حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسان‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید نظر' به 'تجدید‌نظر')
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسان‌ها')
خط ۱: خط ۱:
'''حق باز گشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی [[اسلام]] '''عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به رشته تحریر درآمده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref>
'''حق باز گشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی [[اسلام]] '''عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به رشته تحریر درآمده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref>
=چکیده=
=چکیده=
از جمله حقوق انسانها که مورد اتفاق مجامع جهانی بوده و نظام حقوقی اسلام نیز انرا تایید نموده حق بازگشت انسانها به اوطانشان است. خلاء‌ امنیت و بحران روحی که بعد از جنگ جهانی دوم در فضای عمومی جهان حاکم گردید رهبران دنیا را بر ان داشت که اقدام اساسی در حل این معضل جهانی بنمایند؛ ازاینرو با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سنه 1948 بسیاری از حقوق طبیعی انسانها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – را به رسمیت شناخته و از نظامهای سیاسی سراسر جهان خواستند که بدان پایبند باشند. در شریعت اسلام نیز بدلیل اهتمام جدی به حقوق انسانها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – با سلب کنندگان این حقوق مقابله جدی شده است. این امر در ایات و روایات متعدد بخوبی مشهود است.
از جمله حقوق انسان‌ها که مورد اتفاق مجامع جهانی بوده و نظام حقوقی اسلام نیز انرا تایید نموده حق بازگشت انسان‌ها به اوطانشان است. خلاء‌ امنیت و بحران روحی که بعد از جنگ جهانی دوم در فضای عمومی جهان حاکم گردید رهبران دنیا را بر ان داشت که اقدام اساسی در حل این معضل جهانی بنمایند؛ ازاینرو با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سنه 1948 بسیاری از حقوق طبیعی انسان‌ها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – را به رسمیت شناخته و از نظامهای سیاسی سراسر جهان خواستند که بدان پایبند باشند. در شریعت اسلام نیز بدلیل اهتمام جدی به حقوق انسان‌ها - که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد – با سلب کنندگان این حقوق مقابله جدی شده است. این امر در ایات و روایات متعدد بخوبی مشهود است.


در مقاله حاضر ضمن بررسی حق بازگشت از منظر اسلام - و تبیین ایات و روایات در این مساله- و حقوق بین الملل، برتری نظام حقوق اسلام بر منشور جهانی حقوق بشر – حقوق بین‌المللی – اثبات گردیده است.
در مقاله حاضر ضمن بررسی حق بازگشت از منظر اسلام - و تبیین ایات و روایات در این مساله- و حقوق بین الملل، برتری نظام حقوق اسلام بر منشور جهانی حقوق بشر – حقوق بین‌المللی – اثبات گردیده است.
خط ۹: خط ۹:
=مقدمه=
=مقدمه=


از جمله مباحث برجسته و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسانهاست. ادمیان بدلیل برخورداری از نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در انها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست برخوردار خواهند بود.
از جمله مباحث برجسته و گرانسنگ در نظامات حقوقی- قطع نظر از مذهب و مرام خاص - مساله حقوق طبیعی انسان‌هاست. ادمیان بدلیل برخورداری از نعمت وجود و نیز استعدادهای گوناگونی که افریدگار جهان در انها به ودیعت نهاده است طبعا از سلسله حقوقی که مقتضای طبیعی امکانات مذکوراست برخوردار خواهند بود.


بدیهی است این حقوق با حقوق قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می‌گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع می‌باشد.
بدیهی است این حقوق با حقوق قانونی و قراردادی که توسط حاکمان در راستای نظم اجتماعی تشریع می‌گردد متفاوت خواهد بود چون اولا منشا پیدایش حقوق طبیعی اصل خلقت ادمیان و استعدادهای تعبیه شده در وجود انان بوده در حالی که منشا پیدایش حقوق قانونی، اعتبار و جعل حاکمان و سیاستمداران جوامع می‌باشد.


ثانیا حقوق طبیعی انسانها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات، اصلاح یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست. نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش بین انان اختلافاتی دیده می‌شود که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد.
ثانیا حقوق طبیعی انسان‌ها اموری جهانی بوده و اداب و رسوم خاص جوامع بشری در اثبات، اصلاح یا نفی ان دخالت ندارد در حالی که حقوق قانونی و اعتباری بوسیله سیستمهای خاص اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه اعطا شده و قابلیت اصلاح یا سلب را داراست. نکته اساسی در مساله حقوق طبیعی ان است که برغم اتفاق همه مکاتب و مذاهب – دینی و غیردینی – در پذیرش اصل این حقوق، نسبت به برخی از موارد و مصادیقش بین انان اختلافاتی دیده می‌شود که از جمله انها حق بازگشت می‌باشد.


در این مقاله به تبیین دو دیدگاه حقوقی "اسلام و حقوق بین الملل "در زمینه حق بازگشت بعنوان یکی از مصادیق حقوق طبیعی انسانها خواهیم پرداخت. اما قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به تبیین مفهوم و جایگاه حقوق بین الملل پرداخته شود:‌
در این مقاله به تبیین دو دیدگاه حقوقی "اسلام و حقوق بین الملل "در زمینه حق بازگشت بعنوان یکی از مصادیق حقوق طبیعی انسان‌ها خواهیم پرداخت. اما قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به تبیین مفهوم و جایگاه حقوق بین الملل پرداخته شود:‌
=حقوق بین الملل=
=حقوق بین الملل=


مراد از حقوق بین الملل حقوقی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجرای ان هستند. در این اعلامیه که مشتمل بر سی اصل می‌باشد مهمترین حقوق طبیعی انسانها نظیر ازادی بیان، عقیده و...به رسمیت شناخته شده است.  
مراد از حقوق بین الملل حقوقی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده و همه دولتها موظف به اجرای ان هستند. در این اعلامیه که مشتمل بر سی اصل می‌باشد مهمترین حقوق طبیعی انسان‌ها نظیر ازادی بیان، عقیده و...به رسمیت شناخته شده است.  


در مقدمه این اعلامیه امده است:‌ از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می‌دهد؛
در مقدمه این اعلامیه امده است:‌ از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان، اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می‌دهد؛
خط ۴۵: خط ۴۵:
بعد از بیان مقدمات ذکر شده اینک به تبیین موضوع اصلی مقاله – حق بازگشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی اسلام – می پردازیم:‌
بعد از بیان مقدمات ذکر شده اینک به تبیین موضوع اصلی مقاله – حق بازگشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی اسلام – می پردازیم:‌
== الف - حق بازگشت به موطن در حقوق بین الملل ==
== الف - حق بازگشت به موطن در حقوق بین الملل ==
از جمله حقوق طبیعی که خالق هستی به همه انسانها کرامت فرموده و در منشور جهانی حقوق بشر ‌<ref>اعلامیه حقوق بشر شامل یک دیباچه و 30 ماده، در تاریخ 10 دسامبر 1948 مطابق با 19 آذر 1327 شمسی در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد و همه ساله جهانیان این روز را به نام " روز حقوق بشر" جشن می گیرند</ref>. نیز مورد تصویب قرار گرفته است حق ادمیان در انتخاب مکان جهت اقامت و سکنی و نیز حق بازگشت به ان است. در ماده13 اعلامیه مذکور امده است:
از جمله حقوق طبیعی که خالق هستی به همه انسان‌ها کرامت فرموده و در منشور جهانی حقوق بشر ‌<ref>اعلامیه حقوق بشر شامل یک دیباچه و 30 ماده، در تاریخ 10 دسامبر 1948 مطابق با 19 آذر 1327 شمسی در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد و همه ساله جهانیان این روز را به نام " روز حقوق بشر" جشن می گیرند</ref>. نیز مورد تصویب قرار گرفته است حق ادمیان در انتخاب مکان جهت اقامت و سکنی و نیز حق بازگشت به ان است. در ماده13 اعلامیه مذکور امده است:
ماده 13- الف) هرکس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت گزیند.
ماده 13- الف) هرکس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت گزیند.
== ب) هرکس می‌تواند هر کشوری را که بخواهد، من جمله کشور خود را ترک کندو می‌تواند به کشور خود باز گردد. <ref>https://www.aihrc.org.af/media/files/Laws/Elamia%20ha/Elamiya%20huquqe%20bashar.pdf</ref>==
== ب) هرکس می‌تواند هر کشوری را که بخواهد، من جمله کشور خود را ترک کندو می‌تواند به کشور خود باز گردد. <ref>https://www.aihrc.org.af/media/files/Laws/Elamia%20ha/Elamiya%20huquqe%20bashar.pdf</ref>==
خط ۶۹: خط ۶۹:
== الف – حق بازگشت در قرآن ==
== الف – حق بازگشت در قرآن ==
   
   
حق باز گشت به موطن از جمله حقوق طبیعی است که در قرآن کریم بران تاکید گردیده و با سلب کنندگان چنین حقی ازانسانها بشدت برخورد شده است. در این مقاله به تبیین برخی از ایاتی که بر اثبات چنین حقی دلالت می‌کند خواهیم پرداخت:‌
حق باز گشت به موطن از جمله حقوق طبیعی است که در قرآن کریم بران تاکید گردیده و با سلب کنندگان چنین حقی ازانسان‌ها بشدت برخورد شده است. در این مقاله به تبیین برخی از ایاتی که بر اثبات چنین حقی دلالت می‌کند خواهیم پرداخت:‌


ایه نخست:‌  
ایه نخست:‌  
خط ۷۶: خط ۷۶:
هر چند خطاب ظاهری ایه مذکور جمعیت بنی اسرائیل بوده که متذکر به پیمانهای الهی شده‌اند اما وجود قرائن در ایه و نیز ایات قبل و بعد ان بیانگر ان است که نمی‌توان مخاطبین ایه را خصوص بنی اسرائیل دانسته و دیگر ادمیان را از پیمانهای مذکور که اموری انسانی و ارزشی هستند مستثنی دانست.
هر چند خطاب ظاهری ایه مذکور جمعیت بنی اسرائیل بوده که متذکر به پیمانهای الهی شده‌اند اما وجود قرائن در ایه و نیز ایات قبل و بعد ان بیانگر ان است که نمی‌توان مخاطبین ایه را خصوص بنی اسرائیل دانسته و دیگر ادمیان را از پیمانهای مذکور که اموری انسانی و ارزشی هستند مستثنی دانست.


در تبیین نکته مذکور باید گفت:‌ اولا سیاق و متن ایه ذکر شده و نیز ایه قبل از ان - وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ <ref>بقره:‌83</ref>، بیانگر ان است که خطاب مذکور متوجه همه انسانها بوده و مختص به بنی اسرائیل نمی‌باشد چون پیمانهای ذکر شده در این ایه عمومی و جهانی می‌باشد.
در تبیین نکته مذکور باید گفت:‌ اولا سیاق و متن ایه ذکر شده و نیز ایه قبل از ان - وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ <ref>بقره:‌83</ref>، بیانگر ان است که خطاب مذکور متوجه همه انسان‌ها بوده و مختص به بنی اسرائیل نمی‌باشد چون پیمانهای ذکر شده در این ایه عمومی و جهانی می‌باشد.


ثانیا منحصر نمودن خطاب در ایات مذکور به خصوص بنی اسرائیل و عدم تعمیم ان به سائر انسانها با فلسفه ذکر انها در قرآن- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پیشینیان - منافات خواهد داشت.  
ثانیا منحصر نمودن خطاب در ایات مذکور به خصوص بنی اسرائیل و عدم تعمیم ان به سائر انسان‌ها با فلسفه ذکر انها در قرآن- عبرت گرفتن از خطاها و عواقب پیشینیان - منافات خواهد داشت.  


نکات:
نکات:
خط ۸۴: خط ۸۴:
برخی از نکاتی را که از ایه مذکور قابل استنباط است عبارتند از:‌  
برخی از نکاتی را که از ایه مذکور قابل استنباط است عبارتند از:‌  


1-در ایه مذکور از دو پیمان الهی با انسانها سخن بمیان امده است که در عرض یکدیگر قرار دارند:‌ پیمان منع از کشتار و خونریزی و پیمان اجتناب از اخراج مردم از موطنشان- وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ-
1-در ایه مذکور از دو پیمان الهی با انسان‌ها سخن بمیان امده است که در عرض یکدیگر قرار دارند:‌ پیمان منع از کشتار و خونریزی و پیمان اجتناب از اخراج مردم از موطنشان- وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ-


2- از فقره ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ بدست می‌آید که پیمان مذکورمورد تایید ادمیان نیز قرار گرفته است.
2- از فقره ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ بدست می‌آید که پیمان مذکورمورد تایید ادمیان نیز قرار گرفته است.


   
   
3-گناه اخراج انسانها از موطنشان معادل کشتن و ریختن خون انان می‌باشد.  
3-گناه اخراج انسان‌ها از موطنشان معادل کشتن و ریختن خون انان می‌باشد.  


4- از فقره وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ بدست می‌آید که سلب حق طبیعی دیگران مستلزم سلب حق خویش نیز خواهد بود بدلیل انکه جامعه انسانی وجودی مستقل از افراد داشته و افراد هر جامعه از روحی واحد و جمعی برخوردارند از اینرو هر نوع ظلم به دیگران در واقع ظلم به خویشتن – ظلم کننده - خواهد بود بهمین جهت اخراج انسانها از موطن خود در واقع ظلم به همه افراد جامعه – که از روح واحدی برخوردارند- از جمله ظلم به نفس اخراج کنندگان نیز خواهد بود.
4- از فقره وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ بدست می‌آید که سلب حق طبیعی دیگران مستلزم سلب حق خویش نیز خواهد بود بدلیل انکه جامعه انسانی وجودی مستقل از افراد داشته و افراد هر جامعه از روحی واحد و جمعی برخوردارند از اینرو هر نوع ظلم به دیگران در واقع ظلم به خویشتن – ظلم کننده - خواهد بود بهمین جهت اخراج انسان‌ها از موطن خود در واقع ظلم به همه افراد جامعه – که از روح واحدی برخوردارند- از جمله ظلم به نفس اخراج کنندگان نیز خواهد بود.


   
   
5-میل انسانها به وطن و مکان اقامتشان امری طبیعی بوده و اخراج انان از وطنشان برخلاف طبیعت و ضد ارزش می‌باشد.  
5-میل انسان‌ها به وطن و مکان اقامتشان امری طبیعی بوده و اخراج انان از وطنشان برخلاف طبیعت و ضد ارزش می‌باشد.  
ایه دوم:‌ أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ <ref>آیه 40 سوره حج</ref>  
ایه دوم:‌ أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ <ref>آیه 40 سوره حج</ref>  


برخی از مفسرین شان نزول ایه مذکور را مهاجرینی می‌دانند که بناحق از خانه و کاشانه اشان از مکه اخراج گردیده و بسوی مدینه هجرت گزیدند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن ج 7ص 321:‌: این آیه درباره مهاجرینی نازل شده که اهل مکه آنها را از وطن خویش بیرون کرده بودند و وقتی که قوی شدند، خداوند آنها را به جهاد امر نمود .جامع البیان ج 17ص 124</ref>  
برخی از مفسرین شان نزول ایه مذکور را مهاجرینی می‌دانند که بناحق از خانه و کاشانه اشان از مکه اخراج گردیده و بسوی مدینه هجرت گزیدند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن ج 7ص 321:‌: این آیه درباره مهاجرینی نازل شده که اهل مکه آنها را از وطن خویش بیرون کرده بودند و وقتی که قوی شدند، خداوند آنها را به جهاد امر نمود .جامع البیان ج 17ص 124</ref>  


اما شکی نیست که این شان نزول مانع ان نیست که مفادش را مطلق کسانی بدانیم که توسط حاکمان جور از مناطق خویش ظالمانه اخراج گردیده و به سرزمینی دیگر مهاجرت نموده‌اند بخصوص انکه تعلیل ذکر شده در ایه "وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ... "مبنی بر لزوم دفاع در برابر متجاوزین به حقوق انسانها، قرینه بر تعمیم و عدم اختصاص ایه به خصوص مهاجرینی است که ظالمانه از موطنشان در مکه اخراج گردیده‌اند.  
اما شکی نیست که این شان نزول مانع ان نیست که مفادش را مطلق کسانی بدانیم که توسط حاکمان جور از مناطق خویش ظالمانه اخراج گردیده و به سرزمینی دیگر مهاجرت نموده‌اند بخصوص انکه تعلیل ذکر شده در ایه "وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ... "مبنی بر لزوم دفاع در برابر متجاوزین به حقوق انسان‌ها، قرینه بر تعمیم و عدم اختصاص ایه به خصوص مهاجرینی است که ظالمانه از موطنشان در مکه اخراج گردیده‌اند.  


نکات:‌
نکات:‌
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزین:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ بدست می‌آید همه کسانی که در مبارزه با اشغالگران و اخراج کنندگان مردم ازسرزمین شان پیکارمی‌کنند درزمره کسانی هستند که به یاری خدا برخاسته و خداوند نیز به انها وعده نصرت داده است. بنابراین جهاد با متجاوزین و اشغالگران علاوه بر مشروعیت از قداست نیز برخوردار می‌باشد که در نتیجه چنین عملی سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالی خواهد بود.  
4- قداست جهاد با اشغالگران و متجاوزین:‌ از فقرات وَإِنَّ اللَّهَ عَلَیٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ و وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ بدست می‌آید همه کسانی که در مبارزه با اشغالگران و اخراج کنندگان مردم ازسرزمین شان پیکارمی‌کنند درزمره کسانی هستند که به یاری خدا برخاسته و خداوند نیز به انها وعده نصرت داده است. بنابراین جهاد با متجاوزین و اشغالگران علاوه بر مشروعیت از قداست نیز برخوردار می‌باشد که در نتیجه چنین عملی سبب تقرب مجاهدان به حضرت حقتعالی خواهد بود.  


5- بازگشت به وطن امری ذاتی و طبیعی است:‌ از مجموع ایه مذکور بدست می‌آید که بازگشت به وطن حق طبیعی انسانها بوده و اخراج انان از موطنشان امری قبیح، ظلمی اشکارو عمل ضد ارزشی می‌باشد.
5- بازگشت به وطن امری ذاتی و طبیعی است:‌ از مجموع ایه مذکور بدست می‌آید که بازگشت به وطن حق طبیعی انسان‌ها بوده و اخراج انان از موطنشان امری قبیح، ظلمی اشکارو عمل ضد ارزشی می‌باشد.


ایه سوم:‌  
ایه سوم:‌  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛<ref>آیات 8 و 9 سوره ممتحنه</ref>  
لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛<ref>آیات 8 و 9 سوره ممتحنه</ref>  


‌در این ایه نیز همانند ایات پیشین طبق نقل مفسرین مخاطبین ان مهاجرینی هستند که بزور از دیارشان - مکه – رانده شده و در مدینه اقامت گزیدند<ref>المیزان ج 13ص 334- الکشف و البیان ج 9ص 294</ref> اما شکی نیست که مفاد ان همه کسانی را که ظالمانه در اخراج انسانها از دیارشان اقدام می‌کنند شامل می‌گردد. سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن به این تعمیم تصریح کرده و معتقد است ایه مذکور بیانگر لزوم نفی رابطه مودت امیز و ولایت پذیری با کسانی است که با مسلمانان بجهت عقائد دینی شان پیکار نموده و انان را از سرزمین شان اخرا ج نموده‌اند.<ref>فی ظلال القرآن ج 6ص 3545</ref>  
‌در این ایه نیز همانند ایات پیشین طبق نقل مفسرین مخاطبین ان مهاجرینی هستند که بزور از دیارشان - مکه – رانده شده و در مدینه اقامت گزیدند<ref>المیزان ج 13ص 334- الکشف و البیان ج 9ص 294</ref> اما شکی نیست که مفاد ان همه کسانی را که ظالمانه در اخراج انسان‌ها از دیارشان اقدام می‌کنند شامل می‌گردد. سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن به این تعمیم تصریح کرده و معتقد است ایه مذکور بیانگر لزوم نفی رابطه مودت امیز و ولایت پذیری با کسانی است که با مسلمانان بجهت عقائد دینی شان پیکار نموده و انان را از سرزمین شان اخرا ج نموده‌اند.<ref>فی ظلال القرآن ج 6ص 3545</ref>  


برخی دیگر از اندیشمندان اسلامی نیز ضمن پذیرش تعمیم - در ایه مذکور- یکی از مصادیق بارز ایه " إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ" در جهان معاصر را صهیونیست ها و دولتهائی می داند که به حمایت از اشغالگران فلسطین اقدام نمودند:‌  
برخی دیگر از اندیشمندان اسلامی نیز ضمن پذیرش تعمیم - در ایه مذکور- یکی از مصادیق بارز ایه " إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ" در جهان معاصر را صهیونیست ها و دولتهائی می داند که به حمایت از اشغالگران فلسطین اقدام نمودند:‌  
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
1-از تقارن فقرات قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ بدست می‌آید اخراج مردم از موطنشان معادل جنگ اعتقادی با انان می‌باشد.
1-از تقارن فقرات قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ بدست می‌آید اخراج مردم از موطنشان معادل جنگ اعتقادی با انان می‌باشد.


2- از فقره ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ بدست می‌آید حمایت وهمکاری با سلب کنندگان حق طبیعی انسانها - زیستن درموطن خویش - و اخراج انان از دیارشان ادمی را در ردیف کسانی قرار خواهد داد که نقش اصلی را در اخراج انسانها از خانه و کاشانه شان داشته‌اند.
2- از فقره ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ بدست می‌آید حمایت وهمکاری با سلب کنندگان حق طبیعی انسان‌ها - زیستن درموطن خویش - و اخراج انان از دیارشان ادمی را در ردیف کسانی قرار خواهد داد که نقش اصلی را در اخراج انسان‌ها از خانه و کاشانه شان داشته‌اند.


3- مسلمانان مامور به اجتناب از ولایت پذیری، رابطه محبت امیز و همکاری با هر دو گروه- اخراج کنندگان و حامیانشان - گردیده‌اند -...وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ. -  
3- مسلمانان مامور به اجتناب از ولایت پذیری، رابطه محبت امیز و همکاری با هر دو گروه- اخراج کنندگان و حامیانشان - گردیده‌اند -...وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ. -  


4- از فقره وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ بدست می‌آید که ولایت پذیری و همکاری با اخراج کنندگان انسانها از وطنشان حرام شرعی بوده و تخلف از این دستور الهی ادمی را در ردیف ستمکاران به حقوق انسانها قرار خواهد داد.
4- از فقره وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ بدست می‌آید که ولایت پذیری و همکاری با اخراج کنندگان انسان‌ها از وطنشان حرام شرعی بوده و تخلف از این دستور الهی ادمی را در ردیف ستمکاران به حقوق انسان‌ها قرار خواهد داد.


ایه چهارم:
ایه چهارم:
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
نکات:‌
نکات:‌


1-جهاد با متجاوزین و اخراج کنندگان انسانها از اوطانشان نیازمند داشتن فرماندهی لائق و داناست- ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ-
1-جهاد با متجاوزین و اخراج کنندگان انسان‌ها از اوطانشان نیازمند داشتن فرماندهی لائق و داناست- ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ-
   
   
2- وجود رهبر و فرمانده لائق در هر جامعه ای مانع سلطه اشغالگران و اخراج افراد ان جامعه از سرزمین شان خواهد بود.  
2- وجود رهبر و فرمانده لائق در هر جامعه ای مانع سلطه اشغالگران و اخراج افراد ان جامعه از سرزمین شان خواهد بود.  


3- پیکار با متجاوزین به حقوق انسانها – ودفاع از حق طبیعی بازگشت به وطن – از قداست معنوی برخوردار بوده و از مصادیق جهاد فی سبیل الله خواهد بود. -وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ-<ref>رک به تفسیر نمونه ج 2ص 235</ref>  
3- پیکار با متجاوزین به حقوق انسان‌ها – ودفاع از حق طبیعی بازگشت به وطن – از قداست معنوی برخوردار بوده و از مصادیق جهاد فی سبیل الله خواهد بود. -وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ-<ref>رک به تفسیر نمونه ج 2ص 235</ref>  


ایه پنجم:
ایه پنجم:
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
نکات  
نکات  


1- تعلق و میل انسانها به وطن - محیط اقامت - و نیز بازگشت به ان امری طبیعی است.
1- تعلق و میل انسان‌ها به وطن - محیط اقامت - و نیز بازگشت به ان امری طبیعی است.


2-نگاه تمدنی قرآن به مساله بازگشت :‌ در زمینه ارتباط صدر و ذیل ایه – بین فرض قرآن بر پیامبرص و بازگشت ان حضرت به مکه – در تفسیر "من هدی القرآن" امده است:‌  
2-نگاه تمدنی قرآن به مساله بازگشت :‌ در زمینه ارتباط صدر و ذیل ایه – بین فرض قرآن بر پیامبرص و بازگشت ان حضرت به مکه – در تفسیر "من هدی القرآن" امده است:‌  
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
تبیین:‌  
تبیین:‌  


مفاد ایه مذکور ان است که شدت قبح و حرمت برخی از گناهان بیشتر از گناه بزرگ جنگیدن در ماههای حرام شمرده شده است؛ ازجمله این گناهان اخراج نمودن انسانها از موطنشان می‌باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انکه صدمه ای که بر اخراج انسانها از اوطانشان مترتب می‌گردد بمراتب بیشتر از صدمه قتالی است که در ماه حرام تحقق می یابد.  
مفاد ایه مذکور ان است که شدت قبح و حرمت برخی از گناهان بیشتر از گناه بزرگ جنگیدن در ماههای حرام شمرده شده است؛ ازجمله این گناهان اخراج نمودن انسان‌ها از موطنشان می‌باشد وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ. بجهت انکه صدمه ای که بر اخراج انسان‌ها از اوطانشان مترتب می‌گردد بمراتب بیشتر از صدمه قتالی است که در ماه حرام تحقق می یابد.  
طبق دیدگاه مفسرین ایه مذکورزمانی نازل شد که مشرکین مسلمانان را بجهت انکه در ماه حرام مرتکب قتلی شده بودند مورد سرزنش قرار داده و به انان می‌گفتند که حرمت ماه حرام توسط شما شکسته شد. با نزول ایه مذکور پیامبراکرم در پاسخ انان اظهار داشت که هر چند عمل برخی مسلمانان در کشتن یکی از مشرکین گناه بزرگی است اما گناه شما در اخراج نمودن مسلمانان از مکه بمراتب بزرگتر از گناه انان می‌باشد. <ref>المیزان ج 2ص 167-166؛ الدرالمنثور ج 1ص 250</ref>
طبق دیدگاه مفسرین ایه مذکورزمانی نازل شد که مشرکین مسلمانان را بجهت انکه در ماه حرام مرتکب قتلی شده بودند مورد سرزنش قرار داده و به انان می‌گفتند که حرمت ماه حرام توسط شما شکسته شد. با نزول ایه مذکور پیامبراکرم در پاسخ انان اظهار داشت که هر چند عمل برخی مسلمانان در کشتن یکی از مشرکین گناه بزرگی است اما گناه شما در اخراج نمودن مسلمانان از مکه بمراتب بزرگتر از گناه انان می‌باشد. <ref>المیزان ج 2ص 167-166؛ الدرالمنثور ج 1ص 250</ref>


بر این اساس می‌توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسانها موهبت نموده بگونه‌ای که سلب چنین حقی از انان بزرگترین گناه محسوب می‌گردد.  
بر این اساس می‌توان از ایه مذکور استنباط نمود که اقامت در وطن از جمله حقوقی است که خداوند به انسان‌ها موهبت نموده بگونه‌ای که سلب چنین حقی از انان بزرگترین گناه محسوب می‌گردد.  


ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از انها استنباط می‌گردد:‌
ایات دیگری که حق طبیعی بازگشت از انها استنباط می‌گردد:‌
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:


2- روایاتی که حب به وطن را امری غریزی و طبیعی در وجود انسان می داند نظیر روایت "عمرت البلاد لحب الاوطان."<ref>مستدرک سفینه البحار ج 10ص 375</ref>  
2- روایاتی که حب به وطن را امری غریزی و طبیعی در وجود انسان می داند نظیر روایت "عمرت البلاد لحب الاوطان."<ref>مستدرک سفینه البحار ج 10ص 375</ref>  
در این روایت حب انسانها به اوطانشان سبب ابادانی انها شمرده شده است چون حب وطن انگیزه انسان را در انجام اقدامات رفاهی و خدماتی در موطن خویش شدت می بخشد. این امر نشانه انست که میل و گرایش به وطن بعنوان امری طبیعی و غریزی در وجود انسان تعبیه شده است.
در این روایت حب انسان‌ها به اوطانشان سبب ابادانی انها شمرده شده است چون حب وطن انگیزه انسان را در انجام اقدامات رفاهی و خدماتی در موطن خویش شدت می بخشد. این امر نشانه انست که میل و گرایش به وطن بعنوان امری طبیعی و غریزی در وجود انسان تعبیه شده است.


3- روایاتی که عشق به وطن را از نشانه‌های کرامت انسانی می داند نظیرروایت: من کرم المرء‌بکائه علی ما مضی من زمانه و حنینه الی اوطانه و حفظه قدیم اخوانه <ref>میزان الحکمه ج4 ص3566</ref>  
3- روایاتی که عشق به وطن را از نشانه‌های کرامت انسانی می داند نظیرروایت: من کرم المرء‌بکائه علی ما مضی من زمانه و حنینه الی اوطانه و حفظه قدیم اخوانه <ref>میزان الحکمه ج4 ص3566</ref>  
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:


   
   
8-‌ روایاتی که اخراج انسانها از دیارشان را کفر بما انزل الله می داند:‌  
8-‌ روایاتی که اخراج انسان‌ها از دیارشان را کفر بما انزل الله می داند:‌  
امام صادق ع در تفسیر ایه شریفه وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ....می‌فرماید:‌ اخراج مردم از سرزمین شان کفر به خداوند بوده و خداوند شدیدترین عذابها را بر مرتکبین ان در قیامت اعمال خواهد کرد.  
امام صادق ع در تفسیر ایه شریفه وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ....می‌فرماید:‌ اخراج مردم از سرزمین شان کفر به خداوند بوده و خداوند شدیدترین عذابها را بر مرتکبین ان در قیامت اعمال خواهد کرد.  


9-روایاتی که گناه اخراج انسانها از اوطانشان را گناهی بزرگ می داند:‌
9-روایاتی که گناه اخراج انسان‌ها از اوطانشان را گناهی بزرگ می داند:‌


از قتاده در تفسیر ایه شریفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ امده است <ref>لازم به ذکر است از منظر بیشتر اهل سنت به روایات تابعین و صحابه نیزحدیث اطلاق می‌گردد.</ref> :‌ إخراج محمد و أصحابه من مکة، أکبر عند الله من القتال فی الشهر الحرام.<ref>تفسیر القرآن العظیم ج‏2 386</ref>  
از قتاده در تفسیر ایه شریفه وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ منه أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ امده است <ref>لازم به ذکر است از منظر بیشتر اهل سنت به روایات تابعین و صحابه نیزحدیث اطلاق می‌گردد.</ref> :‌ إخراج محمد و أصحابه من مکة، أکبر عند الله من القتال فی الشهر الحرام.<ref>تفسیر القرآن العظیم ج‏2 386</ref>  
و از ابن عباس نیز نقل شده است که: و اخراج اهله منه ‌ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ یعنی:‌ أکبر من القتال الذی أصاب أصحاب محمد صلی الله علیه و سلم.<ref>همان</ref>  
و از ابن عباس نیز نقل شده است که: و اخراج اهله منه ‌ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ‏ یعنی:‌ أکبر من القتال الذی أصاب أصحاب محمد صلی الله علیه و سلم.<ref>همان</ref>  
‌از مجموع روایات ذکر شده بدست می‌آید که اقامت در وطن و زادگاه از حقوق طبیعی انسانها بوده و اخراج انان از اوطانشان ظلمی بزرگ خواهد بود.  
‌از مجموع روایات ذکر شده بدست می‌آید که اقامت در وطن و زادگاه از حقوق طبیعی انسان‌ها بوده و اخراج انان از اوطانشان ظلمی بزرگ خواهد بود.  


نتیجه:‌ در مقاله حاضر حق بازگشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی اسلام تبیین گردید. هر چند در نظام بین الملل حقوق انسانها از جمله حق بازگشت به رسمیت شناخته شده اما بدلیل تناقض این حقوق با مبانی فکری تدوین کنندگان غربی ان - نگرش مادی به انسان و جهان - تصویب این حقوق نتوانسته است امنیت جهانی را تامین کند درحالی که در نظام حقوقی اسلام که بر مبنای نگرش توحیدی و کرامت انسانی بنا گردیده است این حق همانند سائر حقوق طبیعی ضمانت اجرائی داشته و بین مبانی و حقوق مذکور تناقضی وجود نخواهد داشت. و السلام
نتیجه:‌ در مقاله حاضر حق بازگشت از منظر حقوق بین الملل و نظام حقوقی اسلام تبیین گردید. هر چند در نظام بین الملل حقوق انسان‌ها از جمله حق بازگشت به رسمیت شناخته شده اما بدلیل تناقض این حقوق با مبانی فکری تدوین کنندگان غربی ان - نگرش مادی به انسان و جهان - تصویب این حقوق نتوانسته است امنیت جهانی را تامین کند درحالی که در نظام حقوقی اسلام که بر مبنای نگرش توحیدی و کرامت انسانی بنا گردیده است این حق همانند سائر حقوق طبیعی ضمانت اجرائی داشته و بین مبانی و حقوق مذکور تناقضی وجود نخواهد داشت. و السلام


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش