۸۷٬۸۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دست اندازی' به 'دستاندازی') |
جز (جایگزینی متن - 'فوق العاده' به 'فوقالعاده') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نام این سلسله از «بویه» پدر سه برادری که آن را بنیان گذاشتند گرفته شده است. بویه پسر «فناخسرو» در دیلم با گمنامی و تنگ دستی زندگی میکرد. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشتهاند که روزیِ او از صید ماهی بوده است، چنین فهمیده میشود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا یا سواحل رودخانه ای بوده است. <ref>. البته عدهای از مورخان این ادعا را رد نمودهاند و آن را به عنوان ادعایی ساختگی رد میکنند (ر. ک تاریخ ایران در قرون نخستین اسلام. برتو(اشپولر)</ref> | نام این سلسله از «بویه» پدر سه برادری که آن را بنیان گذاشتند گرفته شده است. بویه پسر «فناخسرو» در دیلم با گمنامی و تنگ دستی زندگی میکرد. از اینکه عموم تاریخ نویسان نوشتهاند که روزیِ او از صید ماهی بوده است، چنین فهمیده میشود که مسکن او در ناحیه گیلان فعلی و در یکی از سواحل دریا یا سواحل رودخانه ای بوده است. <ref>. البته عدهای از مورخان این ادعا را رد نمودهاند و آن را به عنوان ادعایی ساختگی رد میکنند (ر. ک تاریخ ایران در قرون نخستین اسلام. برتو(اشپولر)</ref> | ||
بویه سه پسر داشت که بعداً هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ «علی» نام داشت، پسر دوم «حسن» و سومی «احمد» که بعد ها از طرف [[خلیفه]] آن زمان القاب «معزالدوله»، «عمادالدوله» و «رکن الدوله» به ترتیب به آنها اعطا شد. این سه پسر پس از تحمل سختی های زیاد و با کوشش فراوانی که به کار بردند، به پیشرفت | بویه سه پسر داشت که بعداً هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ «علی» نام داشت، پسر دوم «حسن» و سومی «احمد» که بعد ها از طرف [[خلیفه]] آن زمان القاب «معزالدوله»، «عمادالدوله» و «رکن الدوله» به ترتیب به آنها اعطا شد. این سه پسر پس از تحمل سختی های زیاد و با کوشش فراوانی که به کار بردند، به پیشرفت فوقالعاده ای نائل شدند و بنا به گفته [[ابن ابی الحدید]] چنان سلطنتی تشکیل دادند که در عظمت و شکوه ضرب المثل بود. | ||
سلطنت آل بویه در زمان عضدالدوله(پسر رکن الدوله) به اوج قدرت و عظمت رسید و از آن پس، روی به انحطاط نهاد. | سلطنت آل بویه در زمان عضدالدوله(پسر رکن الدوله) به اوج قدرت و عظمت رسید و از آن پس، روی به انحطاط نهاد. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در آن دوران مناطق تحت تصرف دولت [[علویان]] و سرزمین دیلم به دست سه تن از امیران دیلمی به نامهای «ماکان» «مرداویج» و «اسفار» اداره می شد. ابوشجاع دیلمی که قبل از این نیز در زمره [[علویان]] قرار داشت و به آنان خدمت کرده بود، همراه دو فرزند بزرگش علی و حسن در شمار سربازان ماکان در آورند و در سال 316 هجری در فتح [[طبرستان]] شرکت جستند. | در آن دوران مناطق تحت تصرف دولت [[علویان]] و سرزمین دیلم به دست سه تن از امیران دیلمی به نامهای «ماکان» «مرداویج» و «اسفار» اداره می شد. ابوشجاع دیلمی که قبل از این نیز در زمره [[علویان]] قرار داشت و به آنان خدمت کرده بود، همراه دو فرزند بزرگش علی و حسن در شمار سربازان ماکان در آورند و در سال 316 هجری در فتح [[طبرستان]] شرکت جستند. | ||
علی بن بویه و برادرش حسن که شجاعت و دلاوری را از پدر به [[ارث]] برده بودند به دلیل شایستگی های | علی بن بویه و برادرش حسن که شجاعت و دلاوری را از پدر به [[ارث]] برده بودند به دلیل شایستگی های فوقالعاده در جنگ آوری، به عنوان سرداران لشکر ماکان برگزیده شدند. <ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع ص 23</ref> | ||
پس از چندی، مرداویج و اسفار با یکدیگر متحد شده، به قصد توسعه مناطق تحت نفوذ خویش بر ضد ماکان شورش کردند و پس از نبردهای زیاد، سرانجام لشکر ماکان مغلوب شد. پس از این شکست علی و حسن همراه جمعی از سرداران و سربازان لشکر خویش از لشکر ماکان بیرون آمده و به مرداویج پیوستند. <ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، ص 91</ref> | پس از چندی، مرداویج و اسفار با یکدیگر متحد شده، به قصد توسعه مناطق تحت نفوذ خویش بر ضد ماکان شورش کردند و پس از نبردهای زیاد، سرانجام لشکر ماکان مغلوب شد. پس از این شکست علی و حسن همراه جمعی از سرداران و سربازان لشکر خویش از لشکر ماکان بیرون آمده و به مرداویج پیوستند. <ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، ص 91</ref> |