۲۱٬۹۹۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== ولادت و درگذشت == | == ولادت و درگذشت == | ||
کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال | کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال ۱۲۶ ق و در کوفه درگذشت<ref>ابوالفرج اصفهانی؛ الاغانی؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>. [[امام سجاد(ع)|امام سجادعلیهالسلام]] در زمان زنده بودن کمیت، برای [[شهادت]] او دعا کرده بود<ref>امینی، عبدالحسین؛ الغدیر؛ ج ۴، ص ۵۰.</ref>. او نخستین کسی بود که در قبرستان بنیاسد، دفن شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>. | ||
== تعداد اشعار == | == تعداد اشعار == | ||
گزارشهای مختلفی در مورد تعداد اشعار کمیت وجود دارد. ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی<ref> | گزارشهای مختلفی در مورد تعداد اشعار کمیت وجود دارد. ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی<ref>همان؛ ج ۱۷، ص ۳۰.</ref>. و علامه [[عبدالحسین امینی|امینی]]<ref>امینی، عبدالحسین ؛ الغدیر؛ ج۴، ص۲۷.</ref>. به نقل از کتاب المعاهد، اشعار او را ۵۲۸۹ بیت ذکر کرده است. در کشف الظنون به نقل از کتاب عیون الاخبار ابن شاکر، تعداد اشعار او بیش از ۵۰۰۰ قصیده گزارش شده است<ref>حاجی خلیفه؛ کشف الظنون؛ بیروت؛ ج ۱، ص ۸۰۸.</ref>. | ||
بر اساس آنچه علامه امینی گزارش کرده، فراهمآورنده شعر کمیت، اصمعی و آراینده و افزایندۀ آن ابن سکیت است. ابن سکیت، راوی شعر کمیت از قول استادش نصران است. نصران گفته است که: من شعر کمیت را بر ابی حفص عمر بن ابیبکر خواندهام. | بر اساس آنچه علامه امینی گزارش کرده، فراهمآورنده شعر کمیت، اصمعی و آراینده و افزایندۀ آن ابن سکیت است. ابن سکیت، راوی شعر کمیت از قول استادش نصران است. نصران گفته است که: من شعر کمیت را بر ابی حفص عمر بن ابیبکر خواندهام. | ||
=== هجویات و مناظرههای شاعر === | === هجویات و مناظرههای شاعر === | ||
کمیت نسبت به عدنانیه تعصب داشت و در تمام دوران زندگیاش با شاعران یمن هجوسرایی و پاسخگویی رواج داشت. [[دعبل خزاعی|دعبل بن علی خزاعی]] و ابن عیینه، قصیدۀ مذهّبۀ او را پس از مرگش پاسخ گفتند. البته ابوزلفاء بصری آزادشدۀ بنیهاشم نیز جواب آن دو را داده است. | کمیت نسبت به عدنانیه تعصب داشت و در تمام دوران زندگیاش با شاعران یمن هجوسرایی و پاسخگویی رواج داشت. [[دعبل خزاعی|دعبل بن علی خزاعی]] و ابن عیینه، قصیدۀ مذهّبۀ او را پس از مرگش پاسخ گفتند. البته ابوزلفاء بصری آزادشدۀ بنیهاشم نیز جواب آن دو را داده است. | ||
همچنین میان کمیت و حکیم اعور کلبی مفاخره و مناظرۀ فراوانی رخ داده است<ref>امینی، | همچنین میان کمیت و حکیم اعور کلبی مفاخره و مناظرۀ فراوانی رخ داده است<ref>امینی، عبدالحسین؛ الغدیر؛ ج ۴، ص ۹ به نقل از «الموتلف و المختلف» ص ۱۷.</ref>. | ||
== شعر کمیت در بیان دیگران == | == شعر کمیت در بیان دیگران == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله|پیامبرصل الله علیه وآله]] به نیکی یاد کرده است<ref>همان.</ref>. | کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله|پیامبرصل الله علیه وآله]] به نیکی یاد کرده است<ref>همان.</ref>. | ||
«ثعالبی»، «ثمار القلوب» گفته است: | |||
از خوارزمی چنین بیاد دارم که میگوید: هر کس حولیات زهیر، اعتذارات نابغه، اهاجی حطیئه، هاشمیات کمیت، نقائض جریر و فرزدق، خمریات ابی نواس، زهریات ابی العتاهیه، مراثی ابی تمام و بدایع بحتری و تشبیهات ابن معتز، روضیات صنوبری، لطائف کشاجم و قلائد متنبی را خواند و به شعر و شاعری ره نیافت به جوانی مرساد و عمرش دراز مباد. | از خوارزمی چنین بیاد دارم که میگوید: هر کس حولیات زهیر، اعتذارات نابغه، اهاجی حطیئه، هاشمیات کمیت، نقائض جریر و فرزدق، خمریات ابی نواس، زهریات ابی العتاهیه، مراثی ابی تمام و بدایع بحتری و تشبیهات ابن معتز، روضیات صنوبری، لطائف کشاجم و قلائد متنبی را خواند و به شعر و شاعری ره نیافت به جوانی مرساد و عمرش دراز مباد. | ||
«یاقوت» به نقل از ابن نجار از ابی عبداللّه احمد بن حسن کوفی نسّابه آورده است که وی گفت: ابن عبدۀ نسّاب میگفت: هیچ نسب شناسی، انساب عرب را به حقیقت نشناخت، مگر آنگاه که کمیت قصائد نزاریۀ خویش را پرداخت و پرده از چهرۀ بسیاری از آگاهیها برداشت. و چون من چنین شنیدم، شعر کمیت را فراهم آوردم و مددکار من در تصنیف تاریخ عرب همان اشعار بود.<ref>یاقوت؛ معجم الادباء؛ ج ۱،ص ۴۱۰.</ref> | |||
== قصائد هاشمیات == | == قصائد هاشمیات == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
به دوستی آنان (خاندان پیغمبر) با بیگانگان، خویشاوند و پسرعمو شدم و از نزدیکانی که هرچه بیشتر آنها را متهم میدانستم، دوری گزیدم | به دوستی آنان (خاندان پیغمبر) با بیگانگان، خویشاوند و پسرعمو شدم و از نزدیکانی که هرچه بیشتر آنها را متهم میدانستم، دوری گزیدم | ||
به جایگاه شناخته شدهای روی آوردهام که توان و تمسّکم به خداوند است<ref>ابیات ۸۰ و ۸۵ قصیده میمیه هاشمیات.</ref>. | به جایگاه شناخته شدهای روی آوردهام که توان و تمسّکم به خداوند است<ref>ابیات ۸۰ و ۸۵ قصیده میمیه هاشمیات.</ref>. | ||
از کمیت را برای هشام خواندند، گفت: این ریاکار خود را به کشتن داد. | از کمیت را برای هشام خواندند، گفت: این ریاکار خود را به کشتن داد. | ||
=== قصیدۀ باییه === | === قصیدۀ باییه === | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
|} | |} | ||
«سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود<ref>امینی، | «سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود<ref>امینی، عبدالحسین؛ الغدیر؛ ج ۴، ص ۱۸.</ref>. | ||
=== قصیدۀ لامیه === | === قصیدۀ لامیه === | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری ([[یزید]]) به سوی او ([[امام حسین|حسینعلیهالسلام]]) تیر میاندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد». | ترجمه: «تیراندازان، با کمان دیگری ([[یزید]]) به سوی او ([[امام حسین|حسینعلیهالسلام]]) تیر میاندازند وای بر آن آخری که زمینۀ تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد». | ||
«ابی جعفر» دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>همان، | «ابی جعفر» دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! کمیت را بیامرز!<ref>همان، ج ۴، ص ۲۰-۲۱.</ref>. | ||
== ارتباط با اهلبیت == | == ارتباط با اهلبیت == | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
== اخلاص شاعر == | == اخلاص شاعر == | ||
کمیت، هدایای مادی را که به خاطر سرایش اشعار در مدح اهلبیت علیهالسلام بود نمیپذیرفت؛ وی ۴۰۰ هزار درهم را به امام سجاد علیهالسلام برگرداند و تن پوشی را که امام به تن داشت، درخواست کرد تا بدان تبرک جوید. نیز یک بار ۱۰۰ هزار درهم و بار دیگر ۵۰۰ هزار درهم را به امام باقر علیهالسلام باز پس داد و پیراهنی از پیراهنهای حضرت را تقاضا کرد. او هزار دینار و جامهای را که امام صادق علیهالسلام به وی ارزانی کرده بود، برگرداند و درخواست کرد تا او را به جامهای که بر بدن امام است، سرافراز کند. | کمیت، هدایای مادی را که به خاطر سرایش اشعار در مدح اهلبیت علیهالسلام بود نمیپذیرفت؛ وی ۴۰۰ هزار درهم را به امام سجاد علیهالسلام برگرداند و تن پوشی را که امام به تن داشت، درخواست کرد تا بدان تبرک جوید. نیز یک بار ۱۰۰ هزار درهم و بار دیگر ۵۰۰ هزار درهم را به امام باقر علیهالسلام باز پس داد و پیراهنی از پیراهنهای حضرت را تقاضا کرد. او هزار دینار و جامهای را که امام صادق علیهالسلام به وی ارزانی کرده بود، برگرداند و درخواست کرد تا او را به جامهای که بر بدن امام است، سرافراز کند. | ||
ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری میکرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم میرسید، برگرداند. | ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری میکرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم میرسید، برگرداند. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
از آن قصیده جز آنچه مردم بیاد داشتند، در دست نیست و چون دیگران جمعآوری کرده و از خود کمیت دربارۀ آن پرسیدند، گفت چیزی از آن در حفظ ندارم آنچه گفتم منحصرا ارتجالی بود. | از آن قصیده جز آنچه مردم بیاد داشتند، در دست نیست و چون دیگران جمعآوری کرده و از خود کمیت دربارۀ آن پرسیدند، گفت چیزی از آن در حفظ ندارم آنچه گفتم منحصرا ارتجالی بود. | ||
در مجلسی دیگر، کمیت در سرایش شعری که به آشتی هشام بن عبدالملک و کنیز مورد علاقهاش ،صدوف، انجامید از هریک از آن دو، هزار دینار صله دریافت کرد. | در مجلسی دیگر، کمیت در سرایش شعری که به آشتی هشام بن عبدالملک و کنیز مورد علاقهاش ،صدوف، انجامید از هریک از آن دو، هزار دینار صله دریافت کرد. | ||
کمیت پیش از سرایش قصیده راییه، برادرش ورد بن زید را پیش امام باقر علیهالسلام فرستاده بود تا دراینباره اجازه بگیرد. امام علیهالسلام نیز به او اجازه داده بود<ref> | کمیت پیش از سرایش قصیده راییه، برادرش ورد بن زید را پیش امام باقر علیهالسلام فرستاده بود تا دراینباره اجازه بگیرد. امام علیهالسلام نیز به او اجازه داده بود<ref>الغدیر؛ ج ۴، ص ۳۴، به نقل از اغانی، ج ۱۵، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، | * ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق - ۱۹۹۴ م. | ||
* امینی، عبدالحسین، الغدیر (ترجمه، ویرایش قدیم)، مترجم: محمد تقی واحدی، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۶۸. | * امینی، عبدالحسین، الغدیر (ترجمه، ویرایش قدیم)، مترجم: محمد تقی واحدی، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۶۸. | ||
* شبر، جواد، أدب الطف، أو، شعراء الحسین علیهالسلام من القرن الأول الهجری حتی القرن الرابع عشر، دار المرتضی، بیروت. | * شبر، جواد، أدب الطف، أو، شعراء الحسین علیهالسلام من القرن الأول الهجری حتی القرن الرابع عشر، دار المرتضی، بیروت. |