پرش به محتوا

مدخلی بر مبانی تفسیری فریقین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه'
جز (جایگزینی متن - 'بخشها' به 'بخش‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه')
خط ۱۰: خط ۱۰:
    
    
ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن به تفسیر پرداخته و می‌نویسد:
ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن به تفسیر پرداخته و می‌نویسد:
هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم می‌باشد اما بجهت انکه مشتمل بر اندیشه‌های متعالی و نکات دقیق می‌باشد نیازمند تفسیر می‌باشد بهمین جهت پیامبر ص نسبت به سئوالات گوناگون مردم در مسائل قرآنی به تبیین ان می‌پرداخت. <ref>همان</ref>  
هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم می‌باشد اما بجهت آنکه مشتمل بر اندیشه‌های متعالی و نکات دقیق می‌باشد نیازمند تفسیر می‌باشد بهمین جهت پیامبر ص نسبت به سئوالات گوناگون مردم در مسائل قرآنی به تبیین ان می‌پرداخت. <ref>همان</ref>  


ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن می‌نویسد:  
ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن می‌نویسد:  


همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل انکه مجموعه روایات تفسیری و تاویلی بدست ما نرسیده است تشدید گردید.
همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل آنکه مجموعه روایات تفسیری و تاویلی بدست ما نرسیده است تشدید گردید.
نتیجه انکه از منظر زرکشی نیاز مسلمانان به تفسیر قرآن امری لازم است بعلاوه انکه مراد از تفسیر قرآن تبیین مفردات، ترکیبات و ارتباط آیات با یکدیگر و درک لطائف ان بوده که با تدبر در آیات، مراجعه به کتب لغت و نیز مراجعه به روایات حاصل می‌شود.<ref>البرهان فی علوم القرآن البرهان - ج 1 - ص 13 - 15</ref>  
نتیجه آنکه از منظر زرکشی نیاز مسلمانان به تفسیر قرآن امری لازم است بعلاوه آنکه مراد از تفسیر قرآن تبیین مفردات، ترکیبات و ارتباط آیات با یکدیگر و درک لطائف ان بوده که با تدبر در آیات، مراجعه به کتب لغت و نیز مراجعه به روایات حاصل می‌شود.<ref>البرهان فی علوم القرآن البرهان - ج 1 - ص 13 - 15</ref>  


   
   
خط ۲۵: خط ۲۵:
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در آیات جهت متاثر شدن از ان می‌باشد بنابراین بدون تدبردر آیات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی‌گردد. <ref>أصول فی التفسیر ص 21-22</ref>  
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در آیات جهت متاثر شدن از ان می‌باشد بنابراین بدون تدبردر آیات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی‌گردد. <ref>أصول فی التفسیر ص 21-22</ref>  
ایشان در بیان دلالت ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می‌نویسد:  
ایشان در بیان دلالت ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می‌نویسد:  
درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در آیات فاصله می‌گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب آنان را بجهت انکه بوسیله قفلها و زنجیرهای جهالت مسدود گردیده است محروم از نیل به برکات قرآن می‌داند.<ref>همان</ref>  
درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در آیات فاصله می‌گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب آنان را بجهت آنکه بوسیله قفلها و زنجیرهای جهالت مسدود گردیده است محروم از نیل به برکات قرآن می‌داند.<ref>همان</ref>  


ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن می‌نویسد:  
ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن می‌نویسد:  
خط ۳۷: خط ۳۷:
3 – علامه طباطبائی  
3 – علامه طباطبائی  
علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام" تحت عنوان "کیف یتقبل القرآن التفسیر؟" به این سئوال مهم پاسخ داده است.  
علامه طباطبائی در کتاب "القرآن فی الاسلام" تحت عنوان "کیف یتقبل القرآن التفسیر؟" به این سئوال مهم پاسخ داده است.  
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در آیات ان می‌باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته وانرا به دیگران اموزش داده‌اند. بدلیل انکه وقتی قرآن خود را نور، ضیاء، تبیانا لکل شئی و... معرفی نموده است بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود، احسن التفاسیر را داراست. بنابر‌این مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در آیات قرآن به فهم آیات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام می‌کند.
ایشان نیز همانند سایر اعلام دینی تفسیر قرآن را امری لازم دانسته اما معتقد است که برترین شیوه تفسیر قرآن مراجعه به قرآن و تدبر در آیات ان می‌باشد ایشان معتقد است حتی اهل بیت ع نیز بهمین طریق به تفسیر قرآن پرداخته وانرا به دیگران اموزش داده‌اند. بدلیل آنکه وقتی قرآن خود را نور، ضیاء، تبیانا لکل شئی و... معرفی نموده است بدیهی است چنین کتابی نیاز به شرح و تبیین از خارج را نخواهد داشت چون قرآن، در درون خود، احسن التفاسیر را داراست. بنابر‌این مفسر قرآن کسی است که با قدرت تدبر و تعمقش در آیات قرآن به فهم آیات و ارتباط انها با یکدیگر نائل شده و در تبیین بیشتر انها اقدام می‌کند.


   
   
خط ۴۴: خط ۴۴:
قرآن کتابی جاودان برای همه انسان‌ها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت می‌کند. در بسیاری از آیاتش تحدی نموده و بشر را از اوردن مشابه ان عاجز می‌داند. از طرفی قرآن در معرفی اش خود را نور، ضیاء و بیانگر همه امور می‌داند بنابر‌این چنین کتابی با اوصاف مذکور نمی‌تواند در تبیین خویش نیازمند کتاب یا اشخاص دیگری باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 52-68</ref>  
قرآن کتابی جاودان برای همه انسان‌ها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت می‌کند. در بسیاری از آیاتش تحدی نموده و بشر را از اوردن مشابه ان عاجز می‌داند. از طرفی قرآن در معرفی اش خود را نور، ضیاء و بیانگر همه امور می‌داند بنابر‌این چنین کتابی با اوصاف مذکور نمی‌تواند در تبیین خویش نیازمند کتاب یا اشخاص دیگری باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 52-68</ref>  
ایشان استغناء قرآن در تفسیر، به اموری خارج از قرآن را لازمه آیاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن می‌دانند می‌نویسد:  
ایشان استغناء قرآن در تفسیر، به اموری خارج از قرآن را لازمه آیاتی نظیر ایه: أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن می‌دانند می‌نویسد:  
اگر چنین بود- بشری بودن قرآن - قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می‌شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن مرتفع می‌گردد. بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمی‌رسید بدلیل انکه در موارد احتمال ناهماهنگی در آیات قرآن نمی‌توان کافران را- بدلیل عدم اعتقادشان به عصمت پیامبر ص- به تفسیر ان حضرت ارجاع داد.<ref>همان</ref>
اگر چنین بود- بشری بودن قرآن - قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می‌شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن مرتفع می‌گردد. بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمی‌رسید بدلیل آنکه در موارد احتمال ناهماهنگی در آیات قرآن نمی‌توان کافران را- بدلیل عدم اعتقادشان به عصمت پیامبر ص- به تفسیر ان حضرت ارجاع داد.<ref>همان</ref>


    
    
خط ۶۵: خط ۶۵:
ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل آیات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است.<ref>همان</ref>
ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل آیات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از انها مبتلا به ضعف است.<ref>همان</ref>
.ایشان در تبیین ضعف روایات تفسیری و عدم اعتبارانها می‌نویسد:  
.ایشان در تبیین ضعف روایات تفسیری و عدم اعتبارانها می‌نویسد:  
از انجا که برخی از روایات تفسیری موجود بدون اسناد به رسول ص می‌باشند مفسرین اهل سنت در قرون بعد چنین پنداشتند که صحابه بدلیل انکه علمشان را از پیامبر ص گرفته‌اند از اینرو روایات مذکور مستند به ان حضرت خواهد بود در حالی که این ادعا فاقد دلیل می‌باشد بعلاوه انکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول آیات بوده و مشتمل بر داستان‌هائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که ازامثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمی‌باشد.<ref>القرآن فی الاسلام ص54-53</ref>  
از انجا که برخی از روایات تفسیری موجود بدون اسناد به رسول ص می‌باشند مفسرین اهل سنت در قرون بعد چنین پنداشتند که صحابه بدلیل آنکه علمشان را از پیامبر ص گرفته‌اند از اینرو روایات مذکور مستند به ان حضرت خواهد بود در حالی که این ادعا فاقد دلیل می‌باشد بعلاوه آنکه بسیاری از این روایات تفسیری در زمینه شان نزول آیات بوده و مشتمل بر داستان‌هائی است که از عالمان یهود نقل شده است. از طرفی در برخی از روایاتی که ازامثال ابن عباس نقل شده است استشهاد به اشعار عربی شده است که این امور بیانگر ان است که استناد چنین روایاتی به پیامبر ص قابل اثبات نمی‌باشد.<ref>القرآن فی الاسلام ص54-53</ref>  


    
    
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه می‌نویسد: از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار می‌باشد.  
ایشان در ادامه به عدم ضبط دقیق قاصله زمانی ایندو طبقه می‌نویسد: از انجا که عصر ائمه ع حدود سیصد سال بطول انجامید و روش مفسرین طبقه دوم امامیه در تمامی این مدت اکتفا به نقل احادیث و اجتناب از ارائه نظریات خویش بود از اینرو تبیین فاصله زمانی دقیق این طبقه با طبقه چهارم مفسران اهل سنت امری دشوار می‌باشد.  
ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می‌داند که با تخصص‌های علمی خاص شان نظیر ادبیات، کلام، حدیث و... به تفسیر قرآن می‌پرداختند. <ref>همان ص61</ref>
ایشان طبقه سوم مفسرین شیعه را عالمانی می‌داند که با تخصص‌های علمی خاص شان نظیر ادبیات، کلام، حدیث و... به تفسیر قرآن می‌پرداختند. <ref>همان ص61</ref>
نتیجه انکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت می‌باشد.  
نتیجه آنکه طبقات مفسرین بین فر یقین بدلیل اختلاف در مبانی و مناهج تفسیری شان متفاوت می‌باشد.  


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش