وحیانی بودن قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'درجه ای' به 'درجه‌ای')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
از جمله اموری که می‌توان آن‌را بعنوان یکی از مبانی در تفسیر قرآن کریم قرار داد اثبات وحیانی بودن آن است. دلیل اهمیت این امر آن است که هدف اساسی در تفسیر قرآن تبیین کلام خداوند و معارفی است که بوسیله وحی بر پیامبر ص نازل شده است از این‌رو اثبات وحیانی بودن آن امری ضروری خواهد بود.
از جمله اموری که می‌توان آن‌را بعنوان یکی از مبانی در تفسیر قرآن کریم قرار داد اثبات وحیانی بودن آن است. دلیل اهمیت این امر آن است که هدف اساسی در تفسیر قرآن تبیین کلام خداوند و معارفی است که بوسیله وحی بر پیامبر ص نازل شده است از این‌رو اثبات وحیانی بودن آن امری ضروری خواهد بود.


دراین راستا می‌گوئیم:  
دراین راستا می‌گوئیم:
 
اندیشه ارتباط پیامی خداوند با بشر و چگونگی آن از مباحث عمیق و پیچیده‌ای است که همیشه در بین اندیشمندان مطرح بوده است هر چند اصل وحی بر انبیای الهی از امور قطعی و مورد اتفاق پیروان مکاتب توحیدی بوده ولی در تحلیل ماهیت آن دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد.  
اندیشه ارتباط پیامی خداوند با بشر و چگونگی آن از مباحث عمیق و پیچیده ای است که همیشه در بین اندیشمندان مطرح بوده است هر چند اصل وحی بر انبیای الهی از امور قطعی و مورد اتفاق پیروان مکاتب توحیدی بوده ولی در تحلیل ماهیت آن دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد.


باید اذعان کرد برخی از تفاسیری که در این زمینه دیده می‌شود آن‌چنان از حقیقت فاصله دارد که صاحبانش را تا مرز انکار وحی الهی نیز وادار ساخته است.
باید اذعان کرد برخی از تفاسیری که در این زمینه دیده می‌شود آن‌چنان از حقیقت فاصله دارد که صاحبانش را تا مرز انکار وحی الهی نیز وادار ساخته است.
خط ۵۰: خط ۴۸:
- ُیَا أَُیُّهَا النَّبُِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغُِی مَرْضَاةَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحُِیمٌ <ref>تحریم ایه 1</ref>
- ُیَا أَُیُّهَا النَّبُِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغُِی مَرْضَاةَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحُِیمٌ <ref>تحریم ایه 1</ref>


از ظاهر بلکه صراحت آیه مذکور و نیز روایاتی که ذیل آن امده است استفاده می‌شود که پیامبر ص در قضیه ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی آن حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  
از ظاهر بلکه صراحت آیه مذکور و نیز روایاتی که ذیل آن امده است استفاده می‌شود که پیامبر ص در قضیه‌ای که بین او و برخی از همسرانش واقع گردید برخی از امور مباح و حلال را بر خود حرام نمود وحی الهی آن حضرت را نسبت بدین تصمیم مورد خطاب قرار داده و از او خواست که رفتارش را در این زمینه اصلاح نماید.  


- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذُِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَُیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَُیْهِ أَمْسِکْ عَلَُیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفُِی فُِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدُِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...ا<ref>حزاب 37</ref>
- وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذُِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَُیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَُیْهِ أَمْسِکْ عَلَُیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفُِی فُِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدُِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ...ا<ref>حزاب 37</ref>
خط ۶۱: خط ۵۹:
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَُیْءٍ إِنُِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا إِلَّا أَنْ ُیَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسُِیتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ ُیَهْدُِیَنِ رَبُِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا <ref>کهف 23-24</ref>
- وَلَا تَقُولَنَّ لِشَُیْءٍ إِنُِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا إِلَّا أَنْ ُیَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسُِیتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ ُیَهْدُِیَنِ رَبُِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا <ref>کهف 23-24</ref>


مفاد آیه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول آن امده است بدست می‌آید که پیامبر ص دریکی از وعده‌های خویش نسبت به عده‌ای – نمایندگان سران قریش – لحظه ای از یاد خداوند غافل شده و به آنان وعده قطعی داد که روز آینده با آنان ملاقات نماید.  
مفاد آیه مذکور و نیز روایاتی که در زمنیه شان نزول آن امده است بدست می‌آید که پیامبر ص دریکی از وعده‌های خویش نسبت به عده‌ای – نمایندگان سران قریش – لحظه‌ای از یاد خداوند غافل شده و به آنان وعده قطعی داد که روز آینده با آنان ملاقات نماید.  


ایه مذکور به حضرت متذکرمی‌شود که همیشه بهنگام تصمیم بر انجام هرعمل، اراده الهی "انشا الله" را حتما در نظر داشته و در تصمیم‌گیری‌ها خود را مستقل نبیند. بر اساس برخی روایات، وحی قرآنی به دلیل این ترک اولی مدتی به تاخیر افتاد – انقطاع وحی - تا هشداری به پیامبر ص و مایه تنبه برای مسلمانان باشد.
ایه مذکور به حضرت متذکرمی‌شود که همیشه بهنگام تصمیم بر انجام هرعمل، اراده الهی "انشا الله" را حتما در نظر داشته و در تصمیم‌گیری‌ها خود را مستقل نبیند. بر اساس برخی روایات، وحی قرآنی به دلیل این ترک اولی مدتی به تاخیر افتاد – انقطاع وحی - تا هشداری به پیامبر ص و مایه تنبه برای مسلمانان باشد.
خط ۶۷: خط ۶۵:
براساس این آیات ونظائران باید گفت هرگاه قرآن را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص بدانیم لازمه‌اش آن است که همه آیات قرآن با افکار و حالات او هماهنگ باشد در حالی که این آیات حضرت را مکلف به هماهنگی خویش با وحی الهی نموده و از او می‌خواهد شیوه خود را در برخی از زمینه‌ها تصحیح کند.
براساس این آیات ونظائران باید گفت هرگاه قرآن را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص بدانیم لازمه‌اش آن است که همه آیات قرآن با افکار و حالات او هماهنگ باشد در حالی که این آیات حضرت را مکلف به هماهنگی خویش با وحی الهی نموده و از او می‌خواهد شیوه خود را در برخی از زمینه‌ها تصحیح کند.


2-ایاتی که به پیامبر هشدار نسبت به هر نوع تصرفی در قرآن را می‌دهد:‌
2-آیاتی که به پیامبر هشدار نسبت به هر نوع تصرفی در قرآن را می‌دهد:‌


-وَإِذَا تُتْلَى عَلَُیْهِمْ آَُیَاتُنَا بَُیِّنَاتٍ قَالَ الَّذُِینَ لَا ُیَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَُیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا ُیَکُونُ لُِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسُِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا ُیُوحَى إِلَُیَّ إِنُِّی أَخَافُ إِنْ عَصَُیْتُ رَبُِّی عَذَابَ ُیَوْمٍ عَظُِیمٍ <ref>یونس 5</ref>
-وَإِذَا تُتْلَى عَلَُیْهِمْ آَُیَاتُنَا بَُیِّنَاتٍ قَالَ الَّذُِینَ لَا ُیَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآَنٍ غَُیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا ُیَکُونُ لُِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسُِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا ُیُوحَى إِلَُیَّ إِنُِّی أَخَافُ إِنْ عَصَُیْتُ رَبُِّی عَذَابَ ُیَوْمٍ عَظُِیمٍ <ref>یونس 5</ref>
خط ۷۳: خط ۷۱:
مفاد آیه شریفه این است که مشرکان از پیامبر ص خواستند قرآنی غیر از قرآن موجود برای آنان حاضر نماید.  
مفاد آیه شریفه این است که مشرکان از پیامبر ص خواستند قرآنی غیر از قرآن موجود برای آنان حاضر نماید.  


پیامبرص در برابر چنین خواسته ای فرمود: من در زمینه نزول قرآن تبعیت محض از وحی الهی داشته و از نزد خویش اختیاری ندارم بنابر‌این وحی قرآنی تابع حالات افکار و روحیات پیامبر نبوده و هرنوع تصرف در آیات از ناحیه حضرتش ناممکن می‌باشد.  
پیامبرص در برابر چنین خواسته‌ای فرمود: من در زمینه نزول قرآن تبعیت محض از وحی الهی داشته و از نزد خویش اختیاری ندارم بنابر‌این وحی قرآنی تابع حالات افکار و روحیات پیامبر نبوده و هرنوع تصرف در آیات از ناحیه حضرتش ناممکن می‌باشد.  


- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَُیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوُِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالُْیَمُِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتُِینَ فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزُِینَ <ref>الحاقه 44-45</ref>  
- وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَُیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوُِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالُْیَمُِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتُِینَ فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزُِینَ <ref>الحاقه 44-45</ref>  
خط ۸۹: خط ۸۷:
وَإِنْ کُنْتُمْ فُِی رَُیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقُِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتُِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرُِینَ <ref>بقره 23-24-</ref>  
وَإِنْ کُنْتُمْ فُِی رَُیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقُِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتُِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرُِینَ <ref>بقره 23-24-</ref>  


واژه‌های لم تفعلوا، لن تفعلوا، فاتوا بسوره در آیه مذکور مبین آن است که در بین انسان‌ها کسی قادر نیست سوره‌ای نظیرسوره‌ای از قرآن بیاورد؛  
واژه‌های لم تفعلوا، لن تفعلوا، فاتوا بسوره در آیه مذکور مبین آن است که در بین انسان‌ها کسی قادر نیست سوره‌ای نظیر سوره‌ای از قرآن بیاورد؛  


بنابراین هر گاه قرآن را محصول تجربه دینی و مکاشفه درونی پیامبر ص بدانیم طبعا می‌بایست چنین تجربه ای برای سایر انسان‌ها نیز ممکن باشد و تحدی قرآن چنین قابلیتی را از تمام انسان‌ها سلب می‌کند.  
بنابراین هر گاه قرآن را محصول تجربه دینی و مکاشفه درونی پیامبر ص بدانیم طبعا می‌بایست چنین تجربه‌ای برای سایر انسان‌ها نیز ممکن باشد و تحدی قرآن چنین قابلیتی را از تمام انسان‌ها سلب می‌کند.  


===4-انتظار شدید نزول وحی و عدم نزول آن ===
===4-انتظار شدید نزول وحی و عدم نزول آن ===
خط ۱۰۵: خط ۱۰۳:
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا ُیَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذُِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى ُیَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذُِینَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرُِیبٌ <ref>بقره 214</ref>
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا ُیَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذُِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى ُیَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذُِینَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرُِیبٌ <ref>بقره 214</ref>


5- خوف منافقین از نزول آیاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند: ُیَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَُیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فُِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ <ref>توبه 64</ref>
5- خوف منافقین از نزول آیاتی که وضعیت درونی شان را افشا کند: ُیَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَُیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فُِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ <ref>توبه 64</ref>


باید گفت هر گاه قرآن جز وحی الهی می‌بود و سر چشمه‌ای جز عالم غیب داشت ترس منافقین از نزول آیاتی که اسرار درونی شان را هویدا سازد بیجا بود چون آنان مى‌دانستند که مسلمانان از نیات درونی شان نااگاه بوده و تنها واهمه شان این بود که وحی الهی از ماهیت و مقاصد منافقانه شان پرده بردارد.
باید گفت هر گاه قرآن جز وحی الهی می‌بود و سر چشمه ای جز عالم غیب داشت ترس منافقین از نزول آیاتی که اسرار درونی شان را هویدا سازد بیجا بود چون آنان مى‌دانستند که مسلمانان از نیات درونی شان نااگاه بوده و تنها واهمه شان این بود که وحی الهی از ماهیت و مقاصد منافقانه شان پرده بردارد.


نتیجه: از مجموع آیاتی که تا کنون ذکر گردید هویت مستقل قرآن از شخصیت علمی و معنوی پیامبر ص روشن گردید. آنان که قرآن را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص دانسته و آن را تالیف بشری چون پیامبر ص می‌دانند باید در برابر این آیات پاسخ دهند که چگونه گفتارشان با چنین آیاتی قابل جمع است.  
نتیجه: از مجموع آیاتی که تا کنون ذکر گردید هویت مستقل قرآن از شخصیت علمی و معنوی پیامبر ص روشن گردید. آنان که قرآن را تجلی مکاشفات درونی پیامبر ص دانسته و آن را تالیف بشری چون پیامبر ص می‌دانند باید در برابر این آیات پاسخ دهند که چگونه گفتارشان با چنین آیاتی قابل جمع است.  
خط ۱۱۹: خط ۱۱۵:
در اینجا بعنوان نمونه برخی از آیات را که بیانگر استقلال قرآن از فرهنگ رائج آن عصر می‌باشد ذکر می‌کنیم:  
در اینجا بعنوان نمونه برخی از آیات را که بیانگر استقلال قرآن از فرهنگ رائج آن عصر می‌باشد ذکر می‌کنیم:  


1-ایاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می‌باشد: تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَُیْبِ نُوحُِیهَا إِلَُیْکَ مَا کُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقُِینَ <ref>هود 49</ref>
1-آیاتی که بیانگر اخبار غیبی از پیشینیا ن می‌باشد: تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَُیْبِ نُوحُِیهَا إِلَُیْکَ مَا کُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقُِینَ <ref>هود 49</ref>


این آیه که ذیل برخی از قصص انبیا سلف بیان شده مبین آن است که پیامبر ص و مردم عصر نزول قرآن قبل از بیان این قصص از مجرای وحی، اگاهی از آنها نداشتند. بنابر‌این اگر قرآن کلام بشری چون پیامبر بود چگونه‌ایه مذکور، آن حضرت و تمامی قومش را نسبت به چنین اخباری نا اگاه وغیرعالم تلقی نموده است. ایا این امر نشانه هویت مستقل قرآن ازفرهنگ عصر نزول نیست؟
این آیه که ذیل برخی از قصص انبیا سلف بیان شده مبین آن است که پیامبر ص و مردم عصر نزول قرآن قبل از بیان این قصص از مجرای وحی، اگاهی از آنها نداشتند. بنابر‌این اگر قرآن کلام بشری چون پیامبر بود چگونه‌ایه مذکور، آن حضرت و تمامی قومش را نسبت به چنین اخباری نا اگاه وغیرعالم تلقی نموده است. ایا این امر نشانه هویت مستقل قرآن ازفرهنگ عصر نزول نیست؟
خط ۱۲۷: خط ۱۲۳:
می بینیم در این نوع آیات نیزاز عدم حضور پیامبرص در وقایع گذشته سخن به میان امده است. چگونه می‌توان از طریق مکاشفه و الهامات درونی به جزئیات اخبار صدها و هزاران سال قبل پی برده و سپس آن‌را برای مردم تشریح نمود؟ باید گفت این نوع مضامین در بیشتر قصه‌های قرآنی نظیر اصحاب کهف، انبیاءسلف و..نیز قابل مشاهده است.  
می بینیم در این نوع آیات نیزاز عدم حضور پیامبرص در وقایع گذشته سخن به میان امده است. چگونه می‌توان از طریق مکاشفه و الهامات درونی به جزئیات اخبار صدها و هزاران سال قبل پی برده و سپس آن‌را برای مردم تشریح نمود؟ باید گفت این نوع مضامین در بیشتر قصه‌های قرآنی نظیر اصحاب کهف، انبیاءسلف و..نیز قابل مشاهده است.  


2-ایاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می‌کند:  
2-آیاتی که در مقام بیان اوصاف ذات احدیت بوده و هرنوع شرک و نقصی را از حریم الهی دور می‌کند:  
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود. آنان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین آنان رواج داشت.  
شکی نیست که فرهنگ عصر جاهلیت در زمینه مبدا جهان هستی امیخته با انواع خرافات بود. آنان به خدایان چوبی و سنگی معتقد بوده و شرک در ربوبیت و عبودیت بین آنان رواج داشت.  


در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت آیات قرآن برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. آیاتی که با عقاید شرک الود آن عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم آن زمان تازگی داشت،
در چنین عصری که هیچ نوع معرفت صحیح نسبت به خدای متعال وجود نداشت آیات قرآن برای نخستین بار عالی ترین معارف را دراین زمینه در اختیار بشریت قرارداد. آیاتی که با عقاید شرک الود آن عصر مباینت داشته و اوصافی را برای خداوند مطرح نمود که برای مردم آن زمان تازگی داشت،


ایاتی نظیر: هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَُیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحُِیمُ (22)
آیاتی نظیر: هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَُیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحُِیمُ (22)
هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَُیْمِنُ الْعَزُِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا ُیُشْرِکُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ُیُسَبِّحُ لَهُ مَا فُِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزُِیزُ الْحَکُِیمُ <ref>حشر 24-24</ref>
هُوَ اللَّهُ الَّذُِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَُیْمِنُ الْعَزُِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا ُیُشْرِکُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ُیُسَبِّحُ لَهُ مَا فُِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزُِیزُ الْحَکُِیمُ <ref>حشر 24-24</ref>


و آیه: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فُِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فُِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرُِّیٌّ ُیُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَُیْتُونَةٍ لَا شَرْقُِیَّةٍ وَلَا غَرْبُِیَّةٍ ُیَکَادُ زَُیْتُهَا ُیُضُِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ ُیَهْدُِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ ُیَشَاءُ وَُیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَُیْءٍ عَلُِیمٌ <ref>نور 35</ref>
و آیه: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فُِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فُِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرُِّیٌّ ُیُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَُیْتُونَةٍ لَا شَرْقُِیَّةٍ وَلَا غَرْبُِیَّةٍ ُیَکَادُ زَُیْتُهَا ُیُضُِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ ُیَهْدُِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ ُیَشَاءُ وَُیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَُیْءٍ عَلُِیمٌ <ref>نور 35</ref>


3-ایاتی که بیانگر حقایق علمی در نظام طبیعت می‌باشند:  
3-آیاتی که بیانگر حقایق علمی در نظام طبیعت می‌باشند:  


تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی آن دوران حکایت می‌کند. بشریت آن عصر بویژه در محیط نزول قرآن اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت. حتی در مجامع علمی آن عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف آن معتقد بود حاکمیت داشت.
تاریخ عصر بعثت از انحطاط علمی آن دوران حکایت می‌کند. بشریت آن عصر بویژه در محیط نزول قرآن اگاهی صحیحی از قوانین حاکم بر نظام هستی نداشت. حتی در مجامع علمی آن عصر قوانینی نظیر هیئت بطلمیوس که زمین را محور عالم دانسته و به گردش کواکب دیگر در اطراف آن معتقد بود حاکمیت داشت.


در چنین عصری آیات قرآن حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای آن زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم آن عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در حیات علمی اش به آن حقایق پی برد.
در چنین عصری آیات قرآن حقایقی به بشریت عرضه نمود که بکلی با نگرشهای آن زمان متفاوت بود ؛حقایقی نظیر کروی بودن زمین، حرکت زمین، زوجیت تمام اشیاء...که حتی در تخیلات مردم آن عصرنیز جایگاهی نداشت و بشریت بتدریج در حیات علمی‌اش به آن حقایق پی برد.


در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قرآن را بیان می‌کنیم:  
در اینجا سه نمونه از معجزات علمی قرآن را بیان می‌کنیم:  
خط ۱۶۰: خط ۱۵۶:
وَالسَّمَاءَ بَنَُیْنَاهَا بِأَُیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ <ref>ذاریات 47</ref>
وَالسَّمَاءَ بَنَُیْنَاهَا بِأَُیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ <ref>ذاریات 47</ref>


ایات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و اسمانها نیز بر اثر سرعت کهکشانها از مرکز و دور شدن آنها در حال توسعه است.
آیات مذکور اشاره به گسترش جهان هستی دارد. زیرا کره زمین بر اثر جذب مواد اسمانی تدریجا بزرگتر و آسمان‌ها نیز بر اثر سرعت کهکشان‌ها از مرکز و دور شدن آنها در حال توسعه است.


یکی از دانشمندان می‌گوید: - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است <ref>اغاز و انجام جهان تالیف محمد امین رضوی چاپ 1348چاپخانه فردوسی رضائیه</ref>  
یکی از دانشمندان می‌گوید: - نقل به مضمون – فضای جهان که از میلیاردهای کهکشان تشکیل یافته در یک حالت انبساط سریع است <ref>اغاز و انجام جهان تالیف محمد امین رضوی چاپ 1348چاپخانه فردوسی رضائیه</ref>  
خط ۱۷۲: خط ۱۶۸:
بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قرآن می‌نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می‌کردند. برای آنان تصور اینکه خداوند با بشری مثل آنان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به آن می‌پرداختند.
بدیهی است مشرکین بدان جهت به دیده اعجاب به قرآن می‌نگریستند که نزولش را از ناحیه خداوند تلقی می‌کردند. برای آنان تصور اینکه خداوند با بشری مثل آنان سخن بگوید بسیار دشوار بود از این رو به تکذیب یا تشکیک نسبت به آن می‌پرداختند.


بنابر این اگر قرآن نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی آنان نمی شد. چون چنین امری برای آنان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می‌کردند.
بنابر این اگر قرآن نوعی مکاشفه درونی پیامبر و از سنخ شعر شاعران بود هیچگاه موجب شگفتی آنان نمی‌شد. چون چنین امری برای آنان امری عادی بوده و نظائرش را در بین خودشان مشاهده می‌کردند.


ج -ایاتی که با صراحت نزول قرآن را به خداوند نسبت می‌دهد  
ج -آیاتی که با صراحت نزول قرآن را به خداوند نسبت می‌دهد  
نظیر آیات:
نظیر آیات:


خط ۲۰۰: خط ۱۹۶:
د- در خواست معجزه  
د- در خواست معجزه  


از آیات متعدد قرآن کریم و نیز تاریخ حیات انبیای الهی استفاده می‌شود که مخالفین انبیای الهی از آنان می‌خواستند جهت اثبات صدق در ادعای خویش مبنی بر ارتباط با عالم غیب معجزه یا امر خارق العاده ای را به آنان نشان دهند نظیرمعجزاتی که از ابراهیم ع، صالح،هود و...در خواست نمودند.
از آیات متعدد قرآن کریم و نیز تاریخ حیات انبیای الهی استفاده می‌شود که مخالفین انبیای الهی از آنان می‌خواستند جهت اثبات صدق در ادعای خویش مبنی بر ارتباط با عالم غیب معجزه یا امر خارق العاده‌ای را به آنان نشان دهند نظیرمعجزاتی که از ابراهیم ع، صالح،هود و...در خواست نمودند.
در اینجا می‌گوئیم اگر نبوت همان کشف باطنی و محصول ریاضت‌های معنوی انبیای الهی بوده و وحی از درون آنان تراوش نموده است در خواست معجزه از آنان امری بی معنا خواهد بود.  
در اینجا می‌گوئیم اگر نبوت همان کشف باطنی و محصول ریاضت‌های معنوی انبیای الهی بوده و وحی از درون آنان تراوش نموده است در خواست معجزه از آنان امری بی معنا خواهد بود.  


خط ۲۳۱: خط ۲۲۷:
- یا چنان گرم می‌شد که عرق از سر و پیشانی مبارکش می‌ریخت.
- یا چنان گرم می‌شد که عرق از سر و پیشانی مبارکش می‌ریخت.


- گاهی با پارچه ای سر یا بدن را می‌پوشاند.
- گاهی با پارچه‌ای سر یا بدن را می‌پوشاند.


- زمانی رنگ رخسارش به قرمزی و یا کبودی می‌زد  
- زمانی رنگ رخسارش به قرمزی و یا کبودی می‌زد  
خط ۲۵۵: خط ۲۵۱:
هر چند گفتار کسانی که با چنین نگرشی به قرآن می‌نگرند با یکدیگر تفاوتهائی دارد اما همگی شان به رغم آنکه پیامبر ص را فردی صادق می‌دانند در این جهت مشترکند که در وحی پیامبران هیچگونه ارتباطی بصورت مستقیم با عالم غیب وجود نداشته و قرآن نیز مجموعه‌ای از الهاماتی است که از ضمیر باطنی پیامبر به او افاضه می‌گردد.
هر چند گفتار کسانی که با چنین نگرشی به قرآن می‌نگرند با یکدیگر تفاوتهائی دارد اما همگی شان به رغم آنکه پیامبر ص را فردی صادق می‌دانند در این جهت مشترکند که در وحی پیامبران هیچگونه ارتباطی بصورت مستقیم با عالم غیب وجود نداشته و قرآن نیز مجموعه‌ای از الهاماتی است که از ضمیر باطنی پیامبر به او افاضه می‌گردد.


پیامبر نیز در اثر این الهامات درونی و باورهای باطنی اش گمان می‌کند که فرشته وحی براو نازل شده و آیات الهی را بر او تلاوت نموده است. طبق این دیدگاه قرآن نیز همانند سائر کتاب‌های بشری بوده و امکان بروز خطا نیز در آن وجود خواهد داشت.  
پیامبر نیز در اثر این الهامات درونی و باورهای باطنی‌اش گمان می‌کند که فرشته وحی براو نازل شده و آیات الهی را بر او تلاوت نموده است. طبق این دیدگاه قرآن نیز همانند سائر کتاب‌های بشری بوده و امکان بروز خطا نیز در آن وجود خواهد داشت.  


باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام نشان می‌دهد که این نوع نگرش به قرآن نخستین بار توسط عده‌ای از مخالفین پیامبر ص مطرح گردید.
باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام نشان می‌دهد که این نوع نگرش به قرآن نخستین بار توسط عده‌ای از مخالفین پیامبر ص مطرح گردید.
خط ۲۷۷: خط ۲۷۳:
ایشان در مصاحبه‌اش با رادیو هلند می‌گوید:  
ایشان در مصاحبه‌اش با رادیو هلند می‌گوید:  


وحی الهام است؛ این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می‌فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است <ref>مصاحبه دکتر سروش با رادیو هلند به نقل از سایت افتاب نیوز شنبه 4خرداد 1387 </ref>
وحی الهام است؛ این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند. در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می‌فهمیم چنانکه یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است وحی بالاترین درجه شعر است <ref>مصاحبه دکتر سروش با رادیو هلند به نقل از سایت افتاب نیوز شنبه 4خرداد 1387 </ref>


در ادامه همین مصاحبه امده است:  
در ادامه همین مصاحبه امده است:  
خط ۳۰۳: خط ۲۹۹:
مولف کتاب بسط تجربه نبوی بعد از بیان تفسیری که ازوحی بیان گردید می‌گوید:...به اشاره بگویم که کلام باری را عین کلام پیامبر دانستن بهترین راه برای حل مشکلات کلامی تکلم باری است <ref>بسط تجربه نبوی ص 14</ref>
مولف کتاب بسط تجربه نبوی بعد از بیان تفسیری که ازوحی بیان گردید می‌گوید:...به اشاره بگویم که کلام باری را عین کلام پیامبر دانستن بهترین راه برای حل مشکلات کلامی تکلم باری است <ref>بسط تجربه نبوی ص 14</ref>


پاسخ: هر چند پاسخ تفصیلی مساله فوق نیاز به گفتار مستقلی دارد اما در اینجا اجمالا می‌گوئیم:  
پاسخ: هر چند پاسخ تفصیلی مساله فوق نیاز به گفتار مستقلی دارد اما در اینجا اجمالا می‌گوئیم:  
اولا ناتوانی از درک کیفیت ارتباط کلامی خداوند با بشر دلیل نفی آن نمی‌شود.
اولا ناتوانی از درک کیفیت ارتباط کلامی خداوند با بشر دلیل نفی آن نمی‌شود.


ثانیا قائلین به این دیدگاه در زمنیه خلقت موجودات طبیعی چه می‌گویند؟ چگونه خدائی که مجرد از ماده است هر لحظه در امر خلق و ایجاد موجودات مادی است کل یوم هو فی شان؟ ایا باران که پدیده ای مادی و حادث است چگونه بوسیله خداوند متعال که که مسبب الاسباب است نازل می‌شود؟ ایا برای خداوند ممکن نیست ارتباط کلامی با بشر بر قرارنموده و پیامش رااز طریق فرشتگانش به پیامبران ابلاع کند؟
ثانیا قائلین به این دیدگاه در زمنیه خلقت موجودات طبیعی چه می‌گویند؟ چگونه خدائی که مجرد از ماده است هر لحظه در امر خلق و ایجاد موجودات مادی است کل یوم هو فی شان؟ ایا باران که پدیده‌ای مادی و حادث است چگونه بوسیله خداوند متعال که که مسبب الاسباب است نازل می‌شود؟ ایا برای خداوند ممکن نیست ارتباط کلامی با بشر بر قرارنموده و پیامش رااز طریق فرشتگانش به پیامبران ابلاع کند؟


=== ب- عجز از حل تعارض ظاهری برخی آیات با مسائل علمی ===
=== ب- عجز از حل تعارض ظاهری برخی آیات با مسائل علمی ===
خط ۳۱۵: خط ۳۱۰:
فرید وجدی بعد از بیان تفسیر روشنفکران غربی از وحی پیامبران بگونه‌ای که گذشت می‌گوید:  
فرید وجدی بعد از بیان تفسیر روشنفکران غربی از وحی پیامبران بگونه‌ای که گذشت می‌گوید:  


....با این تفسیر - وحی تجلی الهامات درونی انبیاء است- مشکل محتوای کتب مقدس و ارتباط آن با علوم روز نیز به خوبی توجیه و تبیین و نسبت تحریف به متون مقدس نیز بر طرف می‌شود چرا که کتب مقدس حاصل خود اگاهی‌های درونی هر پیامبر است و حاصل آن بی تردید درست است اما گاه معارف والای باطنی و درونی با معارف نادرست شخصیت معمولی و عادی آنها امیخته می‌شود در نتیجه در متون دینی که محصول وحی درونی پیامبرا است مطالب ناصحیح در کنار مفاهیم بسیار ارزشمند و پیشرفته ای که بشر تا آن هنگام آنها را نشناخته بود عجین شده است <ref>دائره المعارف ج 10ذیل عنوان وحی ضمنا ترجمه متن مذکور از کتاب تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت تالیف محمد باقر سعیدی روشن ص 46 نقل شده است.</ref>
....با این تفسیر - وحی تجلی الهامات درونی انبیاء است- مشکل محتوای کتب مقدس و ارتباط آن با علوم روز نیز به خوبی توجیه و تبیین و نسبت تحریف به متون مقدس نیز بر طرف می‌شود چرا که کتب مقدس حاصل خود اگاهی‌های درونی هر پیامبر است و حاصل آن بی تردید درست است اما گاه معارف والای باطنی و درونی با معارف نادرست شخصیت معمولی و عادی آنها امیخته می‌شود در نتیجه در متون دینی که محصول وحی درونی پیامبرا است مطالب ناصحیح در کنار مفاهیم بسیار ارزشمند و پیشرفته‌ای که بشر تا آن هنگام آنها را نشناخته بود عجین شده است <ref>دائره المعارف ج 10ذیل عنوان وحی ضمنا ترجمه متن مذکور از کتاب تحلیل وحی از دیدگاه اسلام و مسیحیت تالیف محمد باقر سعیدی روشن ص 46 نقل شده است.</ref>


اقای دکتر سروش نیز به عالمان دین توصیه می‌کند که از روشی که دانشمندان مسیحی در حل تعارض علم بامحتوای متون مقدس پیموده‌اند برای حل تعارض آیات قرآن با اصول علمی بهره گیرند:
اقای دکتر سروش نیز به عالمان دین توصیه می‌کند که از روشی که دانشمندان مسیحی در حل تعارض علم بامحتوای متون مقدس پیموده‌اند برای حل تعارض آیات قرآن با اصول علمی بهره گیرند:


در خصوص تعارض ظواهر قرآن با علم...تنها اظهار شگفتی می‌کنم از اینکه روحانیت مسلمان و شیعه گوئی هیچ پندی و درسی از تجربه‌های کلیسا نمی‌خواهد بیاموزد و درست همان سخن‌ها را که کلیسا در مقابل کپرنیک و گالیله گفته بود تکرار می‌کند و باز هم آنها را بدیع و گره‌گشا می‌داند و دمی نمی‌اندیشد که بانیان نخستین دیر است که آن شیوه‌های سترون را ترک گفته‌اند و تن به قبض و بسط‌ها و پیچش‌ها و چرخش‌های عنیف و عظیم در فهم – هرمنوتیک – صحف مقدس داده‌اند.  
در خصوص تعارض ظواهر قرآن با علم...تنها اظهار شگفتی می‌کنم از اینکه روحانیت مسلمان و شیعه گوئی هیچ پندی و درسی از تجربه‌های کلیسا نمی‌خواهد بیاموزد و درست همان سخن‌ها را که کلیسا در مقابل کپرنیک و گالیله گفته بود تکرار می‌کند و باز هم آنها را بدیع و گره‌گشا می‌داند و دمی نمی اندیشد که بانیان نخستین دیر است که آن شیوه‌های سترون را ترک گفته‌اند و تن به قبض و بسط‌ها و پیچش‌ها و چرخش‌های عنیف و عظیم در فهم – هرمنوتیک – صحف مقدس داده‌اند.  


انها هم یک چند به سازگاری علم حقیقی و وحی حقیقی دل خوش کردند...اما با همه زیرکی ناکام ماندند. منصفانه تسلیم مشکل شدند و راهی تازه پیش گرفتند و در ساختار تئولوژی و دین شناسی طرحی نو در افکندند. درک خود از خدا، از وحی، از متن، از علم...را نو کردند و از آن چالش مهیب نیرومندتر بیرون جستند. حجم ادبیات و مکتوبات مربوط به تعارض علم و وحی اکنون سربه فلک می‌ساید و من در عجبم از اینکه سهم ما از این خوان گسترده نواله یی چنین اندک است <ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان طوطی و زنبور اردیبهشت 1387</ref>
آنها هم یک چند به سازگاری علم حقیقی و وحی حقیقی دل خوش کردند...اما با همه زیرکی ناکام ماندند. منصفانه تسلیم مشکل شدند و راهی تازه پیش گرفتند و در ساختار تئولوژی و دین شناسی طرحی نو در افکندند. درک خود از خدا، از وحی، از متن، از علم...را نو کردند و از آن چالش مهیب نیرومندتر بیرون جستند. حجم ادبیات و مکتوبات مربوط به تعارض علم و وحی اکنون سربه فلک می‌ساید و من در عجبم از اینکه سهم ما از این خوان گسترده نواله یی چنین اندک است <ref>پاسخ دوم دکتر سروش به ایه الله جعفر سبحانی تحت عنوان طوطی و زنبور اردیبهشت 1387</ref>


=== نقد و بررسی ===  
=== نقد و بررسی ===  


در نقد گفتار فوق به اختصار می‌گوئیم:  
در نقد گفتار فوق به اختصار می‌گوئیم:  
اولا مقایسه بین قرآن و متون انجیل و تورات – عهدین – مقایسه ای ناصواب و به اصطلاح قیاس مع الفارق است؛ در عهدین مطالبی یافت می‌شود که مخالف احکام قطعی عقل بوده در حالی که قرآن عاری از چنین امری است.
اولا مقایسه بین قرآن و متون انجیل و تورات – عهدین – مقایسه‌ای ناصواب و به اصطلاح قیاس مع الفارق است؛ در عهدین مطالبی یافت می‌شود که مخالف احکام قطعی عقل بوده در حالی که قرآن عاری از چنین امری است.


ثانیا در مواردی که به ظاهر تعارضی بین برخی آیات و مسائل علمی می‌باشد در حقیقت تعارض بین نوعی فهم از قرآن با مسائل علمی است نه اینکه خطا در وحی الهی باشد. بعنوان مثال اگرطبق نظر برخی مفسران گذشته، هفت اسمان بر تئوری‌های هیئت بطلمیوس تطبیق گردیده است در حقیقت خطا در فهم آن مفسرین صورت گرفته است نه اینکه مراد واقعی خداوند از از السماوات السبع، تئوری‌های مذکور باشد.
ثانیا در مواردی که به ظاهر تعارضی بین برخی آیات و مسائل علمی می‌باشد در حقیقت تعارض بین نوعی فهم از قرآن با مسائل علمی است نه اینکه خطا در وحی الهی باشد. بعنوان مثال اگرطبق نظر برخی مفسران گذشته، هفت اسمان بر تئوری‌های هیئت بطلمیوس تطبیق گردیده است در حقیقت خطا در فهم آن مفسرین صورت گرفته است نه اینکه مراد واقعی خداوند از از السماوات السبع، تئوری‌های مذکور باشد.
خط ۳۳۶: خط ۳۳۰:
اولا این سخن شما مستلزم تشکیک در اصل نبوت پیامبر ص خواهد بود. چون اگر قرآن از قلب و اندیشه پیامبر تراوش نموده است چه دلیلی بر صدق چنین ادعائی وجود دارد؟ چگونه می‌توان اثبات نمود که پیامبر ص در گفتار خویش صادق است؟  
اولا این سخن شما مستلزم تشکیک در اصل نبوت پیامبر ص خواهد بود. چون اگر قرآن از قلب و اندیشه پیامبر تراوش نموده است چه دلیلی بر صدق چنین ادعائی وجود دارد؟ چگونه می‌توان اثبات نمود که پیامبر ص در گفتار خویش صادق است؟  


 
در حالی که اگر- آن‌گونه که قاطبه مسلمانان بدان معتقد هستند - قرآن را کلام الهی دانسته و آن رامستقل از وجود پیامبر تلقی کنیم در اینصورت می‌توان ادعا نمود که قرآن دلیل صدق نبوت پیامبر می‌باشد.
در حالی که اگر- آن‌گونه که قاطبه مسلمانان بدان معتقد هستند - قرآن را کلام الهی دانسته و آن رامستقل از وجود پیامبر تلقی کنیم در اینصورت می‌توان ادعا نمود که قرآن دلیل صدق نبوت پیامبر می‌باشد.


خط ۳۴۲: خط ۳۳۵:
== نتائج ==  
== نتائج ==  


در این مقاله امور ذیل مورد بحث قرار گرفت:  
در این مقاله امور ذیل مورد بحث قرار گرفت:
 
 
1- دودیدگاه در زمینه نزول قرآن در بین اندیشمندان مسلمان وجود دارد:  
1- دودیدگاه در زمینه نزول قرآن در بین اندیشمندان مسلمان وجود دارد:  


خط ۳۵۶: خط ۳۴۷:


== پانویس ==
== پانویس ==
<br />
[[رده:مقالات]]
[[رده:مقالات]]
[[رده:شبهات قرآنی]]
[[رده:شبهات قرآنی]]
[[رده:وحی]]
[[رده:وحی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش