پرش به محتوا

مُفَسِّر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'اجتناب ناپذیر' به 'اجتناب‌ناپذیر'
جز (جایگزینی متن - ' ویژگیها' به ' ویژگی‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'اجتناب ناپذیر' به 'اجتناب‌ناپذیر')
خط ۴۶: خط ۴۶:


== شخصیت مفسر و متفکران مسلمان ==
== شخصیت مفسر و متفکران مسلمان ==
بحث تاثیر مفسر در اندیشه متفکران مسلمان بطور مستقل مطرح نشده؛ اما درلابلای سخنان آنان نکاتی آمده است که نشان می‌دهد اندیشوران مسلمان به فهم‌های مختلف به عنوان واقعیتی اجتناب ناپذیر اذعان داشته و پذیرفته بودند. همانطور که دانستن قواعد و کاربرد واژه‌ها و توجه به نکات بیرونی همچون تشخیص عام و خاص، مطلق و مقید، حقیقت و مجاز و ناسخ و منسوخ لازم است، داشتن تئوری نیز برای تفسیرضروری است. روشن است که این اصول و مبانی به مفسر جهت می‌دهد تا براساس تئوری خاصی به سراغ متن برود و به تفسیر آن بپردازد. تئوری‌های مفسر گاه از قبیل مبانی پایه در علوم اسلامی است؛ مانند: اصالت ظهور، حجیت یک دسته از مفاهیم وعدم حجیت، دسته دیگر از مفاهیم، محدوده استناد به اطلاق کلام، و گاه اصول موضوعه‌ای است که بیشتر در عصر جدید مطرح شده است؛ مانند: نظریه حداقلی وحداکثری در فقه، محدوده انتظار از دین و چگونگی زبان دین. تمام این پیش فرض‌ها بطورآشکار نمود خود را در تفسیر قرآن نشان می‌دهد و نقش مفسر را آشکار می‌سازد، اما افزون بر نقش این تئوری‌ها در تفسیر، مسائل دیگری برای مفسر مطرح است که قاعدتا نباید در مقوله فهم تاثیری داشته باشد؛ ولی مشاهده می‌شود که در فهم مفسرتاثیر می‌گذارد؛ مانند دانسته‌های علمی مفسر، نکات روان شناختی و زیستی مفسر.
بحث تاثیر مفسر در اندیشه متفکران مسلمان بطور مستقل مطرح نشده؛ اما درلابلای سخنان آنان نکاتی آمده است که نشان می‌دهد اندیشوران مسلمان به فهم‌های مختلف به عنوان واقعیتی اجتناب‌ناپذیر اذعان داشته و پذیرفته بودند. همانطور که دانستن قواعد و کاربرد واژه‌ها و توجه به نکات بیرونی همچون تشخیص عام و خاص، مطلق و مقید، حقیقت و مجاز و ناسخ و منسوخ لازم است، داشتن تئوری نیز برای تفسیرضروری است. روشن است که این اصول و مبانی به مفسر جهت می‌دهد تا براساس تئوری خاصی به سراغ متن برود و به تفسیر آن بپردازد. تئوری‌های مفسر گاه از قبیل مبانی پایه در علوم اسلامی است؛ مانند: اصالت ظهور، حجیت یک دسته از مفاهیم وعدم حجیت، دسته دیگر از مفاهیم، محدوده استناد به اطلاق کلام، و گاه اصول موضوعه‌ای است که بیشتر در عصر جدید مطرح شده است؛ مانند: نظریه حداقلی وحداکثری در فقه، محدوده انتظار از دین و چگونگی زبان دین. تمام این پیش فرض‌ها بطورآشکار نمود خود را در تفسیر قرآن نشان می‌دهد و نقش مفسر را آشکار می‌سازد، اما افزون بر نقش این تئوری‌ها در تفسیر، مسائل دیگری برای مفسر مطرح است که قاعدتا نباید در مقوله فهم تاثیری داشته باشد؛ ولی مشاهده می‌شود که در فهم مفسرتاثیر می‌گذارد؛ مانند دانسته‌های علمی مفسر، نکات روان شناختی و زیستی مفسر.
بنابراین چگونگی فهم پیام از متن با عنایت به پیش فرض‌ها و عقاید مخاطبان تفاوت پیدامی کند. به عنوان نمونه یکی از مفسران معاصر که به جاذبه زمین و مسائل مختلف آن آگاه است و در تفسیر به آن توجه دارد، در ذیل «الله الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها؛<ref>رعد/سوره۱۳، آیه۲. </ref> خدا كسى است كه آسمانها را بدون ستون برافراشته است»<ref>صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱۲ - ۱۳، ص۲۴۶.</ref>، (برخلاف فخر رازی که در تفسیر آیه با بیان عقلی استدلال می‌کند براینکه ممکن نیست چنین آسمان بزرگی در فضا معلق بماند،) می‌گوید: «این آیه خبر ازقوه‌ای می‌دهد که به سبب آن اجرام بدون پایه هم می‌توانند، در فضا بمانند؛ زیرا قانون جاذبه ستارگان و اجرام سماوی را در آسمان نگه می‌دارد و این غیرطبیعی نیست؛ بلکه بر اساس قوانین ثابت خدای به وجود آورنده آن است».<ref>رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر، ج۱۸، ص۲۳۱- ۲۳۲. </ref>
بنابراین چگونگی فهم پیام از متن با عنایت به پیش فرض‌ها و عقاید مخاطبان تفاوت پیدامی کند. به عنوان نمونه یکی از مفسران معاصر که به جاذبه زمین و مسائل مختلف آن آگاه است و در تفسیر به آن توجه دارد، در ذیل «الله الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها؛<ref>رعد/سوره۱۳، آیه۲. </ref> خدا كسى است كه آسمانها را بدون ستون برافراشته است»<ref>صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱۲ - ۱۳، ص۲۴۶.</ref>، (برخلاف فخر رازی که در تفسیر آیه با بیان عقلی استدلال می‌کند براینکه ممکن نیست چنین آسمان بزرگی در فضا معلق بماند،) می‌گوید: «این آیه خبر ازقوه‌ای می‌دهد که به سبب آن اجرام بدون پایه هم می‌توانند، در فضا بمانند؛ زیرا قانون جاذبه ستارگان و اجرام سماوی را در آسمان نگه می‌دارد و این غیرطبیعی نیست؛ بلکه بر اساس قوانین ثابت خدای به وجود آورنده آن است».<ref>رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر، ج۱۸، ص۲۳۱- ۲۳۲. </ref>
مفسر دیگری که به نقش زن در جامعه اسلامی اهمیت قایل است، برخلاف روایاتی که در باب مشورت با زن آمده و حتی تصریح شده است که با آنان مشورت نکنید و یا اگرمشورت کردید، با آنان مخالفت کنید،<ref>ابوحجر، احمد عمر، التفسیر العلمی فی المیزان، ص۲۴۱.</ref> چون به تفسیر آیات قرآن می‌پردازد، به اقتضای باورهای پیشین می‌گوید: آیات «فان ارادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح علیهما؛<ref>بقره/سوره۲، آیه۲۳۳. </ref>پس اگر (زن و شوهر) خواستند، (كودك را) با رضایت‌یكدیگر و مشورت همدیگر از شیر بگیرند، بر آنان گناهى نیست»، و «قالت احداهما یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین؛<ref>قصص/سوره۲۸، آیه ۲۶. </ref>یكى از آندو (دختر شعیب) گفت: اى پدر مزدورش گیر كه او از بهترین كسانى است كه به مزدورى گرفته‌اى، او نیرومندى امین است»، <ref>یزدانی، عباس، مجله مبین، شماره ۱۲، ص۴۲.</ref> دلالت دارند بر اینکه نه تنها مشورت با زنان جایز، که در مواردی پسندیده و مطلوب است. زیرا در آیه نخست خداوند می‌گوید: اگر زن و شوهر در پی مشورت با یکدیگر راضی شدند که کودک را قبل از دو سال از شیر بگیرند و به جهتی این کار را مصلحت بدانند، مانعی ندارد و در آیه دوم زمانی که یکی از دختران شعیب به پدر پیشنهاد می‌دهد و در مقام مشاورت به پدر می‌گوید: این جوان امین را برای کارهای ما به خدمت بگیر! پدر با اینکه پیامبر است، این پیشنهاد را می‌پذیرد و به نظر دخترش اهمیت می‌دهد. لذا از این دو آیه می‌توان استفاده کرد که مشورت با زنان ممدوح شناخته شده است. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۳. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۱۵. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۶۵. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۶۲. </ref>
مفسر دیگری که به نقش زن در جامعه اسلامی اهمیت قایل است، برخلاف روایاتی که در باب مشورت با زن آمده و حتی تصریح شده است که با آنان مشورت نکنید و یا اگرمشورت کردید، با آنان مخالفت کنید،<ref>ابوحجر، احمد عمر، التفسیر العلمی فی المیزان، ص۲۴۱.</ref> چون به تفسیر آیات قرآن می‌پردازد، به اقتضای باورهای پیشین می‌گوید: آیات «فان ارادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح علیهما؛<ref>بقره/سوره۲، آیه۲۳۳. </ref>پس اگر (زن و شوهر) خواستند، (كودك را) با رضایت‌یكدیگر و مشورت همدیگر از شیر بگیرند، بر آنان گناهى نیست»، و «قالت احداهما یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین؛<ref>قصص/سوره۲۸، آیه ۲۶. </ref>یكى از آندو (دختر شعیب) گفت: اى پدر مزدورش گیر كه او از بهترین كسانى است كه به مزدورى گرفته‌اى، او نیرومندى امین است»، <ref>یزدانی، عباس، مجله مبین، شماره ۱۲، ص۴۲.</ref> دلالت دارند بر اینکه نه تنها مشورت با زنان جایز، که در مواردی پسندیده و مطلوب است. زیرا در آیه نخست خداوند می‌گوید: اگر زن و شوهر در پی مشورت با یکدیگر راضی شدند که کودک را قبل از دو سال از شیر بگیرند و به جهتی این کار را مصلحت بدانند، مانعی ندارد و در آیه دوم زمانی که یکی از دختران شعیب به پدر پیشنهاد می‌دهد و در مقام مشاورت به پدر می‌گوید: این جوان امین را برای کارهای ما به خدمت بگیر! پدر با اینکه پیامبر است، این پیشنهاد را می‌پذیرد و به نظر دخترش اهمیت می‌دهد. لذا از این دو آیه می‌توان استفاده کرد که مشورت با زنان ممدوح شناخته شده است. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۳. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۱۵. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۶۵. </ref><ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۶۲. </ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش