۸۷٬۷۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نتیجه اش' به 'نتیجهاش') |
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسانها') |
||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
2-لازمه عدم تکفیر مسلمانان غیر شیعه آن است که کلیه احکام و حقوق اسلامی– نظیر محقون الدم و العرض و المال بودن- بر همه مسلمانان غیر شیعه جاری است. | 2-لازمه عدم تکفیر مسلمانان غیر شیعه آن است که کلیه احکام و حقوق اسلامی– نظیر محقون الدم و العرض و المال بودن- بر همه مسلمانان غیر شیعه جاری است. | ||
3- احکام مذکور علاوه بر همه مسلمانان - بر همه | 3- احکام مذکور علاوه بر همه مسلمانان - بر همه انسانهای غیر معاند که – که برخی از فلاسفه اسلامی - نام مسلمان فطری را برآنان نهادهاند- نیز جاری خواهد بود. | ||
== خاتمه == | == خاتمه == | ||
خط ۴۴۱: | خط ۴۴۱: | ||
ایشان میگوید: | ایشان میگوید: | ||
بحث حکما بحث صغروی است نه کبروی. حکما دراین باره بحث نمیکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت | بحث حکما بحث صغروی است نه کبروی. حکما دراین باره بحث نمیکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسانها، به تفاوت و به طور نسبی نیکند، نیک میمانند و نیک میمیرند و نیک محشور میگردند. | ||
حکما میخواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام مییابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری میباشند و با اسلام فطری محشور میگردند در اکثریّتند. | حکما میخواهند بگویند هر چند مردمی که توفیق قبول دین اسلام مییابند در اقلیتند ولی افرادی که دارای اسلام فطری میباشند و با اسلام فطری محشور میگردند در اکثریّتند. | ||
خط ۴۶۶: | خط ۴۶۶: | ||
[[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر میکند که: | [[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر میکند که: | ||
«چگونه میگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتی که به انسان که اشرف کائنات است نظر میافکنیم میبینیم اکثر | «چگونه میگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتی که به انسان که اشرف کائنات است نظر میافکنیم میبینیم اکثر انسانها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّباند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت میگرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستی است شقاوت و بدبختی است». | ||
صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو علی میکند و میگوید: | صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو علی میکند و میگوید: |