۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داستانها' به 'داستانها') |
جز (جایگزینی متن - ' می خواست' به ' میخواست') |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق کرده، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ ابراهیم (ع) گفت: شاید این کار را بت بزرگ کرده است و اگر قبول ندارید از خود او بپرسید تا اگر قدرت بر حرف زدن دارد بگوید چه کسی به بت ها را به این صورت درآورده. | ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق کرده، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ ابراهیم (ع) گفت: شاید این کار را بت بزرگ کرده است و اگر قبول ندارید از خود او بپرسید تا اگر قدرت بر حرف زدن دارد بگوید چه کسی به بت ها را به این صورت درآورده. | ||
ابراهیم (ع) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (ع) میدانست که مردم درباره بت های خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن | ابراهیم (ع) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (ع) میدانست که مردم درباره بت های خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن میخواست با طرح این نقشه، زمینه ای بچیند که مردم را به اعتراف و اقرار بر بیشعوری و بیجانی بت ها وادار سازد، ولذا مردم پس از شنیدن جواب ابراهیم (ع) به فکر فرورفتند و به انحراف خود اقرار نمودند و با سرافکندگی گفتند: تو که می دانی این بت ها قادر بر تکلم نیستند. | ||
ابراهیم (ع) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بیدرنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بیجان و بیسود و زیانند می پرستید؟ اف بر شما و بر آنچه می پرستید، آیا راستی فکر نمی کنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان می تراشید می پرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟ | ابراهیم (ع) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بیدرنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بیجان و بیسود و زیانند می پرستید؟ اف بر شما و بر آنچه می پرستید، آیا راستی فکر نمی کنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان می تراشید می پرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟ |