پرش به محتوا

سادات حسنی آشنایی با سر سلسله‌های خاندان عبدالله بن حسن مثنی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می داند' به ' می‌داند'
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نام‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' می‌داند')
خط ۲۰: خط ۲۰:
== فاطمه بنت الحسین (ع)مادرسادات حسنی:==
== فاطمه بنت الحسین (ع)مادرسادات حسنی:==
مادر و مادر بزرگ سادات حسنی (عبدالله، حسن و ابراهیم فرزندان حسن مثنی و فرزندانشان)، فاطمه بزرگترین دختر امام حسین (ع) <ref>الطبقات الکبری، ج 3، ص 214؛ تاریخ الطبری، ج5، ص464؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص577.</ref> از ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله تیمی است. <ref>الطبقات الکبری، ج8، ص473؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:167-تاریخ دمشق، ج70، ص 15؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۲۹.</ref> ام اسحاق پس از شهادت امام حسن(ع) در سال 49 و یا 50 هجری به همسری امام حسین(ع) در آمد، به نظر می‌رسد تولد فاطمه در حدود سال 51 هجری بوده باشد.<ref>دانشنامه امام حسین(ع): ص351</ref> فاطمه را از نظر شمایل و سیما به جده اش حضرت فاطمه (س) شبیه بود.<ref>عمدة الطالب، ص184؛ اعیان الشیعه، ج5، ص43-44؛؛ الارشاد، ج 2، ص 25.</ref>. وی پیش از رخداد بزرگ کربلا با پسر عمویش حسن مثنی <ref>المعارف، ص 213؛ تاریخ دمشق، ج70، ص17؛ الطبقات الکبری ج 8، ص 473.</ref> ازدواج کرد و به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین(ع)، در حادثه عاشورا حضور داشت. <ref>الشجره المبارکه، ص 18؛عمده الطالب، ص 93؛ تهذیب الانساب، ص 34.</ref> به نقل از امام باقر(ع)، سید الشهدا(ع) پیش از شهادتش ودایع و امانات و وصایای مکتوب خود را به دخترش فاطمه سپرد و او بعدا آنها را به امام سجاد(ع) تحویل داد. <ref>بصائر الدرجات، ص 182ـ183؛ الکافی، ج 1، ص 303.</ref> فاطمه پس از عاشورا در کاروان اسرا به کوفه و پس از آن به شام رفت و کشتار خاندان اهل بیت(ع) و وقایع غم بار دوران اسارت را با خطابه‌های خود در کوفه و شام خود آشکار و چهره کریه بنی امیه را به عنوان قاتلان اهل بیت (ع) برملا کرد و در پیام رسانی انقلاب عاشورا نقش مؤثری داشت. وی پس از بازگشت از‌این سفر در مدینه منوره به ادامه زندگی با شویش که از مرگ رسته بود ادامه داد از جمله فرزندان‌این دو عبدالله، ابراهیم، حسن و زینب بودند. <ref>الفخری، المروزی الأزوارقانی، الص:86</ref>  
مادر و مادر بزرگ سادات حسنی (عبدالله، حسن و ابراهیم فرزندان حسن مثنی و فرزندانشان)، فاطمه بزرگترین دختر امام حسین (ع) <ref>الطبقات الکبری، ج 3، ص 214؛ تاریخ الطبری، ج5، ص464؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص577.</ref> از ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله تیمی است. <ref>الطبقات الکبری، ج8، ص473؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:167-تاریخ دمشق، ج70، ص 15؛ الارشاد، ج ۲، ص ۴۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۲۹.</ref> ام اسحاق پس از شهادت امام حسن(ع) در سال 49 و یا 50 هجری به همسری امام حسین(ع) در آمد، به نظر می‌رسد تولد فاطمه در حدود سال 51 هجری بوده باشد.<ref>دانشنامه امام حسین(ع): ص351</ref> فاطمه را از نظر شمایل و سیما به جده اش حضرت فاطمه (س) شبیه بود.<ref>عمدة الطالب، ص184؛ اعیان الشیعه، ج5، ص43-44؛؛ الارشاد، ج 2، ص 25.</ref>. وی پیش از رخداد بزرگ کربلا با پسر عمویش حسن مثنی <ref>المعارف، ص 213؛ تاریخ دمشق، ج70، ص17؛ الطبقات الکبری ج 8، ص 473.</ref> ازدواج کرد و به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین(ع)، در حادثه عاشورا حضور داشت. <ref>الشجره المبارکه، ص 18؛عمده الطالب، ص 93؛ تهذیب الانساب، ص 34.</ref> به نقل از امام باقر(ع)، سید الشهدا(ع) پیش از شهادتش ودایع و امانات و وصایای مکتوب خود را به دخترش فاطمه سپرد و او بعدا آنها را به امام سجاد(ع) تحویل داد. <ref>بصائر الدرجات، ص 182ـ183؛ الکافی، ج 1، ص 303.</ref> فاطمه پس از عاشورا در کاروان اسرا به کوفه و پس از آن به شام رفت و کشتار خاندان اهل بیت(ع) و وقایع غم بار دوران اسارت را با خطابه‌های خود در کوفه و شام خود آشکار و چهره کریه بنی امیه را به عنوان قاتلان اهل بیت (ع) برملا کرد و در پیام رسانی انقلاب عاشورا نقش مؤثری داشت. وی پس از بازگشت از‌این سفر در مدینه منوره به ادامه زندگی با شویش که از مرگ رسته بود ادامه داد از جمله فرزندان‌این دو عبدالله، ابراهیم، حسن و زینب بودند. <ref>الفخری، المروزی الأزوارقانی، الص:86</ref>  
پس از وفات حسن مثنی، فاطمه یک سال بر مزار او سوگواری کرد و پس از مدتی به رغم تعهدی که به شوهرش داده بود، به اصرار مادرش، با عبدالله بن عمرو بن عثمان، نواده خلیفه سوم ازدواج کرد. حاصل‌این ازدواج، سه فرزند به نام‌های محمد دیباج، قاسم و رقیه بود. شاید به همین دلیل بود که عبدالله بن حسن می‌گفت در آغاز از عبدالله بن عمرو بیزار بوده است. <ref>أنساب‏الأشراف، ج‏5، ص:؛606 کامل، ج‏5، ص:231؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:183</ref> ابن صوفی دلیل مخالفت حسن مثنی با ازدواج فاطمه همسرش با عبدالله عمرو بن عثمان را دشمنی خانوادگی بیان می‌کند و ضمن اشاره به اختلافی که در سبب این ازدواج پس از وفات حسن مثنی وجود دارد آن را مورد اجماع می داند و از فاطمه کلامی پر معنا را دراین مورد نقل می‌کند که گفته: (ما کنت بذیا و لا الحسن‏ نبیا)من زنی سلیطه و پر جرات نبودم و حسن هم پیامبر نبود. <ref>المجدی، ابن الصوفی، ص:281</ref>  
پس از وفات حسن مثنی، فاطمه یک سال بر مزار او سوگواری کرد و پس از مدتی به رغم تعهدی که به شوهرش داده بود، به اصرار مادرش، با عبدالله بن عمرو بن عثمان، نواده خلیفه سوم ازدواج کرد. حاصل‌این ازدواج، سه فرزند به نام‌های محمد دیباج، قاسم و رقیه بود. شاید به همین دلیل بود که عبدالله بن حسن می‌گفت در آغاز از عبدالله بن عمرو بیزار بوده است. <ref>أنساب‏الأشراف، ج‏5، ص:؛606 کامل، ج‏5، ص:231؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:183</ref> ابن صوفی دلیل مخالفت حسن مثنی با ازدواج فاطمه همسرش با عبدالله عمرو بن عثمان را دشمنی خانوادگی بیان می‌کند و ضمن اشاره به اختلافی که در سبب این ازدواج پس از وفات حسن مثنی وجود دارد آن را مورد اجماع می‌داند و از فاطمه کلامی پر معنا را دراین مورد نقل می‌کند که گفته: (ما کنت بذیا و لا الحسن‏ نبیا)من زنی سلیطه و پر جرات نبودم و حسن هم پیامبر نبود. <ref>المجدی، ابن الصوفی، ص:281</ref>  
در پی در گذشت عبداللّه بن عمرو بن عثمان، عبدالرحمان بن ضحاک فهری والی مدینه(حک: 101_104ه. ق.) از فاطمه خواستگاری و حتی تهدید کرد که اگر تن به ازدواج با او ندهد، پسرش عبدالله بن حسن را به تهمت شرب خمر تازیانه خواهد زد. اما دختر امام حسین(ع) دست رد به سینه او زد و به او پاسخ منفی داد. پس از آن دختر امام حسین(ع) فاطمه برای شکایت از حاکم مدینه نزد یزید بن عبدالملک بن مروان(حک: 101_105ق) رفت که نتیجه آن منجر به عزل عبدالرحمن بن ضحاک از امارت مدینه شد. <ref>انساب الاشراف، ج2، ص 197_198؛ تاریخ طبری،؛ ج7، ص 13.</ref>  
در پی در گذشت عبداللّه بن عمرو بن عثمان، عبدالرحمان بن ضحاک فهری والی مدینه(حک: 101_104ه. ق.) از فاطمه خواستگاری و حتی تهدید کرد که اگر تن به ازدواج با او ندهد، پسرش عبدالله بن حسن را به تهمت شرب خمر تازیانه خواهد زد. اما دختر امام حسین(ع) دست رد به سینه او زد و به او پاسخ منفی داد. پس از آن دختر امام حسین(ع) فاطمه برای شکایت از حاکم مدینه نزد یزید بن عبدالملک بن مروان(حک: 101_105ق) رفت که نتیجه آن منجر به عزل عبدالرحمن بن ضحاک از امارت مدینه شد. <ref>انساب الاشراف، ج2، ص 197_198؛ تاریخ طبری،؛ ج7، ص 13.</ref>  
گزارشی از ملاقات او با هشام بن عبدالملک (خلافت105ـ125) وجود دارد که در این ‌ملاقات به تقاضای هشام ویژگی‌های فرزندان هاشمی و امویش را وصف می‌کند او ابتدا فرزندان هاشمیش را این‌گونه توصیف می‌کند: عبدالله آقای و شریف مطاع خاندان و حسن زبان و مدافع ما و ابراهیم شبیه‌ترین افراد به رسول خدا به خصوص در راه رفتن است ودرباره دو پسر امویش محمد می‌گوید محمد جمال و زیبایی ما که به او می بالیم و قاسم چونان چهره ما و شبیه‌ترین مردم به ابی العاص بن امیه از لحاظ ظاهر و خلق و خوی است.<ref>التذکرة الحمدونیة؛ ج‏4؛ ص31‏</ref>  
گزارشی از ملاقات او با هشام بن عبدالملک (خلافت105ـ125) وجود دارد که در این ‌ملاقات به تقاضای هشام ویژگی‌های فرزندان هاشمی و امویش را وصف می‌کند او ابتدا فرزندان هاشمیش را این‌گونه توصیف می‌کند: عبدالله آقای و شریف مطاع خاندان و حسن زبان و مدافع ما و ابراهیم شبیه‌ترین افراد به رسول خدا به خصوص در راه رفتن است ودرباره دو پسر امویش محمد می‌گوید محمد جمال و زیبایی ما که به او می بالیم و قاسم چونان چهره ما و شبیه‌ترین مردم به ابی العاص بن امیه از لحاظ ظاهر و خلق و خوی است.<ref>التذکرة الحمدونیة؛ ج‏4؛ ص31‏</ref>  
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
پس از شهادت علی، همسرش زینب پیوسته جامه‏های پشمینه و کهنه می‏پوشید تا از دنیا ‏رفت و همیشه در شیون و گریه بود. و هیچ گاهی بر منصور نفرین نکرد که مبادا تشفّی نفسی برای او حاصل ‏شود و از ثوابش کاسته گردد تنها می‏گفت:‏«یا فاطر السّماوات و الارض، یا عالم الغیب و الشّهادة، و الحاکم بین عباده، احکم بیننا و بین قومنا بالحقّ، و ‏انت خیر الحاکمین. ‏»  
پس از شهادت علی، همسرش زینب پیوسته جامه‏های پشمینه و کهنه می‏پوشید تا از دنیا ‏رفت و همیشه در شیون و گریه بود. و هیچ گاهی بر منصور نفرین نکرد که مبادا تشفّی نفسی برای او حاصل ‏شود و از ثوابش کاسته گردد تنها می‏گفت:‏«یا فاطر السّماوات و الارض، یا عالم الغیب و الشّهادة، و الحاکم بین عباده، احکم بیننا و بین قومنا بالحقّ، و ‏انت خیر الحاکمین. ‏»  
ای پدیدآورنده آسمانها و زمین‌ای دانای نهان و آشکار‌ای داور میان بندگان میان ما و خویشان ما به حق داوری فرما که تو بهترین داورانی.  
ای پدیدآورنده آسمانها و زمین‌ای دانای نهان و آشکار‌ای داور میان بندگان میان ما و خویشان ما به حق داوری فرما که تو بهترین داورانی.  
برخی از گزارش‌ها از حضور جعفر در زندان هاشمیه ونجات یافتنش سخن گفته، ولی با توجه به سن عبدالله محض در زندان که در در 72 /92سالگی وفات کرد و گزارش وفات جعفر در سن هفتاد و سالگی به نظر می‌آید، گزارشی که وفات او را به سال‌ها قبل در زمان زید بن علی می داند، صحیح تر باشد.
برخی از گزارش‌ها از حضور جعفر در زندان هاشمیه ونجات یافتنش سخن گفته، ولی با توجه به سن عبدالله محض در زندان که در در 72 /92سالگی وفات کرد و گزارش وفات جعفر در سن هفتاد و سالگی به نظر می‌آید، گزارشی که وفات او را به سال‌ها قبل در زمان زید بن علی می‌داند، صحیح تر باشد.
در برخی منابع نیز از ابوبکر بن حسن مثنی در این جمع یاد شده اما همانطور که ابوالفرج تصریح کرده از چنین شخصی در کتاب‌های انساب سخن نرفته است.  
در برخی منابع نیز از ابوبکر بن حسن مثنی در این جمع یاد شده اما همانطور که ابوالفرج تصریح کرده از چنین شخصی در کتاب‌های انساب سخن نرفته است.  
==4.ابراهیم بن حسن مثنی ==
==4.ابراهیم بن حسن مثنی ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش