۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پیش بینی' به 'پیشبینی') |
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== تاریخچه بیت المال == | == تاریخچه بیت المال == | ||
اما در مورد نحوه تقسیم اموال بیت المال، [[ابن ابی الحدید]] در شرح | اما در مورد نحوه تقسیم اموال بیت المال، [[ابن ابی الحدید]] در شرح نهجالبلاغه مینویسد: چون مردم گرد [[ابوبكر]] اجتماع نمودند، هدایایی بین زنهای [[مهاجرین]] و [[انصار]] توزیع نمود. (یعنی: بر خلاف [[عدالت]] و [[مساوات]] عمل نمود و آنها را بر دیگران ترجیح داد، در حالی كه چنین چیزی بر خلاف دستورات الهی و ترجیح بعد مرجّح است)، اما هنگامی كه عمر به خلافت رسید، بعضی از مردم را بر بعضی دیگر ترجیح داد، پیشینیان از [[مسلمین]] را بر دیگران ترجیح داد، همه مهاجرین را بر انصار، عرب را بر عجم و آزاد را بر برده ترجیح داد<ref>نهجالبلاغه: خطبه 126.</ref>. | ||
لیكن در زمان [[عثمان]] از این بدتر عمل شد و شیوهای كه او اتخاذ كرد، در تضاد كامل با دستورات [[قرآن]] و روش [[پیامبر]] و حتّی دو [[خلیفه]] قبل از خود عمل نمود و رسماً اعلام میكرد كه ما نیازمندیهای خود را از این مال برداشت میكنیم گرچه بینی عدّهای به خاك مالیده شود<ref>سنن بیهقی، ج 6، ص 351.</ref>. او درآمدهای بیت المال را بین خویشان و بستگان خود توزیع میكرد و هیچ گونه اشكالی در این مسأله نمیدید و این روش او سبب آشوبهایی علیه او گردید و در زمان او اموال [[بنی امیه]] تا مقدار زیادی بالا رفته بود و اوضاع بیت المال در نهایت آشفتگی قرار داشت. تا آن كه نوبت به خلافت [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه السلام)]] رسید، آن حضرت در توزیع بیت المال بسیار دقیق و حساب شده برخورد میكرد و بر خلاف خلفای قبل از خود، نهایت عدالت و مساوات را به كار میگرفت و همین مسأله باعث گردید كه دنیا پرستان و سودجویان نتوانستند شیوه آن حضرت را تحمّل نمایند. | لیكن در زمان [[عثمان]] از این بدتر عمل شد و شیوهای كه او اتخاذ كرد، در تضاد كامل با دستورات [[قرآن]] و روش [[پیامبر]] و حتّی دو [[خلیفه]] قبل از خود عمل نمود و رسماً اعلام میكرد كه ما نیازمندیهای خود را از این مال برداشت میكنیم گرچه بینی عدّهای به خاك مالیده شود<ref>سنن بیهقی، ج 6، ص 351.</ref>. او درآمدهای بیت المال را بین خویشان و بستگان خود توزیع میكرد و هیچ گونه اشكالی در این مسأله نمیدید و این روش او سبب آشوبهایی علیه او گردید و در زمان او اموال [[بنی امیه]] تا مقدار زیادی بالا رفته بود و اوضاع بیت المال در نهایت آشفتگی قرار داشت. تا آن كه نوبت به خلافت [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه السلام)]] رسید، آن حضرت در توزیع بیت المال بسیار دقیق و حساب شده برخورد میكرد و بر خلاف خلفای قبل از خود، نهایت عدالت و مساوات را به كار میگرفت و همین مسأله باعث گردید كه دنیا پرستان و سودجویان نتوانستند شیوه آن حضرت را تحمّل نمایند. | ||
آن حضرت نظریه خود را در مورد بیت المال در یك جمله كوتاه چنین بیان میكند: «آگاه باشید كه بخشیدن بیت المال در غیر حقّ خود [[اسراف]] و تبذیر است، در حالی كه این عمل باعث بالا بردن منزلت انسان در دنیا و پائین آوردن درجة او در آخرت است، او را نزد مردم گرامی میدارد و نزد [[خداوند]] خوار مینماید.» هم چنین میفرماید: «اگر بیت المال متعلّق به خودم بود آن را به گونهای مساوی توزیع میكردم، چه رسد به این كه بیت المال متعلّق به خداوند است و اختیار آن در دست من نیست و باید به همان گونهای كه خداوند دستور داده عمل شود<ref> | آن حضرت نظریه خود را در مورد بیت المال در یك جمله كوتاه چنین بیان میكند: «آگاه باشید كه بخشیدن بیت المال در غیر حقّ خود [[اسراف]] و تبذیر است، در حالی كه این عمل باعث بالا بردن منزلت انسان در دنیا و پائین آوردن درجة او در آخرت است، او را نزد مردم گرامی میدارد و نزد [[خداوند]] خوار مینماید.» هم چنین میفرماید: «اگر بیت المال متعلّق به خودم بود آن را به گونهای مساوی توزیع میكردم، چه رسد به این كه بیت المال متعلّق به خداوند است و اختیار آن در دست من نیست و باید به همان گونهای كه خداوند دستور داده عمل شود<ref>نهجالبلاغه: خطبه 126.</ref>. | ||
اوضاع و احوال بیت المال در ابتدای خلافت حضرت به قدری آشفته بود كه آن حضرت میفرمودند: اگر اموال بیت المال را مهر و كابین زنان خود كرده باشید، آنها را باز پس میگیرم. و آن حضرت تمامی امتیازاتی را كه تا آن زمان پیدا شده بود لغو نمود و حتی به برادرش عقیل كه برای طلب نزد او آمده بود آهن گداخته نشان میدهد و هیچ گاه حاضر نشد كه عدل و مساوات را كنار گذارد. | اوضاع و احوال بیت المال در ابتدای خلافت حضرت به قدری آشفته بود كه آن حضرت میفرمودند: اگر اموال بیت المال را مهر و كابین زنان خود كرده باشید، آنها را باز پس میگیرم. و آن حضرت تمامی امتیازاتی را كه تا آن زمان پیدا شده بود لغو نمود و حتی به برادرش عقیل كه برای طلب نزد او آمده بود آهن گداخته نشان میدهد و هیچ گاه حاضر نشد كه عدل و مساوات را كنار گذارد. | ||