۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داشته اند' به 'داشتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسانها') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
خلاصه گفتار شهید مطهری در کتاب عدل الهی نسبت به اعمال قاصران و مستضعفان فکری غیر شیعه: | خلاصه گفتار شهید مطهری در کتاب عدل الهی نسبت به اعمال قاصران و مستضعفان فکری غیر شیعه: | ||
1- اکثریت | 1- اکثریت انسانها در دنیا روح اسلام فطری در آنها وجود دارد. لذا اهل نجات خواهند بود و این همان غلبه خیر بر شر در دنیا خواهد بود. | ||
2- بطور کلی کسانی که مستضف فکری هستند و در خود احساس نیاز به تحقیق نداشتهاند از باب [[مرجون لامرااالله]] مورد عفو قرار میگیرند. | 2- بطور کلی کسانی که مستضف فکری هستند و در خود احساس نیاز به تحقیق نداشتهاند از باب [[مرجون لامرااالله]] مورد عفو قرار میگیرند. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
دیدگاه تفریطیها این است که فقط اعمال شیعه مقبول و اعمال دیگران باطل است چون قرآن و روایات شرط قبولی عمل را نیت و اعتقاد به [[امامت]] میداند. بنابراین منکرین خداوند یا منکرین امامت اعمالشان باطل است. | دیدگاه تفریطیها این است که فقط اعمال شیعه مقبول و اعمال دیگران باطل است چون قرآن و روایات شرط قبولی عمل را نیت و اعتقاد به [[امامت]] میداند. بنابراین منکرین خداوند یا منکرین امامت اعمالشان باطل است. | ||
دیدگاه افراطیها این است که از آنجا که | دیدگاه افراطیها این است که از آنجا که انسانها و اعمالشان در پیشگاه الهی مساوی بوده اگر عملی خیر و حسن بود ثواب بر او مترتب خواهد شد اعم اینکه فاعلش معتقد باشد یا غیر معتقد سنی باشد یا شیعه معیار حسن و قبح عمل است. | ||
5- اعمال خیر غیر شیعه هر چند به امامت معتقد نباشند در صورتی که عناد و حالت جحود نداشته باشند مورد قبول است | 5- اعمال خیر غیر شیعه هر چند به امامت معتقد نباشند در صورتی که عناد و حالت جحود نداشته باشند مورد قبول است | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
ایشان میگوید: | ایشان میگوید: | ||
بحث حکما بحث صغروى است نه کبروى. حکما دراین باره بحث نمىکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت | بحث حکما بحث صغروى است نه کبروى. حکما دراین باره بحث نمىکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسانها، به تفاوت و به طور نسبى نیکند، نیک مىمانند و نیک مىمیرند و نیک محشور مىگردند. | ||
حکما مى خواهند بگویند هر چند مردمى که توفیق قبول دین اسلام مىیابند در اقلیتند ولى افرادى که داراى اسلام فطرى مىباشند و با اسلام فطرى محشور مىگردند در اکثریّتند. | حکما مى خواهند بگویند هر چند مردمى که توفیق قبول دین اسلام مىیابند در اقلیتند ولى افرادى که داراى اسلام فطرى مىباشند و با اسلام فطرى محشور مىگردند در اکثریّتند. | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۴۴: | ||
[[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر مىکند که: | [[صدرالمتألّهین]] در مباحث خیر و شرّ «اسفار» از جمله اشکالات آنجا این مطلب را ذکر مىکند که: | ||
«چگونه مىگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتى که به انسان که اشرف کائنات است نظر مىافکنیم مىبینیم اکثر | «چگونه مىگویید خیر بر شر غلبه دارد و حال آنکه وقتى که به انسان که اشرف کائنات است نظر مىافکنیم مىبینیم اکثر انسانها از لحاظ عمل گرفتار اعمال زشت، و از لحاظ اعتقاد دچار عقاید باطله و جهل مرکّباند و اعمال زشت و اعتقادات باطله، امر معاد آنها را ضایع، و آنان را مستحق شقاوت مىگرداند. پس عاقبت نوع انسان که ثمره و گل سرسبد هستى است شقاوت و بدبختى است». | ||
صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو على مىکند و مىگوید: | صدرالمتألّهین در جواب این اشکال اشاره به سخن بو على مىکند و مىگوید: |