۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آورده اند' به 'آوردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'رفته اند' به 'رفتهاند') |
||
خط ۹۸۳: | خط ۹۸۳: | ||
حضور الهامبخش ایران در لبنان درسیاستها و روشهای حزب الله لبنان تبلور یافته است. همچنین انقلاب اسلامی در ایدئولوژی جنبش توحید به رهبری شیخ سعیدشعبان که یک جنبش اسلامگرای سنی است، تأثیر عمیق داشته است. چنان که بر روحانیونی چون سید محمد حسین فضل الله نیز تأثیر داشته است. حضور مستقیم ایران در صحنه لبنان به سال 1361 و هنگام اشغال لبنان توسط اسرائیل باز میگردد. این حضور نخستین نقطه تماس مستقیم میان انقلاب اسلامی ایران و یک طایفه شیعه مذهب درجهان عرب به شمار میرود. بنابر نظر یکی از پژوهشگران، ایران ازطریق حضور در لبنان، میتوانست در زمینه گسترش مرزهای تنگ ژئوپولتیکی جنگ با عراق و نیز در خصوص دستیابی و اثر گذاری برگروههای بیشتری در جهان عرب امیدوارانه قدم بردارد. از جلوههای دیگر حضور مستقیم ایران، باید به کمکهای آموزشی در ابعاد نظامی، فرهنگی، سیاسی، بهداشتی و فنی به نیروهای مبارز لبنانی اشاره کرد. همچنین سفارت ایران در آن سالها، مرکز حمایت و پشتیبانی ازنیروهای مبارز ضد اسرائیلی و امریکایی بود که به حملات علیه آنهاانجامید. در بعد مالی، تورتون از متوسط ماهانه 10 میلیون دلار و سپس کاهش آن به یک میلیون دلار در سال گزارش میدهد<ref>انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص 141</ref>. | حضور الهامبخش ایران در لبنان درسیاستها و روشهای حزب الله لبنان تبلور یافته است. همچنین انقلاب اسلامی در ایدئولوژی جنبش توحید به رهبری شیخ سعیدشعبان که یک جنبش اسلامگرای سنی است، تأثیر عمیق داشته است. چنان که بر روحانیونی چون سید محمد حسین فضل الله نیز تأثیر داشته است. حضور مستقیم ایران در صحنه لبنان به سال 1361 و هنگام اشغال لبنان توسط اسرائیل باز میگردد. این حضور نخستین نقطه تماس مستقیم میان انقلاب اسلامی ایران و یک طایفه شیعه مذهب درجهان عرب به شمار میرود. بنابر نظر یکی از پژوهشگران، ایران ازطریق حضور در لبنان، میتوانست در زمینه گسترش مرزهای تنگ ژئوپولتیکی جنگ با عراق و نیز در خصوص دستیابی و اثر گذاری برگروههای بیشتری در جهان عرب امیدوارانه قدم بردارد. از جلوههای دیگر حضور مستقیم ایران، باید به کمکهای آموزشی در ابعاد نظامی، فرهنگی، سیاسی، بهداشتی و فنی به نیروهای مبارز لبنانی اشاره کرد. همچنین سفارت ایران در آن سالها، مرکز حمایت و پشتیبانی ازنیروهای مبارز ضد اسرائیلی و امریکایی بود که به حملات علیه آنهاانجامید. در بعد مالی، تورتون از متوسط ماهانه 10 میلیون دلار و سپس کاهش آن به یک میلیون دلار در سال گزارش میدهد<ref>انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص 141</ref>. | ||
حضور عمرانی ایران نیز قابل توجه است و [[جهاد سازندگی]]، فعالیت گستردهایرا در لبنان آغاز کرد که هم اکنون نیز ادامه دارد. [[کمیته امداد]] و[[بنیاد شهید]] نیز، از جمله بنیادهای فعال در عرصه لبنان به شمار میآیندکه خانوادهها را تحت پوشش | حضور عمرانی ایران نیز قابل توجه است و [[جهاد سازندگی]]، فعالیت گستردهایرا در لبنان آغاز کرد که هم اکنون نیز ادامه دارد. [[کمیته امداد]] و[[بنیاد شهید]] نیز، از جمله بنیادهای فعال در عرصه لبنان به شمار میآیندکه خانوادهها را تحت پوشش گرفتهاند. افزون بر آنکه نمیتوان ازگزارشهای مبتنی بر ارسال سلاح از سوی ایران برای حزب الله چشمپوشید. | ||
این گونه است که ایران از ابزار و روشهای قهرآمیز و مسالمتآمیز درلبنان بهره برده است. از دیگر سو، حزب الله نیز بر پایه همان پارادایم ایران، شیوهها و وسایل را به کار گرفته است. در دهه 80 میلادی، روشهای حزب الله، روشهای قهرآمیز و مبارزه جویانه و آشتی ناپذیر براساس پارادایم غالب در ایران بود؛ اما در دهه دوم انقلاب اسلامی و ازاواخر دهه 80 با تغییر پارادایم ایران، روشهای حزب الله نیز به تدریج دچار تحول گشت. جناح رادیکال به رهبری شیخ صبحی طفیلی منزوی شد و گروگانگیری تکرار نشد. خشونت محکوم گردید و بر تعامل با دیگرفرقهها و گروهها تأکید شد. در این برهه ادبیات تبلیغات حزب الله نیزدچار تغییر گردید. تلویزیون المنار و رادیو النور تأسیس شد و به تدریج ادبیات جدیدی در آنها راه یافت که فراگیرتر بود و شعارها وجهه میهنی تری یافت <ref>جنبش حزب الله لبنان، گذشته و حال، ص 217</ref>. مفاهیمی چون (کلنا للوطن) و (کلنامقاومه)<ref>همان، ص 226</ref> همین تلاش را نشان میدهند. در صحنه سیاسی روش اتئلاف را پیش گرفت و به ائتلافهای انتخاباتی با احزابی چون امل، حزب کمونیست و احزاب دیگر پرداخت و از همین راه، وارد مصالحه ومذاکره با آنان شد<ref>همان، ص 207 - 208</ref>.چنانچه همین ائتلافها به پیروزی حزب الله منجر شد. | این گونه است که ایران از ابزار و روشهای قهرآمیز و مسالمتآمیز درلبنان بهره برده است. از دیگر سو، حزب الله نیز بر پایه همان پارادایم ایران، شیوهها و وسایل را به کار گرفته است. در دهه 80 میلادی، روشهای حزب الله، روشهای قهرآمیز و مبارزه جویانه و آشتی ناپذیر براساس پارادایم غالب در ایران بود؛ اما در دهه دوم انقلاب اسلامی و ازاواخر دهه 80 با تغییر پارادایم ایران، روشهای حزب الله نیز به تدریج دچار تحول گشت. جناح رادیکال به رهبری شیخ صبحی طفیلی منزوی شد و گروگانگیری تکرار نشد. خشونت محکوم گردید و بر تعامل با دیگرفرقهها و گروهها تأکید شد. در این برهه ادبیات تبلیغات حزب الله نیزدچار تغییر گردید. تلویزیون المنار و رادیو النور تأسیس شد و به تدریج ادبیات جدیدی در آنها راه یافت که فراگیرتر بود و شعارها وجهه میهنی تری یافت <ref>جنبش حزب الله لبنان، گذشته و حال، ص 217</ref>. مفاهیمی چون (کلنا للوطن) و (کلنامقاومه)<ref>همان، ص 226</ref> همین تلاش را نشان میدهند. در صحنه سیاسی روش اتئلاف را پیش گرفت و به ائتلافهای انتخاباتی با احزابی چون امل، حزب کمونیست و احزاب دیگر پرداخت و از همین راه، وارد مصالحه ومذاکره با آنان شد<ref>همان، ص 207 - 208</ref>.چنانچه همین ائتلافها به پیروزی حزب الله منجر شد. | ||
خط ۲٬۱۰۱: | خط ۲٬۱۰۱: | ||
مناطق فقیر نشین | مناطق فقیر نشین | ||
اما باید این واقعیت را دانست که بیروت علاوه بر این جاذبهها و زیباییها، چهرهایدیگر هم دارد، در اطرافش و در بخشهایی به نام قرنطینه (برج حمود) و نیز در ناحیه النبع و ربائیه که در شمال شرقی این بندر قرار دارند، یک زندگی فقیرانه، عقب افتاده و زاغه نشینی را میتوان دید. نواحی تل الزعتر، دغوانه و الشیاح، صبرا و شتیلا که در جنوب شرقی بیروت جای | اما باید این واقعیت را دانست که بیروت علاوه بر این جاذبهها و زیباییها، چهرهایدیگر هم دارد، در اطرافش و در بخشهایی به نام قرنطینه (برج حمود) و نیز در ناحیه النبع و ربائیه که در شمال شرقی این بندر قرار دارند، یک زندگی فقیرانه، عقب افتاده و زاغه نشینی را میتوان دید. نواحی تل الزعتر، دغوانه و الشیاح، صبرا و شتیلا که در جنوب شرقی بیروت جای گرفتهاند، علاوه بر آن که عقب افتادگی از سیمایشان هویدا است، در جنگهای داخلی و تجاوزات رژیم اشغالگر قدس و پناه بردن آوارگان فلسطینی بدان سیمایی آغشته به خون و جنگ و جنایت دارد و از ستمی مضاعف حکایت میکند. در این نواحی و در کنار پایتخت ثروتمند لبنان افرادی زندگی میکنند که با ساکنین ثروتمند بیروت هیچ گونه وجه اشتراکی ندارند و جز رنج و محرومیت از چیزی نصیب نمی برند. شیعیان و مهاجرین فلسطینی در نقاط مورد اشاره معیشت سخت و فرسایندهایرا سپری میکنند و تاوان تبعیض دولتهای لبنان و نیز یورشهای اشغالگران قدس را میپردازند. | ||
=اقتصاد= | =اقتصاد= | ||
خط ۲٬۲۷۲: | خط ۲٬۲۷۲: | ||
بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک میجستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولتها به بعضی از احـــزاب لبنانی میدادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانشآموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود. صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک میگیرند والبته با شهریههای کمتر وحقوق بالائی که به استادان میدهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکتهایکه مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است. | بعضی از سیاستمداران در دهه شصت میلادی به آن تمسک میجستند... در این میان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمار کمونیست آن آثاری سلبی بر دانشجویانی گذاشت که انتخاب وبرگزیدن بورس تحصیلی ای که این دولتها به بعضی از احـــزاب لبنانی میدادند را از دست دادند. با این دیدگاه نیاز به دانشگاههای خصوصی به نظر خواستاران آن ضروری بود, ودر سایه نابودی قدرت دانشگاه لبنان در فراگیری وپوشش دادن به تعداد فراوان دانشآموزانی که مرحله دبیرستان را به پایان برده بودند وآرزوی ورود به دانشگاه را داشتند, راهی جز توسعه وگسترش دانشگاههای خصوصی در لبنان نبود. صاحبان این نظریه در دفاع خود تأکید دارند که این دانشگاهها نه تنها دارای اسلوب آموزشی دانشگاههای با سابقه وقدیمی هستند بلکه از کادر علمی آنان نیز کمک میگیرند والبته با شهریههای کمتر وحقوق بالائی که به استادان میدهند. پس مشکل در کجاست؟ به نظر آنان مشکل در صورت ظاهر ومکان ونام دانشگاه است ونه در مضمون ومحتوای آن. اما نکتهایکه مدافعین اینگونه دانشگاهها از آن غافلند جزئیات مهمی است که سبب تفاوت فراوان میان گواهی صادره از این نوع از دانشگاهها با دانشگاههای معتبر است. | ||
در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شدهاند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینهایمعقول. ومهمتر آنکه, نه هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانیها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج را اختراع کردهاند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است اما مؤسساتی که اخیراً مجوز | در واقع این دانشگاهها به منظور پاسخگویی به نیاز همه کسانیکه آرزوی گرفتن تخصص را دارند, تأسیس شدهاند. بویژه آنانکه توان واجازه ورود به دانشگاه لبنان یا بقیه دانشگاههای خصوصی قدیمی را ندارند زیرا پرداخت هزینه خود یک مانع اساسی در برابر دانشجو است؛ اما درهای دانشگاههای جدید بروی همه باز است, با قیمتی مناسب با هرنوع درآمد, واز جمله عبارتهایی که در تبلیغات این دانشگاهها وانستیتوها به کاررفته, (درعین اینکه مانند سوپر مارکت در حال رشد هستند) اینست: برای هر کسی که مایل به گرفتن مدرک دانشگاهی است بدون تلاش فراوان وبا هزینهایمعقول. ومهمتر آنکه, نه هر مدرکی بلکه مدرک آمریکایی که متناسب است خصوصاً با ذوق لبنانیها با هر آنچه که بیگانه است هر چند از نوع بدش باشد... این دانشگاهها بدعت حصول مدرک از خارج را اختراع کردهاند, اما از کدام دانشگاه؟ وبا چه سطح علمی؟ وچه کسی در لبنان این مدارک را قبول دارد؟ حقیقتاً این مدارک وجود دارد ویا تنها اوهامی است بر روی ورقه ومدرکی است که هیچگونه ارزش علمی ندارد؛ در بعضی موارد نیز مدارک آنان تقلبی وجعلی است ودر نهایت باعث سرخوردگی است اما مؤسساتی که اخیراً مجوز گرفتهاند, شاگردانی که در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان قبول نشدهاند را پذیرا شده, آنان نیز پیش دستی کرده وبا گرفتن گواهی دیپلم از انستیتو با اتمام دو سال آموزش فنی, مطابق نظام FRESHMAN به عنوان دانشجو به دانشگاه پیوسته اند. | ||
بعضی از خانوادههای ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را میدانند اما چارهایندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است. این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع میکنند. این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشتهها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است. این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغالتحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی (D.U.T) یا (A.A) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخهای از شاخههای یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی میشود. | بعضی از خانوادههای ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را میدانند اما چارهایندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است. این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع میکنند. این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشتهها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است. این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغالتحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی (D.U.T) یا (A.A) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخهای از شاخههای یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی میشود. |