۸۷٬۶۵۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنده اش' به 'بندهاش') |
جز (جایگزینی متن - 'آورده اند' به 'آوردهاند') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== معنای جبر در لغت == | == معنای جبر در لغت == | ||
جبر در لغت به معنای اکراه و اجبار است. نوشتهاند جبر به معنای اجبار و اکراه بر امری است: «و جَبَرَ الرجلَ علی الأَمر یَجْبُرُه جَبْراً و جُبُوراً و أَجْبَرَه أَکرهه» <ref> ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 116</ref> در تعریف دیگری نوشتهاند:«الجَبْر هو أن تَجْبُر إنسانا علی ما لا یرید و تُکْرِهه»<ref> فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 6، ص 115</ref> جبر یعنی مجبور کردن انسان بر انجام فعلی که مطابق اراده اش نیست و نسبت به آن اکراه دارد. و نیز | جبر در لغت به معنای اکراه و اجبار است. نوشتهاند جبر به معنای اجبار و اکراه بر امری است: «و جَبَرَ الرجلَ علی الأَمر یَجْبُرُه جَبْراً و جُبُوراً و أَجْبَرَه أَکرهه» <ref> ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 116</ref> در تعریف دیگری نوشتهاند:«الجَبْر هو أن تَجْبُر إنسانا علی ما لا یرید و تُکْرِهه»<ref> فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 6، ص 115</ref> جبر یعنی مجبور کردن انسان بر انجام فعلی که مطابق اراده اش نیست و نسبت به آن اکراه دارد. و نیز آوردهاند: «الجبر فی اللغه، جبره علی الامر و اجبره، قهره و اکرهه علی الاتیان به».<ref> عسکری سید مرتضی، دراسة حول الجبر والتفویض و القضاء والقدر، ص5</ref> یعنی جبر در لغت به معنای اکراه و اجبار همراه با غلبه بر انجام کاری است. | ||
== معنای جبر در اصطلاح == | == معنای جبر در اصطلاح == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== معنای تفویض در لغت == | == معنای تفویض در لغت == | ||
در معنای لغوی تفویض | در معنای لغوی تفویض آوردهاند:«(التفویض)هو أنّ اللَّه تعالی فوّض أفعال العباد إلیهم یفعلون ما یشاءون علی وجه الاستقلال دون أن یکون للَّه سلطان علی أفعالهم» <ref> عسکری سید مرتضی، الجبر و التفویض و القضاء و القدر، ص6</ref> [[تفویض]] یعنی این که خداوند [[افعال عباد]] را به خودشان واگذار کرده است که آن چه میخواهند مستقلا و بدون هر گونه سلطنت و دخالتی از طرف خداوند انجام دهند. | ||
== معنای تفویض در اصطلاح == | == معنای تفویض در اصطلاح == |