۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیانگذار') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
عبرانیان یا یهودیان مانند اعراب آشوری از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شدهاند اصل آنها به یک جا میرسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ هر یک از این اقوام باید نظری هم به فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. | عبرانیان یا یهودیان مانند اعراب آشوری از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شدهاند اصل آنها به یک جا میرسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ هر یک از این اقوام باید نظری هم به فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. | ||
=عبرانیان (یهودیان)= | == عبرانیان (یهودیان) == | ||
[[یهودیان]] مانند اعراب و آشوریان، از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شدهاند اصل آنها به یک جا میرسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. | [[یهودیان]] مانند اعراب و آشوریان، از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شدهاند اصل آنها به یک جا میرسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
برخی نیز معتقدند که عبرانی منسوب به عابر نیای حضرت ابراهیم علیهالسلام است. همچنین کسانی با توجه به نام آزر پدر (یا عموی) آن حضرت، گفتهاند اصل خاندان وی آریایی است. اما دانشمندان این نظریه را تأیید نمیکنند؛ زیرا از معنای لغوی واژه آزر در قرآن کریم و متون اسلامی اطلاع درستی نداریم. نام پدر ابراهیم علیهالسلام در [[تورات]] تارح است. | برخی نیز معتقدند که عبرانی منسوب به عابر نیای حضرت ابراهیم علیهالسلام است. همچنین کسانی با توجه به نام آزر پدر (یا عموی) آن حضرت، گفتهاند اصل خاندان وی آریایی است. اما دانشمندان این نظریه را تأیید نمیکنند؛ زیرا از معنای لغوی واژه آزر در قرآن کریم و متون اسلامی اطلاع درستی نداریم. نام پدر ابراهیم علیهالسلام در [[تورات]] تارح است. | ||
=حضرت ابراهیم علیهالسلام= | == حضرت ابراهیم علیهالسلام == | ||
عظمت حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام به حدی است که وی همواره موجب نزاع یهودی و مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود میداند. از این رو، خدای متعال فرموده است: “ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلماً و ما کان من المشرکین “<ref>آل عمران: 67</ref>. وی حتی میان مشرکان مکانی بلند داشت و آثار وی در [[مکه]] مکرمه مورد زیارت و تقدیس آنان قرار میگرفت. | عظمت حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام به حدی است که وی همواره موجب نزاع یهودی و مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود میداند. از این رو، خدای متعال فرموده است: “ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلماً و ما کان من المشرکین “<ref>آل عمران: 67</ref>. وی حتی میان مشرکان مکانی بلند داشت و آثار وی در [[مکه]] مکرمه مورد زیارت و تقدیس آنان قرار میگرفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
“فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “<ref>صافات: 10</ref>. همان طور که میدانیم فرزند از مرگ نجات یافت و خداوند قوچی را فدیه او قرار داد... | “فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “<ref>صافات: 10</ref>. همان طور که میدانیم فرزند از مرگ نجات یافت و خداوند قوچی را فدیه او قرار داد... | ||
=اسماعیل و اسحاق علیهما السلام= | == اسماعیل و اسحاق علیهما السلام == | ||
درباره حضرت ابراهیم علیهالسلام در تورات میخوانیم: | درباره حضرت ابراهیم علیهالسلام در تورات میخوانیم: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
به گفته تورات این کودک در هنگام تولد موهای بسیاری بر تن داشت. توأم دیگر [[یعقوب]] (یعنی تعقیب میکند) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولد، کودک قبلی را تعقیب کرد و پس از او به دنیا آمد. | به گفته تورات این کودک در هنگام تولد موهای بسیاری بر تن داشت. توأم دیگر [[یعقوب]] (یعنی تعقیب میکند) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولد، کودک قبلی را تعقیب کرد و پس از او به دنیا آمد. | ||
=اسرائیل= | == اسرائیل == | ||
حضرت [[یعقوب]] علیهالسلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا میکنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] علیهالسلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است <ref>پیدایش 32: 24-32</ref>. اهل کتاب از زمانهای قدیم گفتهاند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست <ref>رک. : هوشع 12:3-4</ref>. | حضرت [[یعقوب]] علیهالسلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا میکنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] علیهالسلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است <ref>پیدایش 32: 24-32</ref>. اهل کتاب از زمانهای قدیم گفتهاند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست <ref>رک. : هوشع 12:3-4</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده میشوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان میترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابلههای مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد. | دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده میشوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان میترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابلههای مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد. | ||
=دین مردم صحرانشین= | == دین مردم صحرانشین == | ||
عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] علیهالسلام بود. <ref>این موضوع در سوره یوسف، آیه 100 آمده است.</ref> صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تأثیر فراوانی داشت. | عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] علیهالسلام بود. <ref>این موضوع در سوره یوسف، آیه 100 آمده است.</ref> صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تأثیر فراوانی داشت. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
هنگامی که حضرت [[موسی]] علیهالسلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر میبردند و تمدنی را پایهگذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است. | هنگامی که حضرت [[موسی]] علیهالسلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر میبردند و تمدنی را پایهگذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است. | ||
=تحول افکار در اقوام بنی اسرائیل= | == تحول افکار در اقوام بنی اسرائیل == | ||
تحت افکار ملتها امری عادی و طبیعی است و عبرانیان در خلال کوچ و جابه جایی تحت تأثیر اندیشههای ملل گوناگون قرار میگرفتند. در سوره اعراف، آیه 138 آمده است که [[بنی اسرائیل]] هنگام خروج از دریا و نجات از دست [[فرعون]]، به گروهی بتپرست برخوردند. | تحت افکار ملتها امری عادی و طبیعی است و عبرانیان در خلال کوچ و جابه جایی تحت تأثیر اندیشههای ملل گوناگون قرار میگرفتند. در سوره اعراف، آیه 138 آمده است که [[بنی اسرائیل]] هنگام خروج از دریا و نجات از دست [[فرعون]]، به گروهی بتپرست برخوردند. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
آنان از حضرت [[موسی]] علیهالسلام تقاضا کردند برای ایشان نیز بتی قرار دهد و این خواسته به شدت رد شد. همچنین هنگامی که در [[مصر]] مستقر بودند، باورهای مصریان در آنان تأثیر گذاشته بود، به گونهای که پس از ترک آن سرزمین، به تقلید مصریان که گاو را مقدس میدانستند، آنان نیز گوسالهای ساختند و به عبادت آن مشغول شدند. | آنان از حضرت [[موسی]] علیهالسلام تقاضا کردند برای ایشان نیز بتی قرار دهد و این خواسته به شدت رد شد. همچنین هنگامی که در [[مصر]] مستقر بودند، باورهای مصریان در آنان تأثیر گذاشته بود، به گونهای که پس از ترک آن سرزمین، به تقلید مصریان که گاو را مقدس میدانستند، آنان نیز گوسالهای ساختند و به عبادت آن مشغول شدند. | ||
=حضرت موسی علیهالسلام= | == حضرت موسی علیهالسلام == | ||
در باب دوم سفر خروج تورات میخوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است</ref> <ref>خروج 6: 14-20</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد. | در باب دوم سفر خروج تورات میخوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است</ref> <ref>خروج 6: 14-20</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی میگویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحهگری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود <ref>تثنیه 34: 5 - 12</ref>. | (5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی میگویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحهگری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود <ref>تثنیه 34: 5 - 12</ref>. | ||
=تأسیس یهودیت= | == تأسیس یهودیت == | ||
در باب سوم سفر خروج میخوانیم که حضرت [[موسی]] علیهالسلام در بیابان حوریب در دامته کوه، صدای خدای متعال را از میان آتشی از بوته خار شنید که با او سخن میگوید. | در باب سوم سفر خروج میخوانیم که حضرت [[موسی]] علیهالسلام در بیابان حوریب در دامته کوه، صدای خدای متعال را از میان آتشی از بوته خار شنید که با او سخن میگوید. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
این جریان تا چهل سال یعنی در تمام مدت سرگردانی [[بنی اسرائیل]] در بیابان ادامه داشت. تورات میگوید آن غذای شبنم گونه من نامیده شد؛ زیرا [[بنی اسرائیل]] با دیدن آن به زبان عبری پرسیدند: “مان هوء”یعنی آن چیست؟ | این جریان تا چهل سال یعنی در تمام مدت سرگردانی [[بنی اسرائیل]] در بیابان ادامه داشت. تورات میگوید آن غذای شبنم گونه من نامیده شد؛ زیرا [[بنی اسرائیل]] با دیدن آن به زبان عبری پرسیدند: “مان هوء”یعنی آن چیست؟ | ||
=الواح و ده فرمان= | == الواح و ده فرمان == | ||
هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] علیهالسلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام میبرد، <ref>اعراف: 145</ref>. از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است: | هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] علیهالسلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام میبرد، <ref>اعراف: 145</ref>. از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است: | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
پس از آن، تفصیلاتی درباره این احکام در باب 21 به بعد سفر خروج آمده است. | پس از آن، تفصیلاتی درباره این احکام در باب 21 به بعد سفر خروج آمده است. | ||
=گوساله پرستی= | == گوساله پرستی == | ||
تورات میگوید وقتی [[بنی اسرائیل]] مشاهده کردند حضرت [[موسی]] علیهالسلام در مراجعت از طور سینا تأخیر کرد، نزد حضرت هارون علیهالسلام رفتند و از او درخواست کردند تا برای آنان خدایانی بسازد و آن حضرت موضوع را به حضرت [[موسی]] علیهالسلام اطلاع داد و خواست آنان را هلاک کند، اما بر اثر شفاعت وی از آن صرف نظر کرد. | تورات میگوید وقتی [[بنی اسرائیل]] مشاهده کردند حضرت [[موسی]] علیهالسلام در مراجعت از طور سینا تأخیر کرد، نزد حضرت هارون علیهالسلام رفتند و از او درخواست کردند تا برای آنان خدایانی بسازد و آن حضرت موضوع را به حضرت [[موسی]] علیهالسلام اطلاع داد و خواست آنان را هلاک کند، اما بر اثر شفاعت وی از آن صرف نظر کرد. | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
تورات میگوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیهالسلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است <ref>اعراف: 154</ref>. | تورات میگوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] علیهالسلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است <ref>اعراف: 154</ref>. | ||
== تورات == | === تورات === | ||
تورات واژهای عبری و به معنای قانون است؛ زیرا در کتاب تورات احکام و قوانین زیادی وجود دارد. نام دیگر تورات شریعت است. | تورات واژهای عبری و به معنای قانون است؛ زیرا در کتاب تورات احکام و قوانین زیادی وجود دارد. نام دیگر تورات شریعت است. | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
به همین دلیل ابن عزرا که دانشمندی نسبتاً آزاد اندیش بود، برای اظهار نظر خویش در این باب جرأت نکرد و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد. اما من بدون ترس و واهمه پرده ابهام را از روی سخنان ابن عزرا برخواهم داشت و حقیقت را برای همه آفتابی خواهم کرد.<ref>Spinoza, Benedict de, A Theologico - Political Treatise, ch. VIII</ref> | به همین دلیل ابن عزرا که دانشمندی نسبتاً آزاد اندیش بود، برای اظهار نظر خویش در این باب جرأت نکرد و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد. اما من بدون ترس و واهمه پرده ابهام را از روی سخنان ابن عزرا برخواهم داشت و حقیقت را برای همه آفتابی خواهم کرد.<ref>Spinoza, Benedict de, A Theologico - Political Treatise, ch. VIII</ref> | ||
=عهد عتیق= | == عهد عتیق == | ||
[[عهد عتیق]] نامی است که [[مسیحیان]] در مقابل [[عهد جدید]] به کتاب [[یهودیان]] دادهاند. [[مسیحیان]] به هر دو عهد عقیده دارند. [[عهد عتیق]] به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است. این دو زبان مانند عربی از زبانهای سامی هستند. کتاب تورات در آغاز [[عهد عتیق]] قرار دارد. | [[عهد عتیق]] نامی است که [[مسیحیان]] در مقابل [[عهد جدید]] به کتاب [[یهودیان]] دادهاند. [[مسیحیان]] به هر دو عهد عقیده دارند. [[عهد عتیق]] به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است. این دو زبان مانند عربی از زبانهای سامی هستند. کتاب تورات در آغاز [[عهد عتیق]] قرار دارد. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
3. پیشگوییهای انبیا. | 3. پیشگوییهای انبیا. | ||
== بخش تاریخی عهد عتیق == | === بخش تاریخی عهد عتیق === | ||
بخش تاریخی [[عهد عتیق]] با تورات و تورات با سفر پیدایش آغاز میشود. آفرینش جهان، آدم و حوا و خوردن معرفت نیک و بد همچنین اخراج آنان از باغ عدن، داستان فرزندان آدم، طوفان نوح، حوادث مربوط به حضرت [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]] و [[یوسف]] در این سفر آمده است. چهار سفر بعدی سیره حضرت [[موسی]] علیهالسلام و تاریخ [[بنی اسرائیل]] را شرح میدهد. | بخش تاریخی [[عهد عتیق]] با تورات و تورات با سفر پیدایش آغاز میشود. آفرینش جهان، آدم و حوا و خوردن معرفت نیک و بد همچنین اخراج آنان از باغ عدن، داستان فرزندان آدم، طوفان نوح، حوادث مربوط به حضرت [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]] و [[یوسف]] در این سفر آمده است. چهار سفر بعدی سیره حضرت [[موسی]] علیهالسلام و تاریخ [[بنی اسرائیل]] را شرح میدهد. | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۵: | ||
17. کتاب استر (رفع خطر نابودی از یهود با وساطت استر، همسر [[یهودی]] خشایارشا، مدفون در همدان). | 17. کتاب استر (رفع خطر نابودی از یهود با وساطت استر، همسر [[یهودی]] خشایارشا، مدفون در همدان). | ||
== حکمت، مناجات و شعر == | === حکمت، مناجات و شعر === | ||
این بخش مشتمل بر 5 کتاب است: | این بخش مشتمل بر 5 کتاب است: | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۸۹: | ||
5. کتاب (اشعار عاشقانه). | 5. کتاب (اشعار عاشقانه). | ||
== پیشگوییهای انبیا == | === پیشگوییهای انبیا === | ||
بخش پیشگوییهای انبیا مشتمل بر هشدارها و تهدیداتی پیرامون سرنوشت [[بنی اسرائیل]] است. برای فهمیدن این پیشگوییها خواننده باید از جریانات آن زمان کاملاً آگاه باشد. | بخش پیشگوییهای انبیا مشتمل بر هشدارها و تهدیداتی پیرامون سرنوشت [[بنی اسرائیل]] است. برای فهمیدن این پیشگوییها خواننده باید از جریانات آن زمان کاملاً آگاه باشد. | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۷: | ||
17. کتاب ملاکی (پیشگویی). | 17. کتاب ملاکی (پیشگویی). | ||
=اپوکریفای عهد عتیق= | == اپوکریفای عهد عتیق == | ||
اینک برای آشنایی با اپوکریفای [[عهد عتیق]] نامهای آن کتب را میآوریم. لازم است اشاره کنیم که نسخههایی از [[کتاب مقدس]] که دارای اپوکریفاست، هم از نظر تعداد کتب اپوکریفا و هم از نظر ترتیب، با یکدیگر اختلاف دارند. منبع بیشتر این کتابها ترجمه سبعینه است. تاکنون اپوکریفا به زبان فارسی دیده نشده است، اما نسخههایی از آن به عربی و انگلیسی و زبانهای دیگر وجود دارد. یک مجموعه اپوکریفا در 241 صفحه به زبان عربی، مشتمل بر 10 کتاب زیر است: | اینک برای آشنایی با اپوکریفای [[عهد عتیق]] نامهای آن کتب را میآوریم. لازم است اشاره کنیم که نسخههایی از [[کتاب مقدس]] که دارای اپوکریفاست، هم از نظر تعداد کتب اپوکریفا و هم از نظر ترتیب، با یکدیگر اختلاف دارند. منبع بیشتر این کتابها ترجمه سبعینه است. تاکنون اپوکریفا به زبان فارسی دیده نشده است، اما نسخههایی از آن به عربی و انگلیسی و زبانهای دیگر وجود دارد. یک مجموعه اپوکریفا در 241 صفحه به زبان عربی، مشتمل بر 10 کتاب زیر است: | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۲: | ||
10- یهودیت. | 10- یهودیت. | ||
== عقاید و احکام مذهبی == | === عقاید و احکام مذهبی === | ||
علام دینی، پزشک و فیلسوف یهودی، [[موسی]] بن میمون (1135 - 1204 م.) به آیین یهود لباسی نو پوشاند و سیزده اصل برای آن ترتیب داد، به این شرح: | علام دینی، پزشک و فیلسوف یهودی، [[موسی]] بن میمون (1135 - 1204 م.) به آیین یهود لباسی نو پوشاند و سیزده اصل برای آن ترتیب داد، به این شرح: | ||
خط ۳۷۴: | خط ۳۷۴: | ||
13. قیامت و جاودانگی نفس آدمی. | 13. قیامت و جاودانگی نفس آدمی. | ||
=خدا در یهودیت= | == خدا در یهودیت == | ||
یهودیت (مانند [[اسلام]] و [[مسیحیت]]) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت [[موسی]] علیهالسلام تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کردهاند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل میشوند و به گونههایی از شرک روی میآورند. این مسأله هیچ گاه نظر پژوهشگران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانستهاند که ادیان دو گونهاند: | یهودیت (مانند [[اسلام]] و [[مسیحیت]]) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت [[موسی]] علیهالسلام تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کردهاند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل میشوند و به گونههایی از شرک روی میآورند. این مسأله هیچ گاه نظر پژوهشگران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانستهاند که ادیان دو گونهاند: | ||
خط ۳۸۸: | خط ۳۸۸: | ||
یکی دیگر از نامهای [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است. | یکی دیگر از نامهای [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است. | ||
=انبیای بنی اسرائیل= | == انبیای بنی اسرائیل == | ||
[[یهودیان]] به نبوت معتقدند و در مورد آن بحثهای کلامی گستردهای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژهای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند. | [[یهودیان]] به نبوت معتقدند و در مورد آن بحثهای کلامی گستردهای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژهای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند. | ||
خط ۳۹۸: | خط ۳۹۸: | ||
از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس <ref>مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24</ref>، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد. | از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس <ref>مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24</ref>، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد. | ||
=حکومت بنی اسرائیل= | == حکومت بنی اسرائیل == | ||
پس از حضرت [[موسی]] علیهالسلام، حضرت یوشع بن نون علیهالسلام به امر [[خدا]] به رهبری قوم برخاست. وی از رود اردن که از شمال به جنوب [[فلسطین]] کشیده شده است، گذشت و بلاد کنعان و حدود آن را فتح کرد. | پس از حضرت [[موسی]] علیهالسلام، حضرت یوشع بن نون علیهالسلام به امر [[خدا]] به رهبری قوم برخاست. وی از رود اردن که از شمال به جنوب [[فلسطین]] کشیده شده است، گذشت و بلاد کنعان و حدود آن را فتح کرد. | ||
خط ۴۲۱: | خط ۴۲۱: | ||
تجزیه کشور مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان [[یهودا]] و [[اسرائیل]] نیز عموماً گنهکار بودند و مردم را به گناه و بتپرستی دعوت میکردند. | تجزیه کشور مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان [[یهودا]] و [[اسرائیل]] نیز عموماً گنهکار بودند و مردم را به گناه و بتپرستی دعوت میکردند. | ||
=اسارت بابل= | == اسارت بابل == | ||
به هر حال پیشگوییهای انبیای [[بنی اسرائیل]] تحقق یافت <ref>این مطلب بر اساس دیدگاه کلامی است و تاریخ قطعی پیشگوییها معلوم نیست.</ref> و پس از چندی آشوریها که در شمال بابل در عراق و [[سوریه]] کنونی حکمرانی داشتند و پایتخت آنان شهر نینوا بود به [[اسرائیل]] تاختند و عده کثیری را به اسیری بردند. چند سال بعد، پادشاه بابل بختنصر که در [[عهد عتیق]] نبوکدنصر (یعنی بت “نبو”تاج را نگهداری میکند) نامیده میشود، به [[اورشلیم]] حمله کرد و مردم [[یهودا]] را کشت و عدهای را به اسارت به بابل برد که تا مدتی طولانی در آنجا بودند. | به هر حال پیشگوییهای انبیای [[بنی اسرائیل]] تحقق یافت <ref>این مطلب بر اساس دیدگاه کلامی است و تاریخ قطعی پیشگوییها معلوم نیست.</ref> و پس از چندی آشوریها که در شمال بابل در عراق و [[سوریه]] کنونی حکمرانی داشتند و پایتخت آنان شهر نینوا بود به [[اسرائیل]] تاختند و عده کثیری را به اسیری بردند. چند سال بعد، پادشاه بابل بختنصر که در [[عهد عتیق]] نبوکدنصر (یعنی بت “نبو”تاج را نگهداری میکند) نامیده میشود، به [[اورشلیم]] حمله کرد و مردم [[یهودا]] را کشت و عدهای را به اسارت به بابل برد که تا مدتی طولانی در آنجا بودند. | ||
خط ۴۳۲: | خط ۴۳۲: | ||
ارمیای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد <ref>ارمیا 39:14</ref>. | ارمیای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد <ref>ارمیا 39:14</ref>. | ||
=تجدید معبد= | == تجدید معبد == | ||
هنگامی که کورش (یعنی خورشید) بنیانگذار سلسله هخامنشی بابل را فتح کرد، [[یهودیان]] آزاد شدند و اجازه بازگشت به سرزمین خود را یافتند. اما بسیاری از آنان حاضر نبودند بابل را ترک کنند و در بابل و اطراف آن پراکنده شدند. | هنگامی که کورش (یعنی خورشید) بنیانگذار سلسله هخامنشی بابل را فتح کرد، [[یهودیان]] آزاد شدند و اجازه بازگشت به سرزمین خود را یافتند. اما بسیاری از آنان حاضر نبودند بابل را ترک کنند و در بابل و اطراف آن پراکنده شدند. | ||
خط ۴۳۹: | خط ۴۳۹: | ||
گروهی از [[یهودیان]] نیز به [[فلسطین]] بازگشتند و به بازسازی شهر قدس آغاز کردند. در آن دوران همسایگان آن سرزمین احساس خطر کردند و مانع بر پایی یک حکومت مقتدر [[یهودی]] بر خاک [[فلسطین]] شدند. پس از آن حکومتهای ناتوانی در مناطق مختلف [[فلسطین]] بر پا شد و پس از چند قرن آشفتگی، شهر [[قدس]] برای بار دوم به دست رومیان ویران شد و این ویرانی [[یهودیان]] را در جهان پراکنده ساخت. از آن پس، [[یهودیان]] در کشورهای بیگانه زندگی سختی را میگذراندند و انواع خواری و سرکوفتگی را در جسم و جان خود میچشیدند. | گروهی از [[یهودیان]] نیز به [[فلسطین]] بازگشتند و به بازسازی شهر قدس آغاز کردند. در آن دوران همسایگان آن سرزمین احساس خطر کردند و مانع بر پایی یک حکومت مقتدر [[یهودی]] بر خاک [[فلسطین]] شدند. پس از آن حکومتهای ناتوانی در مناطق مختلف [[فلسطین]] بر پا شد و پس از چند قرن آشفتگی، شهر [[قدس]] برای بار دوم به دست رومیان ویران شد و این ویرانی [[یهودیان]] را در جهان پراکنده ساخت. از آن پس، [[یهودیان]] در کشورهای بیگانه زندگی سختی را میگذراندند و انواع خواری و سرکوفتگی را در جسم و جان خود میچشیدند. | ||
=پیدایش کنیسه= | == پیدایش کنیسه == | ||
پس از بازگشت یهود از بابل، جامعه دینی نظام تازهای یافت و معابدی ساخته شد که بعداً کنیسه (synagogue) نامیده شد. این معابد مانند سایر معبدها معماری خاصی داشتند و در آنها قربانگاه و اماکن ویژه دیگری وجود داشت. هم اکنون نیز معبد[[یهودیان]] کنیسه نامیده میشود. | پس از بازگشت یهود از بابل، جامعه دینی نظام تازهای یافت و معابدی ساخته شد که بعداً کنیسه (synagogue) نامیده شد. این معابد مانند سایر معبدها معماری خاصی داشتند و در آنها قربانگاه و اماکن ویژه دیگری وجود داشت. هم اکنون نیز معبد[[یهودیان]] کنیسه نامیده میشود. | ||
خط ۴۴۸: | خط ۴۴۸: | ||
(4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما <ref>تثنیه 6:4-5</ref>. | (4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما <ref>تثنیه 6:4-5</ref>. | ||
=تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی= | == تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی == | ||
[[یهودیان]] نیز مانند سایر اقوام تحت تأثیر محیط قرار داشتند و پس از تماس با برخی تمدنهای باستانی، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از مفاهیم و اعمال آنها را وام گرفتند، ولی باید توجه داشت که آنان پیوسته و در تمام موارد، مسائل یاد شده را به رنگ اخلاقیات توحیدی خاص خویش در میآوردند. مثلاً داستان طوفان نوح، خواه از بابلیها اقتباس شده باشد یا نه، آن گونه که در سفر پیدایش آمده است، از خدای واحد، مهربان و درستکار سخن میگوید. | [[یهودیان]] نیز مانند سایر اقوام تحت تأثیر محیط قرار داشتند و پس از تماس با برخی تمدنهای باستانی، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از مفاهیم و اعمال آنها را وام گرفتند، ولی باید توجه داشت که آنان پیوسته و در تمام موارد، مسائل یاد شده را به رنگ اخلاقیات توحیدی خاص خویش در میآوردند. مثلاً داستان طوفان نوح، خواه از بابلیها اقتباس شده باشد یا نه، آن گونه که در سفر پیدایش آمده است، از خدای واحد، مهربان و درستکار سخن میگوید. | ||
خط ۴۵۸: | خط ۴۵۸: | ||
یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهشگران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان میگفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهشگران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] علیهالسلام در اوایل سوره طه بروشنی میفهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است. | یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهشگران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان میگفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهشگران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] علیهالسلام در اوایل سوره طه بروشنی میفهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است. | ||
=اعیاد یهود= | == اعیاد یهود == | ||
عیدهای یهود دارند از این قرار: | عیدهای یهود دارند از این قرار: | ||
خط ۴۸۳: | خط ۴۸۳: | ||
11. '''عید قرعهها:''' در عبری "پوریم" نام دارد. این روز به مناسبت رفع خطر قتل عام [[یهودیان]] به توطئه هامان وزیر خشایارشا عید قرار داده شده است. شرح مفصل این ماجرا در کتاب استر در [[عهد عتیق]] آمده است. وجه تسمیه این روز آن است که هامان برای تعیین روز اعلام تصمیم خود به پادشاه قرعه کشیده بود. مزبور در ماه اسفند قرار دارد. | 11. '''عید قرعهها:''' در عبری "پوریم" نام دارد. این روز به مناسبت رفع خطر قتل عام [[یهودیان]] به توطئه هامان وزیر خشایارشا عید قرار داده شده است. شرح مفصل این ماجرا در کتاب استر در [[عهد عتیق]] آمده است. وجه تسمیه این روز آن است که هامان برای تعیین روز اعلام تصمیم خود به پادشاه قرعه کشیده بود. مزبور در ماه اسفند قرار دارد. | ||
=فرقههای یهودی= | == فرقههای یهودی == | ||
همه دینها پس از اندک زمانی فرقههای متعدد پیدا میکنند. مسائل اجتماعی و تنوع مشربها، فرقهها را پدید میآورد. برخی از این فرقهها نیرومند و برخی ناتوانند، همچنین فرقههایی پرجمعیت و فرقههایی کم جمعیت هستند. | همه دینها پس از اندک زمانی فرقههای متعدد پیدا میکنند. مسائل اجتماعی و تنوع مشربها، فرقهها را پدید میآورد. برخی از این فرقهها نیرومند و برخی ناتوانند، همچنین فرقههایی پرجمعیت و فرقههایی کم جمعیت هستند. | ||
خط ۴۸۹: | خط ۴۸۹: | ||
فرقههای شناخته شده [[یهود]] پس از بازگشت از بابل پدید آمدهاند و درباره فرقههای قدیمتر اطلاع چندانی در دست نیست. | فرقههای شناخته شده [[یهود]] پس از بازگشت از بابل پدید آمدهاند و درباره فرقههای قدیمتر اطلاع چندانی در دست نیست. | ||
== فریسیان == | === فریسیان === | ||
کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت [[یهود]] از آن هستند. | کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت [[یهود]] از آن هستند. | ||
خط ۵۰۹: | خط ۵۰۹: | ||
امور داخلی [[یهود]] در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر [[قدس]] در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح علیهالسلام بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است. | امور داخلی [[یهود]] در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر [[قدس]] در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح علیهالسلام بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است. | ||
== صدوقیان == | === صدوقیان === | ||
نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] علیهالسلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط میشود <ref>کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24</ref>. این منصب در عصر حضرت سلیمان علیهالسلام نیز برای صادوق باقی ماند <ref>کتاب اول پادشاهان 2:34</ref>. کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفتهاند و امانتداری آنان ستوده شده است <ref>حزقیال 44:15</ref>. | نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] علیهالسلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط میشود <ref>کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24</ref>. این منصب در عصر حضرت سلیمان علیهالسلام نیز برای صادوق باقی ماند <ref>کتاب اول پادشاهان 2:34</ref>. کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفتهاند و امانتداری آنان ستوده شده است <ref>حزقیال 44:15</ref>. | ||
خط ۵۱۹: | خط ۵۱۹: | ||
صدوقیان مانند فریسیان با حضرت مسیح علیهالسلام مخالفت بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. پس از خرابی [[اورشلیم]] در سال 70 م. دیگر اثری از این فرقه باقی نماند. | صدوقیان مانند فریسیان با حضرت مسیح علیهالسلام مخالفت بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. پس از خرابی [[اورشلیم]] در سال 70 م. دیگر اثری از این فرقه باقی نماند. | ||
== سامریان == | === سامریان === | ||
نام سامریان از منطقهای به نام سامره میآید که در زمان تجزیه سرزمین [[فلسطین]] پس از حضرت سلیمان علیهالسلام، مرکز کشور [[اسرائیل]] بود. این فرقه پس از بازگشت از اسیری بابل پدید آمد و برخی معتقدند که نژاد آنان اسرائیلی نیست و احتمالاً مخلوطی از اسرائیلی و آشوری است. | نام سامریان از منطقهای به نام سامره میآید که در زمان تجزیه سرزمین [[فلسطین]] پس از حضرت سلیمان علیهالسلام، مرکز کشور [[اسرائیل]] بود. این فرقه پس از بازگشت از اسیری بابل پدید آمد و برخی معتقدند که نژاد آنان اسرائیلی نیست و احتمالاً مخلوطی از اسرائیلی و آشوری است. | ||
خط ۵۲۹: | خط ۵۲۹: | ||
این فرقه به مسائل مذهبی توجه مخصوصی دارد و مراسم ویژهای انجام میدهد. | این فرقه به مسائل مذهبی توجه مخصوصی دارد و مراسم ویژهای انجام میدهد. | ||
== اسنیان == | === اسنیان === | ||
ریشه کلمه اسنی احتمالاً به معنای شفا دهنده است، به این معنا که آنان در اندیشه شفای روان خود بودهاند. در وجه تسمیه این کلمه، احتمالاً دیگری (مانند تعمید دهنده) نیز وجود دارد. | ریشه کلمه اسنی احتمالاً به معنای شفا دهنده است، به این معنا که آنان در اندیشه شفای روان خود بودهاند. در وجه تسمیه این کلمه، احتمالاً دیگری (مانند تعمید دهنده) نیز وجود دارد. | ||
خط ۵۴۹: | خط ۵۴۹: | ||
حتی ممکن است اعضای این فرقه همگی مسیحی شده باشند. گفته میشود یحیی بن زکریا (تعمید دهنده) نیز از آنان بوده است. بیابان گردی آن حضرت به قول اناجیل (و نیز [[احادیث اسلامی]]) میتواند شاهدی بر این موضوع باشد. | حتی ممکن است اعضای این فرقه همگی مسیحی شده باشند. گفته میشود یحیی بن زکریا (تعمید دهنده) نیز از آنان بوده است. بیابان گردی آن حضرت به قول اناجیل (و نیز [[احادیث اسلامی]]) میتواند شاهدی بر این موضوع باشد. | ||
== قانویان == | === قانویان === | ||
کلمه قانونی که در لغت به معنای غیور و متعصب است، بر گروهی اطلاق میشد که با شدت تمام با استیلای رومیها بر [[فلسطین]] مخالفت میکردند. آنان معمولاً خنجری در زیر لباس خود مخفی میکردند و در فرصت مناسب هواخواهان رومیان را از پای در میآوردند. | کلمه قانونی که در لغت به معنای غیور و متعصب است، بر گروهی اطلاق میشد که با شدت تمام با استیلای رومیها بر [[فلسطین]] مخالفت میکردند. آنان معمولاً خنجری در زیر لباس خود مخفی میکردند و در فرصت مناسب هواخواهان رومیان را از پای در میآوردند. | ||
خط ۵۵۵: | خط ۵۵۵: | ||
بیگانگان آنان را از فرقههای دیگر مشخص میکردند و خطر آنان را جدی میگرفتند. چنین به نظر میرسد که این عده از نظر سایر اعتقادات خود با فریسیان تفاوتی نداشتند. | بیگانگان آنان را از فرقههای دیگر مشخص میکردند و خطر آنان را جدی میگرفتند. چنین به نظر میرسد که این عده از نظر سایر اعتقادات خود با فریسیان تفاوتی نداشتند. | ||
== قارئون == | === قارئون === | ||
قارئون از کلمه “قراء”در عربی و عبری میآید که در مقابل تفسیرهای تکلفآمیز فریسیان، به قرائت کتب آسمانی اشاره دارد. | قارئون از کلمه “قراء”در عربی و عبری میآید که در مقابل تفسیرهای تکلفآمیز فریسیان، به قرائت کتب آسمانی اشاره دارد. | ||
خط ۵۶۵: | خط ۵۶۵: | ||
در قرون گذشته اکثر قارئون در [[جهان اسلام]] زندگی میکردند. اکنون آنان در [[اسرائیل]]، روسیه، اوکراین و کشورهای دیگر به سر میبرند. نام شبه جزیره کریمه (Crimea) در اوکراین از عنوان فرقه قرائیم گرفته شده است. دانشمندان بزرگی از قارئون برخاستهاند که مباحث آنان در الهیات [[یهودی]] توجه محققان را به خود جلب کرده است. آنان در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفی بهره میگیرند. | در قرون گذشته اکثر قارئون در [[جهان اسلام]] زندگی میکردند. اکنون آنان در [[اسرائیل]]، روسیه، اوکراین و کشورهای دیگر به سر میبرند. نام شبه جزیره کریمه (Crimea) در اوکراین از عنوان فرقه قرائیم گرفته شده است. دانشمندان بزرگی از قارئون برخاستهاند که مباحث آنان در الهیات [[یهودی]] توجه محققان را به خود جلب کرده است. آنان در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفی بهره میگیرند. | ||
== دونمه == | === دونمه === | ||
نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین میگویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده میشود. | نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین میگویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده میشود. | ||
خط ۵۸۳: | خط ۵۸۳: | ||
اکنون چند هزار نفر از آنان در ترکیه یافت میشوند. | اکنون چند هزار نفر از آنان در ترکیه یافت میشوند. | ||
=انتظار ظهور ماشیح (مسیحا)= | == انتظار ظهور ماشیح (مسیحا) == | ||
اندیشه انتظار [[مسیحا]] ماهیتاً [[یهودی]] است. اقوام عصر قدیم، بر اثر نومیدی از وضع موجود و بی توجهی به آینده، به گذشته خویش میبالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن میدیدند. گونهای از این گذشته گرایی را چکامه سرایان یونانی و رومی، هزیود (Hesiod) و اوید (Ovid) ماهرانه ترسیم و توصیف کردهاند. این دو تن برای جهان پنج دوره و پنج نژاد پیاپی قائل شدند و گفتند: | اندیشه انتظار [[مسیحا]] ماهیتاً [[یهودی]] است. اقوام عصر قدیم، بر اثر نومیدی از وضع موجود و بی توجهی به آینده، به گذشته خویش میبالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن میدیدند. گونهای از این گذشته گرایی را چکامه سرایان یونانی و رومی، هزیود (Hesiod) و اوید (Ovid) ماهرانه ترسیم و توصیف کردهاند. این دو تن برای جهان پنج دوره و پنج نژاد پیاپی قائل شدند و گفتند: | ||
خط ۶۱۲: | خط ۶۱۲: | ||
اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد. | اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد. | ||
=غلبه رومیان و انقراض یهود= | == غلبه رومیان و انقراض یهود == | ||
پس از نوسازی [[اورشلیم]] مستقر شدن [[یهودیان]] در آن مشکلاتی پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بتپرست [[سوریه]] آغاز شد جنگهای مکابیان با استعمارگران [[سوریه]] به پیروزی [[یهود]] انجامید که در کتابهای اپوکریفا شرح داده شده است. | پس از نوسازی [[اورشلیم]] مستقر شدن [[یهودیان]] در آن مشکلاتی پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بتپرست [[سوریه]] آغاز شد جنگهای مکابیان با استعمارگران [[سوریه]] به پیروزی [[یهود]] انجامید که در کتابهای اپوکریفا شرح داده شده است. | ||
خط ۶۱۸: | خط ۶۱۸: | ||
در این دوران غالباً [[بنی اسرائیل]] زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت [[مسیح]] علیهالسلام نیز در همین دوران بود که شرح آن به طور مفصل خواهد آمد. همچنین در این عصر احکام و قوانینی از طرف علمای [[یهود]] صادر میشد و نمایندگان دول استعمارگر فرمان میراندند. علمای [[یهود]] در مجمعی به نام سنهدرین اجتماع میکردند و درباره امور مذهبی تصمیم میگرفتند. <ref>کلمه سنهدرین از واژه یونانی “سیندریون “به معنای مجمع میآید.</ref> | در این دوران غالباً [[بنی اسرائیل]] زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت [[مسیح]] علیهالسلام نیز در همین دوران بود که شرح آن به طور مفصل خواهد آمد. همچنین در این عصر احکام و قوانینی از طرف علمای [[یهود]] صادر میشد و نمایندگان دول استعمارگر فرمان میراندند. علمای [[یهود]] در مجمعی به نام سنهدرین اجتماع میکردند و درباره امور مذهبی تصمیم میگرفتند. <ref>کلمه سنهدرین از واژه یونانی “سیندریون “به معنای مجمع میآید.</ref> | ||
=ویرانی اورشلیم و آوارگی یهود= | == ویرانی اورشلیم و آوارگی یهود == | ||
در سال 70 م. تیتوس، پسر امپراطور روم، [[اورشلیم]] را محاصره و ویران کرد و مردم بی شماری را از دم شمشیر گذراند. وی سنهدرین را نیز از بین برد. | در سال 70 م. تیتوس، پسر امپراطور روم، [[اورشلیم]] را محاصره و ویران کرد و مردم بی شماری را از دم شمشیر گذراند. وی سنهدرین را نیز از بین برد. | ||
خط ۶۲۶: | خط ۶۲۶: | ||
بعدها، در عصر خلیفه دوم، [[مسلمانان]] شهر [[قدس]] را با مذاکره از [[مسیحیان]] تحویل گرفتند. به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری) [[مسلمانان]] هنگام تحویل گرفتن [[قدس]]، در صلحنامه خود در برابر [[مسیحیان]] متعهد شدند که هیچ گاه به [[یهودیان]] اجازه سکونت در آن شهر را ندهند. <ref>الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ لیدن، 1964، ج 1، ص 2405.</ref> | بعدها، در عصر خلیفه دوم، [[مسلمانان]] شهر [[قدس]] را با مذاکره از [[مسیحیان]] تحویل گرفتند. به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری) [[مسلمانان]] هنگام تحویل گرفتن [[قدس]]، در صلحنامه خود در برابر [[مسیحیان]] متعهد شدند که هیچ گاه به [[یهودیان]] اجازه سکونت در آن شهر را ندهند. <ref>الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ لیدن، 1964، ج 1، ص 2405.</ref> | ||
=تلمود= | == تلمود === | ||
کلمه “[[تلمود]] ”به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری “لمد”(یعنی یاد داد) میآید و با واژه “تلمیذ”و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. [[تلمود]] به کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام [[یهود]] را در بر دارد اطلاق میشود. | کلمه “[[تلمود]] ”به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری “لمد”(یعنی یاد داد) میآید و با واژه “تلمیذ”و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. [[تلمود]] به کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام [[یهود]] را در بر دارد اطلاق میشود. | ||
خط ۶۸۷: | خط ۶۸۷: | ||
[[تلمود]] به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصهای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینهای از [[تلمود]] در سال 1350 ه. ش. در تهران انتشار یافته است. | [[تلمود]] به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصهای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینهای از [[تلمود]] در سال 1350 ه. ش. در تهران انتشار یافته است. | ||
=قبالا (کابالا)= | == قبالا (کابالا) == | ||
عرفان (یا تصوف) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه) است. عرفان از ذوق بر میخیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطهای تنگاتنگ دارد. | عرفان (یا تصوف) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه) است. عرفان از ذوق بر میخیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطهای تنگاتنگ دارد. | ||
خط ۶۹۵: | خط ۶۹۵: | ||
عرفان و علوم اعلای [[یهودی]] قبالا (یعنی مقبول) نامیده میشود. عرفان [[یهودی]] مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی [[بنی اسرائیل]] بسیار تأثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت میشود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است. در دانش قبالا پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخر الزمان، ظهور [[مسیحا]]، رجعت و قیامت بسیار بحث میشود. در این فن، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد. | عرفان و علوم اعلای [[یهودی]] قبالا (یعنی مقبول) نامیده میشود. عرفان [[یهودی]] مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی [[بنی اسرائیل]] بسیار تأثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت میشود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است. در دانش قبالا پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخر الزمان، ظهور [[مسیحا]]، رجعت و قیامت بسیار بحث میشود. در این فن، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد. | ||
=خونخواری یهودیان= | == خونخواری یهودیان == | ||
نزد [[یهودیان]] دو مراسم خونین وجود دارد که "[[یهوه]]" را راضی میگرداند؛ یکی از آنها عید نانهای آغشته به خون بشری -منظور همان [[عید فصح]] است- و دیگری مراسم ختنهکردن کودکان [[یهودی]] که خون آن را [[خاخام]] [[یهودی]] میخورد. | نزد [[یهودیان]] دو مراسم خونین وجود دارد که "[[یهوه]]" را راضی میگرداند؛ یکی از آنها عید نانهای آغشته به خون بشری -منظور همان [[عید فصح]] است- و دیگری مراسم ختنهکردن کودکان [[یهودی]] که خون آن را [[خاخام]] [[یهودی]] میخورد. | ||
خط ۷۱۱: | خط ۷۱۱: | ||
«افراد صالح غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین میگوید:« همانطور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم [[انسان]] نیز مانعی ندارد هرچند که این کار با " روزه بزرگ " روزهای شنبه مصادف گردد. سپس برای این جنایت ثواب در نظر گرفته و چنین میگوید:«هر کسی فرد غیر [[یهودی|یهودی]] را بکشد، پاداش او اینست که در [[بهشت]] جاویدان بماند و در طبقه چهارم سکنی گزیند...»<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/357083/%DA%86%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%84%D9%82%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 چه قومی "خونخواران تاریخ بشریت" لقب گرفتهاند؟]</ref> | «افراد صالح غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین میگوید:« همانطور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم [[انسان]] نیز مانعی ندارد هرچند که این کار با " روزه بزرگ " روزهای شنبه مصادف گردد. سپس برای این جنایت ثواب در نظر گرفته و چنین میگوید:«هر کسی فرد غیر [[یهودی|یهودی]] را بکشد، پاداش او اینست که در [[بهشت]] جاویدان بماند و در طبقه چهارم سکنی گزیند...»<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/357083/%DA%86%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%84%D9%82%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 چه قومی "خونخواران تاریخ بشریت" لقب گرفتهاند؟]</ref> | ||
=یهودیت در اروپا= | == یهودیت در اروپا == | ||
یودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند. این در حالی بود که [[یهودیان]] مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به نام گتو (Ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. همچنین بسیار اتفاق میافتاد که [[مسیحیان]] آنان را به زور به آیین خود در میآوردند. | یودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند. این در حالی بود که [[یهودیان]] مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به نام گتو (Ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. همچنین بسیار اتفاق میافتاد که [[مسیحیان]] آنان را به زور به آیین خود در میآوردند. | ||
خط ۷۱۸: | خط ۷۱۸: | ||
هنگامی که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست [[مسلمانان]] خارج شد، [[یهودیان]] نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به [[کشورهای اسلامی]] [[شمال آفریقا]] روی آوردند، ولی تنها اندکی از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایی و ناخدایان آزمند رهیده، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر [[اسلام]] قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانی [[مسلمانان]] با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران [[یهودی]] و مسیحی است. | هنگامی که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست [[مسلمانان]] خارج شد، [[یهودیان]] نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به [[کشورهای اسلامی]] [[شمال آفریقا]] روی آوردند، ولی تنها اندکی از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایی و ناخدایان آزمند رهیده، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر [[اسلام]] قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانی [[مسلمانان]] با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران [[یهودی]] و مسیحی است. | ||
=یهودیت در عصر جدید= | == یهودیت در عصر جدید == | ||
[[یهودیان]] اروپا بر اثر فشارهایی که برای آنان به وجود آمده بود، نمیتوانستند بین [[مسیحیان]] و اقوام دیگر زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل میانداخت. | [[یهودیان]] اروپا بر اثر فشارهایی که برای آنان به وجود آمده بود، نمیتوانستند بین [[مسیحیان]] و اقوام دیگر زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل میانداخت. | ||
خط ۷۲۴: | خط ۷۲۴: | ||
اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای [[یهود]] سابقهای طولانی دارد با این وصف، زندگی میان ملتهای غیر [[یهودی]] از نظر اقتصادی برای عموم [[یهودیان]] بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تأسیس کشور [[اسرائیل]]، [[یهودیان]] حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به مهاجرت، در تمامی سرزمینهای یهودینشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمانهایی به وجود آمد. دستگاههای تبلیغاتی [[اسرائیل]] نیز باغ سبزی را به [[یهودیان]] نشان میدادند. گروهی از [[یهود]] پس از مهاجرت، به وطن قبلی بازگشتند و به برنامههای پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند. | اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای [[یهود]] سابقهای طولانی دارد با این وصف، زندگی میان ملتهای غیر [[یهودی]] از نظر اقتصادی برای عموم [[یهودیان]] بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تأسیس کشور [[اسرائیل]]، [[یهودیان]] حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به مهاجرت، در تمامی سرزمینهای یهودینشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمانهایی به وجود آمد. دستگاههای تبلیغاتی [[اسرائیل]] نیز باغ سبزی را به [[یهودیان]] نشان میدادند. گروهی از [[یهود]] پس از مهاجرت، به وطن قبلی بازگشتند و به برنامههای پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند. | ||
=پیدایش صهیونیسم و تأسیس دولت اسرائیل= | == پیدایش صهیونیسم و تأسیس دولت اسرائیل == | ||
یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتی الهی میدانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است. با این وصف هر گاه کسی بخواهد یهودی شود باید ذلتهای این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد. <ref>ر. ک. : گنجینهای از تلمود، ص 84.</ref> تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است. <ref>مثلاً به وسیله اصحاب اخدود که در سوره بروج از آنان یاد شده است.</ref> [[یهودیان]] معمولاً مردم را به [[صهیونیسم]] دعوت میکنند. | یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتی الهی میدانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است. با این وصف هر گاه کسی بخواهد یهودی شود باید ذلتهای این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد. <ref>ر. ک. : گنجینهای از تلمود، ص 84.</ref> تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است. <ref>مثلاً به وسیله اصحاب اخدود که در سوره بروج از آنان یاد شده است.</ref> [[یهودیان]] معمولاً مردم را به [[صهیونیسم]] دعوت میکنند. | ||
خط ۷۳۹: | خط ۷۳۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:ادیان و آیینها]] | ||