۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می روند' به 'میروند') |
جز (جایگزینی متن - ' اموزش' به ' آموزش') |
||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
نکته مهم دیگری که در ادامه گفتار شیخ وجود دارد این است که از منظر ایشان در فهم ظواهر قرآن و عمل بدان لازم است دقت و تعمق زیادی صورت گیرد تا بتوان احکامی را از آن استنباط نمود از اینرو ایشان بعد از بیان روایت اخیر- در وضوی جبیره - که امام ع شیوه فهم و استناد به قرآن را به یکی از پیروانش تعلیم فرمود -مینویسد استفاده حکم مذکور – مسح بر جبیره در صورت حرج – جز با تدبر و تامل در آیات ممکن نیست. | نکته مهم دیگری که در ادامه گفتار شیخ وجود دارد این است که از منظر ایشان در فهم ظواهر قرآن و عمل بدان لازم است دقت و تعمق زیادی صورت گیرد تا بتوان احکامی را از آن استنباط نمود از اینرو ایشان بعد از بیان روایت اخیر- در وضوی جبیره - که امام ع شیوه فهم و استناد به قرآن را به یکی از پیروانش تعلیم فرمود -مینویسد استفاده حکم مذکور – مسح بر جبیره در صورت حرج – جز با تدبر و تامل در آیات ممکن نیست. | ||
ایشان ضمن نتیجهگیری از مطلب ذکر شده – در مساله وضوی جبیره – مینویسد: وقتی امام علیهالسلام حکم دقیقی همانند وضوی جبیره ای را که با دقت از آیه استفاده میشود به صحابی اش | ایشان ضمن نتیجهگیری از مطلب ذکر شده – در مساله وضوی جبیره – مینویسد: وقتی امام علیهالسلام حکم دقیقی همانند وضوی جبیره ای را که با دقت از آیه استفاده میشود به صحابی اش آموزش میدهد بنابراین چگونه میتوان ادعا نمود احکامی که ظهور آیات بدان دلالت میکند – نظیر نفی وجوب غسل و وضوء در موارد حرج شدید - قابل استخراج از قرآن نبوده و درک آن مبتنی بر روایات تفسیری است. | ||
نتیجه آنکه دلالت طائفه دوم نیز بر عدم جواز و امکان فهم قرآن برای غیر معصومین تمام نمیباشد. | نتیجه آنکه دلالت طائفه دوم نیز بر عدم جواز و امکان فهم قرآن برای غیر معصومین تمام نمیباشد. | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم: | دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم: | ||
ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور میفرماید: | ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور میفرماید: | ||
روایاتی که مانع ورود عقل در معارف حوزه قرآن کریم میباشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر آنکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم. در مقابل این طائفه از وایات، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با آنرا ناصواب میدانند. مفاد این روایات آن است که عقل میتواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر آیات از آیات دیگر بهره گیرد و این همان شیوهای است که ائمه ع به یارانشان | روایاتی که مانع ورود عقل در معارف حوزه قرآن کریم میباشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر آنکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم. در مقابل این طائفه از وایات، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با آنرا ناصواب میدانند. مفاد این روایات آن است که عقل میتواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر آیات از آیات دیگر بهره گیرد و این همان شیوهای است که ائمه ع به یارانشان آموزش میدادند. | ||
ایشان در نفی ادعای کسانی که حدیث ثقلین را مانع توانائی عقل درفهم قرآن دانسته و تنها راه درک معارف قرآنی را مراجعه به اهل بیت میدانند مینویسد: بر اساس حدیث ثقلین، اهل بیت ع راهنما و دلیل در فهم قرآن هستند بدین معنا که آنان روش صحیح استفاده و مراجعه به قرآن را به دیگران تعلیم میدهند نظیر روایاتی که پیامبر ص و اهل بیت ع مردم را به تدبر در قرآن دعوت نموده و از آنان میخواهد روایات نقل شده از آنان را به قرآن عرضه کنند تا صحت و سقم آنها روشن گردد. | ایشان در نفی ادعای کسانی که حدیث ثقلین را مانع توانائی عقل درفهم قرآن دانسته و تنها راه درک معارف قرآنی را مراجعه به اهل بیت میدانند مینویسد: بر اساس حدیث ثقلین، اهل بیت ع راهنما و دلیل در فهم قرآن هستند بدین معنا که آنان روش صحیح استفاده و مراجعه به قرآن را به دیگران تعلیم میدهند نظیر روایاتی که پیامبر ص و اهل بیت ع مردم را به تدبر در قرآن دعوت نموده و از آنان میخواهد روایات نقل شده از آنان را به قرآن عرضه کنند تا صحت و سقم آنها روشن گردد. |