۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
ابوذر در [[دوره جاهلی]] نیز خدا را پرستش میکرد و میگفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمیکرد. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱</ref> از گفتههای وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسولخدا (ص) بروم [[نماز]] میخواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده میکرد، عبادت میکردم <ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶</ref> | ابوذر در [[دوره جاهلی]] نیز خدا را پرستش میکرد و میگفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمیکرد. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱</ref> از گفتههای وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسولخدا (ص) بروم [[نماز]] میخواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده میکرد، عبادت میکردم <ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶</ref> | ||
نقل شده روزی برادر ابوذر <sub>انیس</sub> به دنبال وی میگشت، ناگهان منظره شگفتانگیزی را مشاهده کرد که برادرش با حالت خشوعی ایستاده و در حال عبادت است. آنقدر در این عبادت غرق شده بود که متوجه انیس نشد، بعد از تمام شدن نمازش، انیس از او پرسید: چه میکنی؟ گفت: نماز میخوانم انیس دوباره پرسید: برای خدا!...نماز که در پیشگاه منات و [[ | نقل شده روزی برادر ابوذر <sub>انیس</sub> به دنبال وی میگشت، ناگهان منظره شگفتانگیزی را مشاهده کرد که برادرش با حالت خشوعی ایستاده و در حال عبادت است. آنقدر در این عبادت غرق شده بود که متوجه انیس نشد، بعد از تمام شدن نمازش، انیس از او پرسید: چه میکنی؟ گفت: نماز میخوانم انیس دوباره پرسید: برای خدا!...نماز که در پیشگاه منات و [[بتپرستی|بتهای]] دیگر درست نیست. من در طبیعت نشانهای یافتم که مرا به خدایی غیر از خدای شما رهبری کرد. خدایی که بزرگ و توانا و یکتاست. <ref>جوده السحار، عبدالحمید، ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست، ترجمه دکتر علی شریعتی، مشهد، چاپخانه طوس، ص۳۶</ref> | ||
== اسلامآوردن ابوذر == | == اسلامآوردن ابوذر == | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
===== برادری ابوذر با سلمان ===== | ===== برادری ابوذر با سلمان ===== | ||
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امامسجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست میداند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی، ج۴، ص۲۴۴</ref> | یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امام سجاد|امامسجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست میداند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی، ج۴، ص۲۴۴</ref> | ||
با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش میکرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) میخواست تا برای گرفتن حقّ خود بهپا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبهای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref> | با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش میکرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) میخواست تا برای گرفتن حقّ خود بهپا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبهای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref> | ||