پرش به محتوا

امکان تفسیر و فهم‌پذیری قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه')
جز (جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها ')
خط ۱۷: خط ۱۷:
ایشان در تفسیر التبیان بعد از بیان نفی وجود تناقض و تضاد درقرآن <ref>طوسی، التبیان في تفسیر القرآن، ج 1صص 3 تا ۵: «... إنه لا يجوز أن يكون فی كلام الله تعالی وكلام نبيه تناقض وتضاد وقد قال الله تعالی: «انا جعلناه قرآنا عربياً» وقال: «بلسان عربی مبين» وقال: «وما أرسلنا من رسول إلا بلسان قومه» وقال: «فيه تبيان كل شئ» وقال: «ما فرّطنا فی الكتاب من شئ».</ref> این پرسش را مطرح می‌کند که با وجود آیاتی نظیر: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ و ﴿لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ﴾ چگونه می‌توان ادعا نمود قرآن فهم‌پذیر نیست؟<ref>همان: «فكيف يجوز أن يصفه بأنه عربی مبين، وانه بلسان قومه، وانه بيان للناس ولا يفهم بظاهره شئ؟ وهل ذلك إلا وصف له باللغز والمعمی الذی لا يفهم المراد به إلا بعد تفسيره وبيانه؟ وذلك منزه عن القرآن وقد مدح الله أقواما علی استخراج معانی القرآن فقال: " ولو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم "، وقال فی قوم يذمهم حيث لم يتدبروا القرآن، ولم يتفكروا فی معانيه: " أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها».</ref>
ایشان در تفسیر التبیان بعد از بیان نفی وجود تناقض و تضاد درقرآن <ref>طوسی، التبیان في تفسیر القرآن، ج 1صص 3 تا ۵: «... إنه لا يجوز أن يكون فی كلام الله تعالی وكلام نبيه تناقض وتضاد وقد قال الله تعالی: «انا جعلناه قرآنا عربياً» وقال: «بلسان عربی مبين» وقال: «وما أرسلنا من رسول إلا بلسان قومه» وقال: «فيه تبيان كل شئ» وقال: «ما فرّطنا فی الكتاب من شئ».</ref> این پرسش را مطرح می‌کند که با وجود آیاتی نظیر: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ و ﴿لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ﴾ چگونه می‌توان ادعا نمود قرآن فهم‌پذیر نیست؟<ref>همان: «فكيف يجوز أن يصفه بأنه عربی مبين، وانه بلسان قومه، وانه بيان للناس ولا يفهم بظاهره شئ؟ وهل ذلك إلا وصف له باللغز والمعمی الذی لا يفهم المراد به إلا بعد تفسيره وبيانه؟ وذلك منزه عن القرآن وقد مدح الله أقواما علی استخراج معانی القرآن فقال: " ولو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم "، وقال فی قوم يذمهم حيث لم يتدبروا القرآن، ولم يتفكروا فی معانيه: " أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها».</ref>


ایشان در ادامه به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و حدیث لزوم عرضه احادیث به قرآن نیز استشهاد نموده و مدعی است که از انها نیز اصل فهم پذیری قرآن استفاده می‌شود.
ایشان در ادامه به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و حدیث لزوم عرضه احادیث به قرآن نیز استشهاد نموده و مدعی است که از آنها نیز اصل فهم پذیری قرآن استفاده می‌شود.
مفاد گفتار ایشان این است که چگونه می‌توان بین حجیت قرآن و لزوم عرضه احادیث بر قرآن با فهم ناپذیری قرآن جمع کرد.  
مفاد گفتار ایشان این است که چگونه می‌توان بین حجیت قرآن و لزوم عرضه احادیث بر قرآن با فهم ناپذیری قرآن جمع کرد.  
انگاه در مقام نتیجه‌گیری از مطالب مطرح شده می‌گوید: تمامی مطالب ذکر شده بیانگران است که اخباری که دلالت بر فهم ناپذیری قرآن دارند دلالتشان تمام نیست: وکل ذلک یدل علی أن ظاهر هذه الأخبار متروک. - انتهی – <ref>همان: «وقال النبی 6. (انی مخلف فيكم الثقلين: كتاب الله، وعترتی أهل بيتی) فبين أن الكتاب حجة، كما أن العترة حجة. وكيف يكون حجة ما لا يفهم به شئ؟ وروی عنه 7أنه قال: (إذا جاءكم عنی حديث، فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافق كتاب الله فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط) وروی مثل ذلك عن أئمتنا :، وكيف يمكن العرض علی كتاب الله، وهو لا يفهم به شئ؟».</ref>
انگاه در مقام نتیجه‌گیری از مطالب مطرح شده می‌گوید: تمامی مطالب ذکر شده بیانگران است که اخباری که دلالت بر فهم ناپذیری قرآن دارند دلالتشان تمام نیست: وکل ذلک یدل علی أن ظاهر هذه الأخبار متروک. - انتهی – <ref>همان: «وقال النبی 6. (انی مخلف فيكم الثقلين: كتاب الله، وعترتی أهل بيتی) فبين أن الكتاب حجة، كما أن العترة حجة. وكيف يكون حجة ما لا يفهم به شئ؟ وروی عنه 7أنه قال: (إذا جاءكم عنی حديث، فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافق كتاب الله فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط) وروی مثل ذلك عن أئمتنا :، وكيف يمكن العرض علی كتاب الله، وهو لا يفهم به شئ؟».</ref>
خط ۲۳: خط ۲۳:
=== طبرسی ===  
=== طبرسی ===  
    
    
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه انها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>
ایشان نیز ضمن بیان اینکه ایاتی نظیر ایه -افلا یتدبرون، إنا جعلناه قرآنا عربیا – که مفادشان فهم پذیری قرآن در سطح عموم می‌باشد <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0: «والقول فی ذلك أن الله سبحانه ندب إلی الاستنباط وأوضح السبيل إليه، ومدح أقواما عليه، فقال (لعلمه الذين يستنبطونه منهم) وذم آخرين علی ترك تدبره، والاضراب عن التفكر فيه، فقال (أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها) وذكر أن القرآن منزل بلسان العرب فقال: (إنا جعلناه قرآنا عربيا). وقال النبی 6: إذا جاءكم عنی حديث فاعرضوه علی كتاب الله، فما وافقه فاقبلوه، وما خالفه فاضربوا به عرض الحائط».</ref> با اشاره به احادیثی نظیر حدیث ثقلین و احادیث عرض روایات به قرآن اظهار می‌دارد: وقتی مضمون احادیث مذکور، حجیت قرآن و بیان اینکه ملاک صحت و سقم روایات، عرضه آنها بر قرآن می‌باشد چگونه می‌توان ادعای فهم ناپذیری قرآن را داشت.<ref>طبرسی، مجمع البیان ج 1ص۴0: «... فبيّن أن الكتاب حجة ومعروض عليه، وكيف يمكن العرض عليه وهو غير مفهوم المعنی؟».</ref>


ایشان به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>
ایشان به رد برداشت های ناصواب از روایات منع تفسیر به رای اشاره کرده و می‌گوید: این امور و امثال ان دلالت بر ان دارد که معنای صحیح روایات تفسیر به رای این است که تحمیل اراء شخصی به قرآن بدون شواهدی از قرآن حتی اگر منطبق با واقعیت باشد امری ناصواب است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج 1ص۴0 ـ ۴1: «فهذا وأمثاله يدل علی أن الخبر متروك الظاهر، فيكون معناه أن صح: أن من حمل القرآن علی رآيه –اشاره به روایات تفسیر به رأی ـ، ولم يعمل بشواهد ألفاظه، فأصاب الحق فقد أخطأ الدليل»</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:


ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه‌گیری می‌نویسد:
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجه‌گیری می‌نویسد:
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در انها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می‌تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند. <ref>همان، ص3۵ ـ 3۶: «فالصواب أن يقال من أخلص الانقياد لله ولرسوله6ولأهل البيت: وأخذ علمه منهم وتتبع آثارهم واطلع علی جملة من أسرارهم بحيث حصل له الرسوخ فی العلم والطمأنينة فی المعرفة وانفتح عينا قلبه وهجم به العلم علی حقائق الأمور وباشر روح اليقين واستلان ما استوعره المترفون وأنس بما استوحش منه الجاهلون وصحب الدنيا ببدن روحه معلقة بالمحل الأعلی فله أن يستفيد من القرآن بعض غرائبه ويستنبط منه نبذا من عجائبه ليس ذلك من كرم الله تعالی بغريب ولا من جوده بعجيب»</ref>
سخن حق ان است که فردی که التزام قلبی به گفتار خداوند و رسول و اهلبیتش داشته وعلاوه بر غور در اثار ائمه ع و ممارست در آنها از روح لطیف و قلب مطمئنی برخوردار باشد می‌تواند لطائف قرآن بهتر از دیگران درک کند. <ref>همان، ص3۵ ـ 3۶: «فالصواب أن يقال من أخلص الانقياد لله ولرسوله6ولأهل البيت: وأخذ علمه منهم وتتبع آثارهم واطلع علی جملة من أسرارهم بحيث حصل له الرسوخ فی العلم والطمأنينة فی المعرفة وانفتح عينا قلبه وهجم به العلم علی حقائق الأمور وباشر روح اليقين واستلان ما استوعره المترفون وأنس بما استوحش منه الجاهلون وصحب الدنيا ببدن روحه معلقة بالمحل الأعلی فله أن يستفيد من القرآن بعض غرائبه ويستنبط منه نبذا من عجائبه ليس ذلك من كرم الله تعالی بغريب ولا من جوده بعجيب»</ref>


مطالب ذکر شده از فیض – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با ایات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر ایات افلا یتدبرون القرآن و.... - ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات انان برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.  
مطالب ذکر شده از فیض – در دو کتاب الاصول الاصیله و تفسیرصافی - بیانگر ان است که اولا تفسیر و فهم عمیق قرآن منحصر به اهل بیت ع نیست چون در غیر اینصورت با ایات و روایاتی که بشر را به تدبر در محتوای قرآن دعوت نموده است متناقض خواهد بود -نظیر ایات افلا یتدبرون القرآن و.... - ثانیا عدم امکان تفسیر قرآن برای غیر معصومین مستلزم عدم امکان استفاده از روایات انان برای پیروانشان نیز - بخصوص در عصر غیبت - خواهد بود.  
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


ایشان در تبیین دلالت ایه(أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، ولَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِیه اخْتِلافاً کَثِیراً) بر فهم پذیری قرآن برای همه انسان‌ها می‌نویسد:  
ایشان در تبیین دلالت ایه(أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، ولَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِیه اخْتِلافاً کَثِیراً) بر فهم پذیری قرآن برای همه انسان‌ها می‌نویسد:  
ایه مذکور همه انسان‌ها را در طول زمان به تدبر و تامل در قرآن دعوت نموده است تا بدین طریق با معارف الهی اشنا شده و از طریق انقیاد نسبت به انها به سعادت دنیا و اخرت نائل گردند. <ref>التفسیر الوسیط ج 3ص 23۴ ـ 23۵....فالآية الكريمة تدعو الناس فی كل زمان ومكان إلی تدبر القرآن الكريم وتأمل أحكامه، والانقياد لما اشتمل عليه من توجيهات وإرشادات وأوامر ونواه، ليسعدوا فی دنياهم وآخرتهم.</ref>
ایه مذکور همه انسان‌ها را در طول زمان به تدبر و تامل در قرآن دعوت نموده است تا بدین طریق با معارف الهی اشنا شده و از طریق انقیاد نسبت به آنها به سعادت دنیا و اخرت نائل گردند. <ref>التفسیر الوسیط ج 3ص 23۴ ـ 23۵....فالآية الكريمة تدعو الناس فی كل زمان ومكان إلی تدبر القرآن الكريم وتأمل أحكامه، والانقياد لما اشتمل عليه من توجيهات وإرشادات وأوامر ونواه، ليسعدوا فی دنياهم وآخرتهم.</ref>
   
   
=== شوکانی ===  
=== شوکانی ===  
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
==2- روایات ==
==2- روایات ==


روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن می‌توان به انها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از انها اشاره می‌شود:
روایاتی که در اثبات امکان تفسیر و فهم پذیری قرآن می‌توان به آنها استناد نمود طوائف مختلفی هستند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:


1-روایاتی که مفادشان لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن می‌داند. بدیهی است لازمه این امر، امکان فهم پذیری قرآن می‌باشد. در این راستا باید گفت:  
1-روایاتی که مفادشان لزوم عرضه احادیث به قرآن بوده و معیار صحت و سقم احادیث را مطابقت و مخالفت با قرآن می‌داند. بدیهی است لازمه این امر، امکان فهم پذیری قرآن می‌باشد. در این راستا باید گفت:  
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:


    
    
نکته مهم در روایات مذکور ان است که مخاطبین ان قشر خاصی از مردم – مثلا علما و دانشمندان – نبوده بلک عموم مردم – در همه سطوح – مخاطبین ان می‌باشند و از انها خواسته شده با بررسی و تدبر در روایات میزان انطباق یا عدم انطباق روایات را با قرآن بسنجند.
نکته مهم در روایات مذکور ان است که مخاطبین ان قشر خاصی از مردم – مثلا علما و دانشمندان – نبوده بلک عموم مردم – در همه سطوح – مخاطبین ان می‌باشند و از آنها خواسته شده با بررسی و تدبر در روایات میزان انطباق یا عدم انطباق روایات را با قرآن بسنجند.


2 – روایاتی که امر به رجوع به قرآن در فتنه‌های اجتماعی را می‌دهد:
2 – روایاتی که امر به رجوع به قرآن در فتنه‌های اجتماعی را می‌دهد:
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۸۸

ویرایش