۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' میداند') |
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ایشان قول متاخرین در معنای تاویل را مخالف مفهوم قرآنی آن دانسته و پذیرش آنرا مستلزم تناقض در قرآن میداند. ایشان در نقد دیدکاه متاخرین مینویسد: | ایشان قول متاخرین در معنای تاویل را مخالف مفهوم قرآنی آن دانسته و پذیرش آنرا مستلزم تناقض در قرآن میداند. ایشان در نقد دیدکاه متاخرین مینویسد: | ||
اولا قول متاخرین برغم شهرتش مخالف آیات قرآنی است بدلیل | اولا قول متاخرین برغم شهرتش مخالف آیات قرآنی است بدلیل آنکه آیات بیانگر ان است که تاویل اختصاص به متشابهات نداشته بلکه تمام قرآن برخوردار از تاویل میباشد. | ||
ثانیا دیدگاه متاخرین در معنای تاویل مستلزم وجود آیاتی است که مفهومش جز بر خداوند بر همگان پوشیده میباشد. بدیهی است چنین سخنی فاقد بلاغت بوده و نمیتوان بوسیله ان بلغا را دعوت به تحدی نمود. | ثانیا دیدگاه متاخرین در معنای تاویل مستلزم وجود آیاتی است که مفهومش جز بر خداوند بر همگان پوشیده میباشد. بدیهی است چنین سخنی فاقد بلاغت بوده و نمیتوان بوسیله ان بلغا را دعوت به تحدی نمود. | ||
ثالثا بر اساس دیدگاه متاخرین حجیت قرآن برای مردم تمام نخواهد بود بجهت | ثالثا بر اساس دیدگاه متاخرین حجیت قرآن برای مردم تمام نخواهد بود بجهت آنکه دعوت قرآن به تدبردر آیات و اثبات هماهنگی کامل در ان بمعنای ان است که همه قرآن برای مردم قابل درک میباشد بنابراین عدم دسترسی مردم به فهم متشابهات و ارجاع به اینکه علمش اختصاص به خداوند دارد بمعنای عدم حجیت قرآن برای مردم خواهد بود. | ||
رابعا دلیلی بر اثبات قول مشهور وجود ندارد بلکه در موارد گوناگون تاویل در معانی دیگری بکار رفته است چنانکه در سه ایه از سوره یوسف کلمه تاویل در تعبیرخواب استعمال شده است؛ بدیهی است که تعبیرخواب حقیقتی خارجی بوده و از سنخ معنای لفظ نیست که خلاف ظاهرش اراده شده باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49 هذا القول مع شهرته العظیمة لیس بصحیح، ولا ینطبق علی الآیات القرآنیة، لأنه: أولا - الآیتان المنقولتان فی الفصل السابق (هل ینظرون الا تأویله) و (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله) ظاهرتان أن کل فی الآیات لها تأویل ولا یختص ذلک بالآیات المتشابهة کما یبدو من هذا القول .وثانیا - لازم هذا القول وجود آیات فی القرآن یشتبه الناس فی فهم مدلولها الحقیقی ولا یعلمه الا الله تعالی ومثل هذا الکلام الذی لا یدل علی مدلوله لا یعد کلاما بلیغا فکیف بتحدیه للبلغاء فی بلاغته. وثالثا - بناء علی هذا القول لا تتم حجیة القرآن الکریم، لأنه حسب احتجاج الآیة الکریمة (افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا)، احدی الدلائل علی أن القرآن لیس من کلام البشر عدم وجود اختلاف معنوی ومدلولی بین الآیات - مع بعد أزمان نزولها وتباین ظروف النزول وأسبابه - وما یظهر من الاختلاف بین بعض الآیات فی بادئ النظر یرتفع بالتفکر والتدبر فی الآیات .ولو فرضنا أن کمیة کبیرة من الآیات المسماة بالمتشابهات تختلف مع کمیة أخری تسمی بالمحکمات ونرفع الاختلاف بینها بأن نذهب إلی أن ظاهرها غیر مراد وما یراد منها معان لا یعلمها الا الله تعالی .. . هکذا رفع الاختلاف لا یدل علی أن القرآن لیس من کلام البشر .وهکذا لو رفعنا الاختلاف بصرف ظاهر کل آیة یخالف مضمونها أو یناقض الآیات المحکمة، فأولناها - حسب اصطلاح المتأخرین بأن حملناها علی معنی خلاف الظاهر. | رابعا دلیلی بر اثبات قول مشهور وجود ندارد بلکه در موارد گوناگون تاویل در معانی دیگری بکار رفته است چنانکه در سه ایه از سوره یوسف کلمه تاویل در تعبیرخواب استعمال شده است؛ بدیهی است که تعبیرخواب حقیقتی خارجی بوده و از سنخ معنای لفظ نیست که خلاف ظاهرش اراده شده باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49 هذا القول مع شهرته العظیمة لیس بصحیح، ولا ینطبق علی الآیات القرآنیة، لأنه: أولا - الآیتان المنقولتان فی الفصل السابق (هل ینظرون الا تأویله) و (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله) ظاهرتان أن کل فی الآیات لها تأویل ولا یختص ذلک بالآیات المتشابهة کما یبدو من هذا القول .وثانیا - لازم هذا القول وجود آیات فی القرآن یشتبه الناس فی فهم مدلولها الحقیقی ولا یعلمه الا الله تعالی ومثل هذا الکلام الذی لا یدل علی مدلوله لا یعد کلاما بلیغا فکیف بتحدیه للبلغاء فی بلاغته. وثالثا - بناء علی هذا القول لا تتم حجیة القرآن الکریم، لأنه حسب احتجاج الآیة الکریمة (افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا)، احدی الدلائل علی أن القرآن لیس من کلام البشر عدم وجود اختلاف معنوی ومدلولی بین الآیات - مع بعد أزمان نزولها وتباین ظروف النزول وأسبابه - وما یظهر من الاختلاف بین بعض الآیات فی بادئ النظر یرتفع بالتفکر والتدبر فی الآیات .ولو فرضنا أن کمیة کبیرة من الآیات المسماة بالمتشابهات تختلف مع کمیة أخری تسمی بالمحکمات ونرفع الاختلاف بینها بأن نذهب إلی أن ظاهرها غیر مراد وما یراد منها معان لا یعلمها الا الله تعالی .. . هکذا رفع الاختلاف لا یدل علی أن القرآن لیس من کلام البشر .وهکذا لو رفعنا الاختلاف بصرف ظاهر کل آیة یخالف مضمونها أو یناقض الآیات المحکمة، فأولناها - حسب اصطلاح المتأخرین بأن حملناها علی معنی خلاف الظاهر. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
خلاصه دیدگاه علامه در معنای تاویل درقرا ن: | خلاصه دیدگاه علامه در معنای تاویل درقرا ن: | ||
بطور کلی ایشان تاویل را در مقابل تنزیل دانسته و معتقد است تاویل علاوه بر | بطور کلی ایشان تاویل را در مقابل تنزیل دانسته و معتقد است تاویل علاوه بر آنکه از سنخ لفظ و معنا نیست عبارتست از حقائقی از همه آیات قرآن که در نزد خداوند موجود است که در قرآن از ان جایگاه بعنوان مقام مکنون و لوح محفوظ یاد شده است؛ در مقابل تنزیل که نزول تدریجی ان حقائق اسمانی در قالب الفاظ ومعانی ان است که در اختیار بشر قرار گرفته است و خداوند علم به تاویل قرآن را به برخی از بندگان خاصش – پیامبر ص و اهل بیتش ع – اعطا نموده است. – <ref>القرآن فی الاسلام ص 45-49</ref> | ||
===2-تاویل از دیدگاه محمد باقر حکیم === | ===2-تاویل از دیدگاه محمد باقر حکیم === | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
نتیجه | نتیجه آنکه از منظر علامه محمد باقر حکیم تاویل در قرآن – در همه مواردی که ذکر شد - بمعنای مایوول الیه معنی اللفظ بوده و بیانگر تحقق و تجسد عینی معنا میباشد و تاویل آیات متشابه در سوره آل عمران، به معنای تفسیر حقیقت معنای الفاظ میباشد که علم ان – تاویل آیات متشابه – نیز مختص به خداوند متعال و راسخان ماذون از ناحیه او میباشد و از دسترس انسانهای متعارف خارج است. | ||
===3-دیدگاه ایه الله معرفت در زمینه تاویل === | ===3-دیدگاه ایه الله معرفت در زمینه تاویل === | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
در مقایسه این سه دیدگاه باید گفت: | در مقایسه این سه دیدگاه باید گفت: | ||
بر اساس هر سه دیدگاه، تاویل از سنخ لفظ و کلام نبوده بلکه واقعیت خارجی میباشد. بعلاوه | بر اساس هر سه دیدگاه، تاویل از سنخ لفظ و کلام نبوده بلکه واقعیت خارجی میباشد. بعلاوه آنکه از منظر هر سه انان علم به تاویل را مختص خداوند و رسولش میدانند. در افتراق این سه دیدگاه نیز میتوان گفت: | ||
از منظر علامه تاویل در برابر تنزیل بوده و بمعنای حقیقت خارجی است که عند الله است و از ان در قرآن بعنوان عالم لوح محفوظ و مقام مکنون یاد شده است در حالی که از منظر مولف علوم القرآن و ابن تیمیه تاویل در قرآن بمعنای واقعیت خارجی است که کلام به ان بر میگردد نظیر ثواب یا عقاب اعمال در قیامت. | از منظر علامه تاویل در برابر تنزیل بوده و بمعنای حقیقت خارجی است که عند الله است و از ان در قرآن بعنوان عالم لوح محفوظ و مقام مکنون یاد شده است در حالی که از منظر مولف علوم القرآن و ابن تیمیه تاویل در قرآن بمعنای واقعیت خارجی است که کلام به ان بر میگردد نظیر ثواب یا عقاب اعمال در قیامت. | ||
بعلاوه | بعلاوه آنکه از منظرعلامه طباطبائی تاویل بمعنائی که ابن تیمیه بدان قائل است فقط در کلمات اخباری صدق میکند چون در اخباریات است که میتوان برای محتوای و مضمون خبر مطابقی در خارج تصور نمود در حالی که در جملات انشائی- که مطابق " به فتح ب "وخارجیتی وجود ندارد - معنای مذکور از تاویل قابل تطبیق نخواهد بود. | ||
فرق دیگر دیدگاه علامه با ابن تیمیه ان است که از منظر علامه تمام آیات قرآن دارای تاویل بوده در حالی که از منظر ابن تیمیه چنین تعمیمی در تاویل وجود ندارد. | فرق دیگر دیدگاه علامه با ابن تیمیه ان است که از منظر علامه تمام آیات قرآن دارای تاویل بوده در حالی که از منظر ابن تیمیه چنین تعمیمی در تاویل وجود ندارد. |