۱۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
براساس مبانی فکری، طالبان در حیطه عمل، اهداف کلی زیر را دنبال میکند: | براساس مبانی فکری، طالبان در حیطه عمل، اهداف کلی زیر را دنبال میکند: | ||
===احیای الگوی زندگی سلفی=== | ===احیای الگوی زندگی سلفی=== | ||
طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف [[قندهار]]، [[هرات]] و [[کابل]] و نیز، پس از تشکیل حکومت، دستورات همگانی ویژهای در این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند. | طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف [[قندهار]]، [[هرات]] و [[کابل]] و نیز، پس از تشکیل حکومت، دستورات همگانی ویژهای در این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند. نماز جماعت اجباری است. رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و وسایل موسیقی، ابزار [[شیطان|شیطانی]] اعلام شد. <ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref> نقاشی و عکاسی موجودات زنده ممنوع گردید. دختران و زنان حق تحصیل و کار ندارند و برای حضور در بیرون خانه بیآرایش، کاملا پوشیده و همراه با پسر یا مرد محرم باشند.<ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref> پیروان غیر اهلسنت مانند شیعیان و [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]] حق انجام مراسم مذهبی ندارند. [[زکات]] و عشر به عنوان مالیاتهای اسلامی دوباره رایج شد. <ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref> | ||
===تشکیل نظام خلافت=== | ===تشکیل نظام خلافت=== | ||
اندیشه سیاسی و حاکمیتی طالبان، نظیر سایر جنبشهای اهلسنت، بر پایه خلافت اسلامی است. در این راستا طالبان پس از تصرف کابل، با ملا محمدعمر، بهعنوان امیرالمومنین و امیر امارت اسلامی | اندیشه سیاسی و حاکمیتی طالبان، نظیر سایر جنبشهای اهلسنت، بر پایه خلافت اسلامی است. در این راستا طالبان پس از تصرف کابل، با ملا محمدعمر، بهعنوان امیرالمومنین و امیر امارت اسلامی بیعت کردند. <ref>سجادی، «طالبان، دین و حکومت»، ۱۳۷۷ش، ص۲۴۴</ref>رهبران بعد از وی نیز تحت این دو عنوان انتخاب میشوند. | ||
===حفظ برتری سیاسی قومی=== | ===حفظ برتری سیاسی قومی=== | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==رفتار با شیعیان== | ==رفتار با شیعیان== | ||
طالبان برای پیشبرد اهداف خود میکوشید از اعمال سیاستهای خشن و جانبگرایانه نسبت به [[شیعه|شیعیان]] فاصله بگیرد، اما از همان ابتدا شیعیان خصوصا [[هزارهها]] با طالبان دچار مشکل شدند. عدم پایبندی طالبان به توافق صلح با [[عبدالعلی مزاری]] رهبر حزب شیعی | طالبان برای پیشبرد اهداف خود میکوشید از اعمال سیاستهای خشن و جانبگرایانه نسبت به [[شیعه|شیعیان]] فاصله بگیرد، اما از همان ابتدا شیعیان خصوصا [[هزارهها]] با طالبان دچار مشکل شدند. عدم پایبندی طالبان به توافق صلح با [[عبدالعلی مزاری]] رهبر حزب شیعی وحدت اسلامی در هنگام تلاش برای ورود به [[کابل]] که منجر به شهادت وی و سرکوب نیروهای این حزب شد؛ باعث شد چهره و جایگاه این گروه نزد شیعیان منفور شود.<ref>بهمنی قاجار، جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص۴۱-۴۳.</ref> | ||
گرچه بعدها با پیوستن برخی از افراد و گروههای شیعی به طالبان و همکاری با آنان، تلاش شد تصور عدم تعصب و خشونت عمدی طالبان در مقابل شیعیان بویژه هزارهها بوجود آید، ولی محدودیت، سرکوب شدید و کشتار مقاومت شیعیان در [[هزارستان]] و شهرها و روستاهای دیگر، این پندار را از بین برد. <ref>نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref> | گرچه بعدها با پیوستن برخی از افراد و گروههای شیعی به طالبان و همکاری با آنان، تلاش شد تصور عدم تعصب و خشونت عمدی طالبان در مقابل شیعیان بویژه هزارهها بوجود آید، ولی محدودیت، سرکوب شدید و کشتار مقاومت شیعیان در [[هزارستان]] و شهرها و روستاهای دیگر، این پندار را از بین برد. <ref>نظری، «مقاوم شیعیان افغانستان در برابر طالبان در چارچوب تحلیل گفتمان»، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==طالبان و غربیها== | ==طالبان و غربیها== | ||
طالبان سبک زندگی غربی را | طالبان سبک زندگی غربی را کفرآمیز تلقی میکند، لباس غربی را با سستی اخلاقی برابر میداند و آزادی زنان را به عنوان ضدیت با اخلاق اسلامی مردود میشمارند.<ref>میلی، افغانستان، طالبان و سیاستهای جهانی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref> آنان به نفوذ فرهنگ غربی که دشمن اسلام تلقی میگرد، حساس هستند و معتقدند جامعه از طرفی خارجیها در خطر است. از اینرو یکی از اهداف این گروه، بیرون راندن و ضربه زدن به نیروهای خارجی مستقر در [[افغانستان]] است. | ||
<ref>میلی، افغانستان، طالبان و سیاستهای جهانی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref> | <ref>میلی، افغانستان، طالبان و سیاستهای جهانی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref> | ||
ویرایش