۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیسجمهور') |
||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
ـ چارچوب تحلیلی نویسنده، سکولاریستی است. وی برداشتی این جهانی و مادی از تحولات اجتماعی ارائه میکند و حتی نگاه وی به شیعه و روحانیان، کاملاً دنیوی است؛ به همین دلیل، زمانی که به تحلیل نظام جمهوری اسلامی میپردازد، قادر به فهم درست آن نیست، زیرا انقلابی بر پایه دین را بر پایه غیردین میسنجد. در واقع، قضاوت در مورد ماهیت این نظام مستلزم بررسی جامعه در باب سیاست و ابعاد آن در اسلام و نظریههای شیعه و بهویژه دیدگاههای مؤسس جمهوری اسلامی است. به بیانی دیگر، باید گفت: انقلاب اسلامی در فضای سکولاریستی جهان پدید آمد و تداوم یافت، از این رو، تحلیل سکولاریستی از آن و تحولات پس از آن نارسا، جانبدارانه و فاقد جنبههای علمی و آکادمیک است. <br> | ـ چارچوب تحلیلی نویسنده، سکولاریستی است. وی برداشتی این جهانی و مادی از تحولات اجتماعی ارائه میکند و حتی نگاه وی به شیعه و روحانیان، کاملاً دنیوی است؛ به همین دلیل، زمانی که به تحلیل نظام جمهوری اسلامی میپردازد، قادر به فهم درست آن نیست، زیرا انقلابی بر پایه دین را بر پایه غیردین میسنجد. در واقع، قضاوت در مورد ماهیت این نظام مستلزم بررسی جامعه در باب سیاست و ابعاد آن در اسلام و نظریههای شیعه و بهویژه دیدگاههای مؤسس جمهوری اسلامی است. به بیانی دیگر، باید گفت: انقلاب اسلامی در فضای سکولاریستی جهان پدید آمد و تداوم یافت، از این رو، تحلیل سکولاریستی از آن و تحولات پس از آن نارسا، جانبدارانه و فاقد جنبههای علمی و آکادمیک است. <br> | ||
ـ به اعتقاد بشیریه هدف دولتهای ایدئولوژیکی چون ایران، انجام خدمات نیست بلکه هدف آنها پیاده کردن یک ایدئولوژی خاص به هر قیمت و وسیلهای است، در حالی که چنین ادعاهایی با واقعیتهای انقلاب اسلامی مغایرت دارد، زیرا به طور قطع، استقبال و خواست عمومی، مهمترین محرک امام خمینی در قدم نهادن به مسیری بود که خدمت به خلق و تأمین خواست و مصالح عمومی، از اولویتهای نخستین آن به شمار میرفت و به طور کلی قیام ایشان بر علیه سلطنت استبداد، ذیل هدف خدمت به خلق محروم و نجات مستضعفان در مبارزه علیه استکبار قابل توجه بود. <br> | ـ به اعتقاد بشیریه هدف دولتهای ایدئولوژیکی چون ایران، انجام خدمات نیست بلکه هدف آنها پیاده کردن یک ایدئولوژی خاص به هر قیمت و وسیلهای است، در حالی که چنین ادعاهایی با واقعیتهای انقلاب اسلامی مغایرت دارد، زیرا به طور قطع، استقبال و خواست عمومی، مهمترین محرک امام خمینی در قدم نهادن به مسیری بود که خدمت به خلق و تأمین خواست و مصالح عمومی، از اولویتهای نخستین آن به شمار میرفت و به طور کلی قیام ایشان بر علیه سلطنت استبداد، ذیل هدف خدمت به خلق محروم و نجات مستضعفان در مبارزه علیه استکبار قابل توجه بود. <br> | ||
ـ کتاب از پیشبینی غلط هم مبری نیست، زیرا به جهانی شدن نگاهی بسیار خوشبینانه دارد، از آن رو که جهانی شدن را مایه زوال تدریجی گرایشهای ایدئولوژیکی و دولتهای ایدئولوژیک میبیند، در حالی که از زمان ظهور جهانی شدن در عرصه اقتصاد و در سالهای پس از اظهارات بشیریه، جهان شاهد موج گستردهای از بازگشت به ناسیونالیسم، معنویت و جستوجوی هویتهای مذهبی و ملی بوده است. البته بخشی از این جریان بازگشت، به انقلاب اسلامی مربوط است. ریچارد نیکسون | ـ کتاب از پیشبینی غلط هم مبری نیست، زیرا به جهانی شدن نگاهی بسیار خوشبینانه دارد، از آن رو که جهانی شدن را مایه زوال تدریجی گرایشهای ایدئولوژیکی و دولتهای ایدئولوژیک میبیند، در حالی که از زمان ظهور جهانی شدن در عرصه اقتصاد و در سالهای پس از اظهارات بشیریه، جهان شاهد موج گستردهای از بازگشت به ناسیونالیسم، معنویت و جستوجوی هویتهای مذهبی و ملی بوده است. البته بخشی از این جریان بازگشت، به انقلاب اسلامی مربوط است. ریچارد نیکسون رئیسجمهور اسبق آمریکا در تأیید چنین ادعایی گفته است: جریان اسلامگرایی معاصر که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد در اصل مولود خلأ معنویت و بحران هویت در تمدن غرب است. <br> | ||
ـ گفتمان شکلیافته در دوره احمدینژاد، پیشبینی بشیریه در غلبه گفتمان دموکراسی بر ایران پس از خاتمی را دچار چالش نموده است. آیا گفتمان دموکراسی قادر است با توجه به ریشهداری عناصری از گفتمانهای دیگر، آن هم زورمدارانه و در مدار جهانی شدن، به گفتمان مسلط تبدیل شود؟ اگر هم مسلط شود، ریشه خواهد دوانید؟ همچنین، پیشبینی او دراینباره که دولت ایدئولوژیک در حال زوال است، با بازتولید شعارها و گرایشهای ایدئولوژیک دوره احمدینژاد سازگار نیست. <br> | ـ گفتمان شکلیافته در دوره احمدینژاد، پیشبینی بشیریه در غلبه گفتمان دموکراسی بر ایران پس از خاتمی را دچار چالش نموده است. آیا گفتمان دموکراسی قادر است با توجه به ریشهداری عناصری از گفتمانهای دیگر، آن هم زورمدارانه و در مدار جهانی شدن، به گفتمان مسلط تبدیل شود؟ اگر هم مسلط شود، ریشه خواهد دوانید؟ همچنین، پیشبینی او دراینباره که دولت ایدئولوژیک در حال زوال است، با بازتولید شعارها و گرایشهای ایدئولوژیک دوره احمدینژاد سازگار نیست. <br> | ||
== ج ـ مفهومی == | == ج ـ مفهومی == |