۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتابها') |
جز (جایگزینی متن - ' می پرداخت' به ' میپرداخت') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
پس از تعطیلی مجله عروة الوثقی، سیدجمال برای ادامه مبارزه به ایران سفر کرد. شیخ محمد عبده نیز از استاد خود جدا شد و به بیروت بازگشت، زیرا از رفتن به مصر محروم بود. این آخرین دیدار دو مرد بزرگ الهی بود. شیخ محمد در بیروت بیشتر به کارهای اصلاحی از طریق نوشتن کتاب و مقالات بیدارگرانه میپرداخت و مقالات او در روزنامه «ثمرات الفنون» به چاپ میرسید.<ref>همان، ص 76.</ref> وی در بیروت با کتاب ارزشمند نهج البلاغه آشنا شد و چنان شیفته آن گردید که تصمیم گرفت شرحی ادبی بر این کتاب بنگارد.<br> | پس از تعطیلی مجله عروة الوثقی، سیدجمال برای ادامه مبارزه به ایران سفر کرد. شیخ محمد عبده نیز از استاد خود جدا شد و به بیروت بازگشت، زیرا از رفتن به مصر محروم بود. این آخرین دیدار دو مرد بزرگ الهی بود. شیخ محمد در بیروت بیشتر به کارهای اصلاحی از طریق نوشتن کتاب و مقالات بیدارگرانه میپرداخت و مقالات او در روزنامه «ثمرات الفنون» به چاپ میرسید.<ref>همان، ص 76.</ref> وی در بیروت با کتاب ارزشمند نهج البلاغه آشنا شد و چنان شیفته آن گردید که تصمیم گرفت شرحی ادبی بر این کتاب بنگارد.<br> | ||
وی درباره آشنایی اش با نهج البلاغه میگوید: «بر حسب تقدیر و به طور تصادفی با کتاب نهج البلاغه آشنا شدم و این تصادف در وقتی بود که دچار دگرگونی و تشویش خاطر و افسردگی شده و از کارهایم بازمانده بودم. هر گاه از مطالعه قسمتی صرف نظر میکردم و به قسمت دیگر کتاب | وی درباره آشنایی اش با نهج البلاغه میگوید: «بر حسب تقدیر و به طور تصادفی با کتاب نهج البلاغه آشنا شدم و این تصادف در وقتی بود که دچار دگرگونی و تشویش خاطر و افسردگی شده و از کارهایم بازمانده بودم. هر گاه از مطالعه قسمتی صرف نظر میکردم و به قسمت دیگر کتاب میپرداختم، کاملاً موضوع جدید و مطلب تازهای را احساس میکردم».<br> | ||
شیخ محمد عبده عقیده داشت زبان عربی هر روز دچار تغییرات میشود و جوانان، نثر قدیم و بلیغ عرب را درک نمیکنند. به همین خاطر در شرحش بر نهج البلاغه تکیه زیادی بر بلاغت این کتاب نموده و از مطرح کردن مسائلی که باعث تنش میان شیعه و سنی میشود، پرهیز کرده است. وی در مقدمه شرح نهج البلاغه مینویسد: «در میان کسانی که به این لغت سخن میگویند کسی نیست مگر آن که اعتراف دارد سخن امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) بلیغترین سخنان بعد از کلام خدای تعالی و گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و مایه سخن از همه افزونتر و اسلوب گفتارش از همه والاتر و در فراهم آوردن معانی بزرگ، سخن او جامعترین گفتارهاست».<ref>شهید مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 17.</ref><br> | شیخ محمد عبده عقیده داشت زبان عربی هر روز دچار تغییرات میشود و جوانان، نثر قدیم و بلیغ عرب را درک نمیکنند. به همین خاطر در شرحش بر نهج البلاغه تکیه زیادی بر بلاغت این کتاب نموده و از مطرح کردن مسائلی که باعث تنش میان شیعه و سنی میشود، پرهیز کرده است. وی در مقدمه شرح نهج البلاغه مینویسد: «در میان کسانی که به این لغت سخن میگویند کسی نیست مگر آن که اعتراف دارد سخن امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) بلیغترین سخنان بعد از کلام خدای تعالی و گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و مایه سخن از همه افزونتر و اسلوب گفتارش از همه والاتر و در فراهم آوردن معانی بزرگ، سخن او جامعترین گفتارهاست».<ref>شهید مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 17.</ref><br> |