۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بعد ها' به 'بعدها') |
جز (جایگزینی متن - 'نیرو ها' به 'نیروها') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
جبهه نجات کوشید تا در سال 1984 از «باب العزیزیة»، کودتایی را ترتیب دهد، ولی این کودتا شکست خورد و بسیاری از اعضای اخوان و جبهه نجات به زندان افتادند. جنبش اخوان مخفیانه و بدون هیچ اعلام حضوری، به عنوان یک جنبش اجتماعی به کار خود ادامه داد. وضعیت این جماعت در مصر و اردن نیز همینگونه بود. | جبهه نجات کوشید تا در سال 1984 از «باب العزیزیة»، کودتایی را ترتیب دهد، ولی این کودتا شکست خورد و بسیاری از اعضای اخوان و جبهه نجات به زندان افتادند. جنبش اخوان مخفیانه و بدون هیچ اعلام حضوری، به عنوان یک جنبش اجتماعی به کار خود ادامه داد. وضعیت این جماعت در مصر و اردن نیز همینگونه بود. | ||
در سال 1994 به دنبال اختلافی که در درون جنبش اخوان پدید آمد، گروهی به نام «التجمع الإسلامی» شکل گرفت؛ ولی | در سال 1994 به دنبال اختلافی که در درون جنبش اخوان پدید آمد، گروهی به نام «التجمع الإسلامی» شکل گرفت؛ ولی نیروهای امنیتی ت هاجم گستردهای علیه جنبش های اسلامی صورت دادند که به زندانی شدن بسیاری از اعضای این جنبش در زندان «ابوسلیم» و نابودی آنان در این قتلگاه منجر شد. علیرغم فرار بسیاری از اعضای جماعت اخوان در پی حوادث 1994، فعالیت این گروه ادامه یافت. البته استمرار فعالیت و نفوذ جماعت به صورت تبلیغ چهره به چهره انجام میگرفت، تا اینکه این تشکیلات در سال 1998 لو رفت. | ||
افراد بسیاری زندانی شدند و بسیاری نیز به خارج گریختند؛ به گونهای که در مورد این جماعت و فعالیت ن هاد های آن، بحث و بررسی های علمی و نظریه پردازی هایی شکل گرفت؛ ولی تمام این ها باعث نمیشود که بگوییم این جنبش فعالیت اجتماعی داشته است؛ زیرا مقایسه جماعت اخوان با مؤسسه هایی که مصر در زمان «[[انور سادات]]» تجربه و تأسیس کرد، یا مؤسسه هایی که در دهه هشتاد در اردن شکل گرفت، یا مشارکت سیاسی احزاب اسلامی در الجزایر چنین چیزی را نشان نمیدهد؛ لذا مشخص کردن خطِمشی فکری اخوان در لیبی دشوار است؛ مگر اینکه گفتمان سرشار از دموکراسی را پس از انقلاب لیبی دنبال کنیم، که نشان میدهد این جنبش با خطِمشی تفکر اسلام سیاسی همخوانی دارد، که از پیشرفت و راهبردی فراتر از مرز ها خبر میدهد. | افراد بسیاری زندانی شدند و بسیاری نیز به خارج گریختند؛ به گونهای که در مورد این جماعت و فعالیت ن هاد های آن، بحث و بررسی های علمی و نظریه پردازی هایی شکل گرفت؛ ولی تمام این ها باعث نمیشود که بگوییم این جنبش فعالیت اجتماعی داشته است؛ زیرا مقایسه جماعت اخوان با مؤسسه هایی که مصر در زمان «[[انور سادات]]» تجربه و تأسیس کرد، یا مؤسسه هایی که در دهه هشتاد در اردن شکل گرفت، یا مشارکت سیاسی احزاب اسلامی در الجزایر چنین چیزی را نشان نمیدهد؛ لذا مشخص کردن خطِمشی فکری اخوان در لیبی دشوار است؛ مگر اینکه گفتمان سرشار از دموکراسی را پس از انقلاب لیبی دنبال کنیم، که نشان میدهد این جنبش با خطِمشی تفکر اسلام سیاسی همخوانی دارد، که از پیشرفت و راهبردی فراتر از مرز ها خبر میدهد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
سیاسی کاری، بهویژه در زمینه شمارش آرا و انتخاب رئیس کنگره ملی مستلزم دوری جستن ایدئولوژیک در تصمیمگیری هاست. گروه «الوفاء» (که در زمان حکومت قذافی بدین نام شناخته میشد) گروهی نزدیک به جماعت اسلامی مبارز شمرده میشد. | سیاسی کاری، بهویژه در زمینه شمارش آرا و انتخاب رئیس کنگره ملی مستلزم دوری جستن ایدئولوژیک در تصمیمگیری هاست. گروه «الوفاء» (که در زمان حکومت قذافی بدین نام شناخته میشد) گروهی نزدیک به جماعت اسلامی مبارز شمرده میشد. | ||
آن ها جریانی محوری و تاثیرگذار را تشکیل دادند، ولی اکثریت را در اختیار نداشتند (در لیست ها اکثریت با ائتلاف | آن ها جریانی محوری و تاثیرگذار را تشکیل دادند، ولی اکثریت را در اختیار نداشتند (در لیست ها اکثریت با ائتلاف نیروهای ملی بود). البته گروه «الوفاء» اقلیت نیز نبود؛ چراکه یک گروه محوری شمرده میشد و تصویب قوانین، جز به وسیله این گروه دشوار بود. این کار نتیجه یک سیستم معیوب است که انتخابات طراحی نمود؛ به گونهای که به لیست های حزبی هشتاد کرسی تعلق گرفت و نظام فردمحور 120 کرسی در اختیار گرفت. | ||
این توضیحات درباره خطِمشی جماعت، به ما کمک میکند تا بتوانیم میان حزب سیاسی و جماعت تبلیغی در سبک و سیاق لیبی تفکیک کنیم؛ بدون اینکه این جنبش، بخشی حقیقی از جامعه لیبی شمرده شود؛ زیرا گفتمان سیاسی بر آن غلبه دارد و تعامل با جامعه، از طریق افکار عمومی صورت میپذیرد؛ مسائلی مانند عزل سیاسی، یا مسائل مربوط به رتبهبندی ها. | این توضیحات درباره خطِمشی جماعت، به ما کمک میکند تا بتوانیم میان حزب سیاسی و جماعت تبلیغی در سبک و سیاق لیبی تفکیک کنیم؛ بدون اینکه این جنبش، بخشی حقیقی از جامعه لیبی شمرده شود؛ زیرا گفتمان سیاسی بر آن غلبه دارد و تعامل با جامعه، از طریق افکار عمومی صورت میپذیرد؛ مسائلی مانند عزل سیاسی، یا مسائل مربوط به رتبهبندی ها. | ||