۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کم نظیر' به 'کمنظیر') |
جز (جایگزینی متن - 'شخصیتها' به 'شخصیتها') |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
== دیدگاهها و افکار علایلی == | == دیدگاهها و افکار علایلی == | ||
علایلی یکی از | علایلی یکی از شخصیتهای برجسته عرب بود در حدی که بعضیها از جمله امین نخله شاعر عرب میگوید ما در عصر عبدالله العلایلی زندگی میکنیم. علایلی در میدانهای مختلف زندگی تاثیر گذاشت. او زباندانی احیاگر و ادیبی مبتکر در شعر و نثر، فقیهی مجتهد و اصلاحگر سیاسی و اجتماعی بود. | ||
علایلی به گونهای علمی اندیشه کرد و مشکلاتی اساسی را جهت بحث و بررسی مطرح نمود و در کنار امام خمینی(ره) و شهید سید محمد باقر صدر و سایرین نشانههایی در این راه ترسیم نمود. | علایلی به گونهای علمی اندیشه کرد و مشکلاتی اساسی را جهت بحث و بررسی مطرح نمود و در کنار امام خمینی(ره) و شهید سید محمد باقر صدر و سایرین نشانههایی در این راه ترسیم نمود. | ||
علایلی اولین نفر در طرح تجدّد شریعت و فقه نبود بلکه تأثیر بسیاری از جنبش روشنگری در مصر گرفته است و بی شک از | علایلی اولین نفر در طرح تجدّد شریعت و فقه نبود بلکه تأثیر بسیاری از جنبش روشنگری در مصر گرفته است و بی شک از شخصیتهایی مانند جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده متأثر شده است. | ||
وی شخصیتی استثنایی است که جز هر صد سال مشابه ندارد و اندیشهاش مستحق آن است که مورد اهتمام پژوهشگران و علما قرار گیرد. او فیلسوف، اندیشمند، فقیه و زباندانی است که در همه این زمینهها، مبتکر و برجسته میباشد. | وی شخصیتی استثنایی است که جز هر صد سال مشابه ندارد و اندیشهاش مستحق آن است که مورد اهتمام پژوهشگران و علما قرار گیرد. او فیلسوف، اندیشمند، فقیه و زباندانی است که در همه این زمینهها، مبتکر و برجسته میباشد. | ||
زندگی علایلی، شامل دو مرحله است: مرحله شکلگیری و پختگی فکری که از آغاز تا پایان اقامت در مصر و تحصیل در دانشگاه الازهر و بازگشت به بیروت در 1940م را شامل میشود و مرحله غنیشدن و عمق یافتن اندیشه و افکار در زمینههای مختلف از جمله زبان، ادبیات، سیاست، تاریخ و فقه که پس از 1940م تا پایان عمر او را شامل میگردد. علایلی در این مرحله حدود شصت کتاب و تعداد زیادی مقاله و پژوهش از خود باقی گذاشت و در تمام آنها شعار واحدی داشت: تقلید کردن با خطا، به معنای محافظ بودن نیست و اصلاحی که دانش به بارآورد خروج محسوب نمیشود. | زندگی علایلی، شامل دو مرحله است: مرحله شکلگیری و پختگی فکری که از آغاز تا پایان اقامت در مصر و تحصیل در دانشگاه الازهر و بازگشت به بیروت در 1940م را شامل میشود و مرحله غنیشدن و عمق یافتن اندیشه و افکار در زمینههای مختلف از جمله زبان، ادبیات، سیاست، تاریخ و فقه که پس از 1940م تا پایان عمر او را شامل میگردد. علایلی در این مرحله حدود شصت کتاب و تعداد زیادی مقاله و پژوهش از خود باقی گذاشت و در تمام آنها شعار واحدی داشت: تقلید کردن با خطا، به معنای محافظ بودن نیست و اصلاحی که دانش به بارآورد خروج محسوب نمیشود. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
علایلی پیبرد که زبان بر نگاه ما به خودمان و به دیگران و به هستی حاکم است. زبان نظام اندیشهکردن ما و بلکه در نتایج اندیشیدن ما حاکم میباشد، چون من بر این گمان هستم که حقایق با اختلاف زبانی که انسان با آن میاندیشد، متفاوت میشوند. | علایلی پیبرد که زبان بر نگاه ما به خودمان و به دیگران و به هستی حاکم است. زبان نظام اندیشهکردن ما و بلکه در نتایج اندیشیدن ما حاکم میباشد، چون من بر این گمان هستم که حقایق با اختلاف زبانی که انسان با آن میاندیشد، متفاوت میشوند. | ||
وی در مورد نگاشتن زندگی امام حسین(ع) میگوید: روزی به طور اتفاقی در ایام جوانی، به مکانی که ایرانیان قاهره در آن مقیم هستند در مراسم احیای شهادت امام حسین(ع) رفتم و نحوة اجرای برنامه نظرم را جلب و عقل و روح و وجودم را تسخیر کرد. پس از مدتی خود را مقابل مردی دیدم که ژنهای تاریخی پیامبر اکرم(ص) را حمل میکند. علایلی در همین زمینه میگوید، پیامبر به حسین(ع) تعلق خاطر داشت چون در او سایه و حقیقت خود را میدید. دوست داشتن حسین توسط پیامبر، صرفاً یک امر عاطفی محض نبود بلکه احساس دیگری هم در کنار آن بود و آن استمرار وجود بود. | وی در مورد نگاشتن زندگی امام حسین(ع) میگوید: روزی به طور اتفاقی در ایام جوانی، به مکانی که ایرانیان قاهره در آن مقیم هستند در مراسم احیای شهادت امام حسین(ع) رفتم و نحوة اجرای برنامه نظرم را جلب و عقل و روح و وجودم را تسخیر کرد. پس از مدتی خود را مقابل مردی دیدم که ژنهای تاریخی پیامبر اکرم(ص) را حمل میکند. علایلی در همین زمینه میگوید، پیامبر به حسین(ع) تعلق خاطر داشت چون در او سایه و حقیقت خود را میدید. دوست داشتن حسین توسط پیامبر، صرفاً یک امر عاطفی محض نبود بلکه احساس دیگری هم در کنار آن بود و آن استمرار وجود بود. | ||
امام حسین(ع) در نظر علایلی، عظمتی فوق تمام | امام حسین(ع) در نظر علایلی، عظمتی فوق تمام شخصیتهای بزرگ دارد و شخصیتی برتر از هر شخصیتی و مردی فوق تمام مردان است. حسین(ع) محل گردآمدن عظمتها و کمالات میباشد. | ||
<ref>https://taghribstudies.net</ref> | <ref>https://taghribstudies.net</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |