پرش به محتوا

عبدالحمید بن بادیس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
|استادان
|استادان
|شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسین و شيخ صالح النيفر
|شيخ محمد نخلى قيروانى، علامه محمدطاهر بن عاشور، شيخ محمد خضر حسین و شيخ صالح النيفر
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|تاج العروس الحاوي لتهذيب النفوس،  
|تاج العروس الحاوي لتهذيب النفوس، تفسير ابن باديس، رسالۀ جواب عن سوء مقال، العواصم من القواصم، مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر، العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه،رجال السلف و نساؤه، مبادی الأصول.
تفسير ابن باديس، رسالۀ جواب عن سوء مقال، العواصم من القواصم، مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر، العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه،رجال السلف و نساؤه، مبادی الأصول.
|-
|-


خط ۶۶: خط ۶۶:
شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درس هایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آن جا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی  حکومت فرانسه از تدریس منع شد.
شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درس هایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آن جا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی  حکومت فرانسه از تدریس منع شد.


بن بادیس در سال 1913 م برای اداء [[فریضۀ حجّ]] عازم خانۀ خدا شد. پس از اداء [[فریضۀ حج]] به زیارت [[مدینه منوّره]] رفت و سه ماه در آن جا ماند در خلال این سه ما با شیخ محمّد البشیر الأبراهیمی آشنا شد و شبهایی را با هم در راستای برنامه ریزی و ابزاری که در الجزایر را متحوّل گرداند، سپری نمودند. چنا که فرصت یافت تا با استادش، «حمدان الونیسی» ارتباط پیدا کند و با مجموعه ای از بزرگان علماء مانند شیخ حسین أحمد فیض آبادی هندی، نیز مرتبط شد و در محضر آن ها درسی را در [[حرم پیامبر]] (ص) ایراد نمود.
بن بادیس در سال 1913 م برای اداء فریضۀ حجّ عازم خانۀ خدا شد. پس از اداء [[فریضۀ حج]] به زیارت [[مدینه منوّره]] رفت و سه ماه در آن جا ماند در خلال این سه ما با شیخ محمّد البشیر الأبراهیمی آشنا شد و شبهایی را با هم در راستای برنامه ریزی و ابزاری که در الجزایر را متحوّل گرداند، سپری نمودند. چنا که فرصت یافت تا با استادش، «حمدان الونیسی» ارتباط پیدا کند و با مجموعه ای از بزرگان علماء مانند شیخ حسین أحمد فیض آبادی هندی، نیز مرتبط شد و در محضر آن ها درسی را در [[حرم پیامبر]] (ص) ایراد نمود.


در آن زمان شیخ بن بادیس خود را بین دو راهی یافت؛ بین این که به درخواست شیخ و استاد خود «ونیسی» پاسخ مثبت داده و به طور دائم در [[مدینه]] بماند و همه رشته های پیوند با وطن خود را بگسلاند و بین این راه که نصیحت استادش حسین أحمد هندی را بپذیرد و به وطن خود بازگردد و به قدر توانائیش به اسلام و زبان عربی خدمت کند؛ در نهایت به نصیحت حسین احمد هندی پاسخ مثبت داد و تصمیم گرفت به قصد خدمت به وطن خود بازگردد.
در آن زمان شیخ بن بادیس خود را بین دو راهی یافت؛ بین این که به درخواست شیخ و استاد خود «ونیسی» پاسخ مثبت داده و به طور دائم در [[مدینه]] بماند و همه رشته های پیوند با وطن خود را بگسلاند و بین این راه که نصیحت استادش حسین أحمد هندی را بپذیرد و به وطن خود بازگردد و به قدر توانائیش به اسلام و زبان عربی خدمت کند؛ در نهایت به نصیحت حسین احمد هندی پاسخ مثبت داد و تصمیم گرفت به قصد خدمت به وطن خود بازگردد.


بن بادیس در هنگام بازگشت از سفر حج به مصر رفت و به دیدار [[دانشگاه الازهر]] در [[قاهره]] رفت و بر نظام و شیوه آموزشی و درسی آن آگاه و مطلع کنند؛ سپس به دیدار مفتی سرزمین مصر شیخ «محمّد بخیث المطیعیّ» در خانه اش در حلوان رسید و کتاب استادش «الونیسی» را به او تقدیم کرد، مفتی مصر از او استقبال کرد و برای او با دست خط خود اجازه ای در دفتر اجازاتش نوشت.
بن بادیس در هنگام بازگشت از سفر حج به مصر رفت و به دیدار [[دانشگاه الازهر]] در [[قاهره]] رفت و بر نظام و شیوه آموزشی و درسی آن آگاه و مطلع کنند؛ سپس به دیدار مفتی سرزمین مصر شیخ «محمّد بخیث المطیعیّ» در خانه اش در حلوان رسید و کتاب استادش «الونیسی» را به او تقدیم کرد، مفتی مصر از او استقبال کرد و برای او با دست خط خود اجازه ای در دفتر اجازاتش نوشت.
این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد [[دانشگاه أزهر]] بود ترتیب یافت.
این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد دانشگاه ازهر بود ترتیب یافت.


=فعالیت های اصلاحی=
=فعالیت های اصلاحی=
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


==بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر==
==بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر==
بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ ابراهیمی]] به فکر پایه گذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آیین نامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا  دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاش های خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود.
بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ محمد بشیر ابراهیمی]] به فکر پایه گذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آیین نامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا  دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاش های خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود.


سپس پس از این حوادث تلاش ها برای تأسیس این مرکز و جمعیّت ادامه یافت؛ از جمله آن ها این بود که شیخ بن بادیس در روزنامه خود «الشّهاب» از دانشمندان خواست تا پیشنهادات خود را در این باره ارائه نمایند.
سپس پس از این حوادث تلاش ها برای تأسیس این مرکز و جمعیّت ادامه یافت؛ از جمله آن ها این بود که شیخ بن بادیس در روزنامه خود «الشّهاب» از دانشمندان خواست تا پیشنهادات خود را در این باره ارائه نمایند.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
شیخ بن بادیس آثار زیادی که نتیجه جهاد و تلاش او بود از خود بر جای گذاشت وخدا را سپاس که دوستانی را به خدمت گرفت تا این آثار را گرد آورده و منتشر نمودند:
شیخ بن بادیس آثار زیادی که نتیجه جهاد و تلاش او بود از خود بر جای گذاشت وخدا را سپاس که دوستانی را به خدمت گرفت تا این آثار را گرد آورده و منتشر نمودند:


1ـ رسالۀ جواب عن سوء مقال که در سال 1922 م منتشر شد.
'''رسالۀ جواب عن سوء مقال''' که در سال 1922 م منتشر شد.


2ـ العواصم من القواصم (کتابی است از ابن عربی که آن را تحقیق نموده مقدمه ای بر آن نگاشت و در سال 1928 م در دو جلد به چاپ رسانید).
'''العواصم من القواصم''' (کتابی است از ابن عربی که آن را تحقیق نموده مقدمه ای بر آن نگاشت و در سال 1928 م در دو جلد به چاپ رسانید).


3ـ تفسیر ابن بادیس (احمد بوشمال در سال 1948 آن را به چاپ رسانید، سپس وزرات ارشاد الجزایر در سال 1982 این کتاب را تحت عنوان «مجالس التذکیر من کلام الحکیم الخبیر» به چاپ رسانید).
'''تفسیر ابن بادیس''' (احمد بوشمال در سال 1948 آن را به چاپ رسانید، سپس وزرات ارشاد الجزایر در سال 1982 این کتاب را تحت عنوان «مجالس التذکیر من کلام الحکیم الخبیر» به چاپ رسانید).


4ـ مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر (وزارت ارشاد الجزایر در سال 1983 آن را به چاپ رسانید).
'''مجالس التذکیر من حدیث البشیر النذیر''' (وزارت ارشاد الجزایر در سال 1983 آن را به چاپ رسانید).


5ـ العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه (شاگرد او محمد صالح رمضان در سال 1963 آن را به چاپ رساند؛ سپس دوبار در سال های 1966 و 1990 تجدید چاپ شد؛ چنان که شیخ محمد الحسن فضلاء آن را در سال 1984 نیز به چاپ رساند).
5ـ العقائد الأسلامیه من الآیات القرآنیه و الاحادیث النبویّه (شاگرد او محمد صالح رمضان در سال 1963 آن را به چاپ رساند؛ سپس دوبار در سال های 1966 و 1990 تجدید چاپ شد؛ چنان که شیخ محمد الحسن فضلاء آن را در سال 1984 نیز به چاپ رساند).


6ـ رجال السلف و نساؤه (محمد صالح رمضان و توفیق محمد شاهین آن را در سال 1966 به چاپ رساندند).
'''رجال السلف و نساؤه''' (محمد صالح رمضان و توفیق محمد شاهین آن را در سال 1966 به چاپ رساندند).
7ـ مبادی الأصول (دکتر عمار طالبی آن را تحقیق نمود و آن را در سال 1988 منتشر ساخت؛ چنان که شیخ أبوعدالمعز محمد علی خرکوس آن را تدریس و تحقیق نمود و در سال 2001 آن را تحت عنوان «الفتتح المأمول فی شرح مبادئ الأصول» به چاپ رسانید.
7ـ مبادی الأصول (دکتر عمار طالبی آن را تحقیق نمود و آن را در سال 1988 منتشر ساخت؛ چنان که شیخ أبوعدالمعز محمد علی خرکوس آن را تدریس و تحقیق نمود و در سال 2001 آن را تحت عنوان «الفتتح المأمول فی شرح مبادئ الأصول» به چاپ رسانید.


خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:


[[رده: سلفیه الجزائر]]
[[رده: سلفیه الجزائر]]
[[رده: علمای الجزائر]]
[[رده: اصلاح‌گران الجزائر]]
۸۷۱

ویرایش