۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - 'تجدید نظر' به 'تجدیدنظر') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
به نظر مىرسد اظهار نظر ادوارد براون در سال 1320 ق/ 1902م، در مورد جنبش پان اسلامیسم، واکنش وى در قبال بار منفى این اصطلاح، در غرب بود. وى در این سال پان اسلامیسم را مجعول و ساخته مخبر روزنامه تایمز در وین معرفى مىنماید <ref>ر. ک: براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، 1376، ص 21.</ref><br> | به نظر مىرسد اظهار نظر ادوارد براون در سال 1320 ق/ 1902م، در مورد جنبش پان اسلامیسم، واکنش وى در قبال بار منفى این اصطلاح، در غرب بود. وى در این سال پان اسلامیسم را مجعول و ساخته مخبر روزنامه تایمز در وین معرفى مىنماید <ref>ر. ک: براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، 1376، ص 21.</ref><br> | ||
خاورشناس آلمانى «سه، ها، بکر» هنگامى که سى سال بعد از براون، در «پژوهشهاى اسلامى» خویش به بحث «پان اسلامیسم» اشاره مىکند، تصویر براون را ناشى از مطالعه صرف او درباره ایران و تشیع مىداند و از این رو پان اسلامیسم را نهضتى ریشه دار، جدى و اصیل مىیابد، و آن را پىآمد رویدادها و واکنشهاى ویژه جهان و تمدن اسلامى مىشمارد نه مولود هوچىگرى سوداگرانه یک خبرنگار اروپایى <ref>موثقى، پیشین، ص 275.</ref><br> | خاورشناس آلمانى «سه، ها، بکر» هنگامى که سى سال بعد از براون، در «پژوهشهاى اسلامى» خویش به بحث «پان اسلامیسم» اشاره مىکند، تصویر براون را ناشى از مطالعه صرف او درباره ایران و تشیع مىداند و از این رو پان اسلامیسم را نهضتى ریشه دار، جدى و اصیل مىیابد، و آن را پىآمد رویدادها و واکنشهاى ویژه جهان و تمدن اسلامى مىشمارد نه مولود هوچىگرى سوداگرانه یک خبرنگار اروپایى <ref>موثقى، پیشین، ص 275.</ref><br> | ||
احتمالا سه، ها، بکر پى به | احتمالا سه، ها، بکر پى به تجدیدنظر براون در نظر اولیه خود در مورد نهضت وحدت اسلامى نبرده بود. براون در سال 1328 ق/ 1910م. درباره اتحاد اسلام به گونهاى متفاوت مىاندیشید. <br> | ||
وى خود دراینباره چنین مىنویسد: «در تابستان 1902 از من درخواست شد یک سخنرانى در باب اتحاد اسلام (Pan Islamism) براى اعضاى مؤسسه University Extensionists، که آن زمان از کمبریج بازدید مىکردند، ایراد کنم. من در آن سخنرانى، شاید تا حدى از سر بىملاحظگى، در وجود اتحاد اسلام تردید کرده و بنا به گفته یک دوست مسلمان، آن اتحاد را به عنوان «داعیه پوچ خبرنگار مقیم تایمز در وین» تعریف کردم. من کماکان برآنم که در این اصطلاح مىتوان امعان نظر نمود، از آن روى که «اتحاد اسلام» در غرب چنین درک مىشود که تلویحاً بر نوعى کیفیت «تعصبگرایى» (Fanaticism)اشارت دارد، و مسلّم این اصطلاح به هیچ روى تعصب گراتر از «اتحاد قوم ژرمن» (Pan- Germanism) یا «اتحاد قوم اسلاو» (Pan -Slavism) یا «اتحاد ممالک قلمرو امپراتورى بریتانیا» (British Imperialism)نیست و در واقع، نخست به سبب جنبه تدافعى آن و دیگر به علت آنکه مبتنى بر یک زمینه منطقى از ایمان مشترک است، به مراتب کمتر از اصطلاحاتى است که بر اساس نه چندان منطقى نژاد مشترک تکیه دارند، تعصبگراست. اما، بىتردید، رخدادهاى اخیر کمک شایانى به ایجاد حس برادرى و اشتراک منافع بین ملل مسلمان کرده است. درست به همان سان که فعالیت «اتحادیههاى (صنعتى) کارگرى (صنفى)» به تشکیل «اتحادیههاى کارفرمایان» انجامید، خطر چپاول معدود کشورهاى اسلامى باقیمانده ـ ترکیه، ایران و مراکش ـ توسط قدرتهاى اروپایى، که یا به صورت فردى یا با همکارى هم عمل مىکردند، این کشورها را نسبت به خطر مشترکى که تهدیدشان مىنمود بیدار و آگاه ساخت و این امر به تدریج، اما به گونهاى اجتنابناپذیر، ایشان را به سوى نوعى همبستگى سوق داد. در این مفهوم، ما مىتوانیم، به انتخاب خود، سخن از یک نهضت «اتحاد اسلام» برانیم. | وى خود دراینباره چنین مىنویسد: «در تابستان 1902 از من درخواست شد یک سخنرانى در باب اتحاد اسلام (Pan Islamism) براى اعضاى مؤسسه University Extensionists، که آن زمان از کمبریج بازدید مىکردند، ایراد کنم. من در آن سخنرانى، شاید تا حدى از سر بىملاحظگى، در وجود اتحاد اسلام تردید کرده و بنا به گفته یک دوست مسلمان، آن اتحاد را به عنوان «داعیه پوچ خبرنگار مقیم تایمز در وین» تعریف کردم. من کماکان برآنم که در این اصطلاح مىتوان امعان نظر نمود، از آن روى که «اتحاد اسلام» در غرب چنین درک مىشود که تلویحاً بر نوعى کیفیت «تعصبگرایى» (Fanaticism)اشارت دارد، و مسلّم این اصطلاح به هیچ روى تعصب گراتر از «اتحاد قوم ژرمن» (Pan- Germanism) یا «اتحاد قوم اسلاو» (Pan -Slavism) یا «اتحاد ممالک قلمرو امپراتورى بریتانیا» (British Imperialism)نیست و در واقع، نخست به سبب جنبه تدافعى آن و دیگر به علت آنکه مبتنى بر یک زمینه منطقى از ایمان مشترک است، به مراتب کمتر از اصطلاحاتى است که بر اساس نه چندان منطقى نژاد مشترک تکیه دارند، تعصبگراست. اما، بىتردید، رخدادهاى اخیر کمک شایانى به ایجاد حس برادرى و اشتراک منافع بین ملل مسلمان کرده است. درست به همان سان که فعالیت «اتحادیههاى (صنعتى) کارگرى (صنفى)» به تشکیل «اتحادیههاى کارفرمایان» انجامید، خطر چپاول معدود کشورهاى اسلامى باقیمانده ـ ترکیه، ایران و مراکش ـ توسط قدرتهاى اروپایى، که یا به صورت فردى یا با همکارى هم عمل مىکردند، این کشورها را نسبت به خطر مشترکى که تهدیدشان مىنمود بیدار و آگاه ساخت و این امر به تدریج، اما به گونهاى اجتنابناپذیر، ایشان را به سوى نوعى همبستگى سوق داد. در این مفهوم، ما مىتوانیم، به انتخاب خود، سخن از یک نهضت «اتحاد اسلام» برانیم. | ||
بیدارى جهان اسلام، که مظاهر کم و بیش تکان دهندهاش، چه در زمینه مذهب و چه سیاست، طى سى یا چهل سال اخیر در ترکیه، ایران، مصر، مراکش، قفقاز، کریمه و هند بروز کردهاست، بىتردید با پیروزى ژاپن بر روسیه شتاب بسیار یافته و تشدید گردید؛ زیرا این واقعه نشان داد که آسیایىها نیز در صورت برخوردارى از ارتش و تجهیزات مشابه کاملا قادر به حفظ خود در میدان نبرد، حتى علیه سهمگینترین دشمنان اروپایى هستند <ref>براون، پیشین، ص 22ـ21.</ref><br> | بیدارى جهان اسلام، که مظاهر کم و بیش تکان دهندهاش، چه در زمینه مذهب و چه سیاست، طى سى یا چهل سال اخیر در ترکیه، ایران، مصر، مراکش، قفقاز، کریمه و هند بروز کردهاست، بىتردید با پیروزى ژاپن بر روسیه شتاب بسیار یافته و تشدید گردید؛ زیرا این واقعه نشان داد که آسیایىها نیز در صورت برخوردارى از ارتش و تجهیزات مشابه کاملا قادر به حفظ خود در میدان نبرد، حتى علیه سهمگینترین دشمنان اروپایى هستند <ref>براون، پیشین، ص 22ـ21.</ref><br> |