confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده اند' به 'برگزیدهاند') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''اَصْحابِ کَهْف''' در [[قصص قرآنی]] عنوان گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی [[مشرک]] به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خوابی عمیق فرورفتند. بر پایه [[روایات]] نام این پادشاه مشرک [[دقیانوس]] و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است. داستان این گروه در اوایل [[سورة مکی کهف|سوره مکی کهف]] مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانی است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران [[بتپرست]] برهند. | '''اَصْحابِ کَهْف''' در [[قصص قرآنی]] عنوان گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی [[مشرک]] به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خوابی عمیق فرورفتند. بر پایه [[روایات]] نام این پادشاه مشرک [[دقیانوس]] و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است. داستان این گروه در اوایل [[سورة مکی کهف|سوره مکی کهف]] مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانی است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران [[بتپرست]] برهند. | ||
خوابی که آنان را در غار در رُبود به فرمان پروردگار سالیانی به طول انجامید و در این مدت چنان هیبتی داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار میپنداشت. این خفتگان سالیانی چند (بر پایة آیات قرآنی: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهی از خواب برخاستند چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمی بیشتر از روز در خواب بودهاند. | خوابی که آنان را در غار در رُبود به فرمان پروردگار سالیانی به طول انجامید و در این مدت چنان هیبتی داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار میپنداشت. این خفتگان سالیانی چند (بر پایة آیات قرآنی: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهی از خواب برخاستند چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمی بیشتر از روز در خواب بودهاند. | ||
=معنای لغوی اصحاب کهف= | == معنای لغوی اصحاب کهف == | ||
<big>اصحاب</big> جمع <big>صاحب</big> (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معنای مصدری آن همراهی کردن است و صاحب کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد.<ref>المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»</ref> این ملازمت و همراهی باید عرفاً فراوان باشد. <ref>مفردات، ص 475، «صحب»</ref> | <big>اصحاب</big> جمع <big>صاحب</big> (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معنای مصدری آن همراهی کردن است و صاحب کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد.<ref>المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»</ref> این ملازمت و همراهی باید عرفاً فراوان باشد. <ref>مفردات، ص 475، «صحب»</ref> | ||
<big>کهف</big> به معنای شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخی لغت دانان <ref>لسان العرب، ج 12، ص 176</ref> <big>کهف</big> را بزرگتر از <big>غار</big> دانستهاند. اصحاب کهف به معنای <big>یاران و ملازمان غار</big> است. | <big>کهف</big> به معنای شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخی لغت دانان <ref>لسان العرب، ج 12، ص 176</ref> <big>کهف</big> را بزرگتر از <big>غار</big> دانستهاند. اصحاب کهف به معنای <big>یاران و ملازمان غار</big> است. | ||
=موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف= | == موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف == | ||
[[خداوند]] ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف میفرماید: | [[خداوند]] ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف میفرماید: | ||
«وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ»؛ و (اگر در آنجا بودی) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل میگردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست. <ref>سوره کهف:آیات 18/ 17</ref> | «وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ»؛ و (اگر در آنجا بودی) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل میگردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست. <ref>سوره کهف:آیات 18/ 17</ref> | ||
=محل غار اصحاب کهف= | == محل غار اصحاب کهف == | ||
# [[غار افسوس]] در فاصله 73 کیلومتری شهر [[ازمیر|ازمیر]] [[ترکیه|ترکیه]] در 1 کیلومتری روستای ایاصولوک در کوه ینامیرداغ قرار دارد; ولی این غار با وجود شهرتی که دارد با مشخصات [[قرآنی]] منطبق نیست; چون [[قرآن]] میفرماید: وقتی خورشید طلوع میکرد در جهت راست غار و هنگام غروب در جهت چپ غار بود; بنابراین باید در غار رو به جنوب باشد در حالی که در این غار رو به شمال شرقی است. | |||
# | |||
# [[غار رجیب|غار رجیب]] در 8 کیلومتری شهر [[عمان]] (پایتخت [[اردن]]) در روستای رجیب واقع در [[کوه محفورا]]; غاری به وسعت 3 × 5/2 متر; در غار رو به جنوب است. داخل غار تعدادی قبر به سبک یونانی است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیوارههای غار نقشها و خطهای یونانی قدیم به چشم میخورد که قابل خواندن نیست; تصویر یک سگ هم دیده میشود. بالای غار آثار یک [[صومعه]] مشاهده میشود که به ضمیمه آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلای [[مسلمانان]] به مسجد تبدیل شده است. این [[مسجد]] دارای [[محراب]]، مأذنه و [[وضوخانه]] است.تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از آنها را [[یاقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او مینویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر [[یزید بین عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.» | |||
# عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است. | |||
# | |||
داخل غار تعدادی قبر به سبک یونانی است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیوارههای غار نقشها و خطهای یونانی قدیم به چشم میخورد که قابل خواندن نیست; تصویر یک سگ هم دیده میشود. بالای غار آثار یک [[صومعه]] مشاهده میشود که به ضمیمه آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلای [[مسلمانان]] به مسجد تبدیل شده است. این [[مسجد]] دارای [[محراب]]، مأذنه و [[وضوخانه]] است. | # غاری در [[کوه قاسیون|کوه قاسیون]] ـ نزدیکی صالحیه [[دمشق]] ـ است که به اصحاب کهف نسبت داده میشود. | ||
# غاری در شهر تبری [[فلسطین|فلسطین]] به اصحاب کهف نسبت داده میشود. | |||
تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. | # در شبه جزیره اسکاندیناوی ـ در اروپای شمالی ـ آثار هفت جثه که شبیه رومیان است، وجود دارد. | ||
# در [[نخجوان]] [[جمهوری آذربایجان|جمهوری آذربایجان]] هم غاری است که به اصحاب کهف، نسبت داده میشود. | |||
افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از آنها را [[یاقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او مینویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر [[یزید بین عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.» | |||
عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است. | |||
اما هیچ شاهدی که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد; چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپای شمالی و [[قفقاز]] سلطه نداشتهاند. <ref> تفسیر قمی، ج2، ص 32</ref> | اما هیچ شاهدی که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد; چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپای شمالی و [[قفقاز]] سلطه نداشتهاند. <ref> تفسیر قمی، ج2، ص 32</ref> | ||
=معرفی اصحاب کهف در قرآن= | == معرفی اصحاب کهف در قرآن == | ||
اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهرهمند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بتپرستان آنها را تحت فشار میگذارند و نمیتوانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، میخواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ی آسمانها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمیکنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیدهاند; استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند. | اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهرهمند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بتپرستان آنها را تحت فشار میگذارند و نمیتوانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، میخواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ی آسمانها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمیکنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیدهاند; استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند. | ||
خط ۷۵: | خط ۶۱: | ||
شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref> | شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref> | ||
=نام اصحاب کهف= | == نام اصحاب کهف == | ||
نامهای اصحاب کهف رومیاست; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]، <ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref> نام آنها چنین گزارش شده است: | نامهای اصحاب کهف رومیاست; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]، <ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref> نام آنها چنین گزارش شده است: | ||
# مکسلمینا | |||
# محسلمینا | |||
# تلمیخا | |||
# مرطوس | |||
# نسوطوس | |||
# نیورس | |||
# بکرویس | |||
# بطینوس | |||
# قطمیر (نام سگ آنها). | |||
نام یونانی آنها:<ref>تفسیر المیزان، ج 13، ص 309; به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.</ref>. | |||
MAXIMILIANOS | |||
# | |||
# IAMBLICHOS | |||
# MARTINOS | |||
# DIONYSIOS | |||
# joannes | |||
# exakous to dianos | |||
# antonios. | |||
در روایتی از [[امام صادق(ع)]] که یاران [[امام زمان(ع)]] را برمیشمرد، چنین آمده است: «همراه امام زمان(ع) 27 نفر از [[کوفه]]، 15 نفر از [[قوم موسی]]، 7 نفر اهل کهف و [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] و [[سلمان]] و [[ابودجانه ی انصاری]] و [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] قیام میکنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند.» <ref>بحارالانوار، ج 35، ص 90، حدیث 95; میزان الحکمه، حدیث 6940</ref> | در روایتی از [[امام صادق(ع)]] که یاران [[امام زمان(ع)]] را برمیشمرد، چنین آمده است: «همراه امام زمان(ع) 27 نفر از [[کوفه]]، 15 نفر از [[قوم موسی]]، 7 نفر اهل کهف و [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] و [[سلمان]] و [[ابودجانه ی انصاری]] و [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] قیام میکنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند.» <ref>بحارالانوار، ج 35، ص 90، حدیث 95; میزان الحکمه، حدیث 6940</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۸۹: | ||
'''نکات آموزنده''' | '''نکات آموزنده''' | ||
# کسانی که با بصیرت کامل ایمان بیاورند در برابر چالشها مقاوم هستند. و برای حفظ ایمان خود در صورت نیاز، [[هجرت]] خواهند کرد. | |||
# خداوند یاور مؤمنین است و در همه حال آنان را حفظ میکند. | |||
# شخصیتهای بزرگ تاریخ، با استقامت و پایداری اسوه شدهاند. | |||
== دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس == | |||
اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که بهدلیل شرک [[دقیانوس]] ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف ـ و بتپرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: «فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً»؛ «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمیکنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم». <ref>سوره کهف (۱۸)، آیه ۱۴. </ref> | اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که بهدلیل شرک [[دقیانوس]] ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف ـ و بتپرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: «فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً»؛ «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمیکنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم». <ref>سوره کهف (۱۸)، آیه ۱۴. </ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۹۹: | ||
بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند. <ref>طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش</ref> | بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند. <ref>طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش</ref> | ||
=آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت میکنند= | == آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت میکنند == | ||
بر اساس صریح [[قرآن کریم]]، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهل سنت نقل شده است: | بر اساس صریح [[قرآن کریم]]، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهل سنت نقل شده است: | ||
«أَنَّ الْمَهْدِیَ (ع) یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فَیُحْیِیهِمُ الله عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یَرْجِعُونَ إِلَی رَقْدَتِهِمْ فَلَا یَقُومُونَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة»؛ <ref>ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۷، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق</ref> | «أَنَّ الْمَهْدِیَ (ع) یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فَیُحْیِیهِمُ الله عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یَرْجِعُونَ إِلَی رَقْدَتِهِمْ فَلَا یَقُومُونَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة»؛ <ref>ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۷، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق</ref> | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۰۶: | ||
برخی کتب [[شیعی]] نیز این [[روایت]] را از [[ثعلبی]] نقل کردهاند. <ref>ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 373، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق</ref> | برخی کتب [[شیعی]] نیز این [[روایت]] را از [[ثعلبی]] نقل کردهاند. <ref>ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 373، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق</ref> | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:قرآن]] | [[رده:قرآن]] | ||
[[رده:داستانهای قرآنی]] | [[رده:داستانهای قرآنی]] | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم اسلامی]] |