۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنیهاشم') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
=== رقابت با ابوطالب === | === رقابت با ابوطالب === | ||
پس از عبدالمطلب ابوطالب بر | پس از عبدالمطلب ابوطالب بر بنیهاشم ریاست یافته بود و از پیامبر (صلی الله علیه) حمایت میکرد. نقلهای تاریخی نشان میدهند که ابولهب و ابوطالب روابط خوبی نداشتند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۰</ref>. | ||
=== تعصب و گرایشهای قبیلهای === | === تعصب و گرایشهای قبیلهای === | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
او به پیامبر (صلی الله علیه) آزار جسمی نیز میرساند. او گاهی به دنبال پیامبر (صلی الله علیه) راه میافتاد و او را با سنگ میزد؛ به گونهای که پای وی را خون آلود میکرد و او را دروغگو میخواند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. یک بار وقتی پیامبر (صلی الله علیه) در [[سجده]] بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (صلی الله علیه) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر (صلی الله علیه) دانست<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref>. پیامبر (صلی الله علیه) فرموده است که خانهاش در بین بدترین همسایهها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان میریختند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref>. | او به پیامبر (صلی الله علیه) آزار جسمی نیز میرساند. او گاهی به دنبال پیامبر (صلی الله علیه) راه میافتاد و او را با سنگ میزد؛ به گونهای که پای وی را خون آلود میکرد و او را دروغگو میخواند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. یک بار وقتی پیامبر (صلی الله علیه) در [[سجده]] بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (صلی الله علیه) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر (صلی الله علیه) دانست<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref>. پیامبر (صلی الله علیه) فرموده است که خانهاش در بین بدترین همسایهها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان میریختند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref>. | ||
هنگامی که قریشیان | هنگامی که قریشیان بنیهاشم و [[مسلمانان]] را در [[شعب ابیطالب]] در محاصره اقتصادی قرار دادند، ابولهب با این که از بنیهاشم بود با قریشیان همراه شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۰۹</ref> و از کسانی بود که عهدنامه تحریم را مهر کردند<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۵۰</ref>. | ||
== نقشه قتل پیامبر == | == نقشه قتل پیامبر == | ||
پس از وفات ابوطالب، در جلسهای که سران [[مشرکان]] تصمیم گرفتند پیامبر (صلی الله علیه) را شبانه به قتل برسانند، ابولهب نیز شرکت داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۲۸</ref>. وقتی میخواستند از میان قبایل قریشی کسانی را انتخاب کنند که در قتل پیامبر (صلی الله علیه) مشارکت داشته باشند، از | پس از وفات ابوطالب، در جلسهای که سران [[مشرکان]] تصمیم گرفتند پیامبر (صلی الله علیه) را شبانه به قتل برسانند، ابولهب نیز شرکت داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۲۸</ref>. وقتی میخواستند از میان قبایل قریشی کسانی را انتخاب کنند که در قتل پیامبر (صلی الله علیه) مشارکت داشته باشند، از بنیهاشم ابولهب داوطلب شد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۵</ref>. | ||
وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (صلی الله علیه) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۳</ref>. | وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (صلی الله علیه) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۳</ref>. |