confirmed
۳۸٬۶۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهرهاش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء؛ بروکلمان، همانجاها</ref> در عین حال جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهرهاش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء؛ بروکلمان، همانجاها</ref> در عین حال جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | ||
جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد. <ref>خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵؛ سرکیس، همانجا؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۸</ref>او در [[محرم]] ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵؛ ابن ندیم، ص ۲۰۸ـ ۲۰۹؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۱</ref> | جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد. <ref>خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵؛ سرکیس، همانجا؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۸</ref>او در [[ماه محرم الحرام|محرم]] ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵؛ ابن ندیم، ص ۲۰۸ـ ۲۰۹؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۱</ref> | ||
جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۲۰</ref> به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست میآورد، تا تمام آن را نمیخواند آن را کنار نمیگذاشت. <ref>رجوع کنید به ابنندیم، ص ۲۰۸؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۷</ref>. علاقه شدید وی به کتاب و علمآموزی به اندازهای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره میکرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه میپرداخت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۲۰</ref> به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست میآورد، تا تمام آن را نمیخواند آن را کنار نمیگذاشت. <ref>رجوع کنید به ابنندیم، ص ۲۰۸؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۷</ref>. علاقه شدید وی به کتاب و علمآموزی به اندازهای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره میکرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه میپرداخت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
== دیدگاه جاحظ == | == دیدگاه جاحظ == | ||
جاحظ، ادیب سخندان و سخنشناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوّم هجری میزیسته است و کتاب البیان و التبیین وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرّر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوقالعاده خود را نسبت به سخنان [[علی (علیه السلام)]] اظهار میدارد. | جاحظ، ادیب سخندان و سخنشناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوّم هجری میزیسته است و کتاب البیان و التبیین وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرّر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوقالعاده خود را نسبت به سخنان [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]] اظهار میدارد. | ||
ایشان در همان جلد اوّل، این جمله معروف را از علی (علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمودند: قیمه کلّ امرء ما یحسنه <ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref> ارزش هر کس همان است که میداند، آنگاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش میکند و میگوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش، بی نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آنگاه میگوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خداوند]] جامهای ازجلالت و پردهای از نور حکمت متناسب با نیّت پاک و تقوای گویندهاش، بر این جمله کوتاه پوشانده است. <ref>نقل از کتاب سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی. (البیان و التبیین ج1ص 106.) شرح النهج لابن أبی الحدید ج 1 ص 45 ط أبوالفضل</ref> | ایشان در همان جلد اوّل، این جمله معروف را از علی (علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمودند: قیمه کلّ امرء ما یحسنه <ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref> ارزش هر کس همان است که میداند، آنگاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش میکند و میگوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش، بی نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آنگاه میگوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خداوند]] جامهای ازجلالت و پردهای از نور حکمت متناسب با نیّت پاک و تقوای گویندهاش، بر این جمله کوتاه پوشانده است. <ref>نقل از کتاب سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی. (البیان و التبیین ج1ص 106.) شرح النهج لابن أبی الحدید ج 1 ص 45 ط أبوالفضل</ref> |