پرش به محتوا

نقش شیعیان در تدوین علم نسب‌شناسی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نسب شناسی' به 'نسب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - 'مردم شناسی' به 'مردم‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - 'نسب شناسی' به 'نسب‌شناسی')
خط ۱: خط ۱:


'''نقش شیعیان در تدوین علم نسب شناسی'''<ref>نویسندگان: سید منذر حكیم و سید مهدی صالحی خوانساری</ref> عنوان مقاله‌ایست که در پژوهشکده الذریة النبویة در مورد تمامی نسابه‌های [[شیعه|شیعه]] قرون مختلف از قرن اول تا قرن پانزدهم و نفش [[شیعه|شیعیان]] در تدوین علم نسب شناسی به رشته تحریر در آمده است.
'''نقش شیعیان در تدوین علم نسب‌شناسی'''<ref>نویسندگان: سید منذر حكیم و سید مهدی صالحی خوانساری</ref> عنوان مقاله‌ایست که در پژوهشکده الذریة النبویة در مورد تمامی نسابه‌های [[شیعه|شیعه]] قرون مختلف از قرن اول تا قرن پانزدهم و نفش [[شیعه|شیعیان]] در تدوین علم نسب‌شناسی به رشته تحریر در آمده است.


== چکیده:==
== چکیده:==
شیعیان در طول تاریخ در تولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده‌اند و علم انساب یا نسب شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می‌توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقشی مهمی را در سده‌های بعدی ایفاء نموده‌اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره-گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول‌ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت‌وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه‌ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می‌توان به آثار عالم نسب‌شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی‌های فوق بوده اشاره کرد. او انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر (الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب‌نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب‌شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب‌شناسی با سبک شجره نگاری قبیله‌ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب‌ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
شیعیان در طول تاریخ در تولید، نشر و تالیف مجموعه علوم اسلامی به دلیل پیروی از مکتب علمی اهل بیت (ع) جزو پیشتازان و مبتکران بوده‌اند و علم انساب یا نسب‌شناسی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سده‌ی نخستین هجری افرادی مانند عقیل بن ابی‌طالب برادر امام علی (ع) و ابن عباس را می‌توان از مبرزترین و مهمترین نسب شناسان در قرن اول اسلامى‌دانست که در تشیع آنان تردیدی وجود ندارد. شیعیان در علم انساب نقشی مهمی را در سده‌های بعدی ایفاء نموده‌اند و با استفاده از ابداعاتی همچون: بهره-گیری از منابع شفاهی مانند نقل قول‌ها از نخستین نسب شناسان و دیدارها و گفت‌وگو با علمای مطلع و بزرگان قبایل و استفاده از کتیبه‌ها و سنگ مزارها به غنای این علم افزودند که در این میان می‌توان به آثار عالم نسب‌شناس شیعی هشام بن محمد بن سائب کلبی (204 ق) که دارای ویژگی‌های فوق بوده اشاره کرد. او انساب را از پدرش محمد بن سائب کلبی (146 ق) که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) بوده است فراگرفت و در این زمینه آثار فراوانی همچون «النسب الکبیر (الجمهرة)» و «انساب معد و الیمن الکبیر» به رشته تحریر درآورد. از ایشان سیزده اثر در موضوع انساب ذکر شده است. او در نسب‌نگاری دارای سبکی خاص بوده که مورد اقتباس نسب‌شناسان در قرون بعدی قرار گرفته و تأثیر مهمی در علم نسب‌شناسی با سبک شجره نگاری قبیله‌ای و به شکل مبسوط گذاشته است. او مبدع شناسایی نژاد حیوانات نیز بود و در این باب کتابی با نام «انساب الخیل» یا «نژاد اسب‌ها» دارد؛ و نشان‌دهنده تأثیر این حیوان در زندگی اعراب بوده است.  
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال این علم به دوره-های بعد، اهتمام ویژه‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌اند.  
دانشمندان شیعه علاوه بر حفظ، گسترش و انتقال این علم به دوره-های بعد، اهتمام ویژه‌ای به حفظ نسب سادات داشته و آن را از خطر فراموشی نجات داده‌اند.  


==1-پیشینه دانش نسب شناسی عام ==  
==1-پیشینه دانش نسب‌شناسی عام ==  
از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود می‌باشد. دانش‌های گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسب شناسی بود و می‌توان گفت: انساب یا دانش نسب شناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمان‌ها بوده است.
از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود می‌باشد. دانش‌های گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسب‌شناسی بود و می‌توان گفت: انساب یا دانش نسب‌شناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمان‌ها بوده است.


بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس(551-479 ق. م)<ref>Confucius</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. - <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس(551-479 ق. م)<ref>Confucius</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. - <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب‌شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
اما عرب به ویژه عرب بادیه نشین شأن و اهمیّت ویژه‌ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین کننده ی درجه ی حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می‌شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه‌های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله ی دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله‌ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود. - <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>
اما عرب به ویژه عرب بادیه نشین شأن و اهمیّت ویژه‌ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین کننده ی درجه ی حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می‌شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب‌شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه‌های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله ی دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله‌ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود. - <ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>


اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.
اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.


اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب‌هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب‌هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
==2- اهمیت و ضرورت دانش نسب شناسی از منظر قرآن و حدیث ==
==2- اهمیت و ضرورت دانش نسب‌شناسی از منظر قرآن و حدیث ==
علم نسب زیر شاخه علم تاریخ محسوب می‌گردید. ولی امروزه با تخصصی تر شدن علوم اغلب آن را یکی از زیر مجموعه‌های رشته مردم‌شناسی یا قوم نگاری می‌دانند. قرآن کریم به موضوع نسب عنایت دارد و احکامی نیز در خصوص اهمیت صله رحم و هشدار نسبت به قطع رحم، ممنوعیت ازدواج بامحارم نسبی و سببی، احکام مفصل برای ارث ارحام نسبی وسببی مقرر نموده و همچنین درمصرف خمس وزکات احکامی ویژه بنی‌هاشم و تشویق به احترام وتکریم فرزندان رسول خدا(ص) مقرر نموده که لازمه این احکام لزوم شناخت واهمیت تدوین انساب به طورعام و انساب وابسته به خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) به طورخاص را نشان می‌دهد. برخی از آیات که نشان‌دهنده اهتمام قرآن به نسب شناسی در جامعه انسانی و اسلامی است. مورد اشاره قرار نمی‌گیرد:  
علم نسب زیر شاخه علم تاریخ محسوب می‌گردید. ولی امروزه با تخصصی تر شدن علوم اغلب آن را یکی از زیر مجموعه‌های رشته مردم‌شناسی یا قوم نگاری می‌دانند. قرآن کریم به موضوع نسب عنایت دارد و احکامی نیز در خصوص اهمیت صله رحم و هشدار نسبت به قطع رحم، ممنوعیت ازدواج بامحارم نسبی و سببی، احکام مفصل برای ارث ارحام نسبی وسببی مقرر نموده و همچنین درمصرف خمس وزکات احکامی ویژه بنی‌هاشم و تشویق به احترام وتکریم فرزندان رسول خدا(ص) مقرر نموده که لازمه این احکام لزوم شناخت واهمیت تدوین انساب به طورعام و انساب وابسته به خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) به طورخاص را نشان می‌دهد. برخی از آیات که نشان‌دهنده اهتمام قرآن به نسب‌شناسی در جامعه انسانی و اسلامی است. مورد اشاره قرار نمی‌گیرد:  
۱- سوره فرقان آیه 54(وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً) او است که از آب بشرى آفرید و آن را نسب و سبب قرار داد که پروردگار تو قدرتمند است. - <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 15، ص 307.</ref>
۱- سوره فرقان آیه 54(وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً) او است که از آب بشرى آفرید و آن را نسب و سبب قرار داد که پروردگار تو قدرتمند است. - <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 15، ص 307.</ref>
۲- سوره آل عمران آیه 34 و 33:(إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ .ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ). بدرستیکه خداى تعالى آدم و نوح و آل‌ابراهیم و آل‌عمران را بر همه مردم برگزید.<ref>همان، ج 3، ص 257</ref>. فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خدا به احوال و اقوال همه شنوا و داناست.
۲- سوره آل عمران آیه 34 و 33:(إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ .ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ). بدرستیکه خداى تعالى آدم و نوح و آل‌ابراهیم و آل‌عمران را بر همه مردم برگزید.<ref>همان، ج 3، ص 257</ref>. فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خدا به احوال و اقوال همه شنوا و داناست.
خط ۲۵: خط ۲۵:
و در وصیت نامه أمیر مؤمنان امام علی (ع) برای فرزندش امام حسن مجتبى (ع) آمده است:(وَأَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ، وَأَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ، وَیَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ) قبیله و خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تواند که به وسیله آنها پرواز می‌کنی و اصل و ریشه تواند که به آنها باز می‌گردی و دست و نیروی تو که با آن (به دشمن) حمله می‌کنی  
و در وصیت نامه أمیر مؤمنان امام علی (ع) برای فرزندش امام حسن مجتبى (ع) آمده است:(وَأَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ، وَأَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ، وَیَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ) قبیله و خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تواند که به وسیله آنها پرواز می‌کنی و اصل و ریشه تواند که به آنها باز می‌گردی و دست و نیروی تو که با آن (به دشمن) حمله می‌کنی  
و در بیان فلسفه صله رحم نیز فرموده‌اند: (صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ المَحَبَّةَ وَتَکبِتُ العَدُوَّ) صله رحم محبّت آور است و دشمن را خوار مى‌گرداند. <ref>خوانساری، آقا جمال الدین محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم ج4، ص209، ح5825.</ref>
و در بیان فلسفه صله رحم نیز فرموده‌اند: (صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ المَحَبَّةَ وَتَکبِتُ العَدُوَّ) صله رحم محبّت آور است و دشمن را خوار مى‌گرداند. <ref>خوانساری، آقا جمال الدین محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم ج4، ص209، ح5825.</ref>
در باب علم نسب شناسی نیزحدیثی به نقل از پنج امام معصوم- نقل شده است <ref>این روایت از قول حضرت امیرالمؤمنین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا علیهم السلام.</ref> با اختلافاتی جزئی آمده است و بر این نکته تاکید دارد که علم انساب از علوم ما اهل بیت است <ref>... عندنا علم البلایا و المنایا و انساب العرب/انا اهل بیت علّمنا علم المنایا و البلایا والانساب.
در باب علم نسب‌شناسی نیزحدیثی به نقل از پنج امام معصوم- نقل شده است <ref>این روایت از قول حضرت امیرالمؤمنین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا علیهم السلام.</ref> با اختلافاتی جزئی آمده است و بر این نکته تاکید دارد که علم انساب از علوم ما اهل بیت است <ref>... عندنا علم البلایا و المنایا و انساب العرب/انا اهل بیت علّمنا علم المنایا و البلایا والانساب.
به نقل از: کلینی، ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج1،ص223و روضاتی، سید محمد علی، جامع الانساب، ج 1،صص،23،28 و29؛ شوشتری، مرتضی، نسب شناسان مسلمان، صص69 و70.</ref>
به نقل از: کلینی، ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج1،ص223و روضاتی، سید محمد علی، جامع الانساب، ج 1،صص،23،28 و29؛ شوشتری، مرتضی، نسب شناسان مسلمان، صص69 و70.</ref>


خط ۳۱: خط ۳۱:


1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهم السلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است: (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمی خواهم جز مودّت به خویشاوندانم.  
1- تولّی و قبول امامت اهل بیت رسالت -علیهم السلام- که برتمام مومنین واجب است. چنان که در سوره شوری آیه 23 آمده است: (قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) به امت بگو که من مزد رسالت نمی خواهم جز مودّت به خویشاوندانم.  
۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهم السلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهده ی علم نسب شناسی است. یکی از شرایط امامت – طبق احادیث فراوان نبوی - قریشی بودن اوست. در وقف، ارث و ازدواج وطهارت احکامی مخصوص قریشیها است و نیاز به تعیین مصداق توسط دانش انساب دارد. از پیامبر اکرم (ص) چنین آمده است:
۲- حرمت پرداخت صدقه به اهل بیت علیهم السلام و نوادگان آنها و همچنین وجوب پرداخت خمس به ایشان که تشخیص اهل بیت (ع) و نوادگان پیامبر اکرم (ص) بر عهده ی علم نسب‌شناسی است. یکی از شرایط امامت – طبق احادیث فراوان نبوی - قریشی بودن اوست. در وقف، ارث و ازدواج وطهارت احکامی مخصوص قریشیها است و نیاز به تعیین مصداق توسط دانش انساب دارد. از پیامبر اکرم (ص) چنین آمده است:
(تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) - <ref>پاینده ،ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص 227.</ref> در گزینش همسر براى خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید.
(تَخَیَّرُوا لنطفکم وَ انکحُوا الأکفاء وَ انکحُوا إلَیهِم) - <ref>پاینده ،ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص 227.</ref> در گزینش همسر براى خود، محلّ مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید.
در روایت دیگری برای ضرورت حفظ و پاسداری انساب چنین آمده است:
در روایت دیگری برای ضرورت حفظ و پاسداری انساب چنین آمده است:
(مَن انتَسَب إلی غَیر أَبِیه أَو تولی غَیر مَوالِیه فَعَلَیه لَعنَةُ اللّه وَ المَلائِکَة وَ النَّاس أَجمَعِین) <ref>المقدسی، ابی عبدالله محمد بن عبدالواحد، سنن و الاحکام عن المصطفی علیه افضل الصلاة و السلام، ج5، ص85</ref>. نفرین خداوند و تمامی فرشتگان و مردم بر کسی که نسب خود را به غیر از پدر یا ولایت غیر اولیای خدا را برای خود بپذیرد.
(مَن انتَسَب إلی غَیر أَبِیه أَو تولی غَیر مَوالِیه فَعَلَیه لَعنَةُ اللّه وَ المَلائِکَة وَ النَّاس أَجمَعِین) <ref>المقدسی، ابی عبدالله محمد بن عبدالواحد، سنن و الاحکام عن المصطفی علیه افضل الصلاة و السلام، ج5، ص85</ref>. نفرین خداوند و تمامی فرشتگان و مردم بر کسی که نسب خود را به غیر از پدر یا ولایت غیر اولیای خدا را برای خود بپذیرد.
پی آمد‌های دینی، فرهنگی و اجتماعی نسب شناسی را این گونه می‌توان طبقه بندی کرد:
پی آمد‌های دینی، فرهنگی و اجتماعی نسب‌شناسی را این گونه می‌توان طبقه بندی کرد:
1- ایمان به پیامبر خاتم(ص) منوط به شناخت ایشان است و یکی از روش‌های این شناخت از طریق علم انساب صورت می‌گیرد.
1- ایمان به پیامبر خاتم(ص) منوط به شناخت ایشان است و یکی از روش‌های این شناخت از طریق علم انساب صورت می‌گیرد.
2- مشروعیت امامت اهل بیت رسالت ؛باتوجه به تعیین آنان ازطرف خاتم پیامبران(ص).
2- مشروعیت امامت اهل بیت رسالت ؛باتوجه به تعیین آنان ازطرف خاتم پیامبران(ص).
3- شناخت مردم از یک‌دیگربراساس شناخت خاندان‌ها و عشایر و قبایل.
3- شناخت مردم از یک‌دیگربراساس شناخت خاندان‌ها و عشایر و قبایل.
4- اهمیّت شناخت همسر لایق، - <ref>نجفی، محمد جواد، نسب شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
4- اهمیّت شناخت همسر لایق، - <ref>نجفی، محمد جواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب - که در اعراب متداول بود- تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل‌ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب - که در اعراب متداول بود- تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل‌ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در حقیقت نقابت و علم انساب‌هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می‌شد تا از شورش‌های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را در جامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. - <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.</ref>
در حقیقت نقابت و علم انساب‌هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می‌شد تا از شورش‌های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را در جامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. - <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.</ref>


==3-پیشتازی و نقش شیعیان در علم انساب ==
==3-پیشتازی و نقش شیعیان در علم انساب ==
برای علم انساب (نسب شناسی) دو مرحله تصورمی‌شود: ۱-مرحله قبل ازتدوین ۲-مرحله بعداز تدوین.  
برای علم انساب (نسب‌شناسی) دو مرحله تصورمی‌شود: ۱-مرحله قبل ازتدوین ۲-مرحله بعداز تدوین.  
لذا نسب شناسی اعم از نسب نگاری است و همان‌گونه که انساب شناسان نیز به شیعه و غیرشیعه تصنیف می‌شوند انساب نگاران نیز به شیعه و غیرشیعه تقسیم شده‌اند.
لذا نسب‌شناسی اعم از نسب نگاری است و همان‌گونه که انساب شناسان نیز به شیعه و غیرشیعه تصنیف می‌شوند انساب نگاران نیز به شیعه و غیرشیعه تقسیم شده‌اند.
انساب نگاران شیعه در استفاده از منابع انساب نگاری عمومی پیشقدم و از منابع متنوع تری نیز بهره برده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، صص96 و 97.</ref>
انساب نگاران شیعه در استفاده از منابع انساب نگاری عمومی پیشقدم و از منابع متنوع تری نیز بهره برده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، صص96 و 97.</ref>
به شهادت مورخان معتبر اولین نسب نگار مسلمان ابونصر محمد بن سائب کلبی (146ق)-ازاصحاب صادقین(علیهماالسلام) - بوده است. - <ref>طوسی، محمد بن حسن ،رجال الطوسی، صص145و284 و تهرانی، آقا بزرگ ،الذریعه الی تصانیف الشیعۀ،ج 2،ص370.</ref> البته کتابی به نام او ثبت نشده بلکه فرزندش هشام (205ق) اعلم علمای انساب در عصر خود <ref>سیدحسن صدرفرموده:هشام بن محمدسائب کلبی امام علماءالنسب والاخبار والسیر والاثار اعلم علماءعصره فی کل ذلک. صدر، سید حسن، تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ص۲۳۷.</ref> دانش پدر را ثبت و ضبط نموده است که نجاشی او را شیعه مذهب می‌داند <ref>نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ص434،شماره1166.</ref> در تاثیر او بر علم انساب همین بس که پیشگامی او با دیگر علمای پیشقدم این علم قابل مقایسه نیست. علمای اهل سنت نیز برای بی‌بهره نماندن از اطلاعات ابن کلبی کتاب ابن سلام را تلخیص کتاب ابن کلبی دانسته و کتاب النسب او را مورد اعتماد خود می‌دانند. - <ref>ابن سلام، ابو عبید قاسم، کتاب النسب، ص 9</ref>. از این رو کتب و نظریات ابن کلبی به واسطه ابن سلام در کتاب‌های التبیین فی انساب القرشیین ازابن قدامه(620ق) - ابن قدامه ،موفق الدین ابو محمد عبدالله بن احمد، تبیین فی انساب القرشیین، ص 84. نهایة الارب فی معرفة انساب العرب و قلائد الجمان فی التعریف بقبائل الزمان از قلقشندی(821ق) الاصابة فی تمییز الصحابة از ابن حجر عسقلانی(852ق)<ref>همان، صفحه28.</ref> راه‌یافته و تاثیرات مهمی را برجای‌گذارده است.
به شهادت مورخان معتبر اولین نسب نگار مسلمان ابونصر محمد بن سائب کلبی (146ق)-ازاصحاب صادقین(علیهماالسلام) - بوده است. - <ref>طوسی، محمد بن حسن ،رجال الطوسی، صص145و284 و تهرانی، آقا بزرگ ،الذریعه الی تصانیف الشیعۀ،ج 2،ص370.</ref> البته کتابی به نام او ثبت نشده بلکه فرزندش هشام (205ق) اعلم علمای انساب در عصر خود <ref>سیدحسن صدرفرموده:هشام بن محمدسائب کلبی امام علماءالنسب والاخبار والسیر والاثار اعلم علماءعصره فی کل ذلک. صدر، سید حسن، تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ص۲۳۷.</ref> دانش پدر را ثبت و ضبط نموده است که نجاشی او را شیعه مذهب می‌داند <ref>نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ص434،شماره1166.</ref> در تاثیر او بر علم انساب همین بس که پیشگامی او با دیگر علمای پیشقدم این علم قابل مقایسه نیست. علمای اهل سنت نیز برای بی‌بهره نماندن از اطلاعات ابن کلبی کتاب ابن سلام را تلخیص کتاب ابن کلبی دانسته و کتاب النسب او را مورد اعتماد خود می‌دانند. - <ref>ابن سلام، ابو عبید قاسم، کتاب النسب، ص 9</ref>. از این رو کتب و نظریات ابن کلبی به واسطه ابن سلام در کتاب‌های التبیین فی انساب القرشیین ازابن قدامه(620ق) - ابن قدامه ،موفق الدین ابو محمد عبدالله بن احمد، تبیین فی انساب القرشیین، ص 84. نهایة الارب فی معرفة انساب العرب و قلائد الجمان فی التعریف بقبائل الزمان از قلقشندی(821ق) الاصابة فی تمییز الصحابة از ابن حجر عسقلانی(852ق)<ref>همان، صفحه28.</ref> راه‌یافته و تاثیرات مهمی را برجای‌گذارده است.


بنابراین می‌توان گفت دیدگاه‌های ابن کلبی با واسطه یا بی واسطه به آثار تاریخی و نسب شناسانه بعد از خود راه یافته و تاثیرات انکار‌ناپذیر و مهمی‌داشته است و کسانی که در قرون بعدی وارد علم انساب شده‌اند هر کدام به نوعی وام دار او دانسته شده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، ص96.</ref>
بنابراین می‌توان گفت دیدگاه‌های ابن کلبی با واسطه یا بی واسطه به آثار تاریخی و نسب شناسانه بعد از خود راه یافته و تاثیرات انکار‌ناپذیر و مهمی‌داشته است و کسانی که در قرون بعدی وارد علم انساب شده‌اند هر کدام به نوعی وام دار او دانسته شده‌اند. <ref>عالمی، سید محمد رضا، انساب نگاری شیعه، ص96.</ref>
==4- نسب شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش ==
==4- نسب‌شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش ==
پس از شکل گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب‌نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری‌ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می‌فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
پس از شکل گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب‌نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری‌ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می‌فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
اما از این تاریخ به بعد نسب شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می‌شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه‌های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
اما از این تاریخ به بعد نسب‌شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می‌شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه‌های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری (م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده‌های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده‌های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)بود <ref>مروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58.</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت. - <ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref>- از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین(ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است - <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است- - <ref>رجال النجاشی، صفحه441،شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری (م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده‌های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده‌های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)بود <ref>مروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58.</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت. - <ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref>- از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین(ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است - <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است- - <ref>رجال النجاشی، صفحه441،شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>
با تاملی در کتب انساب الطالبیین (سادات) این نکته قابل توجه است که اکثر مولفان این دست انساب نگاری‌ها مربوط به قرون چهارم و پنجم هجری بوده واین مطلب را روشن می‌سازد که این روند با کتاب انساب آل ابی‌طالب یحیی نسابه در اواخر قرن سوم شروع شده وتا دو قرن بعد توانسته به اوج خود برسد تاحدی که نسل‌های بعد را از مراجعه به کتب تاریخ و انساب عمومی بی‌نیاز کرده است.
با تاملی در کتب انساب الطالبیین (سادات) این نکته قابل توجه است که اکثر مولفان این دست انساب نگاری‌ها مربوط به قرون چهارم و پنجم هجری بوده واین مطلب را روشن می‌سازد که این روند با کتاب انساب آل ابی‌طالب یحیی نسابه در اواخر قرن سوم شروع شده وتا دو قرن بعد توانسته به اوج خود برسد تاحدی که نسل‌های بعد را از مراجعه به کتب تاریخ و انساب عمومی بی‌نیاز کرده است.


به عبارت دیگر نسب شناسی که با علایق قومی و دینی شکل گرفت و احیا شد با استفاده از ظرفیت و احکام خاص سادات در مذهب شیعه به شکوفایی دست یافت و همین سیر تکاملی تاپایان قرن هفتم هجری ادامه یافت.
به عبارت دیگر نسب‌شناسی که با علایق قومی و دینی شکل گرفت و احیا شد با استفاده از ظرفیت و احکام خاص سادات در مذهب شیعه به شکوفایی دست یافت و همین سیر تکاملی تاپایان قرن هفتم هجری ادامه یافت.


طبق پژوهشی که انجام داده ایم مجموعه نسّابه‌های مسلمان را احصا نموده و شیعیان از آنها را به ترتیب از قرن اول هجری تا قرن کنونی تشخیص داده؛ که در قرن اول و دوم هر کدام از میان 16 نسابه‌ای که احصاء شده است به ترتیب 4 و 6 نفر نسابه شیعه مشخص شده است. و در قرن سوم و چهارم نیز از میان 22 نفر نسابه ذکر شده به ترتیب تعداد 11و13 نفر شیعه بوده‌اند و در قرن پنجم از 21 نفر نسّابه 16نفر. در قرن ششم از 17 نفر نسّابه 12نفر. در قرن هفتم از 12 نفر نسّابه 5 نفر. در قرن هشتم از 17 نفر نسّابه 8 نفر. در قرن نهم از 15 نفر نسّابه 13 نفر. در قرن دهم از 24 نفر نسابه 17 نفر. در قرن یازدهم از 21 نفر نسابه 14 نفر. در قرن دوازدهم از 33نفر نسّابه 17 نفر. در قرن سیزدهم از 25 نفر نسابه 12نفر. در قرن چهاردهم از 48 نفر نسابه 34 نفر. و در قرن پانزدهم از 31 نفر نسابه 19 نفر نیز شیعه بوده‌اند که در کل از 354 نفر نسابه بدست آمده 201 نفر شیعه بوده‌اند.  
طبق پژوهشی که انجام داده ایم مجموعه نسّابه‌های مسلمان را احصا نموده و شیعیان از آنها را به ترتیب از قرن اول هجری تا قرن کنونی تشخیص داده؛ که در قرن اول و دوم هر کدام از میان 16 نسابه‌ای که احصاء شده است به ترتیب 4 و 6 نفر نسابه شیعه مشخص شده است. و در قرن سوم و چهارم نیز از میان 22 نفر نسابه ذکر شده به ترتیب تعداد 11و13 نفر شیعه بوده‌اند و در قرن پنجم از 21 نفر نسّابه 16نفر. در قرن ششم از 17 نفر نسّابه 12نفر. در قرن هفتم از 12 نفر نسّابه 5 نفر. در قرن هشتم از 17 نفر نسّابه 8 نفر. در قرن نهم از 15 نفر نسّابه 13 نفر. در قرن دهم از 24 نفر نسابه 17 نفر. در قرن یازدهم از 21 نفر نسابه 14 نفر. در قرن دوازدهم از 33نفر نسّابه 17 نفر. در قرن سیزدهم از 25 نفر نسابه 12نفر. در قرن چهاردهم از 48 نفر نسابه 34 نفر. و در قرن پانزدهم از 31 نفر نسابه 19 نفر نیز شیعه بوده‌اند که در کل از 354 نفر نسابه بدست آمده 201 نفر شیعه بوده‌اند.  
خط ۹۷: خط ۹۷:
== نتیجه‌گیری:==
== نتیجه‌گیری:==
دانش نسب‌شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند.
دانش نسب‌شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند.
در این میان سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر ص اهتمام بیشتری بدان قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند. با نگاهی به فهرست تألیفات شیعیان در حوزه دانش نسب شناسی، در ادوار مختلف اسلامی، میزان نقش و سهم ایشان روشن می‌شود.
در این میان سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر ص اهتمام بیشتری بدان قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند. با نگاهی به فهرست تألیفات شیعیان در حوزه دانش نسب‌شناسی، در ادوار مختلف اسلامی، میزان نقش و سهم ایشان روشن می‌شود.
دانشمندان نسب‌شناس شیعه در طول تاریخ اسلام، با تلاش خستگی ناپذیری که انجام داده‌اند، بانی اقدامات مهمی در حفظ و انتقال دانش نسب شدند. اهتمام ایشان بیشتر معطوف به نسب سادات بوده است. با تلاش‌های آنان انساب سادات از فراموشی رهایی یافته و با زحمات فراوان، آنان توانسته‌اند، دانش نسب شناسی را از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نمایند. تألیف کتاب‌های گوناگون نسب به ویژه درباره انساب سادات طالبی و تشکیل مراکزی برای کار متمرکز و علمی در این خصوص، از اقدامات شیعیان نسابه برای حفظ سلسله نسب سادات بوده است. با توجه به مطالب ذکر شده توجه به انساب در روزگار ما نیز به عنایت بیشتری نیاز دارد زیرا با گسترش شهرها ،افزایش جمعیت و تکثیر نسل در قرون متمادی مخصوصاًدرمورد ذریه نبوی و نسل سادات توجه به جلوگیری از هر گونه تحریف، انحراف و سرگشتگی در این امر ضروری به نظر می‌رسد تا بتوان از این رهگذر به ایجاد علم نسب شناسی با مختصات روز و پاسخگو به نیاز امروز جامعه و با حذف ضعف‌های آن با هدف حفظ شان ومنزلت خاندان و ذریه عترت نبوی در طراز نظام اسلامی اقدام نمود.
دانشمندان نسب‌شناس شیعه در طول تاریخ اسلام، با تلاش خستگی ناپذیری که انجام داده‌اند، بانی اقدامات مهمی در حفظ و انتقال دانش نسب شدند. اهتمام ایشان بیشتر معطوف به نسب سادات بوده است. با تلاش‌های آنان انساب سادات از فراموشی رهایی یافته و با زحمات فراوان، آنان توانسته‌اند، دانش نسب‌شناسی را از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نمایند. تألیف کتاب‌های گوناگون نسب به ویژه درباره انساب سادات طالبی و تشکیل مراکزی برای کار متمرکز و علمی در این خصوص، از اقدامات شیعیان نسابه برای حفظ سلسله نسب سادات بوده است. با توجه به مطالب ذکر شده توجه به انساب در روزگار ما نیز به عنایت بیشتری نیاز دارد زیرا با گسترش شهرها ،افزایش جمعیت و تکثیر نسل در قرون متمادی مخصوصاًدرمورد ذریه نبوی و نسل سادات توجه به جلوگیری از هر گونه تحریف، انحراف و سرگشتگی در این امر ضروری به نظر می‌رسد تا بتوان از این رهگذر به ایجاد علم نسب‌شناسی با مختصات روز و پاسخگو به نیاز امروز جامعه و با حذف ضعف‌های آن با هدف حفظ شان ومنزلت خاندان و ذریه عترت نبوی در طراز نظام اسلامی اقدام نمود.


=پانویس=
=پانویس=
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


مقالات:
مقالات:
1- نجفی، محمدجواد، نسب شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، ش 13
1- نجفی، محمدجواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، ش 13


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقالات]]
[[رده:نسب شناسی]]
[[رده:نسب‌شناسی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش