۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خوانده اند' به 'خواندهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'نامها' به 'نامها') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== حکومت صفاریان == | == حکومت صفاریان == | ||
یعقوب لیث نخستین امیر این خانواده بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد. لیث سه پسر داشت | یعقوب لیث نخستین امیر این خانواده بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد. لیث سه پسر داشت بنامهای یعقوب و عمر و علی، هر سه پسران لیث حکومت کردند اما دورهٔ حکومتشان چندان نپایید. یعقوب نیز در اوایل مانند پدر رویگری میکرد و هرآنچه بدست میآورد جوانمردانه به دوستان و همسالانش ضیافت میکرد. چون به سن رشد رسید تعدادی از مردان جمع شده او را به سرداری خود برگزیدند. در سال ۲۳۷ که طاهر بن عبدالله در [[خراسان]] حکومت میکرد مردی به نام صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و یعقوب به خدمت وی در آمد. طاهر که مردی با تدبیر بود صالح بن نصر را از سیستان براند و پس از وی شخصی بنام درهم بن نضر خروج کرد و سیستان را تصرف نمود و سپاهیان طاهر را از سیستان براند. درهم که نتوانست از عهده سپاهیان برآید یعقوب را به سرداری سپاه خویش برگزید. سپاهیان چون ضعف فرماندهی درهم را دیدند از فرماندهی یعقوب اسقبال نمودند. | ||
پس از چندی والی خراسان با چاره تدبیر درهم را اسیر کرد و به [[بغداد]] فرستاد. او مدتی در بغداد زندانی بود و پس از آزاد شدن به خدمت [[خلیفه]] در آمد. در این زمان بود که کار یعقوب نیز بالا گرفت و او به دفع خوارج رفت. یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارانش از وی چنان فرمانبرداری میکردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد از تصرف سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود و بار دیگر در سال ۲۵۳ [[هجری قمری]] رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود. وی شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاده و با حاکم [[فارس]] جنگید و آنجا را نیز تصرف کرد. یعقوب سپس چند نفر از طرفداران خود را با پیشکشهای گرانبها نزد خلیفهٔ بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد. | پس از چندی والی خراسان با چاره تدبیر درهم را اسیر کرد و به [[بغداد]] فرستاد. او مدتی در بغداد زندانی بود و پس از آزاد شدن به خدمت [[خلیفه]] در آمد. در این زمان بود که کار یعقوب نیز بالا گرفت و او به دفع خوارج رفت. یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارانش از وی چنان فرمانبرداری میکردند که برون از تصور بود. یعقوب بعد از تصرف سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود و بار دیگر در سال ۲۵۳ [[هجری قمری]] رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود. وی شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاده و با حاکم [[فارس]] جنگید و آنجا را نیز تصرف کرد. یعقوب سپس چند نفر از طرفداران خود را با پیشکشهای گرانبها نزد خلیفهٔ بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد. |