confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
او از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت میشود. | او از [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینکه حدیثی از زرارة در آن موجود باشد. بیش از دو هزار [[حدیث]] از طریق زرارة در آثار مهم [[شیعه]] یافت میشود. | ||
زرارة از مردانی است که شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب [[امام علی (علیه السلام)]] با املای پیامبر(صلی الله علیه) و دستخط امام و حاوی تمام احکام [[حلال]] و [[حرام]] الهی را مشاهده کند. امام باقر (علیه السلام) [[بهشت]] را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر [[خدا]] حق است که تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق (علیه السلام) نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. | زرارة از مردانی است که شایستگی و معرفت او موجب شد تا کتاب [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]] با املای پیامبر(صلی الله علیه) و دستخط امام و حاوی تمام احکام [[حلال]] و [[حرام]] الهی را مشاهده کند. امام باقر (علیه السلام) [[بهشت]] را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر [[خدا]] حق است که تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق (علیه السلام) نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. | ||
دانشمندان [[علم رجال]] نیز او را به نیکویی ستودهاند. [[نجاشی]] رجالشناس معروف شیعه میگوید: «زراره، بزرگ و استاد [[اصحاب]] ما، [[فقیه]]، [[متکلّم|متکلّم]]، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود. | دانشمندان [[علم رجال]] نیز او را به نیکویی ستودهاند. [[نجاشی]] رجالشناس معروف شیعه میگوید: «زراره، بزرگ و استاد [[اصحاب]] ما، [[فقیه]]، [[متکلّم|متکلّم]]، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== زرارة بن اعین کیست == | == زرارة بن اعین کیست == | ||
زرارة بن اعین سُنسُن،<ref>رجال ابی داوود، ص 156</ref> از بزرگترین فقها و متکلمان شیعه و [[صحابه]] خاص امام باقر و امام صادق | زرارة بن اعین سُنسُن،<ref>رجال ابی داوود، ص 156</ref> از بزرگترین فقها و متکلمان شیعه و [[صحابه]] خاص امام باقر و امام صادق علیه السلام) و [[اصحاب]] [[اجماع]]<ref>«اصحاب اجماع» در اصطلاح به کسانی گفته میشود که فقها، اجماع و اتفاق به صحیح بودن خبر آنها داشته و به روایتشان عمل میکنند.</ref> است. نامش «عبد ربه» است؛ چنان که در روایتی میگوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «ای زراره! نام تو در بین نام اهل بهشت بدون الف است». من به حضرت گفتم: فدایت گردم! نام من عبد ربه است و لقبم زراره است. <ref>رجال کشی، ص 133</ref> | ||
ابوالحسن و ابوعلی <ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> نیز کنیه ایشان است. | ابوالحسن و ابوعلی <ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> نیز کنیه ایشان است. | ||
زرارة بن اعین، اهل [[کوفه]] و از خاندان بزرگ «آل اعین» است که افراد بسیاری از این خاندان جزو اصحاب و پیروان ائمه، راویان بزرگ و فقهای [[شیعی]] بودهاند و کمتر شخصیتی از ایشان است که از [[راویان حدیث]] نباشد و راویان آل اعین بالغ بر شصت نفر هستند. <ref>رسالة فی آل اعین، ابوغالب زراری، ص 18</ref> | زرارة بن اعین، اهل [[کوفه]] و از خاندان بزرگ «آل اعین» است که افراد بسیاری از این خاندان جزو اصحاب و پیروان ائمه، راویان بزرگ و فقهای [[شیعی]] بودهاند و کمتر شخصیتی از ایشان است که از [[راویان حدیث]] نباشد و راویان آل اعین بالغ بر شصت نفر هستند. <ref>رسالة فی آل اعین، ابوغالب زراری، ص 18</ref> | ||
در مورد زمان و محل تولد زراره تصریحی در کتابها به آن نشده، ولی از روایات به دست میآید که ایشان به فاصله کوتاهی بعد از امام صادق (علیه السلام) از دنیا رفته است. وفاتش را در بیست و پنجم شوال سال 148 هجری ذکر کردهاند <ref>تاریخ آل زراره، سید محمد ابطحی، ص 36</ref> و عدهای دیگر سال 150 هجری <ref>رجال نجاشی، ص 175</ref> را زمان رحلت او میدانند. | در مورد زمان و محل تولد زراره تصریحی در کتابها به آن نشده، ولی از روایات به دست میآید که ایشان به فاصله کوتاهی بعد از امام صادق(علیه السلام) از دنیا رفته است. وفاتش را در بیست و پنجم شوال سال 148 هجری ذکر کردهاند <ref>تاریخ آل زراره، سید محمد ابطحی، ص 36</ref> و عدهای دیگر سال 150 هجری <ref>رجال نجاشی، ص 175</ref> را زمان رحلت او میدانند. | ||
طبق بیان ابوغالب زراری، عمر با برکت زراره حدود هفتاد سال است که پس از مجاهدت و تلاش بسیار و کمک در ترویج فرهنگ [[اسلام ناب محمدی]]، به سبب بیماری از دنیا رفت. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 28</ref> | طبق بیان ابوغالب زراری، عمر با برکت زراره حدود هفتاد سال است که پس از مجاهدت و تلاش بسیار و کمک در ترویج فرهنگ [[اسلام|اسلام ناب محمدی]]، به سبب بیماری از دنیا رفت. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 28</ref> | ||
== سیمای ظاهری زراره == | == سیمای ظاهری زراره == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
زراره در سایه تربیت نیکوی او پرورش یافت و حافظ قرآن گردید. مرد شیبانی خواست تا زراره را در نسب خویش وارد کند، اما زراره امتناع کرد. <ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> | زراره در سایه تربیت نیکوی او پرورش یافت و حافظ قرآن گردید. مرد شیبانی خواست تا زراره را در نسب خویش وارد کند، اما زراره امتناع کرد. <ref>.فهرست طوسی، ص 209</ref> | ||
در نقلی دیگر آمده است: | در نقلی دیگر آمده است: | ||
«اعین از اهالی [[فارس]] بود و قصد [[زیارت]] [[امیرمؤمنان علی (علیه السلام)]] را کرد تا به دست حضرت اسلام آورد، ولی گروهی از بنی شیبان مانع او شدند و تا از او «پیمان ولا» نگرفتند، او را رها نساختند». <ref>تتمة رسالة ابوغالب، ابن غضائری، ص 101</ref> | «اعین از اهالی [[فارس]] بود و قصد [[زیارت]] [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی(علیه السلام)]] را کرد تا به دست حضرت اسلام آورد، ولی گروهی از بنی شیبان مانع او شدند و تا از او «پیمان ولا» نگرفتند، او را رها نساختند». <ref>تتمة رسالة ابوغالب، ابن غضائری، ص 101</ref> | ||
== نیاکان == | == نیاکان == | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
== فرزندان == | == فرزندان == | ||
زراره فرزندانی به نام های عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومیداشت. | زراره فرزندانی به نام های عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومیداشت. | ||
حسن بن زراره از اصحاب امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) و در شمار علما، فقها و محدثان شیعه است و حسین بن زراره از یاران امام صادق (علیه السلام) و از بزرگان و ثقات شیعه است. <ref>.همان، ص 88</ref> امام صادق (علیه السلام) در مورد این دو برادر [[دعا]] کرده و فرموده است: | حسن بن زراره از اصحاب امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) و در شمار علما، فقها و محدثان شیعه است و حسین بن زراره از یاران امام صادق(علیه السلام) و از بزرگان و ثقات شیعه است. <ref>.همان، ص 88</ref> امام صادق(علیه السلام) در مورد این دو برادر [[دعا]] کرده و فرموده است: | ||
«الحسن و الحسین احاطهما الله و کلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما کما حفظ الغلامین؛ <ref>رجال کشی، ص 139</ref> [[خداوند]]، حسن و حسین را به واسطه صالح بودن پدرشان حمایت کند و نگاه دارد و رعایت و حفظشان کند؛ چنان که آن دو فرزند یتیم را [توسط [[حضرت خضر]]] حفظ نمود». | «الحسن و الحسین احاطهما الله و کلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما کما حفظ الغلامین؛ <ref>رجال کشی، ص 139</ref> [[خداوند]]، حسن و حسین را به واسطه صالح بودن پدرشان حمایت کند و نگاه دارد و رعایت و حفظشان کند؛ چنان که آن دو فرزند یتیم را [توسط [[حضرت خضر]]] حفظ نمود». | ||
عبیدالله بن زراره که در برخی از منابع عبید ذکر شده است، از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیه السلام) است. ایشان دارای شخصیتی ممتاز و جایگاهی رفیع است و در منابع حدیثی، روایتی ذکر شده که دلالت بر هم نشینی زیاد ایشان با امام صادق (علیه السلام) دارد.<ref>.تاریخ آل زراره، ص 92</ref> | عبیدالله بن زراره که در برخی از منابع عبید ذکر شده است، از اصحاب امام باقر و امام صادق(علیه السلام) است. ایشان دارای شخصیتی ممتاز و جایگاهی رفیع است و در منابع حدیثی، روایتی ذکر شده که دلالت بر هم نشینی زیاد ایشان با امام صادق(علیه السلام) دارد.<ref>.تاریخ آل زراره، ص 92</ref> | ||
نجاشی نام عبدالله بن زراره را در زمره مصنفان شیعه آورده است و دارای تألیف و از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و جزو ثقات بوده است. <ref>رجال نجاشی، ص 223</ref> | نجاشی نام عبدالله بن زراره را در زمره مصنفان شیعه آورده است و دارای تألیف و از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و جزو ثقات بوده است. <ref>رجال نجاشی، ص 223</ref> | ||
درباره رومی بن زراره از امام صادق و [[امام کاظم (علیه السلام)]] روایت شده است که او [[ثقه]] بوده و نجاشی هم ایشان را صاحب کتاب و تألیف دانسته. <ref>همان، ص 166</ref> | درباره رومی بن زراره از امام صادق و [[موسی بن جعفر|امام کاظم(علیه السلام)]] روایت شده است که او [[ثقه]] بوده و نجاشی هم ایشان را صاحب کتاب و تألیف دانسته. <ref>همان، ص 166</ref> | ||
محمد بن زراره از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بوده و از آن حضرت و از پدرش زراره روایت نقل کرده است و نام ایشان در زمرة روات ذکر شده است. <ref>تاریخ آل زراره، ص 95</ref> | محمد بن زراره از اصحاب امام صادق(علیه السلام) بوده و از آن حضرت و از پدرش زراره روایت نقل کرده است و نام ایشان در زمرة روات ذکر شده است. <ref>تاریخ آل زراره، ص 95</ref> | ||
یحیی بن زراره از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و دارای روایات بسیار و صاحب اصول و تصانیف بوده است. <ref>همان، ص 96</ref> | یحیی بن زراره از اصحاب امام صادق(علیه السلام) و دارای روایات بسیار و صاحب اصول و تصانیف بوده است. <ref>همان، ص 96</ref> | ||
== جایگاه آل أعین == | == جایگاه آل أعین == | ||
آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت (علیه السلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت اهل بیت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه) دست یافته اند؛ چنان که اعین قصد زیارت [[حضرت امیر]] و اسلام آوردن به دست حضرتش را کرد <ref>همان، ص 10</ref> و علی بن سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر بن اعین جزو کسانی است که مشرف به محضر [[امام مهدی ( | آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت(علیه السلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت اهل بیت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه) دست یافته اند؛ چنان که اعین قصد زیارت [[علی بن ابی طالب|حضرت امیر]] و اسلام آوردن به دست حضرتش را کرد <ref>همان، ص 10</ref> و علی بن سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر بن اعین جزو کسانی است که مشرف به محضر [[امام مهدی|امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]] گردیده و از ناحیه حضرت برایش توقیع صادر شده است. <ref>همان، ص 17</ref> محبت و مراودت این خاندان با اهل بیت به حدی بود که در زمانی که قبر مطهر امیرمؤمنان (علیه السلام) از انظار مخفی بود و جز اصحاب خاص از آن اطلاعی نداشتند، عدهای از این خاندان به زیارت آن قبر شریف نایل آمدند. <ref>همان، ص 10</ref> | ||
آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید. <ref>همان، ص 24</ref> | آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید. <ref>همان، ص 24</ref> | ||
[[علامه سید بحرالعلوم]] در ترسیم ویژگیهای آل اعین، این گونه مینویسد: | [[سید محمد مهدی طباطبایی بحر العلوم|علامه سید بحرالعلوم]] در ترسیم ویژگیهای آل اعین، این گونه مینویسد: | ||
«آل اعین بزرگترین خاندان شیعی است و عظیمالشأنترین و والاترین آنها و عالمترین خاندان است؛ به گونهای که در میانشان [[محدث]]، [[فقیه]]، ادیب و قاری وجود داشته است. آل اعین با سابقهترین خاندان هاست که نخستین افراد این طایفه دوران [[امام سجاد (علیه السلام)]] و آخرینشان اوایل [[غیبت صغرا]] را درک کردند». <ref>رجال سید بحرالعلوم، ج 1، ص 222</ref> | «آل اعین بزرگترین خاندان شیعی است و عظیمالشأنترین و والاترین آنها و عالمترین خاندان است؛ به گونهای که در میانشان [[محدث]]، [[فقیه]]، ادیب و قاری وجود داشته است. آل اعین با سابقهترین خاندان هاست که نخستین افراد این طایفه دوران [[امام سجاد|امام سجاد(علیه السلام)]] و آخرینشان اوایل [[غیبت صغرا]] را درک کردند». <ref>رجال سید بحرالعلوم، ج 1، ص 222</ref> | ||
ابوغالب زراری، تسلط آل اعین را بر فقه و حدیث از جمله امتیازات آنها دانسته، مینویسد: | ابوغالب زراری، تسلط آل اعین را بر فقه و حدیث از جمله امتیازات آنها دانسته، مینویسد: | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
غضائری در تکمله اش از ابی العباس بن عقده روایت کرده است: | غضائری در تکمله اش از ابی العباس بن عقده روایت کرده است: | ||
«هر یک از آل اعین، فقیه بود و صلاحیت مفتی شدن برای شهری را داشت، به جز عبدالرحمان بن اعین». <ref>تکملة رسالة ابوغالب، ص 111</ref> | «هر یک از آل اعین، فقیه بود و صلاحیت مفتی شدن برای شهری را داشت، به جز عبدالرحمان بن اعین». <ref>تکملة رسالة ابوغالب، ص 111</ref> | ||
آل اعین دارای [[مسجد]] و محله ای در [[کوفه]] بود و امام صادق (علیه السلام) در آن [[نماز]] خواند. این مسجد از مساجد وصف شده در کوفه است. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 18</ref> | آل اعین دارای [[مسجد]] و محله ای در [[کوفه]] بود و امام صادق(علیه السلام) در آن [[نماز]] خواند. این مسجد از مساجد وصف شده در کوفه است. <ref>رسالة فی آل اعین، ص 18</ref> | ||
== مبارزه با حاکمان جور == | == مبارزه با حاکمان جور == | ||
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیه السلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق (علیه السلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت(علیه السلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیه السلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | ||
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می رسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. | سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می رسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. |