۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پنج شنبه' به 'پنجشنبه') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديک' به 'نزدیک') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=تولد و تحصيلات مقدماتی= | =تولد و تحصيلات مقدماتی= | ||
«حسن بن احمد بن عبدالرحمن بنا» پايه گذار و رهبر جمعيت اخوانالمسلمين در سال 1324قمری در شهرستان محموديه | «حسن بن احمد بن عبدالرحمن بنا» پايه گذار و رهبر جمعيت اخوانالمسلمين در سال 1324قمری در شهرستان محموديه نزدیک اسکندريه مصر چشم به جهان گشود (زرکلی، 1410ق، ص183). پدرش «احمدبن عبدالرحمان» از عالمان پرهيزگار و از شاگردان «شيخ محمد عبده» بود و در علوم حديث تأليفاتی داشت که مهمترين آنها «الفتح الربانی لترتيب مسند الامام احمد» بوده است. همچنين پدرش در کنار علم و دانش، به کار صحافی و تعمير ساعت نيز اشتغال داشت و به همين دليل او را «ساعاتی» نيز میگفتند.<ref>بنا، مجموعة الرسائل، بی تا، ص5.</ref><br> | ||
حسن بنا در يک خانواده علمی و مذهبی پرورش يافت و با حمايتهای پدرش علوم مقدماتی را در دبستان دينی رشاد فراگرفت. مدرسه رشاد در سال 1915م تأسيس شد و شبيه مدارس ملی دهات آن زمان بود ولی به سبک دانشسراهای ممتاز امروزی بود که هم آموزشگاه و هم پرورشگاه است.<br> | حسن بنا در يک خانواده علمی و مذهبی پرورش يافت و با حمايتهای پدرش علوم مقدماتی را در دبستان دينی رشاد فراگرفت. مدرسه رشاد در سال 1915م تأسيس شد و شبيه مدارس ملی دهات آن زمان بود ولی به سبک دانشسراهای ممتاز امروزی بود که هم آموزشگاه و هم پرورشگاه است.<br> | ||
دانشآموزان اين مدرسه علاوه بر درسهايی که در مدارس مشابه میآموختند، به فراگيری احاديث پيامبر(صلیاللهعليهوآله) میپرداختند؛ هر هفته عصر پنجشنبه حديث تازهای برای دانشآموزان تدريس میشد تا خوب بفهمند و سپس آن قدر آن را تکرار کنند تا از بر شوند. يادگيری هنر انشاء و قواعد نگارش و نيز آموختن و حفظ کردن قطعاتی از نثر و نظم از ديگر تکاليف دانشآموزان اين مدرسه بود.<br> | دانشآموزان اين مدرسه علاوه بر درسهايی که در مدارس مشابه میآموختند، به فراگيری احاديث پيامبر(صلیاللهعليهوآله) میپرداختند؛ هر هفته عصر پنجشنبه حديث تازهای برای دانشآموزان تدريس میشد تا خوب بفهمند و سپس آن قدر آن را تکرار کنند تا از بر شوند. يادگيری هنر انشاء و قواعد نگارش و نيز آموختن و حفظ کردن قطعاتی از نثر و نظم از ديگر تکاليف دانشآموزان اين مدرسه بود.<br> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
به اين ترتيب میتوان گفت ظهور اخوانالمسلمين به رهبری حسن البنا پاسخی به پريشانی اوضاع عمومی مسلمانان ـ به ويژه اوضاع مصر ـ و اثبات ناتوانی حکمرانان کشورهای اسلامی و جهان عرب بود. اما اينکهتفکر و روشهای عملی اخوان و جريان منسوب به آن تا چه حد توانسته است به حل بحرانهای جهان اسلام و کشورهای عربی کمک کند، مسئلهای است که بايد بررسی شود. در واقع جنبش اخوان، سرآغاز نهضت جديد فکری و سياسی اسلامی است و آثار آن در همه جای جهان اسلام مشهود است. پس از تأسيس اخوان در مصر و شعبههای آن در سوريه، سودان، اردن، لبنان، فلسطين، اندونزی، پاکستان، تونس، الجزاير، مراکش، ليبی، عربستان، عراق و کشورهای عربی حوزه خليج فارس، جنبشهای اسلامی در همه جای جهان اسلام و حتی مسلمانان کشورهای غربی، کم و بيش تحت تأثير آن قرار گرفتند و وابستگی تشکيلاتی با اخوانالمسلمين برقرار کردند.<br> | به اين ترتيب میتوان گفت ظهور اخوانالمسلمين به رهبری حسن البنا پاسخی به پريشانی اوضاع عمومی مسلمانان ـ به ويژه اوضاع مصر ـ و اثبات ناتوانی حکمرانان کشورهای اسلامی و جهان عرب بود. اما اينکهتفکر و روشهای عملی اخوان و جريان منسوب به آن تا چه حد توانسته است به حل بحرانهای جهان اسلام و کشورهای عربی کمک کند، مسئلهای است که بايد بررسی شود. در واقع جنبش اخوان، سرآغاز نهضت جديد فکری و سياسی اسلامی است و آثار آن در همه جای جهان اسلام مشهود است. پس از تأسيس اخوان در مصر و شعبههای آن در سوريه، سودان، اردن، لبنان، فلسطين، اندونزی، پاکستان، تونس، الجزاير، مراکش، ليبی، عربستان، عراق و کشورهای عربی حوزه خليج فارس، جنبشهای اسلامی در همه جای جهان اسلام و حتی مسلمانان کشورهای غربی، کم و بيش تحت تأثير آن قرار گرفتند و وابستگی تشکيلاتی با اخوانالمسلمين برقرار کردند.<br> | ||
با اينکه ايران و ديگر شيعيان کشورهای اسلامی و عربی استقبال رسمی و مستقيمی از اخوان به عمل نياوردند، اما حرکت اخوان در خيزش سياسی و انقلابی شيعی معاصر عراق و ايران، بیتأثير نبودهاست. به گفته برخی، تأسيس جماعة العلما در عراق به وسيله آيتالله سيدمحسن حکيم در سال 1377ق و نيز تشکيل حزب الدعوة الاسلاميه به وسيله آيتالله سيدمحمدباقر صدر در سال 1376ق، با توجه به مبارزات اخوانالمسلمين بودهاست.<ref>ويلی، 1373ش، ص56ـ54؛ به نقل از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص279.</ref><br> | با اينکه ايران و ديگر شيعيان کشورهای اسلامی و عربی استقبال رسمی و مستقيمی از اخوان به عمل نياوردند، اما حرکت اخوان در خيزش سياسی و انقلابی شيعی معاصر عراق و ايران، بیتأثير نبودهاست. به گفته برخی، تأسيس جماعة العلما در عراق به وسيله آيتالله سيدمحسن حکيم در سال 1377ق و نيز تشکيل حزب الدعوة الاسلاميه به وسيله آيتالله سيدمحمدباقر صدر در سال 1376ق، با توجه به مبارزات اخوانالمسلمين بودهاست.<ref>ويلی، 1373ش، ص56ـ54؛ به نقل از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج7، ص279.</ref><br> | ||
اين تأثيرپذيری را از طريق | اين تأثيرپذيری را از طريق نزدیکی فکری و شعارها و خواستههای تقريباً يکسان اجتماعی و سياسی شيعيان بنيادگرا و نيز برخی روابط آشکار بين اين دو نوع جنبش میتوان مشاهده کرد. چنان که مقايسه گروه فدائيان اسلام در ايران با اخوانالمسلمين، تا حدودی اين ارتباط و تأثيرپذيری را نشان میدهد. مسافرت نواب صفوی به مصر در سال 1954م و سخنرانی او در تظاهرات اخوان و حتی وساطت او بين اخوان و جمال عبدالناصر و سرانجام ادعای ارتباط تشکيلاتی اين جمعيت ايرانی با اخوان مصر <ref>عنايت، 1362ش، ص171ـ170؛ بجنوردی، پيشين، ص280</ref> دليل بر اين ادعا است. شايد به همين دليل برخی از نويسندگان معاصر عرب، در همان سالها، يعنی سالهای 1955 و 1956م، به شعبههای اخوانالمسلمين در ايران اشاره کردهاند (حسينی، 1955م، ص154)؛ و نيز شايد به همين دليل، از زمان تشکيل و فعاليت سازمان فدائيان اسلام تاکنون، بسياری از کتابهای مهم و آموزشی اخوانالمسلمين توسط پيروان فدائيان اسلام به زبان فارسی ترجمه شدهاست.<br> | ||
=ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | =ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | ||
حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از | حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزدیک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | ||
بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنتگرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفیگری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنتگرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | ||
در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> | در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> |