پرش به محتوا

تاویل در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' ایه ' به ' آیه '
جز (جایگزینی متن - ' انان ' به ' آنان ')
جز (جایگزینی متن - ' ایه ' به ' آیه ')
خط ۵: خط ۵:
===1-علامه طباطبائی ===
===1-علامه طباطبائی ===


ایشان در دو کتاب القرآن فی الاسلام و تفسیر المیزان ذیل ایه 7سوره آل عمران بصورت تفصیلی به بررسی این موضوع پرداخته‌اند.
ایشان در دو کتاب القرآن فی الاسلام و تفسیر المیزان ذیل آیه 7سوره آل عمران بصورت تفصیلی به بررسی این موضوع پرداخته‌اند.
ایشان در کتاب القرآن فی الاسلام نخست به اختلاف دیدگاه مفسران در معنای تاویل پرداخته و اظهار می‌دارد:  
ایشان در کتاب القرآن فی الاسلام نخست به اختلاف دیدگاه مفسران در معنای تاویل پرداخته و اظهار می‌دارد:  
مفسرین و علماء در معنی تاویل اختلاف شدید دارند و باتتبع اقوال در تاویل ممکن است به بیشتر از ده قول برخورد ولی آنچه مشهورتر از همه اقوال می‌باشد دو قول است:  
مفسرین و علماء در معنی تاویل اختلاف شدید دارند و باتتبع اقوال در تاویل ممکن است به بیشتر از ده قول برخورد ولی آنچه مشهورتر از همه اقوال می‌باشد دو قول است:  
خط ۲۳: خط ۲۳:
ثالثا بر اساس دیدگاه متاخرین حجیت قرآن برای مردم تمام نخواهد بود بجهت آنکه دعوت قرآن به تدبردر آیات و اثبات هماهنگی کامل در ان بمعنای ان است که همه قرآن برای مردم قابل درک می‌باشد بنابر‌این عدم دسترسی مردم به فهم متشابهات و ارجاع به اینکه علمش اختصاص به خداوند دارد بمعنای عدم حجیت قرآن برای مردم خواهد بود.
ثالثا بر اساس دیدگاه متاخرین حجیت قرآن برای مردم تمام نخواهد بود بجهت آنکه دعوت قرآن به تدبردر آیات و اثبات هماهنگی کامل در ان بمعنای ان است که همه قرآن برای مردم قابل درک می‌باشد بنابر‌این عدم دسترسی مردم به فهم متشابهات و ارجاع به اینکه علمش اختصاص به خداوند دارد بمعنای عدم حجیت قرآن برای مردم خواهد بود.


رابعا دلیلی بر اثبات قول مشهور وجود ندارد بلکه در موارد گوناگون تاویل در معانی دیگری بکار رفته است چنانکه در سه ایه از سوره یوسف کلمه تاویل در تعبیرخواب استعمال شده است؛ بدیهی است که تعبیرخواب حقیقتی خارجی بوده و از سنخ معنای لفظ نیست که خلاف ظاهرش اراده شده باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49 هذا القول مع شهرته العظیمة لیس بصحیح، ولا ینطبق علی الآیات القرآنیة، لأنه: أولا - الآیتان المنقولتان فی الفصل السابق (هل ینظرون الا تأویله) و (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله) ظاهرتان أن کل فی الآیات لها تأویل ولا یختص ذلک بالآیات المتشابهة کما یبدو من هذا القول .وثانیا - لازم هذا القول وجود آیات فی القرآن یشتبه الناس فی فهم مدلولها الحقیقی ولا یعلمه الا الله تعالی ومثل هذا الکلام الذی لا یدل علی مدلوله لا یعد کلاما بلیغا فکیف بتحدیه للبلغاء فی بلاغته. وثالثا - بناء علی هذا القول لا تتم حجیة القرآن الکریم، لأنه حسب احتجاج الآیة الکریمة (افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا)، احدی الدلائل علی أن القرآن لیس من کلام البشر عدم وجود اختلاف معنوی ومدلولی بین الآیات - مع بعد أزمان نزولها وتباین ظروف النزول وأسبابه - وما یظهر من الاختلاف بین بعض الآیات فی بادئ النظر یرتفع بالتفکر والتدبر فی الآیات .ولو فرضنا أن کمیة کبیرة من الآیات المسماة بالمتشابهات تختلف مع کمیة أخری تسمی بالمحکمات ونرفع الاختلاف بینها بأن نذهب إلی أن ظاهرها غیر مراد وما یراد منها معان لا یعلمها الا الله تعالی .. . هکذا رفع الاختلاف لا یدل علی أن القرآن لیس من کلام البشر .وهکذا لو رفعنا الاختلاف بصرف ظاهر کل آیة یخالف مضمونها أو یناقض الآیات المحکمة، فأولناها - حسب اصطلاح المتأخرین بأن حملناها علی معنی خلاف الظاهر.
رابعا دلیلی بر اثبات قول مشهور وجود ندارد بلکه در موارد گوناگون تاویل در معانی دیگری بکار رفته است چنانکه در سه آیه از سوره یوسف کلمه تاویل در تعبیرخواب استعمال شده است؛ بدیهی است که تعبیرخواب حقیقتی خارجی بوده و از سنخ معنای لفظ نیست که خلاف ظاهرش اراده شده باشد. <ref>القرآن فی الاسلام ص 39-49 هذا القول مع شهرته العظیمة لیس بصحیح، ولا ینطبق علی الآیات القرآنیة، لأنه: أولا - الآیتان المنقولتان فی الفصل السابق (هل ینظرون الا تأویله) و (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله) ظاهرتان أن کل فی الآیات لها تأویل ولا یختص ذلک بالآیات المتشابهة کما یبدو من هذا القول .وثانیا - لازم هذا القول وجود آیات فی القرآن یشتبه الناس فی فهم مدلولها الحقیقی ولا یعلمه الا الله تعالی ومثل هذا الکلام الذی لا یدل علی مدلوله لا یعد کلاما بلیغا فکیف بتحدیه للبلغاء فی بلاغته. وثالثا - بناء علی هذا القول لا تتم حجیة القرآن الکریم، لأنه حسب احتجاج الآیة الکریمة (افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا)، احدی الدلائل علی أن القرآن لیس من کلام البشر عدم وجود اختلاف معنوی ومدلولی بین الآیات - مع بعد أزمان نزولها وتباین ظروف النزول وأسبابه - وما یظهر من الاختلاف بین بعض الآیات فی بادئ النظر یرتفع بالتفکر والتدبر فی الآیات .ولو فرضنا أن کمیة کبیرة من الآیات المسماة بالمتشابهات تختلف مع کمیة أخری تسمی بالمحکمات ونرفع الاختلاف بینها بأن نذهب إلی أن ظاهرها غیر مراد وما یراد منها معان لا یعلمها الا الله تعالی .. . هکذا رفع الاختلاف لا یدل علی أن القرآن لیس من کلام البشر .وهکذا لو رفعنا الاختلاف بصرف ظاهر کل آیة یخالف مضمونها أو یناقض الآیات المحکمة، فأولناها - حسب اصطلاح المتأخرین بأن حملناها علی معنی خلاف الظاهر.
ورابعا - لا دلیل اطلاقا علی أن المراد من التأویل فی آیة المحکم والمتشابه هو المعنی خلاف الظاهر، کما لم یقصد مثل هذا المعنی فی الآیات التی ذکرت فیها لفظة التأویل، فمثلا: فی قصة یوسف ‌علیه‌السلام عبر فی ثلاثة مواضع عن تعبیر الرؤیا بکلمة التأویل، وظاهر أن تعبیر الرؤیا لیس معنی خلاف الظاهر للرؤیا بل هو حقیقة خارجیة تری فی النوم بشکل مخصوص، کأن رأی یوسف تعظیم أبیه وأمه واخوته بشکل سجدة الشمس والقمر والنجوم له، ورأی ملک مصر سنوات القحط فی صورة سبع بقرات عجاف یأکلن سبعا سمانا، ورأی صاحبا یوسف فی السجن الصلب وخدمة الملک فی صورة عصر الخمر وحمل الخبز علی الرأس تأکل الطیر منه وفی قصة موسی والخضر، بعد أن یخرق السفینة ویقتل الغلام ویقیم الجدار، یحتج علیه موسی فی کل مرة فیذکر له السر الکامن وراء أعماله ویسمیه التأویل.</ref>  
ورابعا - لا دلیل اطلاقا علی أن المراد من التأویل فی آیة المحکم والمتشابه هو المعنی خلاف الظاهر، کما لم یقصد مثل هذا المعنی فی الآیات التی ذکرت فیها لفظة التأویل، فمثلا: فی قصة یوسف ‌علیه‌السلام عبر فی ثلاثة مواضع عن تعبیر الرؤیا بکلمة التأویل، وظاهر أن تعبیر الرؤیا لیس معنی خلاف الظاهر للرؤیا بل هو حقیقة خارجیة تری فی النوم بشکل مخصوص، کأن رأی یوسف تعظیم أبیه وأمه واخوته بشکل سجدة الشمس والقمر والنجوم له، ورأی ملک مصر سنوات القحط فی صورة سبع بقرات عجاف یأکلن سبعا سمانا، ورأی صاحبا یوسف فی السجن الصلب وخدمة الملک فی صورة عصر الخمر وحمل الخبز علی الرأس تأکل الطیر منه وفی قصة موسی والخضر، بعد أن یخرق السفینة ویقتل الغلام ویقیم الجدار، یحتج علیه موسی فی کل مرة فیذکر له السر الکامن وراء أعماله ویسمیه التأویل.</ref>  


خط ۷۲: خط ۷۲:


    
    
ایشان اظهار می‌دارد حتی در ایه نخست – ایه 7سوره آل عمران -نیز کلمه تاویل بمعنائی که ذکر شد بکار رفته است بدین معنا که تاویل آیات متشابه در سوره آل عمران بمعنای تفسیر معنای لغوی ان نمی‌باشد بلکه بمعنای مصادیق خارجی است که ان معانی لغوی بدان بر می‌گردد. <ref>همان وهذا نفسه هو المراد - کما عرفنا سابقا - من کلمة التأویل فی الآیة الأولی التی أضیف فیها التأویل إلی الآیات المتشابهة فی قوله تعالی: (. . . . فأما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأویله . . .)، فتأویل الآیات المتشابهة لیس بمعنی بیان مدلولها وتفسیر معانیها اللغویة، بل هو ما تؤول إلیه تلک المعانی، لان کل معنی عام حین یرید العقل ان یحدده ویجسده ویصوره فی صورة معینة، فهذه الصورة المعینة هی تأویل ذلک المعنی العام. </ref>
ایشان اظهار می‌دارد حتی در آیه نخست – آیه 7سوره آل عمران -نیز کلمه تاویل بمعنائی که ذکر شد بکار رفته است بدین معنا که تاویل آیات متشابه در سوره آل عمران بمعنای تفسیر معنای لغوی ان نمی‌باشد بلکه بمعنای مصادیق خارجی است که ان معانی لغوی بدان بر می‌گردد. <ref>همان وهذا نفسه هو المراد - کما عرفنا سابقا - من کلمة التأویل فی الآیة الأولی التی أضیف فیها التأویل إلی الآیات المتشابهة فی قوله تعالی: (. . . . فأما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأویله . . .)، فتأویل الآیات المتشابهة لیس بمعنی بیان مدلولها وتفسیر معانیها اللغویة، بل هو ما تؤول إلیه تلک المعانی، لان کل معنی عام حین یرید العقل ان یحدده ویجسده ویصوره فی صورة معینة، فهذه الصورة المعینة هی تأویل ذلک المعنی العام. </ref>


ایشان در مقام جمعبندی از مطالب ذکر شده می‌نویسد:  
ایشان در مقام جمعبندی از مطالب ذکر شده می‌نویسد:  
خط ۸۶: خط ۸۶:
نتیجه آنکه از منظر علامه محمد باقر حکیم تاویل در قرآن – در همه مواردی که ذکر شد - بمعنای مایوول الیه معنی اللفظ بوده و بیانگر تحقق و تجسد عینی معنا می‌باشد و تاویل آیات متشابه در سوره آل عمران، به معنای تفسیر حقیقت معنای الفاظ می‌باشد که علم ان – تاویل آیات متشابه – نیز مختص به خداوند متعال و راسخان ماذون از ناحیه او می‌باشد و از دسترس انسان‌های متعارف خارج است.  
نتیجه آنکه از منظر علامه محمد باقر حکیم تاویل در قرآن – در همه مواردی که ذکر شد - بمعنای مایوول الیه معنی اللفظ بوده و بیانگر تحقق و تجسد عینی معنا می‌باشد و تاویل آیات متشابه در سوره آل عمران، به معنای تفسیر حقیقت معنای الفاظ می‌باشد که علم ان – تاویل آیات متشابه – نیز مختص به خداوند متعال و راسخان ماذون از ناحیه او می‌باشد و از دسترس انسان‌های متعارف خارج است.  


===3-دیدگاه ایه الله معرفت در زمینه تاویل ===
===3-دیدگاه آیه الله معرفت در زمینه تاویل ===


ایشان در کتاب "التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء" برای تاویل دو معنای اصطلاحی ذکر می‌کند:  
ایشان در کتاب "التاویل فی مختلف المذاهب و الاراء" برای تاویل دو معنای اصطلاحی ذکر می‌کند:  
خط ۹۶: خط ۹۶:
ایشان در ادامه تاویل را نوعی تفسیر دانسته ودر تاویل متشابه می‌نویسد:
ایشان در ادامه تاویل را نوعی تفسیر دانسته ودر تاویل متشابه می‌نویسد:
   
   
تاویل در متشابهات عبارتست ا ز رفع ابهام از ایه و دفع اشکال از ان <ref>همان ص14 وعلیه فالتاویل فی باب المتشابهات نوع تفسیر یضم الی رفع الابهام عن وجه الایه، دفع الاشکال عنها ایضا لیکون رفعا و دفعا معا</ref>
تاویل در متشابهات عبارتست ا ز رفع ابهام از آیه و دفع اشکال از ان <ref>همان ص14 وعلیه فالتاویل فی باب المتشابهات نوع تفسیر یضم الی رفع الابهام عن وجه الایه، دفع الاشکال عنها ایضا لیکون رفعا و دفعا معا</ref>
   
   
===4-دیدگاه ابن تیمیه در معنای تاویل ===  
===4-دیدگاه ابن تیمیه در معنای تاویل ===  
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
===5-دیدگاه فخر رازی در تفسیر الکبیر ===  
===5-دیدگاه فخر رازی در تفسیر الکبیر ===  


ایشان ذیل ایه 7سوره آل عمران تاویل را مترادف تفسیر دانسته و معتقد است تاویل اخبار، چیزی است که معنای لفظ به ان بر می‌گردد و بر این امر به آیاتی از قرآن استشهاد می‌کند. ref>تفسیر الکبیر ج 7ص188 فاعلم أن التأویل هو التفسیر وأصله فی اللغة المرجع والمصیر، من قولک آل الأمر إلی کذا إذا صار إلیه، وأولته تأویلاً إذا صیرته إلیه، هذا معنی التأویل فی اللغة، ثم یسمی التفسیر تأویلاً، قال تعالی: * (سأنبئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبراً) * (الکهف: 78) وقال تعالی: * (وأحسن تأویلا) * (النساء: 59) وذلک أنه إخبار عما یرجع إلیه اللفظ من المعنی، <nowiki></ref></nowiki>  
ایشان ذیل آیه 7سوره آل عمران تاویل را مترادف تفسیر دانسته و معتقد است تاویل اخبار، چیزی است که معنای لفظ به ان بر می‌گردد و بر این امر به آیاتی از قرآن استشهاد می‌کند. ref>تفسیر الکبیر ج 7ص188 فاعلم أن التأویل هو التفسیر وأصله فی اللغة المرجع والمصیر، من قولک آل الأمر إلی کذا إذا صار إلیه، وأولته تأویلاً إذا صیرته إلیه، هذا معنی التأویل فی اللغة، ثم یسمی التفسیر تأویلاً، قال تعالی: * (سأنبئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبراً) * (الکهف: 78) وقال تعالی: * (وأحسن تأویلا) * (النساء: 59) وذلک أنه إخبار عما یرجع إلیه اللفظ من المعنی، <nowiki></ref></nowiki>  
   
   
== نتائج ==  
== نتائج ==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش