارتباط فرهنگی ایران و مصر رواج برخی از واژههای فارسی در زبان عربی و به ویژه در گویش مصری است. به کارگیری این واژهها در مصر از طرف فاطمیان، صوفیان و عثمانیان صورت گرفت. «محمد مقبل بیگ» در کتاب «الدر الثمین فی أسماء البنات والبنین» به بسیاری از نامهای به کار رفته در مصر اشاره میکند که اغلب ریشه فارسی دارند. «دکترحسین مجیب المصری» در کتاب «ایران و مصر عبر التاریخ» (مجیب المصری) و برخی دیگر از آثار خود و «محمد نورالدین عبدالمنعم» در مقاله «الألفاظ الفارسیه فی العامیة المصریه» این واژگان را شرح دادهاند.<ref>در این مورد رجوع شود به کیهان فرهنگی ویژه نامه مصر، به همت آقای اسعدی، شماره 9، سال نهم، آذر ماه 1371 و مقاله حجت.</ref> <br> | ||
در دوران عثمانی و به دنبال اصلاحاتی که محمد علی پاشا انجام داد<ref>درباره پیشینه زبان و ادبیات فارسی در مصر، به طور خلاصه میتوان گفت: 1ـ زبان فارسی از زمانهای کهن در مصر مطرح بوده و تماسهای دو ملت ایران و مصر هیچگاه قطع نشده است. حتی پیش از یادگیری زبان فارسی در مصر و مسئله ایران شناسی این رابطه برقرار بوده است؛ زیرا فرهنگ ایرانی یک رشته از زبان و فرهنگ عثمانی بود که در آن زمان بر ملتهای شرق غلبه داشت و میدانیم که فرهنگ و زبان عثمانی تا حدودی از زبان فارسی گرفته شده است و این تأثیر و تأثر به کشورهایی که تحت سلطه عثمانیان بودهاند، نیز سرایت کرده است. 2 ـ زبان فارسی علاوه بر تدریس در دانشگاهها، در انتشارات و موارد مکتوب نیز رواج داشته است. یعنی به خط فارسی در چاپخانهها، کتاب و مجله منتشر میشده است. چاپخانه «بولاق» که در آغاز قرن نوزدهم تأسیس شد، بوستان و گلستان، مثنوی مولانا وآثار عطار را چاپ کرده است. 3 ـ در سال 1933 در دانشگاه قاهره دکتر عزام رساله دکتری را درباره نسخه عربی شاهنامه گذراند و این نخستین دکترای زبان فارسی در مصر بود. دکتر شورایی در دانشگاه عین الشمس و عبدالنعیم حسنین بعدها تلاشهای عزام را پی گرفتند.</ref>، زبان فارسی به عنوان یک زبان علمی و تقریباً نیمه رسمی، در مصر تجدید حیات پیدا کرد که انتشار بسیاری از کتابهای ادبی و ارزشمند فارسی چون دیوان حافظ، مثنوی معنوی، کلیات سعدی و غیره، همچنین انتشار روزنامههایی به زبان فارسی مانند: ثریا، پرورش، چهره نما و حکمت در مصر نقشی عمده دراینباره ایفا کرد.<ref>در الازهر نیز زبان فارسی به عنوان زبان دوم در بخشهای فلسفه، تاریخ و زبان عربی در دانشکده آثار اسلامی پذیرفته شده است. به طور کلی میتوان گفت در کمتر دانشگاه بزرگ مصری است که زبان فارسی در آن به نوعی مطرح نباشد. اما متأسفانه ادبیات فارسی با وجود این که | در دوران عثمانی و به دنبال اصلاحاتی که محمد علی پاشا انجام داد<ref>درباره پیشینه زبان و ادبیات فارسی در مصر، به طور خلاصه میتوان گفت: 1ـ زبان فارسی از زمانهای کهن در مصر مطرح بوده و تماسهای دو ملت ایران و مصر هیچگاه قطع نشده است. حتی پیش از یادگیری زبان فارسی در مصر و مسئله ایران شناسی این رابطه برقرار بوده است؛ زیرا فرهنگ ایرانی یک رشته از زبان و فرهنگ عثمانی بود که در آن زمان بر ملتهای شرق غلبه داشت و میدانیم که فرهنگ و زبان عثمانی تا حدودی از زبان فارسی گرفته شده است و این تأثیر و تأثر به کشورهایی که تحت سلطه عثمانیان بودهاند، نیز سرایت کرده است. 2 ـ زبان فارسی علاوه بر تدریس در دانشگاهها، در انتشارات و موارد مکتوب نیز رواج داشته است. یعنی به خط فارسی در چاپخانهها، کتاب و مجله منتشر میشده است. چاپخانه «بولاق» که در آغاز قرن نوزدهم تأسیس شد، بوستان و گلستان، مثنوی مولانا وآثار عطار را چاپ کرده است. 3 ـ در سال 1933 در دانشگاه قاهره دکتر عزام رساله دکتری را درباره نسخه عربی شاهنامه گذراند و این نخستین دکترای زبان فارسی در مصر بود. دکتر شورایی در دانشگاه عین الشمس و عبدالنعیم حسنین بعدها تلاشهای عزام را پی گرفتند.</ref>، زبان فارسی به عنوان یک زبان علمی و تقریباً نیمه رسمی، در مصر تجدید حیات پیدا کرد که انتشار بسیاری از کتابهای ادبی و ارزشمند فارسی چون دیوان حافظ، مثنوی معنوی، کلیات سعدی و غیره، همچنین انتشار روزنامههایی به زبان فارسی مانند: ثریا، پرورش، چهره نما و حکمت در مصر نقشی عمده دراینباره ایفا کرد.<ref>در الازهر نیز زبان فارسی به عنوان زبان دوم در بخشهای فلسفه، تاریخ و زبان عربی در دانشکده آثار اسلامی پذیرفته شده است. به طور کلی میتوان گفت در کمتر دانشگاه بزرگ مصری است که زبان فارسی در آن به نوعی مطرح نباشد. اما متأسفانه ادبیات فارسی با وجود این که نزدیکترین ادبیات به جهان عرب است، هنوز آن طور که باید برای جامعه عرب شناخته شده نیست.</ref> <br> | ||
در سال 1516میلادی شاه اسماعیل اول بنیانگذار سلسله صفوی در صدد ائتلاف با سلطان مصر «الغوری» علیه دولت عثمانی برآمد و به این منظور سفیری به همراه یک نامه دوستانه و دویست غلام و کنیز نزد سلطان مصر فرستاد. سلطان مصر پیشنهاد پادشاه ایران را پذیرفت و با سپاهی بالغ بر سی هزار نفر به جانب سوریه حرکت کرد. از این زمان روابط ایران و مصر در چارچوب روابط دیپلماتیک قابل مطالعه و بررسی است. در عهدنامه ارض روم که در سال 1848میلادی توسط میرزا تقی خان امیر کبیر از سوی ایران امضا گردید، تصریح شده است که دولت ایران در هر یک از شهرهای ممالیک عثمانی که دارای منافع تجاری است، (بجز مکه و مدینه) میتواند کنسولگری تأسیس نماید. <br> | در سال 1516میلادی شاه اسماعیل اول بنیانگذار سلسله صفوی در صدد ائتلاف با سلطان مصر «الغوری» علیه دولت عثمانی برآمد و به این منظور سفیری به همراه یک نامه دوستانه و دویست غلام و کنیز نزد سلطان مصر فرستاد. سلطان مصر پیشنهاد پادشاه ایران را پذیرفت و با سپاهی بالغ بر سی هزار نفر به جانب سوریه حرکت کرد. از این زمان روابط ایران و مصر در چارچوب روابط دیپلماتیک قابل مطالعه و بررسی است. در عهدنامه ارض روم که در سال 1848میلادی توسط میرزا تقی خان امیر کبیر از سوی ایران امضا گردید، تصریح شده است که دولت ایران در هر یک از شهرهای ممالیک عثمانی که دارای منافع تجاری است، (بجز مکه و مدینه) میتواند کنسولگری تأسیس نماید. <br> | ||
هشت سال بعد، در سال 1855میلادی، دولت ایران برای اولینبار به اعزام یک مأمور موقت به عنوان «مصلحتگذار» از استانبول به قاهره مبادرت نمود. در سال 1299هجری قمری اختلافاتی بین تجار ایران و گمرکات مصر بر سر تنباکوی ایران پیش آمد. <br> | هشت سال بعد، در سال 1855میلادی، دولت ایران برای اولینبار به اعزام یک مأمور موقت به عنوان «مصلحتگذار» از استانبول به قاهره مبادرت نمود. در سال 1299هجری قمری اختلافاتی بین تجار ایران و گمرکات مصر بر سر تنباکوی ایران پیش آمد. <br> |