پرش به محتوا

زهد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'بی نیاز' به 'بی‌نیاز'
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
جز (جایگزینی متن - 'بی نیاز' به 'بی‌نیاز')
خط ۶۱: خط ۶۱:
قناعت نه تنها خود یک فضیلت اخلاقی است، بلکه ارزش‌های اخلاقی فراوانی را در پی دارد. [[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا(علیه السلام)]] هنگام پاسخ به کسی از حقیقت قناعت از او می‌پرسد، به این آثار اشاره می‌فرماید:
قناعت نه تنها خود یک فضیلت اخلاقی است، بلکه ارزش‌های اخلاقی فراوانی را در پی دارد. [[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا(علیه السلام)]] هنگام پاسخ به کسی از حقیقت قناعت از او می‌پرسد، به این آثار اشاره می‌فرماید:
قناعت، باعث خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس، نپیماید: یا [[عبادت]] پیشه‌ای که خواهان مزد [[آخرت]] است، یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری می‌کند<ref>همان، ج 78، ص 349، ح 6. </ref>.
قناعت، باعث خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس، نپیماید: یا [[عبادت]] پیشه‌ای که خواهان مزد [[آخرت]] است، یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری می‌کند<ref>همان، ج 78، ص 349، ح 6. </ref>.
در واقع آدمی‌ چاره‌ای جز قناعت پیشگی در دنیا ندارد، و در غیر این صورت همواره در آتش حرص و حسرت برخورداری بیشتر خواهد سوخت. مردی به امام صادق(علیه السلام) شِکوه کرد که طلب روزی می‌کند و به دست می‌آورد، اما قانع نمی‌شود و بیشتر از آن از او می‌طلبد و عرض کرد: مرا چیزی بیاموزید، که مشکلم را حلّ کند. حضرت فرمود: اگر آن اندازه که کفایتت می‌کند تو را بی نیاز سازد، کمترین چیز دنیا بی نیازت می‌سازد و اگر آنچه را بس است، بی نیازت نسازد، همه دنیا هم تو را بی نیاز نمی‌گرداند<ref> شیخ کلینی: کافی، ج 2، ص 139، ح 10. </ref>.
در واقع آدمی‌ چاره‌ای جز قناعت پیشگی در دنیا ندارد، و در غیر این صورت همواره در آتش حرص و حسرت برخورداری بیشتر خواهد سوخت. مردی به امام صادق(علیه السلام) شِکوه کرد که طلب روزی می‌کند و به دست می‌آورد، اما قانع نمی‌شود و بیشتر از آن از او می‌طلبد و عرض کرد: مرا چیزی بیاموزید، که مشکلم را حلّ کند. حضرت فرمود: اگر آن اندازه که کفایتت می‌کند تو را بی‌نیاز سازد، کمترین چیز دنیا بی‌نیازت می‌سازد و اگر آنچه را بس است، بی‌نیازت نسازد، همه دنیا هم تو را بی‌نیاز نمی‌گرداند<ref> شیخ کلینی: کافی، ج 2، ص 139، ح 10. </ref>.


امّا چگونه می‌توان به قناعت ورزی دست یافت؟
امّا چگونه می‌توان به قناعت ورزی دست یافت؟
علاوه بر راه‌های عمومی، برخی شیوه‌های اختصاصی نیز مطرح شده است؛ از جمله امام صادق(علیه السلام) در رهنمودی در‌این‌باره می‌فرماید: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع می‌سازد<ref> همان، ج 8، ص 244، ح 338. </ref>.
علاوه بر راه‌های عمومی، برخی شیوه‌های اختصاصی نیز مطرح شده است؛ از جمله امام صادق(علیه السلام) در رهنمودی در‌این‌باره می‌فرماید: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع می‌سازد<ref> همان، ج 8، ص 244، ح 338. </ref>.


=== عفت و بی نیازی از اموال مردم ===
=== عفت و بی‌نیازی از اموال مردم ===
در ادبیات عرب «عفت» به مفهوم خویشتن‌داری در مقابل شهوات و امور ناپسند است<ref> ر. ک: ابن فارس: مقاییس اللغه، ج 4، ص 3. </ref>. علاوه بر عفت جنسی وعفت در کلام، از جمله موارد کاربرد عفت در ادبیات و متون دینی خویشتن‌داری از اظهار درخواست به دیگران می‌باشد<ref>ر. ک: ابن منظور: لسان العرب، ج 9، ص 253. اکنون که با مفهوم زهد آشنا شدیم، تفاسیر دیگر زهد مانند رهبانیت که آن را بدعتی از راهبان شمرده می‌شود. پیغمبر اکرم صریحاً فرمود: «لارَهْبانیَّهَ فِی الْاِسْلامِ» ؛(بحار، 15، ب 14) هنگامی که به آن حضرت اطلاع دادند که گروهی از صحابه پشت به زندگی کرده، از همه چیز اعراض نموده‌اند و به عزلت و عبادت روی آورده‌اند، سخت آنها را مورد عتاب قرار داد، فرمود: «من که پیامبر شمایم چنین نیستم.» پیغمبر اکرم به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعه گر او زندگی گراست نه زهد گرا. بعلاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام دربارة هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی کیشها و فلسفه ها، با بد بینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش. زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجاونابجا تقسیم نمی کند. مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج‌البلاغه صفحه515.</ref>.
در ادبیات عرب «عفت» به مفهوم خویشتن‌داری در مقابل شهوات و امور ناپسند است<ref> ر. ک: ابن فارس: مقاییس اللغه، ج 4، ص 3. </ref>. علاوه بر عفت جنسی وعفت در کلام، از جمله موارد کاربرد عفت در ادبیات و متون دینی خویشتن‌داری از اظهار درخواست به دیگران می‌باشد<ref>ر. ک: ابن منظور: لسان العرب، ج 9، ص 253. اکنون که با مفهوم زهد آشنا شدیم، تفاسیر دیگر زهد مانند رهبانیت که آن را بدعتی از راهبان شمرده می‌شود. پیغمبر اکرم صریحاً فرمود: «لارَهْبانیَّهَ فِی الْاِسْلامِ» ؛(بحار، 15، ب 14) هنگامی که به آن حضرت اطلاع دادند که گروهی از صحابه پشت به زندگی کرده، از همه چیز اعراض نموده‌اند و به عزلت و عبادت روی آورده‌اند، سخت آنها را مورد عتاب قرار داد، فرمود: «من که پیامبر شمایم چنین نیستم.» پیغمبر اکرم به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعه گر او زندگی گراست نه زهد گرا. بعلاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام دربارة هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی کیشها و فلسفه ها، با بد بینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش. زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجاونابجا تقسیم نمی کند. مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج‌البلاغه صفحه515.</ref>.


Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش