confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | '''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
حوا نامی است که در ادبیات اسلامی بر همسر آدم نهادهاند. به نظر میرسد این اسم ریشه عربی ندارد. <ref>حوا را واژه عبری قلمداد کردهاند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref> واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و فرهنگ عرب راه یافته است. <ref>گفته میشود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر میزیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref> | حوا نامی است که در ادبیات اسلامی بر همسر آدم نهادهاند. به نظر میرسد این اسم ریشه عربی ندارد. <ref>حوا را واژه عبری قلمداد کردهاند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref> واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و فرهنگ عرب راه یافته است. <ref>گفته میشود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر میزیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref> | ||
در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است | در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است<ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref>. نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش میگذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیهالسلام بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت میشود<ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره میکند</ref>. | ||
== صفات و ویژگیهای حضرت حوا == | == صفات و ویژگیهای حضرت حوا == | ||
خط ۵۰: | خط ۴۹: | ||
'''گندمگون:''' | '''گندمگون:''' | ||
آدم از گل آفریده شد و حوّاء، از وجود آدم خلق شده است. «خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها؛ شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را آفرید.»<ref>زمر، آیه 6</ref> «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها؛ اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش | آدم از گل آفریده شد و حوّاء، از وجود آدم خلق شده است. «خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها؛ شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را آفرید.»<ref>زمر، آیه 6</ref> «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها؛ اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد<ref>اعراف، آیه 189</ref>» بنا به نظر اهل لغت که آدم را از أدمه به معنای گندمگون گرفتهاند، میتوان حوا را نیز زنی گندمگون دانست<ref>مفردات راغب، ج1، ص70</ref>. | ||
'''لبان تیره:''' | '''لبان تیره:''' | ||
اگر به معنی واژه «حو» دقت شود به قرمزی گفته میشود که به سیاهی میزند. همچنین به لبان تیره نیز اطلاق میشود. از این رو به مرد و زن، با لبان تیره گفته میشود: «رجل أَحْوَی و امرأَة | اگر به معنی واژه «حو» دقت شود به قرمزی گفته میشود که به سیاهی میزند. همچنین به لبان تیره نیز اطلاق میشود. از این رو به مرد و زن، با لبان تیره گفته میشود: «رجل أَحْوَی و امرأَة حَوَّاء<ref>لسان العرب، ج1، ص207</ref>» پس به بیراه نرفته ایم اگر حوّاء را زنی گندمگون و با لبان قرمز تیره بدانیم. | ||
=== ویژگیهای معنوی === | === ویژگیهای معنوی === | ||
'''همسان با حضرت آدم علیه السلام''' | '''همسان با حضرت آدم (علیه السلام)''' | ||
گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دندههای چپ آدم میدانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش | گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دندههای چپ آدم میدانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد<ref>اعراف، آیه 189</ref>». | ||
در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دندههای سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آنگاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را میچسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل میدهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند | در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دندههای سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آنگاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را میچسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل میدهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند<ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref>. | ||
== حضرت حوا، همسری مهربان == | == حضرت حوا، همسری مهربان == | ||
هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است | هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است<ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>. | ||
== منزلت والای حضرت حوا == | == منزلت والای حضرت حوا == | ||
از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است | از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است<ref> القصص القرآنی، ص 35</ref>. باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی میآفریند. | ||
== حضرت حوا، همسری مهربان == | == حضرت حوا، همسری مهربان == | ||
هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است | هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است<ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>. | ||
== قبر حضرت حوا == | == قبر حضرت حوا == | ||
[[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت | [[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حوا (علیه السلام) در [[جده]] روایت کرده است: | ||
«در صُحُف [[ادریس علیه السلام]] آمده که آدم علیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[ماه محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن | «در صُحُف [[ادریس (علیه السلام)]] آمده که آدم علیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[ماه محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند<ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref>». | ||
== پانویس == | == پانویس == |