۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می کنیم' به ' میکنیم') |
جز (جایگزینی متن - ' ترین' به 'ترین') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در اینجا منطق ها فرق میکند: برخی رحمتها و عنایتها را اعم از معنوی و مادی میدانند - رحمت معنوی یعنی معرفت و لذت حاصل از آن و رحمت مادی یعنی باغ و [[بهشت]] و حور و قصور- اما بعضی دیگر حتی از اعتراف به رحمت معنوی نیز امتناع دارند و همه عنایات و مقامات انسانها را در نزد خداوند محدود میکنند به باغ و بهشت های جسمانی و حور و قصور و سیب و گلابی. نتیجه سخن دسته ی اخیر این است که معنای تقرب بیشتر اولیای خدا به ذات احدیت این است که بیش از افراد دیگر حور و قصور و سیب و گلابی و باغ و بوستان در اختیار دارند. | در اینجا منطق ها فرق میکند: برخی رحمتها و عنایتها را اعم از معنوی و مادی میدانند - رحمت معنوی یعنی معرفت و لذت حاصل از آن و رحمت مادی یعنی باغ و [[بهشت]] و حور و قصور- اما بعضی دیگر حتی از اعتراف به رحمت معنوی نیز امتناع دارند و همه عنایات و مقامات انسانها را در نزد خداوند محدود میکنند به باغ و بهشت های جسمانی و حور و قصور و سیب و گلابی. نتیجه سخن دسته ی اخیر این است که معنای تقرب بیشتر اولیای خدا به ذات احدیت این است که بیش از افراد دیگر حور و قصور و سیب و گلابی و باغ و بوستان در اختیار دارند. | ||
نتیجه ی سخن منکران قرب حق این است که در اثر طاعت و عبادت، نه نسبت خداوند به بنده فرق میکند - همچنان که طرفداران قرب حقیقی نیز به این مسأله اعتراف دارند - و نه نسبت بنده با خدا فرق میکند. از نظر نزدیکی و دوری حقیقی، اولین شخص جهان بشریت یعنی رسول اکرم با | نتیجه ی سخن منکران قرب حق این است که در اثر طاعت و عبادت، نه نسبت خداوند به بنده فرق میکند - همچنان که طرفداران قرب حقیقی نیز به این مسأله اعتراف دارند - و نه نسبت بنده با خدا فرق میکند. از نظر نزدیکی و دوری حقیقی، اولین شخص جهان بشریت یعنی رسول اکرم با شقیترین آنها از قبیل فرعون و ابوجهل مساویند. | ||
حقیقت این است که این اشتباه از یک نوع طرز تفکر مادی درباره ی خدا و انسان - و بالاخص درباره ی انسان - پیدا شده است. کسی که انسان و روح انسان را صرفا توده ای از آب و گل می داند و نمیخواهد به اصل «فَاِذا سَوَّیتُهُ و نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی»<ref>سوره حجر، آیه ی 29.</ref> اعتراف کند و حتی این تعبیر را نیز حمل به یک معنای مجازی میکند، چاره ای ندارد جز انکار قرب واقعی حق. | حقیقت این است که این اشتباه از یک نوع طرز تفکر مادی درباره ی خدا و انسان - و بالاخص درباره ی انسان - پیدا شده است. کسی که انسان و روح انسان را صرفا توده ای از آب و گل می داند و نمیخواهد به اصل «فَاِذا سَوَّیتُهُ و نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی»<ref>سوره حجر، آیه ی 29.</ref> اعتراف کند و حتی این تعبیر را نیز حمل به یک معنای مجازی میکند، چاره ای ندارد جز انکار قرب واقعی حق. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اما نباید تصور کرد که فلسفه های دستورهای اسلامی، در مسائل زندگی خلاصه میشود؛ خیر، در عین حال به کار بستن این دستورات وسیله ای است برای طی طریق عبودیت و پیمودن صراط قرب و استکمال وجود. انسان یک سیر کمالی باطنی دارد که از حدود جسم و ماده و زندگی فردی و اجتماعی بیرون است و از یک سلسله مقامات معنوی سرچشمه نمیگیرد. انسان با عبودیت و اخلاص خود عملا در آن سیر میکند؛ احیانا در همین دنیا و اگرنه، در جهان دیگر که حجاب برطرف شد همه ی مقاماتی را که طی کرده - که همان مقامات و مراتب قرب و در نتیجه ولایت است- مشاهده می نماید.<ref>مجموعه آثار، 3، (ولاها و ولایت ها)، 293.</ref> | اما نباید تصور کرد که فلسفه های دستورهای اسلامی، در مسائل زندگی خلاصه میشود؛ خیر، در عین حال به کار بستن این دستورات وسیله ای است برای طی طریق عبودیت و پیمودن صراط قرب و استکمال وجود. انسان یک سیر کمالی باطنی دارد که از حدود جسم و ماده و زندگی فردی و اجتماعی بیرون است و از یک سلسله مقامات معنوی سرچشمه نمیگیرد. انسان با عبودیت و اخلاص خود عملا در آن سیر میکند؛ احیانا در همین دنیا و اگرنه، در جهان دیگر که حجاب برطرف شد همه ی مقاماتی را که طی کرده - که همان مقامات و مراتب قرب و در نتیجه ولایت است- مشاهده می نماید.<ref>مجموعه آثار، 3، (ولاها و ولایت ها)، 293.</ref> | ||
مقصود این است که محدود کردن هدف و مقصد و ظاهر و باطن دستورهای دینی به آثاری که از نظر زندگی مترتب میشود و قرب الهی را که نتیجه ی مستقیم انجام صحیح این اعمال است یک امر اعتباری و مجازی از قبیل تقرب به ارباب زر و زور در دنیا تلقی کردن بدون آنکه نقش مؤثری در حیات معنوی و واقعی انسان داشته باشد و او را واقعا در نردبان وجود بالا ببرد، اشتباه بزرگی است. افرادی که مراتب قرب را واقعا طی کرده و به | مقصود این است که محدود کردن هدف و مقصد و ظاهر و باطن دستورهای دینی به آثاری که از نظر زندگی مترتب میشود و قرب الهی را که نتیجه ی مستقیم انجام صحیح این اعمال است یک امر اعتباری و مجازی از قبیل تقرب به ارباب زر و زور در دنیا تلقی کردن بدون آنکه نقش مؤثری در حیات معنوی و واقعی انسان داشته باشد و او را واقعا در نردبان وجود بالا ببرد، اشتباه بزرگی است. افرادی که مراتب قرب را واقعا طی کرده و به عالیترین درجات آن نائل گشته یعنی واقعا به کانون هستی نزدیک شدهاند، طبعا از مزایای آن بهرهمند شدهاند و همانها هستند که احاطه بر عالم انسانی دارند و ارواح و ضمائر دیگران را تحت تسلط می گیرند و شهید بر اعمال دیگرانند. | ||
اساسا هر موجودی که قدمی در راه کمال مقدر خویش پیش رود و مرحله ای از مراحل کمالات خود را طی کند، راه قرب به حق را می پیماید. انسان نیز یکی از موجودات عالم است و راه کمالش تنها این نیست که به اصطلاح در آنچه امروز «تمدن» نامیده میشود - یعنی یک سلسله علوم و فنون که برای بهبود این زندگی مؤثر و مفید است و یک سلسله آداب و مراسم که لازمه ی بهتر زیستن اجتماعی است- پیشرفت حاصل کند. اگر انسان را تنها در این سطح در نظر بگیریم مطلب همین است، ولی انسان راهی و بعدی دیگر دارد که از طریق تهذیب نفس و با آشنایی آخرین هدف یعنی ذات اقدس احدیت حاصل میگردد.<ref>مجموعه آثار، ج 3، (ولاها و ولایتها)، ص 296.</ref> | اساسا هر موجودی که قدمی در راه کمال مقدر خویش پیش رود و مرحله ای از مراحل کمالات خود را طی کند، راه قرب به حق را می پیماید. انسان نیز یکی از موجودات عالم است و راه کمالش تنها این نیست که به اصطلاح در آنچه امروز «تمدن» نامیده میشود - یعنی یک سلسله علوم و فنون که برای بهبود این زندگی مؤثر و مفید است و یک سلسله آداب و مراسم که لازمه ی بهتر زیستن اجتماعی است- پیشرفت حاصل کند. اگر انسان را تنها در این سطح در نظر بگیریم مطلب همین است، ولی انسان راهی و بعدی دیگر دارد که از طریق تهذیب نفس و با آشنایی آخرین هدف یعنی ذات اقدس احدیت حاصل میگردد.<ref>مجموعه آثار، ج 3، (ولاها و ولایتها)، ص 296.</ref> |