۸۸٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== تدوین نهجالبلاغه == | == تدوین نهجالبلاغه == | ||
این مجموعه | این مجموعه گرانقدر که گذشت زمان و ظهور اندیشههای نوتر و روشن تر پیوسته بر ارزش آن افزوده است. گزیدهای از خطابهها، دعاها، وصیتها، نامهها و جملههای کوتاه مولای متقیان، علی(ع) است. | ||
این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهجالبلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | این اثر ماندگار را علامه سید شریف رضی رضوان الله علیه از میان صدها کتاب و منبع، گردآوری و تنظیم کرده است. <ref>حسن منتظری، آشنایی با نهجالبلاغه، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهابالدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطهای صمیمیداشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیدهای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه میگوید و از فقدان او چنین مینالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> | سید رضی در عزت نفس و بلندنظری، سخاوت و بخشندگی، پایبندی به امور شرعی، پرهیز از تملق و چاپلوسی، پارسایی و پرواپیشگی در روزگار خود مانند نداشت. روح آزادگی در شریف رضی چنان جلوه داشت که با ابواسحاق صابی <ref>ابواسحاق ابراهیم بن هلال حرانى از ادیبان و كاتبان برجسته قرن پنجم هجرى بوده است. وى در نویسندگى و انشا مقامى بلند داشت و او را در شمار ابن عمید آوردهاند. ابواسحاق بر آیین صابئین (پیروان حضرت یحیى) بود و بر آیین خود تعصب مىورزید. ر. ك: محمد بن اسحاق الندیم، الفهرست، طبع تجدد، تهران، 1393 ق. ص 149؛ یتیمه الدهر، ج 2، صص 287 - 368؛ شهابالدین ابو عبدالله یاقوت الحموى، معجم الادباء، دار احیاء التراث العربى، بیروت، ج 2، صص 20 - 94؛ شمس الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن خلكان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، تحقیق احسان عباس، دار الثقافه، بیروت، ج 1، صص 52 - 54؛ عباس بن محمد رضا القمى، الكنى و الالقاب، المطیعه الحیدریه، النجف، 1376 ق. ج 2، صص 366 - 368؛ زكى مبارك، النثر الفنى فى القرن الرابع، الطبعه الثانیه، مكتبه السعاده، القاهره، ج 2، صص 290 - 295</ref> غیر مسلمان رابطهای صمیمیداشت و میان آن دو مراودات و مراسلات علمی و ادبی برقرار بود؛ و چون او درگذشت، سید رضی در قصیدهای عالی و بسیار حزن انگیز او را مرثیه گفت. <ref>ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوى (الشریف الرضى)، دیوان الشریف الرضى، الطبعه الاولى، وزاره الارشاد الاسلامى 1406 ق. ج 1، صص 381 - 385</ref> برخی از این مرثیه سرایی برآشفتند و سید رضی را سرزنش کردند که شخصی چون او، از دودمان پیامبر، کسی چون ابواسحاق صابی [[کافر]] را مرثیه میگوید و از فقدان او چنین مینالد! و سید رضی پاسخ داد که من فضل و کمال او را ستوده ام، نه جسم و بدن او را. <ref> الكنى و الالقاب، ج 2، ص 368</ref> | ||
ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 | ثعالبی ادیب معاصر با سید رضی، در گذشته به سال 429 هجری درباره او چنین مینویسد: | ||
او اینک نابغه | او اینک نابغه دوران و نجیبترین بزرگان [[عراق]] و در عین شرافت نسب و افتخار حسب، مزین به ادبی نمایان و فضلی تابان و بهرهای وافر از تمام خوبیها و نیکوییهاست. از این گذشته او سرآمد شاعرانی است که از دودمان ابوطالب برخاستهاند، چه گذشتگان و چه معاصران و اگر بگویم او سرآمد شاعران [[قریش]] است، گزافه نگفته ام که گواه صادق آن اشعار اوست که این ادعا را میتوان با مراجعه بدانها دریافت؛ اشعاری عالی و استوار، خالی از سستی و عوار، که در عین روانی و سلاست، محکم است و با متانت، دارای معانی نغز و بلند، و چونان میوه رسیده و باطراوت. <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155</ref> | ||
سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علیرغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم، <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref> در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهجالبلاغه مهمترین و برجستهترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمیرسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است. | سید رضی با وجود گرفتاریهای بسیار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علیرغم مشاغل مهم و حساس و وقت گیری همچون نقابت طالبیان و امارت حج و نظارت دیوان مظالم، <ref>یتیمه الدهر، ج 3، ص 155؛ عمده الطالب، ص 237</ref> در عمر چهل و هفت ساله خویش آثاری بس مهم بر جای گذاشته است که هر یک در نوع خود ممتاز و حائز اهمیتی بسیار است که البته برخی از آنها به جای مانده و بسیاری از آنها از میان رفته است و جز نام و نشانی از آنها باقی نمانده است. در بین آثار شریف رضی نهجالبلاغه مهمترین و برجستهترین آنهاست که هیچ کتابی پس از [[قرآن کریم]] به والایی و شیوایی، و گرانمایگی و جاودانگی آن نمیرسد و سید رضی آن را در سال 400 هجری، شش سال پیش از وفاتش تألیف کرده است. | ||
نهجالبلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از [[خطبه ها|خطبهها]] و مواعظ، نامهها و عهدنامهها، کلمات کوتاه و | نهجالبلاغه عنوانی است که سید رضی برای منتخبی از [[خطبه ها|خطبهها]] و مواعظ، نامهها و عهدنامهها، کلمات کوتاه و | ||
[[کلمات قصار]] امیر مؤمنان علی (ع) برگزیده است، <ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهجالبلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87</ref> و این کتاب در فرهنگ اسلامیمانند آفتاب نیمروز | [[کلمات قصار]] امیر مؤمنان علی (ع) برگزیده است، <ref>السید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، مصادر نهجالبلاغه و أسانیده، الطبعه الثانیه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1395 ق. ج 1، ص 87</ref> و این کتاب در فرهنگ اسلامیمانند آفتاب نیمروز میدرخشد و صدفی مشحون به گوهرهایی از حکمتهای عالی است. <ref>سید هبه الدین شهرستانى، در پیرامون نهجالبلاغه، ترجمه سید عباس میرزاده اهرى چاپ سوم، بنیاد نهجالبلاغه، 1359 ش. ص</ref> | ||
== نام نهجالبلاغه == | == نام نهجالبلاغه == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
== اسناد، شرحها، ترجمهها == | == اسناد، شرحها، ترجمهها == | ||
این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول [[عباس محمود عقّاد]] | این اثر عظیم از گوینده بزرگش حکایت دارد و به قول [[عباس محمود عقّاد]] نویسنده و تاریخنگار معروف مصری: «چون خوب دقت کنی صدای امام را از آن سوی کلمات میشنوی، نه صدای دیگری را». <ref>عبقریه الإمام، صص 132 178</ref> | ||
نهجالبلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، [[طلاب]] و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن میپرداختند و در خطبهها و خطابهها بدان استناد و تبرک میجستند. اندیشمندان و محققان بر آن شرح و [[تفسیر]] مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند. | نهجالبلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود، در اختیار دانشمندان، [[طلاب]] و اهل علم بوده است. آنها به مطالعه و حفظ آن میپرداختند و در خطبهها و خطابهها بدان استناد و تبرک میجستند. اندیشمندان و محققان بر آن شرح و [[تفسیر]] مینوشتند و به ترجمه آن اقدام میکردند. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
== نهجالبلاغه در کلام بزرگان و اندیشوران == | == نهجالبلاغه در کلام بزرگان و اندیشوران == | ||
نهجالبلاغه برخلاف دیگر کتابهای روایی و حدیثی، پای را از دایره اعتقادات تشیع و دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان [[ادیان]] و مکتبهای دیگر را به خود جذب کرده است. [[دکتر طه حسین مصری]]، فقط وحی و کلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار میدهد و به قول [[ابن ابی الحدید]] [[معتزلی]]، سزاوار است تمام | نهجالبلاغه برخلاف دیگر کتابهای روایی و حدیثی، پای را از دایره اعتقادات تشیع و دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان [[ادیان]] و مکتبهای دیگر را به خود جذب کرده است. [[دکتر طه حسین مصری]]، فقط وحی و کلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار میدهد و به قول [[ابن ابی الحدید]] [[معتزلی]]، سزاوار است تمام سخنشناسان عرب در برابر کلمات امام علی(ع) [[سجده]] کنند. <ref>محمد دشتی، شناخت نهجالبلاغه و فهرست کلی نهجالبلاغه، نشر مؤلف، صص 151 163</ref> | ||
در اینجا چند سخن از بزرگان را درباره این اثر گران سنگ میآوریم: | در اینجا چند سخن از بزرگان را درباره این اثر گران سنگ میآوریم: |