۸٬۱۴۴
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) جز (Mohsenmadani صفحهٔ معناشناسی خلق افعال عباد از نگاه ابن تیمیه را به خلق افعال عباد منتقل کرد) |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
'''ابن تیمیه'''(احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی.641-707)یکی از مشاهیر [[اهل حدیث]] و صاحب آثار متعدد کلامی است.این شخصیت [[اهل حدیث]] بر خلاف تصوری که از وی وجود دارد در تفسیر [[جبر و اختیار]] جبر گرا نبوده و ضمن تاکید بر [[توحید در خالقیت]] که خدا را منشأ تمام افعال هستی می داند، انسان را نیز مسئول افعالش می داند و بر همین اساس تفکر خود را پایه ریزی می کند.علاوه، [[ابن تیمیه]] در این موضوع در مسیر تفکر [[امامیه]] که معتقد به [[امر بین الامرین]] هستند گام بر می دارد.راستی آزمایی ادعای ابن تیمیه بر اساس شواهد غیر قابل انکاری است از آثار وی به دست ما رسیده است. | '''ابن تیمیه'''(احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی.641-707)یکی از مشاهیر [[اهل حدیث]] و صاحب آثار متعدد کلامی است.این شخصیت [[اهل حدیث]] بر خلاف تصوری که از وی وجود دارد در تفسیر [[جبر و اختیار]] جبر گرا نبوده و ضمن تاکید بر [[توحید در خالقیت]] که خدا را منشأ تمام افعال هستی می داند، انسان را نیز مسئول افعالش می داند و بر همین اساس تفکر خود را پایه ریزی می کند.علاوه، [[ابن تیمیه]] در این موضوع در مسیر تفکر [[امامیه]] که معتقد به [[امر بین الامرین]] هستند گام بر می دارد.راستی آزمایی ادعای ابن تیمیه بر اساس شواهد غیر قابل انکاری است از آثار وی به دست ما رسیده است. | ||
=معنای خلق افعال عباد= | |||
= | =دیدگاه های مختلف در باره خلق افعال عباد= | ||
==خلق افعال عباد از منظر ابن تیمیه== | |||
ابن تیمیه مکررا به این نکته اشاره می کند که [[افعال عباد]] به طور واقعی منسوب به خود آن ها است به این معنا که انسان ها به طور واقعی مسئول افعال خویش هستند. این ادعا را مطابق با مذهب اکثر [[اهل سنت و جماعت]] می داند و می نویسد: «و اما سایر [[اهل السنه]] فیقولون ان افعال العباد فعل لهم حقیقه» <ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459</ref>واما سایر اهل سنت ( به جز گروهی اندک) معتقدند که [[افعال عباد]]، فعل حقیقی آن ها است. این ادعای ابن تیمه کاملا صحیح است که اهل سنت نیز همانند امامیه، انتساب فعل به فاعل را انتسابی حقیقی می دانند. بنا بر این، در اصل مدعا با امامیه اختلافی ندارند. وی در جای دیگر در نحوه ارتباط فعل با فاعل توضیح بیشتری می دهد و می نویسد:«و اما جمهور اهل السنه المتبعون للسلف و الائمه فیقولون ان فعل العبد فعل له حقیقه و لکنه مخلوق لله و مفعول لله لا یقولون هو نفس فعل الله و یفرقون بین الخلق و المخلوق و الفعل و المفعول ...و هو قول الحنفیه و جمهور المالکیه و الشافعیه و الحنبلیه و حکاه البغوی عن اهل السنه قاطبه» <ref>همان</ref>یعنی جهمور اهل سنت که تابع سلف و بزرگان هستند، معتقدند که فعل عبد فعل حقیقی اوست لکن( از جهت خلق) مخلوق و مفعول خدا است نه نفس فعل خدا. | ابن تیمیه مکررا به این نکته اشاره می کند که [[افعال عباد]] به طور واقعی منسوب به خود آن ها است به این معنا که انسان ها به طور واقعی مسئول افعال خویش هستند. این ادعا را مطابق با مذهب اکثر [[اهل سنت و جماعت]] می داند و می نویسد: «و اما سایر [[اهل السنه]] فیقولون ان افعال العباد فعل لهم حقیقه» <ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459</ref>واما سایر اهل سنت ( به جز گروهی اندک) معتقدند که [[افعال عباد]]، فعل حقیقی آن ها است. این ادعای ابن تیمه کاملا صحیح است که اهل سنت نیز همانند امامیه، انتساب فعل به فاعل را انتسابی حقیقی می دانند. بنا بر این، در اصل مدعا با امامیه اختلافی ندارند. وی در جای دیگر در نحوه ارتباط فعل با فاعل توضیح بیشتری می دهد و می نویسد:«و اما جمهور اهل السنه المتبعون للسلف و الائمه فیقولون ان فعل العبد فعل له حقیقه و لکنه مخلوق لله و مفعول لله لا یقولون هو نفس فعل الله و یفرقون بین الخلق و المخلوق و الفعل و المفعول ...و هو قول الحنفیه و جمهور المالکیه و الشافعیه و الحنبلیه و حکاه البغوی عن اهل السنه قاطبه» <ref>همان</ref>یعنی جهمور اهل سنت که تابع سلف و بزرگان هستند، معتقدند که فعل عبد فعل حقیقی اوست لکن( از جهت خلق) مخلوق و مفعول خدا است نه نفس فعل خدا. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
ابن تیمیه در جای دیگر آورده است: «و با الجمله فجمهور اهل السنه من السلف و الخلف یقولون ان العبد له قدره و اراده و فعل و هو فاعل حقیقه و الله خالق ذلک کله کما هو خالق کل شی کما دل علی ذلک الکتاب و السنه» <ref>همان ص 110 </ref>یعنی با الجمله جمهور اهل سنت از پیشینیان تا بزرگان حاضر معتقدند که عبد دارای قدرت بوده و فاعل فعل خویش است، با این حال خدا خالق تمام این ها (موارد منتسب به عبد) است، همان طور که خالق هر چیزی است و کتاب و سنت (مطابق با آیات فراوان) بر این ادعا دلالت دارد. وی در ادامه به آیات بسیاری استشهاد می کند که علاوه بر سیطره فاعلیت الهی بر تمامی افعال و اشیاء، بر فاعلیت واقعی انسان نیز دلالت دارد. | ابن تیمیه در جای دیگر آورده است: «و با الجمله فجمهور اهل السنه من السلف و الخلف یقولون ان العبد له قدره و اراده و فعل و هو فاعل حقیقه و الله خالق ذلک کله کما هو خالق کل شی کما دل علی ذلک الکتاب و السنه» <ref>همان ص 110 </ref>یعنی با الجمله جمهور اهل سنت از پیشینیان تا بزرگان حاضر معتقدند که عبد دارای قدرت بوده و فاعل فعل خویش است، با این حال خدا خالق تمام این ها (موارد منتسب به عبد) است، همان طور که خالق هر چیزی است و کتاب و سنت (مطابق با آیات فراوان) بر این ادعا دلالت دارد. وی در ادامه به آیات بسیاری استشهاد می کند که علاوه بر سیطره فاعلیت الهی بر تمامی افعال و اشیاء، بر فاعلیت واقعی انسان نیز دلالت دارد. | ||
==اعتقاد صریح اهل سنت== | ===اعتقاد صریح اهل سنت=== | ||
ابن تیمیه قول صریح [[اهل سنت]] را چنین بیان می کند:« هذا صریح قول اهل السنه فی اثبات مشیه العبد و انها لاتکون الا بمشیه الرب و قد اخبر ان العباد یفعلون و یصنعون و یعملون و یومنون و یکفرون و یتقون و یفسقون و یصدقون ... و نحو ذلک فی مواضع کثیره ... و ائمه اهل السنه و جمهورهم یقولون ان الله خالق هذا کله » <ref>همان ص 111</ref>این صریح اعتقاد اهل سنت در اثبات مشیت و اراده عبد است و این مشیت جز با مشیت الهی نمی تواند سامان بگیرد و به تایید آیات الهی خبر داده شده است که عباد هم فاعل اند هم صانع، اهل عمل هستند، اهل ایمان هستند، کافر می شوند، فاسق می شوند، راست می گویند و ... با این حال، همه بزرگان اهل سنت معتقدند خدا خالق همه این افعال است. | ابن تیمیه قول صریح [[اهل سنت]] را چنین بیان می کند:« هذا صریح قول اهل السنه فی اثبات مشیه العبد و انها لاتکون الا بمشیه الرب و قد اخبر ان العباد یفعلون و یصنعون و یعملون و یومنون و یکفرون و یتقون و یفسقون و یصدقون ... و نحو ذلک فی مواضع کثیره ... و ائمه اهل السنه و جمهورهم یقولون ان الله خالق هذا کله » <ref>همان ص 111</ref>این صریح اعتقاد اهل سنت در اثبات مشیت و اراده عبد است و این مشیت جز با مشیت الهی نمی تواند سامان بگیرد و به تایید آیات الهی خبر داده شده است که عباد هم فاعل اند هم صانع، اهل عمل هستند، اهل ایمان هستند، کافر می شوند، فاسق می شوند، راست می گویند و ... با این حال، همه بزرگان اهل سنت معتقدند خدا خالق همه این افعال است. | ||
==تصریح به مسئولیت انسان نسبت به افعالش با اجرای عدل الهی و نشانه های واضح امر بین الامرین== | ===تصریح به مسئولیت انسان نسبت به افعالش با اجرای عدل الهی و نشانه های واضح امر بین الامرین=== | ||
ابن تیمیه به صراحت از [[عدل الهی]] دفاع و مستقیما آن را به مسئولیت انسان نسبت به فعل اختیاری و جزای عمل مرتبط می کند و می نویسد:«ان قول القایل ان الله اعدل من ان یظلم عبده و یواخذه بما لم یفعل فنحن نقول بموجبه فان الله لم یظلم عبده و لم یواخذه الا بما فعله العبد باختیاره و قوته لا بفعل غیره من المخلوقین و اما کون الرب خالق کل شی فذلک لا یمنع کون العبد هو الملوم علی ذلک کما ان غیره من المخلوقین یلومه علی ظلمه و عدوانه مع اقراره بان الله خالق افعال العباد» <ref>همان، ص 149</ref> ما نیز بر مبنای این سخن(عقیده) که خدا عادل تر از آن است که به بنده اش ظلم و او را به دلیل فعلی که انجام نداده است مواخذه کند، می گوییم خدا ظالم نیست و بدون جهت بنده اش را مواخذه نمی کند، مگر آن که عبد فعل را با قدرت و اختیارش انجام داده باشد. علاوه، خالقیت مطلق الهی دلیل نمی شود که بنده بر آن چه(به خطا) انجام می دهد سر زنش نشود، هم چنان که دیگر مخلوقات نیز به دلیل ظلم و دشمنی شان ملامت می شوند، با این که اقرار دارند که خدا خالق افعال عباد است. | ابن تیمیه به صراحت از [[عدل الهی]] دفاع و مستقیما آن را به مسئولیت انسان نسبت به فعل اختیاری و جزای عمل مرتبط می کند و می نویسد:«ان قول القایل ان الله اعدل من ان یظلم عبده و یواخذه بما لم یفعل فنحن نقول بموجبه فان الله لم یظلم عبده و لم یواخذه الا بما فعله العبد باختیاره و قوته لا بفعل غیره من المخلوقین و اما کون الرب خالق کل شی فذلک لا یمنع کون العبد هو الملوم علی ذلک کما ان غیره من المخلوقین یلومه علی ظلمه و عدوانه مع اقراره بان الله خالق افعال العباد» <ref>همان، ص 149</ref> ما نیز بر مبنای این سخن(عقیده) که خدا عادل تر از آن است که به بنده اش ظلم و او را به دلیل فعلی که انجام نداده است مواخذه کند، می گوییم خدا ظالم نیست و بدون جهت بنده اش را مواخذه نمی کند، مگر آن که عبد فعل را با قدرت و اختیارش انجام داده باشد. علاوه، خالقیت مطلق الهی دلیل نمی شود که بنده بر آن چه(به خطا) انجام می دهد سر زنش نشود، هم چنان که دیگر مخلوقات نیز به دلیل ظلم و دشمنی شان ملامت می شوند، با این که اقرار دارند که خدا خالق افعال عباد است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
باید گفت در بیان فوق، نشانه های واضح امر بین الامرین دیده می شود آن جا که می گوید اولا خدا عادل است و بر مبنای عدلش حکم می کند، پس جزای عمل نتیجه التزام و پذیرش افعال اختیاری بنده است. ثانیا معتقد است خالقیت مطلق الهی موجب نمی شود که بندگان نسبت به افعال شان هیچ مسئولیتی نداشته باشند، پس اگر خطایی انجام دادند باید منتظر ملامت و جزا باشند، چون آن ها فاعل واقعی افعال شان هستند و این به معنای پذیرش دو فاعل بر یک فعل است که می تواند در فهم امر بین الامرین موثر باشد، زیرا در این فراز خدا و انسان هر دو در فاعلیت فعل به عنوان خالق و فاعل، شریک اند به این معنا که خدا خالق فعل و انسان فاعل آن است و جمع میان این دو فقط با قبول و فهم نظریه امر بین الامرین امکان پذیر است. | باید گفت در بیان فوق، نشانه های واضح امر بین الامرین دیده می شود آن جا که می گوید اولا خدا عادل است و بر مبنای عدلش حکم می کند، پس جزای عمل نتیجه التزام و پذیرش افعال اختیاری بنده است. ثانیا معتقد است خالقیت مطلق الهی موجب نمی شود که بندگان نسبت به افعال شان هیچ مسئولیتی نداشته باشند، پس اگر خطایی انجام دادند باید منتظر ملامت و جزا باشند، چون آن ها فاعل واقعی افعال شان هستند و این به معنای پذیرش دو فاعل بر یک فعل است که می تواند در فهم امر بین الامرین موثر باشد، زیرا در این فراز خدا و انسان هر دو در فاعلیت فعل به عنوان خالق و فاعل، شریک اند به این معنا که خدا خالق فعل و انسان فاعل آن است و جمع میان این دو فقط با قبول و فهم نظریه امر بین الامرین امکان پذیر است. | ||
==ادعای بزرگ ابن تیمه== | ===ادعای بزرگ ابن تیمه=== | ||
ابن تیمیه در جایی دیگر می نویسد:«و جماهیر الامم مقره با القدر و ان الله خالق کل شی و هم مع هذا یذمون الظالمین و یعاقبونهم لدفع ظلمهم و عدوانهم » <ref>همان، ص 150</ref>یعنی همه امت ها به قدر اقرار دارند و خدا را خالق همه اشیاء می دانند، با این حال ظالمین به دلیل ظلم و دشمنی شان مذمت و عقاب می شوند. این بیان نیز به نوعی تکرار مطالب سابق و تایید امر بین الامرین و در رد جبر و اختیار محض است.وی در پاسخ به ادعای امامیه که می گویند اهل سنت مطابق با مبانی اعتقادی اشان که قایل به قدر و نیز توحید افعالی هستند، در این صورت خدا فاعل معاصی و قبایح است و در نتیجه انسان هیچ گونه مسئولیتی نسبت به افعالش ندارد؛ می گوید در واقع این گونه نیست، بلکه اهل سنت و جماعت در تفاسیری که از خود ارایه کردند، مثل امامیه در مسیر میان جبر و اختیار قرار دارند و مبنای اعتقادی اشان چیزی جز آن چه که آن ها به آن معتقدند نیست. می نویسد:« نقله عن الاکثر ان العبد لا تاثیر له فی الکفر و المعاصی نقل باطل بل جمهور اهل السنه المثبته للقدر من جمیع الطوایف یقولون ان العبد فاعل لفعله حقیقه و ان له قدره حقیقیه و استطاعه حقیقیه و هم لا ینکرون تاثیر الاسباب الطبیعیه بل یقرون بما دل علیه الشرع و العقل من ان الله یخلق السحاب با الریاح و ینزل الماء باالسحاب و ینبت النبات با الماء و لا یقولون ان القوی و الطبایع الموجوده فی المخلوقات لا تاثیر لها بل یقرون ان لها تاثیرا لفظا و معنا» <ref>همان، ص 12.</ref>یعنی استناد رافضیه( امامیه) به اکثر اهل سنت مبنی بر این که عبد هیچ گونه مسئولیتی نسبت به افعالش در کفر و معاصی ندارد، استنادی باطل است، بلکه جمهور اهل سنت آن ها که مثبت قدر از تمامی طوایف هستند، معتقدند که عبد به طور واقعی فاعل فعل خویش و نیز دارای قدرت و استطاعت حقیقی است. علاوه، این طوایف منکر اسباب و علل طبیعی (در ایجاد حوادث) نیستند، زیرا به آن چه شرع و عقل می گوید اقرار دارند که خدای متعال ابر را توسط باد خلق می کند و آب(باران) را توسط ابر از آسمان نازل می کند و گیاه را توسط باران می رویاند و نمی گویند که این قوا و طبایعی که در مخلوقات وجود دارد، هیچ تاثیری ندارد، بلکه اقرار دارند که آن ها دارای تاثیر اند. | ابن تیمیه در جایی دیگر می نویسد:«و جماهیر الامم مقره با القدر و ان الله خالق کل شی و هم مع هذا یذمون الظالمین و یعاقبونهم لدفع ظلمهم و عدوانهم » <ref>همان، ص 150</ref>یعنی همه امت ها به قدر اقرار دارند و خدا را خالق همه اشیاء می دانند، با این حال ظالمین به دلیل ظلم و دشمنی شان مذمت و عقاب می شوند. این بیان نیز به نوعی تکرار مطالب سابق و تایید امر بین الامرین و در رد جبر و اختیار محض است.وی در پاسخ به ادعای امامیه که می گویند اهل سنت مطابق با مبانی اعتقادی اشان که قایل به قدر و نیز توحید افعالی هستند، در این صورت خدا فاعل معاصی و قبایح است و در نتیجه انسان هیچ گونه مسئولیتی نسبت به افعالش ندارد؛ می گوید در واقع این گونه نیست، بلکه اهل سنت و جماعت در تفاسیری که از خود ارایه کردند، مثل امامیه در مسیر میان جبر و اختیار قرار دارند و مبنای اعتقادی اشان چیزی جز آن چه که آن ها به آن معتقدند نیست. می نویسد:« نقله عن الاکثر ان العبد لا تاثیر له فی الکفر و المعاصی نقل باطل بل جمهور اهل السنه المثبته للقدر من جمیع الطوایف یقولون ان العبد فاعل لفعله حقیقه و ان له قدره حقیقیه و استطاعه حقیقیه و هم لا ینکرون تاثیر الاسباب الطبیعیه بل یقرون بما دل علیه الشرع و العقل من ان الله یخلق السحاب با الریاح و ینزل الماء باالسحاب و ینبت النبات با الماء و لا یقولون ان القوی و الطبایع الموجوده فی المخلوقات لا تاثیر لها بل یقرون ان لها تاثیرا لفظا و معنا» <ref>همان، ص 12.</ref>یعنی استناد رافضیه( امامیه) به اکثر اهل سنت مبنی بر این که عبد هیچ گونه مسئولیتی نسبت به افعالش در کفر و معاصی ندارد، استنادی باطل است، بلکه جمهور اهل سنت آن ها که مثبت قدر از تمامی طوایف هستند، معتقدند که عبد به طور واقعی فاعل فعل خویش و نیز دارای قدرت و استطاعت حقیقی است. علاوه، این طوایف منکر اسباب و علل طبیعی (در ایجاد حوادث) نیستند، زیرا به آن چه شرع و عقل می گوید اقرار دارند که خدای متعال ابر را توسط باد خلق می کند و آب(باران) را توسط ابر از آسمان نازل می کند و گیاه را توسط باران می رویاند و نمی گویند که این قوا و طبایعی که در مخلوقات وجود دارد، هیچ تاثیری ندارد، بلکه اقرار دارند که آن ها دارای تاثیر اند. |