پرش به محتوا

عز بن عبدالسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شگفت انگیز' به 'شگفت‌انگیز'
جز (جایگزینی متن - 'آورده اند' به 'آورده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'شگفت انگیز' به 'شگفت‌انگیز')
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
و به محض اینکه این امر به جلال ثابت شد در حالی که منصب قضاوت را برعهده داشت، عصبانی شد، و دستور تخریب بنا را صادر کرد، اما از ناجوانمردی در اجرا یا مخالفت در تخریب ترسید، لذا خود را جمع کرد و فرزندان و کارمندانش را با خود جمع کرد و به مسجد رفت و افراد وابسته خود را با خود برد و بلا را برطرف کردند و ساختمان جدید بالای مسجد را ویران کردند. العز به این چالش وزیر و سلطان با هم راضی نشد، بلکه عدالت وزیر را ساقط کرد که به معنای پذیرفته نشدن داستان و شهادت او بود و خود را از دستگاه قضایی منزوی کرد. تا در دام سلطان نماند و او را به اخراج یا دیگران تهدید کند.  
و به محض اینکه این امر به جلال ثابت شد در حالی که منصب قضاوت را برعهده داشت، عصبانی شد، و دستور تخریب بنا را صادر کرد، اما از ناجوانمردی در اجرا یا مخالفت در تخریب ترسید، لذا خود را جمع کرد و فرزندان و کارمندانش را با خود جمع کرد و به مسجد رفت و افراد وابسته خود را با خود برد و بلا را برطرف کردند و ساختمان جدید بالای مسجد را ویران کردند. العز به این چالش وزیر و سلطان با هم راضی نشد، بلکه عدالت وزیر را ساقط کرد که به معنای پذیرفته نشدن داستان و شهادت او بود و خود را از دستگاه قضایی منزوی کرد. تا در دام سلطان نماند و او را به اخراج یا دیگران تهدید کند.  


این اقدام طنین انداز و تأثیر شگفت انگیزی داشت و مردم از تسلط حاکمان و ارتکاب تخلفات و تخلفات قانونی نفس راحتی کشیدند. این خبر در افق پخش شد تا اینکه در بغداد به خلیفه عباسی رسید، ابن السبکی گفت: توافق شد که سلطان، پادشاه عادل، رسولی از او برای خلیفه المستعصم در بغداد آماده کرد. پیام سلطان؟ گفت: نه، بلکه به دستور سلطان معین الدین بن شیخ الشیوخ، صاحب خانه‌اش، آن را نزد من برد. سلام، و ما روایت او را قبول نداریم.» پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد سلطان (در مصر) بازگشت تا آن حضرت را با نامه دید، سپس به بغداد بازگشت و آن را به جا آورد.  
این اقدام طنین انداز و تأثیر شگفت‌انگیزی داشت و مردم از تسلط حاکمان و ارتکاب تخلفات و تخلفات قانونی نفس راحتی کشیدند. این خبر در افق پخش شد تا اینکه در بغداد به خلیفه عباسی رسید، ابن السبکی گفت: توافق شد که سلطان، پادشاه عادل، رسولی از او برای خلیفه المستعصم در بغداد آماده کرد. پیام سلطان؟ گفت: نه، بلکه به دستور سلطان معین الدین بن شیخ الشیوخ، صاحب خانه‌اش، آن را نزد من برد. سلام، و ما روایت او را قبول نداریم.» پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد سلطان (در مصر) بازگشت تا آن حضرت را با نامه دید، سپس به بغداد بازگشت و آن را به جا آورد.  


=مبارزه با صلیبیون=
=مبارزه با صلیبیون=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش