۸۷٬۸۸۶
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '=منابع=↵↵#' به '== منابع == #') |
جز (جایگزینی متن - ' در آورده' به 'درآورده') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=معرفی اجمالی= | =معرفی اجمالی= | ||
احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی، ابوالعباس آبی عروضی. ادیب و محدث شیعی. در اواخر سده سوم [[هجری]] چشم به جهان گشود و در حدود 381هجری یا پیش از آن دیده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در [[مرو]] بوده است، زیرا «شیخ صدوق»(م381ق) در اواخر عمر خویش(حدود 365هجری) به این شهر سفر كرده و از او حدیث شنیده است و طبعاً صدوق نزد كسی جلوس میكند كه از او سالخورده تر و دارای وجاهت علمی بیشتر بوده باشد. نیاكان او از «قبیله أزد» بزرگترین قبیله عرب هستند كه به شش شاخه اصلی تقسیم شدند و سپس انشعابات فراوانی در [[یمن]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[عراق]] و سایر ممالك اسلامی پیدا كردند. از نسبت «آبی» پیداست كه وی اصالتاً اهل یكی از آبادیهای یمن به نام «أب» است ولی اینكه وی در كجا به دنیا آمده و محل پرورش او كجا بوده چیزی نمیدانیم. این اندازه روشن است كه بعضی از همروزگارانش كه با وی اشتراك اسمی و نسبت خویشاوندی دارد، در [[نیشابور]] اقامت داشته است. بر همین اساس بعضی از صاحب نظران احتمال اتحاد وی با «ابوبكر احمد بن حسین مهرانی نیشابوری»(م386ق) را كه عالمی برجسته و [[مستجابالدعوه]] بود، بعید ندانستهاند. همچنین احادیثی كه «شیخ صدوق» در «مرو» از او شنیده است گواه آن است كه وی از مسیر نیشابور به مرو رفته است. چنانكه قبل از رفتن به نیشابور مدتی در [[قم]] اقامت داشته و بخشی از حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده است. وی در قم نزد «احمد بن حسین قمی» حدیث شنیده است و احتمالاً [[كتاب النقض علی ابیخلف]] را كه در رد آراء [[ابی خلف اشعری قمی]](م300ق) نوشته شده، در همین ایام به رشته | احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی، ابوالعباس آبی عروضی. ادیب و محدث شیعی. در اواخر سده سوم [[هجری]] چشم به جهان گشود و در حدود 381هجری یا پیش از آن دیده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در [[مرو]] بوده است، زیرا «شیخ صدوق»(م381ق) در اواخر عمر خویش(حدود 365هجری) به این شهر سفر كرده و از او حدیث شنیده است و طبعاً صدوق نزد كسی جلوس میكند كه از او سالخورده تر و دارای وجاهت علمی بیشتر بوده باشد. نیاكان او از «قبیله أزد» بزرگترین قبیله عرب هستند كه به شش شاخه اصلی تقسیم شدند و سپس انشعابات فراوانی در [[یمن]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[عراق]] و سایر ممالك اسلامی پیدا كردند. از نسبت «آبی» پیداست كه وی اصالتاً اهل یكی از آبادیهای یمن به نام «أب» است ولی اینكه وی در كجا به دنیا آمده و محل پرورش او كجا بوده چیزی نمیدانیم. این اندازه روشن است كه بعضی از همروزگارانش كه با وی اشتراك اسمی و نسبت خویشاوندی دارد، در [[نیشابور]] اقامت داشته است. بر همین اساس بعضی از صاحب نظران احتمال اتحاد وی با «ابوبكر احمد بن حسین مهرانی نیشابوری»(م386ق) را كه عالمی برجسته و [[مستجابالدعوه]] بود، بعید ندانستهاند. همچنین احادیثی كه «شیخ صدوق» در «مرو» از او شنیده است گواه آن است كه وی از مسیر نیشابور به مرو رفته است. چنانكه قبل از رفتن به نیشابور مدتی در [[قم]] اقامت داشته و بخشی از حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده است. وی در قم نزد «احمد بن حسین قمی» حدیث شنیده است و احتمالاً [[كتاب النقض علی ابیخلف]] را كه در رد آراء [[ابی خلف اشعری قمی]](م300ق) نوشته شده، در همین ایام به رشته تحریردرآورده است. شاید بتوان گفت كه وی پیش از اقامت در قم، در نخستین سفر خویش به [[بغداد]] آمد و در آنجا بخش عمدهای از تحصیلات خود در علوم حدیث، ادبیات و شعر را سپری كرده است زیرا وی از «ابوالحسین زید بن عبدالله بغدادی» روایت دارد. از اساتید و شاگردان او افزون بر آنچه گفته شد، چیزی در منابع ذكر نشده است. | ||
=استادان= | =استادان= |