پرش به محتوا

سعد بن معاذ: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


== نام و نسب سعد ==
== نام و نسب سعد ==
نام و نسب او سعد بن معاذ بن نعمان بن امرؤ القیس است. او یکی از بزرگان [[صحابه]] [[رسول خدا(صلی الله علیه)]] و رئیس طایفه اوس بود. مادرش کبشه دختر رافع اولین زن از [[انصار]] و اهل مدینه است که بین بیعت عقبه اول و دوم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه) [[ایمان]] آورد. <ref> عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۰</ref>
نام و نسب او سعد بن معاذ بن نعمان بن امرؤ القیس است. او یکی از بزرگان [[صحابه]] [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]] و رئیس طایفه اوس بود. مادرش کبشه دختر رافع اولین زن از [[انصار]] و اهل مدینه است که بین بیعت عقبه اول و دوم به پیامبر اسلام(صلی الله علیه) [[ایمان]] آورد. <ref> عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۰</ref>


== اسلام آوردن سعد ==
== اسلام آوردن سعد ==
سعد به دست مصعب بن عمیر در مدینه (بین دو [[پیمان عقبه]]) [[مسلمان]] شد و با [[اسلام]] آوردنش تمام افراد خاندان عبدالاشهل مسلمان شدند. <ref>ابن‌اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۸۹۷-۸۹۸</ref> این خاندان نخستین خاندانی هستند که زن و مرد ایشان همگی اسلام آوردند. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱</ref> سعد پس از اسلام آوردن به همراه [[اسید بن حضیر]] بت‌های [[بنی عبدالاشهل]] را شکست. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰-۴۲۱</ref> پس از هجرت پیامبر[[(صلی الله علیه)|(صلی الله علیه)]] و مسلمانان به مدینه [[رسول الله(ص]]) میان سعد و [[ابوعبیده جراح]] از مهاجران پیمان برادری بست. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱.</ref> وی از بزرگان انصار و رئیس قبیله اوس، مردی شجاع، قاطع در بیان و تصمیم‌گیری، مقاوم در مبارزه و [[جهاد]] بود. <ref>ابن‌حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۸</ref>  
سعد به دست مصعب بن عمیر در مدینه (بین دو [[پیمان عقبه]]) [[مسلمان]] شد و با [[اسلام]] آوردنش تمام افراد خاندان عبدالاشهل مسلمان شدند. <ref>ابن‌اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۸۹۷-۸۹۸</ref> این خاندان نخستین خاندانی هستند که زن و مرد ایشان همگی اسلام آوردند. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱</ref> سعد پس از اسلام آوردن به همراه [[اسید بن حضیر]] بت‌های [[بنی عبدالاشهل]] را شکست. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰-۴۲۱</ref> پس از هجرت [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] و مسلمانان به مدینه [[حضرت محمد (ص)|رسول الله(صلی الله علیه)]] میان سعد و [[ابوعبیده جراح]] از مهاجران پیمان برادری بست. <ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱.</ref> وی از بزرگان انصار و رئیس قبیله اوس، مردی شجاع، قاطع در بیان و تصمیم‌گیری، مقاوم در مبارزه و [[جهاد]] بود. <ref>ابن‌حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۸</ref>  


== سعد و نزول آیه ==
== سعد و نزول آیه ==
[[ابن اسحاق]] به سند خود از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که معاذ بن جبل، سعد بن معاذ و [[خارجة بن زید]] از بعضی از احبار [[یهود]] درباره بعضی از چیزهایی که در [[تورات]] آمده است. سؤال کردند. آنها کتمان کرده و از پاسخگویی به سؤال خودداری کردند و آیات زیر در‌این‌باره و نازل این شد: <ref>تفسیر جامع البیان، ابن جریر طبری، ج۲، ص۷۲. به این مضمون آمده: تفسیر التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۴۶</ref>
ابن اسحاق به سند خود از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که معاذ بن جبل، سعد بن معاذ و [[خارجة بن زید]] از بعضی از احبار [[یهود]] درباره بعضی از چیزهایی که در [[تورات]] آمده است. سؤال کردند. آنها کتمان کرده و از پاسخگویی به سؤال خودداری کردند و آیات زیر در‌این‌باره و نازل این شد: <ref>تفسیر جامع البیان، ابن جریر طبری، ج۲، ص۷۲. به این مضمون آمده: تفسیر التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۴۶</ref>


﴿إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ﴾. <ref>سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰</ref> خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند * جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام" <ref>عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۷.</ref>
﴿إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ﴾. <ref>سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰</ref> خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند * جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام" <ref>عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۷.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه) از ماجرای زخم سعد باخبر شد به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد به سر و صورت رسول خدا(صلی الله علیه) می‌پاشید سر او را به دامن نهاد و پارچه سفیدی روی او کشید که هرگاه صورتش را می‌پوشانید پاهایش برهنه بود و اگر پایش را می‌پوشانید صورتش برهنه می‌ماند. آنگاه این گونه برای او [[دعا]] فرمود:  
هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه) از ماجرای زخم سعد باخبر شد به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد به سر و صورت رسول خدا(صلی الله علیه) می‌پاشید سر او را به دامن نهاد و پارچه سفیدی روی او کشید که هرگاه صورتش را می‌پوشانید پاهایش برهنه بود و اگر پایش را می‌پوشانید صورتش برهنه می‌ماند. آنگاه این گونه برای او [[دعا]] فرمود:  


خدایا! سعد در راه تو [[جهاد]] و پیامبرت را تصدیق کرد، [[روح]] او را به خوبی بپذیر". سعد با شنیدن سخنان [[رسول خدا(صلی الله علیه)]] به هوش آمد و چشم‌ها را باز کرد و گفت: " اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ "! گواه باش که من به [[رسالت]] شما قرار دارم". خاندان سعد که این محبت و گرمی را از رسول خدا(صلی الله علیه) دیدند، سخت گریستند. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه) فرمود: "از [[خدا]] می‌خواهم به عدد شما از [[ملائکه]] فرود آیند و در [[مرگ]] سعد حاضر باشند".
خدایا! سعد در راه تو [[جهاد]] و پیامبرت را تصدیق کرد، [[روح]] او را به خوبی بپذیر". سعد با شنیدن سخنان رسول خدا(صلی الله علیه) به هوش آمد و چشم‌ها را باز کرد و گفت: " اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ "! گواه باش که من به [[رسالت]] شما قرار دارم". خاندان سعد که این محبت و گرمی را از رسول خدا(صلی الله علیه) دیدند، سخت گریستند. آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه) فرمود: "از [[خدا]] می‌خواهم به عدد شما از [[ملائکه]] فرود آیند و در [[مرگ]] سعد حاضر باشند".


مادر سعد برای پسرش این‌گونه مرثیه می‌خواند: "ویل ام سعد سعد حزامة وجدة بعد ایاد یاله و مجداً مقدماً سد به مسداً"؛
مادر سعد برای پسرش این‌گونه مرثیه می‌خواند: "ویل ام سعد سعد حزامة وجدة بعد ایاد یاله و مجداً مقدماً سد به مسداً"؛
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴

ویرایش