۸۷٬۷۶۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها ') |
جز (جایگزینی متن - 'می خواهیم' به 'میخواهیم') |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
یعنی وقتی در موازنه(قیاس) بین این مذهب و سایر مذاهب قرار گرفتی، این مذهب را مذهب وسط و راه مستقیم(نجات) و سایر مذاهب را در چپ و راست آن مییابی. | یعنی وقتی در موازنه(قیاس) بین این مذهب و سایر مذاهب قرار گرفتی، این مذهب را مذهب وسط و راه مستقیم(نجات) و سایر مذاهب را در چپ و راست آن مییابی. | ||
وی در تایید ادعای خود مبنی بر این که در فهم و تفسیر افعال اختیاری راه وسط راه نجات است، از روایت امام صادق سلام الله علیه استفاده میکند که در مواجهه با شخصی که معنای امر بین الامرین را از ایشان میپرسد فرازی از نماز را به ایشان یادآور میشود که فرمود: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ. <ref>.ر ک، فخر رازی، (1414ق). القضاء و القدر. بیروت: انتشارات دار الکتاب العربی، ص 218</ref> | وی در تایید ادعای خود مبنی بر این که در فهم و تفسیر افعال اختیاری راه وسط راه نجات است، از روایت امام صادق سلام الله علیه استفاده میکند که در مواجهه با شخصی که معنای امر بین الامرین را از ایشان میپرسد فرازی از نماز را به ایشان یادآور میشود که فرمود: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ. <ref>.ر ک، فخر رازی، (1414ق). القضاء و القدر. بیروت: انتشارات دار الکتاب العربی، ص 218</ref> | ||
امام با همین بخش از سوره حمد، معنای امر بین الامرین را به آن شخص میفهماند. مینویسد:«ثم قوله إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ مبطل لقول الطائفتين المنحرفتين عن قصد السبيل، فإنه يتضمن إثبات فعل العبد و قيام العباده به حقيقه فهو العابد علی الحقيقه، و إن ذلك لا يحصل له إلا بإعانه رب العالمين عزّ و جلّ له، فإن لم يعنه و لم يقدره و لم يشا له العباده، لم يتمكن منها و لم يوجد منه البته. فالفعل منه و الاقدار و الاعانه من الرب عزّ و جلّ. یعنی قول شخصی که میگوید فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک | امام با همین بخش از سوره حمد، معنای امر بین الامرین را به آن شخص میفهماند. مینویسد:«ثم قوله إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ مبطل لقول الطائفتين المنحرفتين عن قصد السبيل، فإنه يتضمن إثبات فعل العبد و قيام العباده به حقيقه فهو العابد علی الحقيقه، و إن ذلك لا يحصل له إلا بإعانه رب العالمين عزّ و جلّ له، فإن لم يعنه و لم يقدره و لم يشا له العباده، لم يتمكن منها و لم يوجد منه البته. فالفعل منه و الاقدار و الاعانه من الرب عزّ و جلّ. یعنی قول شخصی که میگوید فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم، باطل کننده عقیده هر دو طایفه قدر و جبر است که از مسیر حق منحرف اند. بدرستی که این جمله متضمن فعل عبد و قیام عبادت به وی به طور حقیقی است. پس این شخص واقعا عابد است. از طرف دیگر، این عبادت جز با کمک پروردگار دو عالم حاصل نمیشود، به طوری که اگر خدا به او کمک نکند و قدرت ندهد و نخواهد که وی عبادت کند، قادر به انجام عبادت نخواهد بود. پس باید بپذیریم که فعل واقعا به عبد مربوط بوده و قدرت بر انجامش را خدا به او داده است. <ref>ابن قیم، (1417ق). شفاء العليل في مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل. بیروت: انتشارات دار الجمیل، ص 146</ref> | ||
ابن قیم مدعی است همه فرقه های مسلمان معتقدند تمام مقدرات امور بر اساس مشیت الهی پیش میرود. وی برای تایید ادعای خود، به آیات متعددی از قرآن اشاره میکند که محور آن مشیت الهی است. مینویسد:«و هذه المرتبة قد دلّ عليها إجماع الرسل من أولهم إلی آخرهم و جميع الكتب المنزلة من عند اللّه و الفطرة التي فطر اللّه عليها خلقه و أدلة العقول و العيان، و ليس في الوجود موجب و مقتض إلا مشيئة اللّه وحده، فما شاء كان و ما لم يشأ لم يكن، هذا عموم التّوحيد الذي لا يقوم إلّا به. و المسلمون من أولهم إلی آخرهم مجمعون علی أنه ما شاء اللّه كان و ما لم يشأ لم يكن»<ref> ابن قیم، (1417ق). شفاء العليل في مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل. بیروت: انتشارات دار الجمیل، ص119</ref> | ابن قیم مدعی است همه فرقه های مسلمان معتقدند تمام مقدرات امور بر اساس مشیت الهی پیش میرود. وی برای تایید ادعای خود، به آیات متعددی از قرآن اشاره میکند که محور آن مشیت الهی است. مینویسد:«و هذه المرتبة قد دلّ عليها إجماع الرسل من أولهم إلی آخرهم و جميع الكتب المنزلة من عند اللّه و الفطرة التي فطر اللّه عليها خلقه و أدلة العقول و العيان، و ليس في الوجود موجب و مقتض إلا مشيئة اللّه وحده، فما شاء كان و ما لم يشأ لم يكن، هذا عموم التّوحيد الذي لا يقوم إلّا به. و المسلمون من أولهم إلی آخرهم مجمعون علی أنه ما شاء اللّه كان و ما لم يشأ لم يكن»<ref> ابن قیم، (1417ق). شفاء العليل في مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل. بیروت: انتشارات دار الجمیل، ص119</ref> | ||
مشیت الهی مرتبه ای است که تمام رسولان الهی از ابتدا تا انتها در اعتقاد به آن اجماع دارند و نیز تمام کتابهای آسمانی و فطرت هایی الهی و دلایل عقول و عیان بر مشیت الهی گواه است و جز مشیت الهی هیچ موجب و اقتضایی در عالم وجود دیده نمیشود. پس آن چه را بخواهد خواهد بود و آن چه را نخواهد، نخواهد بود. این معنای خاص توحید است و تمام مسلمانان به این نکته اعتقاد دارند که همه امور مطابق با اراده و مشیت الهی پیش میرود. با یک نگاه به جملات ابن قیم به این باور میرسیم که وی به پیروی از نصوص قرآنی و روایی، از حاکمیت مقتدرانه الهی سخن میگوید و اداره نظام هستی را مطابق با اراده خداوندی میداند که آن چه طلب کند، میشود و آن چه طلب نکند، نمیشود. البته این سخن حق است که تدبیر هستی فقط به دست خدای متعال است، زیرا آن کسی که هستی آفرین است میتواند به نحو احسن مدیر و مدبر نظام خلقت باشد. اراده و مشیت آفریدگار بر هر اراده و مشیتی سبقت دارد و از این بالاتر، هر موجودی قبل از زمان تکوین تا زمان وجود، در سلطه و سیطره علم و مشیت الهی است. مشیت هر موجودی بخشی از علت خلقت اوست. | مشیت الهی مرتبه ای است که تمام رسولان الهی از ابتدا تا انتها در اعتقاد به آن اجماع دارند و نیز تمام کتابهای آسمانی و فطرت هایی الهی و دلایل عقول و عیان بر مشیت الهی گواه است و جز مشیت الهی هیچ موجب و اقتضایی در عالم وجود دیده نمیشود. پس آن چه را بخواهد خواهد بود و آن چه را نخواهد، نخواهد بود. این معنای خاص توحید است و تمام مسلمانان به این نکته اعتقاد دارند که همه امور مطابق با اراده و مشیت الهی پیش میرود. با یک نگاه به جملات ابن قیم به این باور میرسیم که وی به پیروی از نصوص قرآنی و روایی، از حاکمیت مقتدرانه الهی سخن میگوید و اداره نظام هستی را مطابق با اراده خداوندی میداند که آن چه طلب کند، میشود و آن چه طلب نکند، نمیشود. البته این سخن حق است که تدبیر هستی فقط به دست خدای متعال است، زیرا آن کسی که هستی آفرین است میتواند به نحو احسن مدیر و مدبر نظام خلقت باشد. اراده و مشیت آفریدگار بر هر اراده و مشیتی سبقت دارد و از این بالاتر، هر موجودی قبل از زمان تکوین تا زمان وجود، در سلطه و سیطره علم و مشیت الهی است. مشیت هر موجودی بخشی از علت خلقت اوست. |