۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''منبر'''سادهترین و در دسترسترین '''رسانه اسلام'''، منبر است که آن هم جایگاهش در اصلیترین مرکز اسلامی یعنی [[مسجد]] میباشد. [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام صلی الله علیه]] پیش از ساخت مسجد بر | '''منبر'''سادهترین و در دسترسترین '''رسانه اسلام'''، منبر است که آن هم جایگاهش در اصلیترین مرکز اسلامی یعنی [[مسجد]] میباشد. [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام صلی الله علیه]] پیش از ساخت مسجد بر مکانهای بلند میایستاد و مردم را مخاطب قرار میداد. رفته رفته با ساخت مسجد، منبر به عنوان ابزاری ساده برای برقراری این ارتباط و ابلاغ پیام جدید، در کنار [[محراب]] [[مساجد]] بنا شد. در طول [[تاریخ اسلام]]، در کنار نمازهایی که در مساجد اقامه میشد. منبر نیز در نقش رسانه برای آموزش معارف اسلامی و بیان مسائل جاری روز مطرح شد. پند و اندرزی که بر روی منبر توسط شخصیتهای معنوی و با نفوذ اسلامی ایراد میگردید، دلها را زنده و غفلت زدگان را بیدار میکرد. امروزه نیز گرچه وسایل و ابزارهای نوین و رسانههای جمعی جهت تبلیغ دین، گسترش چشمگیری یافته، ولی با این همه منبر به عنوان یک رسانه تبلیغی قدرتمند و مقدّس نقش خود را حفظ کرده است. | ||
== معنا و مفهوم == | == معنا و مفهوم == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== اولین منبر == | == اولین منبر == | ||
[[علامه مجلسی]] در مورد اولین منبر در تاریخ اسلام | [[علامه مجلسی]] در مورد اولین منبر در تاریخ اسلام مینویسد: «وقتی [[حضرت محمد (ص)|حضرت رسول صلی الله علیه]] به [[مدینه]] هجرت نمود و [[مسجد نبوی]] را بنا کرد، در کنار [[محراب]] مسجد، درخت خرمایی خشک و کهنه بود و هرگاه حضرت [[خطبه]] میخواند بر آن درخت تکیه میکرد. یکی از [[مسلمانان]] پیشنهاد کرد: یا [[رسول اللّه]]! رخصت ده که برای شما منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری؛ و چون اجازه یافت برای حضرت منبری سهپایه ساخت. | ||
== ستون حنانه == | == ستون حنانه == | ||
پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم صلی الله علیه هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه میکرد، نالهای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسولخداصلی الله علیه بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبرصلی الله علیه به آن تکیه میکرد صداى نالهای سر داد، به طورى که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبرصلی الله علیه از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبرصلی الله علیه فرمود: [[سوگند]] به کسى که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمیرساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند<ref>بیهقی، پیشین، ص196.</ref>.» این ستون به | پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم صلی الله علیه هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه میکرد، نالهای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسولخداصلی الله علیه بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبرصلی الله علیه به آن تکیه میکرد صداى نالهای سر داد، به طورى که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبرصلی الله علیه از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبرصلی الله علیه فرمود: [[سوگند]] به کسى که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمیرساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند<ref>بیهقی، پیشین، ص196.</ref>.» این ستون به ستون حنانه شهرت یافته است. | ||
[[ابن عمر]] هم مىگوید که پیامبرصلی الله علیه هنگام سخنرانى و ایراد خطبه به پایهاى که تنه درخت خرمائى بود، تکیه میداد و چون منبر آماده شد و حضرت براى خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که [[پیامبر]] بازگشت و به آن دست کشید<ref>همان، ص195.</ref>. [[شیخ مفید]] ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی تا، ج1، ص343 به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.</ref>. | [[ابن عمر]] هم مىگوید که پیامبرصلی الله علیه هنگام سخنرانى و ایراد خطبه به پایهاى که تنه درخت خرمائى بود، تکیه میداد و چون منبر آماده شد و حضرت براى خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که [[پیامبر]] بازگشت و به آن دست کشید<ref>همان، ص195.</ref>. [[شیخ مفید]] ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه بی تا، ج1، ص343 به ستونی که در محل تنه این درخت ساخته شد ستون حنانه گفتند این ستون امروزه موجود است.</ref>. | ||
== زمان ساختن منبر == | == زمان ساختن منبر == | ||
از [[طبری]] نقل شده که منبر پیامبرصلی الله علیه در سال هفتم [[هجری]] ساخته شده است و «هم در این سال منبر پیامبرصلی الله علیه که از آن جا براى کسان سخن مىکرد، ساخته شد که دو پله و جایى براى نشستن داشت. به قولى منبر به سال هشتم ساخته شد؛ اما | از [[طبری]] نقل شده که منبر پیامبرصلی الله علیه در سال هفتم [[هجری]] ساخته شده است و «هم در این سال منبر پیامبرصلی الله علیه که از آن جا براى کسان سخن مىکرد، ساخته شد که دو پله و جایى براى نشستن داشت. به قولى منبر به سال هشتم ساخته شد؛ اما درست همان سال هفتم است<ref>طبری محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375، ج3، ص 1156.</ref>.» در نقلی دیگر هم آمده است: «منبر پیامبراکرم صلی الله علیه در سال هشتم و به نقلی هفتم هجری ساخته شد<ref>مقریزی، پیشین، ج10، ص95.</ref>.» منبر رسولخداصلی الله علیه روز جمعه، اوایل سال هشتم هجرى به مسجد آورده شد<ref>یوسفی غروی، پیشین، ج4، ص 125.</ref>. | ||
== قداست منبر == | == قداست منبر == | ||
[[حضرت محمد (ص)|رسول خداصلی الله علیه]] و [[ائمه|ائمه اطهارعلیه السلام]] از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ای از | [[حضرت محمد (ص)|رسول خداصلی الله علیه]] و [[ائمه|ائمه اطهارعلیه السلام]] از همان صدر اسلام تلاش نمودند تا این رسانۀ سنّتی، قداست خود را حفظ کند. گرچه در برهه ای از زمانها، نااهلان به این کرسی مقدّس تکیه زدهاند، ولی همچنان منبر بر قداست خود باقی مانده است. | ||
[[خلیفه دوم]] در اولین روزهای خلافتش بر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه رفته و در مورد آیۀ شریفه: «النَّبیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم»<ref>سوره احزاب/آیه 6.</ref> برای مردم صحبت | [[خلیفه دوم]] در اولین روزهای خلافتش بر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه رفته و در مورد آیۀ شریفه: «النَّبیُّ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن اَنفُسِهِم»<ref>سوره احزاب/آیه 6.</ref> برای مردم صحبت میکرد. [[امام حسین علیه السلام]] که در گوشه ای از مسجد نشسته بود، با شنیدن سخنان تناقض آمیز [[خلیفه]] از جایش بلند شد و با لحنی معترضانه فرمود: | ||
«انْزِلْ ... عَنْ مِنْبَرِ أَبِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَا مِنْبَرِ أَبِیکَ<ref> بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت1403ق، ج30، ص47.</ref>؛ از منبر پدرم رسول خداصلی الله علیه فرود آی این منبر پدر تو نیست». | «انْزِلْ ... عَنْ مِنْبَرِ أَبِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَا مِنْبَرِ أَبِیکَ<ref> بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفا، بیروت1403ق، ج30، ص47.</ref>؛ از منبر پدرم رسول خداصلی الله علیه فرود آی این منبر پدر تو نیست». | ||
[[عمربن خطاب]] گفت: راست | [[عمربن خطاب]] گفت: راست میگویی. بلی! این منبر پدر توست، نه منبر پدر من! بعد [[علی بن ابی طالب|امام علیه السلام]] با استدلالهای محکم سخنان او را پاسخ داد. تا اینکه خلیفه دوم با خشم و ناراحتی تمام از منبر پایین آمد و با گروهی از یارانش به منزل [[امیرمؤمنان]] علی علیه السلام رفت و خطاب به آن حضرت گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت [[حسین]] چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله با صدای بلند با ما سخن میگوید و اوباش و اهل [[مدینه]] را بر من میشوراند<ref> همان، ص48.</ref>. | ||
طبق برخی از روایات یکی از | طبق برخی از روایات یکی از نشانههایی که قبل از ظهور هویدا میشود، خدشهدار شدن قداست منبر است. رسول خدا صلی الله علیه به [[سلمان فارسی]] فرمود: «یَا سَلْمَانُ! فَعِنْدَهَا ... وَ قُعُودُ الصِّبْیَانِ عَلَی الْمَنَابِرِ<ref> تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دارالکتاب، قم، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص304.</ref>؛ سلمان! هنگام ظهور [یکی از نشانههای آن این است که] بچههای نابالغ بر منبرها مینشینند<ref>. معنای حدیث این است که: [متأسفانه] کسانی مدیریت منبر را به عهده می گیرند که از نظر سن، دوره نوجوانی را می گذرانند و افراد مسنّ و با تجربه از منبرها محروم می شوند. امّا معنای دیگر این است که: [متأسفانه] کسانی مشغول تبلیغ دین می شوند که شرایط منبر را نداشته و از نظر علمی و فکری و معنوی بالغ نشده اند. </ref>.» | ||
== کارکردهای منبر == | == کارکردهای منبر == | ||
مهمترین کارکردهای منبر در جامعه اسلامی را می توان در دو محور دانست: | |||
# | # رسانهای بانفوذ برای رساندن مسائل [[جهان اسلام]]؛ | ||
# ابزاری مطمئن برای تبلیغ [[دین]] و آموزش معارف اسلامی. | # ابزاری مطمئن برای تبلیغ [[دین]] و آموزش معارف اسلامی. | ||
== جایگاه اهل منبر == | == جایگاه اهل منبر == | ||
اهل منبر در فرهنگ اسلامی منزلت خاصی دارند. پیامبر اکرم صلی الله علیه در این خصوص | اهل منبر در فرهنگ اسلامی منزلت خاصی دارند. پیامبر اکرم صلی الله علیه در این خصوص میفرماید: «أَ لَا أُحَدِّثُکُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَیْسُوا بِأَنْبِیَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ یَغْبِطُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الْأَنْبِیَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ<ref>مشکاة الأنوار ج1 ص136.</ref>؛ آیا به شما خبر دهم از گروههایی که از پیامبران و شهیدان نبوده، ولی در [[روز رستاخیز]] پیامبران و شهیدان به جایگاههای ایشان در پیشگاه الهی که بر منابری از نور است، غبطه میخورند؟» | ||
گفته شد: ای رسول خدا ایشان کیستند؟. حضرت فرمود: «هُمُ الَّذِینَ یُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَی اللَّهِ وَ یُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَی عِبَادِهِ؛ آنها کسانی هستند که بندگان خدا را نزد خدا محبوب | گفته شد: ای رسول خدا ایشان کیستند؟. حضرت فرمود: «هُمُ الَّذِینَ یُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَی اللَّهِ وَ یُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَی عِبَادِهِ؛ آنها کسانی هستند که بندگان خدا را نزد خدا محبوب میکنند و خدا را نزد بندگانش محبوب میگردانند. | ||
[[اصحاب]] گفتند: محبت خدا بر دل بندگان افکندن را فهمیدیم، ولی ندانستیم بندگان را چگونه محبوب [[خداوند]] قرار میدهند؟. | [[اصحاب]] گفتند: محبت خدا بر دل بندگان افکندن را فهمیدیم، ولی ندانستیم بندگان را چگونه محبوب [[خداوند]] قرار میدهند؟. | ||
آن حضرت صلی الله علیه فرمود: «یَأْمُرُونَهُمْ بِمَا یُحِبُّ اللَّهُ وَ یَنْهَونَهُمْ عَمَّا یَکْرَهُ اللَّهُ فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، طبع قدیم، قم، 1375ش، چاپ اول، ج1، ص12.</ref>؛ بندگان را به آنچه خداوند دوست دارد، فرمان | آن حضرت صلی الله علیه فرمود: «یَأْمُرُونَهُمْ بِمَا یُحِبُّ اللَّهُ وَ یَنْهَونَهُمْ عَمَّا یَکْرَهُ اللَّهُ فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، طبع قدیم، قم، 1375ش، چاپ اول، ج1، ص12.</ref>؛ بندگان را به آنچه خداوند دوست دارد، فرمان میدهند و از آنچه ناخوشایند اوست باز میدارند و هر گاه از آنان اطاعت کنند خداوند ایشان را دوست میدارد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |