ارتداد به مثابه امری اجتماعی نه مقوله فکری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام'
جز (جایگزینی متن - ' کرده ای' به ' کرده‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
خط ۵۵: خط ۵۵:
أ. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: من بدّل دینه فاقتلوه <ref>محدث نوری، ج18، ص168، باب1 از ابواب حدالمرتد، ح 2.</ref> کسی که دین خود را تغییر داد، او را به قتل برسانید.<br>
أ. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: من بدّل دینه فاقتلوه <ref>محدث نوری، ج18، ص168، باب1 از ابواب حدالمرتد، ح 2.</ref> کسی که دین خود را تغییر داد، او را به قتل برسانید.<br>
بر اساس این حدیث، اگر کسی دینش را تغییر داد، باید او را به قتل رساند؛ ولی کسی که در شک و شبهه است و هنوز دینش را تغییر نداده و نظر قطعی خود را با تغییر دین بیان نکرده، مرتد نیست.<br>
بر اساس این حدیث، اگر کسی دینش را تغییر داد، باید او را به قتل رساند؛ ولی کسی که در شک و شبهه است و هنوز دینش را تغییر نداده و نظر قطعی خود را با تغییر دین بیان نکرده، مرتد نیست.<br>
2. ابوبصیر از [[امام صادق(ع)|امام صادق(علیه السلام)]] پرسید: ما تقول فیمن شک فی اللّه تعالی؟ قال: کافرٌ یا ابامحمّد. قال فشک فی رسول‌اللّه(صلی الله علیه وآله وسلم) فقال: کافر ثمّ التفت الی زرارة و قال: انّما یکفر اذا جحد... <ref>حر عاملی، ج18، ص569.</ref> درباره کسی که در خدای تعالی شک کند، چه می‌فرمایید؟ امام فرمود: کافر است. دوباره پرسید: اگر در رسالت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)شک کند چه؟ امام فرمود: آن هم کافر است؛ آن‌گاه امام فرمود: فقط اگر انکار کند، کافر است.<br>
2. ابوبصیر از [[امام صادق(ع)|امام صادق(علیه‌السلام)]] پرسید: ما تقول فیمن شک فی اللّه تعالی؟ قال: کافرٌ یا ابامحمّد. قال فشک فی رسول‌اللّه(صلی الله علیه وآله وسلم) فقال: کافر ثمّ التفت الی زرارة و قال: انّما یکفر اذا جحد... <ref>حر عاملی، ج18، ص569.</ref> درباره کسی که در خدای تعالی شک کند، چه می‌فرمایید؟ امام فرمود: کافر است. دوباره پرسید: اگر در رسالت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)شک کند چه؟ امام فرمود: آن هم کافر است؛ آن‌گاه امام فرمود: فقط اگر انکار کند، کافر است.<br>
این روایت، حکم شاک را به دو گونه مطرح می‌کند که عبارتند از:<br>
این روایت، حکم شاک را به دو گونه مطرح می‌کند که عبارتند از:<br>
1. کسی که خود در خدا و رسول‌الله شاک باشد، در واقع کافر است. <br>
1. کسی که خود در خدا و رسول‌الله شاک باشد، در واقع کافر است. <br>
خط ۹۸: خط ۹۸:


# فخر المحققین، فرزند علامه حلّی ضمن واجب دانستن حل شبهه مرتد، مهلت دادن به مرتد را به اندازه‌ای که عذرش برطرف شود واجب دانسته، می‌فرماید: اگر چه رجوع و اقرار به اسلام واجب فوری و مضیق است، این فوریت و مضیق بودن با وجوب حل شبهه منافات ندارد؛ زیرا امکان آن است که اسلام بپذیرد؛ سپس شبهه‌اش حل شود و این قول نزد من اقوا است.<ref>فخر المحققین (ابن علامه)، ج4، ص550.</ref> <br>
# فخر المحققین، فرزند علامه حلّی ضمن واجب دانستن حل شبهه مرتد، مهلت دادن به مرتد را به اندازه‌ای که عذرش برطرف شود واجب دانسته، می‌فرماید: اگر چه رجوع و اقرار به اسلام واجب فوری و مضیق است، این فوریت و مضیق بودن با وجوب حل شبهه منافات ندارد؛ زیرا امکان آن است که اسلام بپذیرد؛ سپس شبهه‌اش حل شود و این قول نزد من اقوا است.<ref>فخر المحققین (ابن علامه)، ج4، ص550.</ref> <br>
# شهید ثانی، پس از بیان روایتی از امام صادق(علیه السلام) که به نقل از جدّ بزرگوارش حضرت علی(علیه السلام)مدت استتابه مرتد را 3 روز دانسته، می‌فرماید: اگر چه این روایت ضعیف است، عمل به آن برای حفظ دماء]نفس[و از بین رفتن شبهه که بر مرتد عارض شده، نیکو است.<ref>شهید ثانی، ج2، ص358.</ref> <br>
# شهید ثانی، پس از بیان روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) که به نقل از جدّ بزرگوارش حضرت علی(علیه‌السلام)مدت استتابه مرتد را 3 روز دانسته، می‌فرماید: اگر چه این روایت ضعیف است، عمل به آن برای حفظ دماء]نفس[و از بین رفتن شبهه که بر مرتد عارض شده، نیکو است.<ref>شهید ثانی، ج2، ص358.</ref> <br>
# مقدس اردبیلی، وی برخلاف عالمان دیگر که کلامشان اطلاق داشت، با قید ملّی می‌گوید: مرتد ملّی که ارشاد و کشف و پرده برداشتن از حق و رفع شک و شبهه و اظهار حق را بطلبد، هر آینه باید شک و شبهه‌اش برطرف شود و نیز از آن عملی که باعث ارتدادش شده، برگشت داده شود. وی بعد از این بیان، احتمال دیگری را ذکر می‌کند که اصلا به او التفات نمی‌شود و کلامش نیز شنیده نخواهد شد و وجه این احتمال را به دلیل قول مشهور رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)«من بدّل دینه فاقتلوه» مضیق دانستن اسلام می‌داند.
# مقدس اردبیلی، وی برخلاف عالمان دیگر که کلامشان اطلاق داشت، با قید ملّی می‌گوید: مرتد ملّی که ارشاد و کشف و پرده برداشتن از حق و رفع شک و شبهه و اظهار حق را بطلبد، هر آینه باید شک و شبهه‌اش برطرف شود و نیز از آن عملی که باعث ارتدادش شده، برگشت داده شود. وی بعد از این بیان، احتمال دیگری را ذکر می‌کند که اصلا به او التفات نمی‌شود و کلامش نیز شنیده نخواهد شد و وجه این احتمال را به دلیل قول مشهور رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)«من بدّل دینه فاقتلوه» مضیق دانستن اسلام می‌داند.


بعد می‌فرماید: اگر]مرتد[به سبب شبهه‌ای که بر او وارد شده و قبل از انقضای مدت استتابه، 3 روز یا به مقداری که امکان رجوع در آن باشد مناظره بطلبد، بهتر است به درخواستش پاسخ مثبت داده شود؛ ولی اگر درخواست بعد از آن مدت]ذکر شده [باشد، بهتر است به خواست وی جواب منفی داده شود؛ و گرنه مدّت کفر او استمرار می‌یابد و او در این مدت از طلب و یاری فرو گذاشته شده؛ زیرا مدتی را که می‌توانست متنبّه و آگاه شود، گذشته است.<br>
بعد می‌فرماید: اگر]مرتد[به سبب شبهه‌ای که بر او وارد شده و قبل از انقضای مدت استتابه، 3 روز یا به مقداری که امکان رجوع در آن باشد مناظره بطلبد، بهتر است به درخواستش پاسخ مثبت داده شود؛ ولی اگر درخواست بعد از آن مدت]ذکر شده [باشد، بهتر است به خواست وی جواب منفی داده شود؛ و گرنه مدّت کفر او استمرار می‌یابد و او در این مدت از طلب و یاری فرو گذاشته شده؛ زیرا مدتی را که می‌توانست متنبّه و آگاه شود، گذشته است.<br>
نیز می‌فرماید: ممکن است به مدتی که احتمال ارشاد وجود دارد، مهلت داده شود. اگر]در آن مدت ممکن[ارشاد حاصل شد هیچ؛ و گرنه کلامش]از این‌که شبهه مرا حل یا ارشادم کنید[شنیده نمی‌شود.<br>
نیز می‌فرماید: ممکن است به مدتی که احتمال ارشاد وجود دارد، مهلت داده شود. اگر]در آن مدت ممکن[ارشاد حاصل شد هیچ؛ و گرنه کلامش]از این‌که شبهه مرا حل یا ارشادم کنید[شنیده نمی‌شود.<br>
مؤید این کلام که باید ارشاد شود، عقل است که حکم می‌کند به حُسن اجابت کسی که ارشاد و هدایت را طلبیده و همچنین به دلیل عقل و روایت<ref>کلینی، اصول کافی، ج1، ص41: «عن ابی عبداللّه(علیه السلام) قال: قرأت فی کتاب علی(علیه السلام) ان اللّه لم یأخذ علی الجّهال عهداً بطلب العلم حتّی اخذ علی العلماء عهداً ببذل العلم للجّهال لانّ العلم کان قبل الجهل» امام جعفر صادق می‌فرماید: در نوشته‌ای از [[امام علی(ع)|علی(علیه السلام)]]خواندم]که فرمود[خدا از نادانان و بی‌سوادان پیمان برای کسب کردن دانش نگرفته، مگر این که از عُلما برای تعلیم دادن به نادانان و بی سوادان پیمان و تعهد گرفت; زیرا علم قبل از جهل است».</ref>، ناپسند است انسان کسی را که هدایت و ارشاد خواسته، رد کند؛ اگرچه]آن شخص[معاند باشد، مگر این‌که بداند این ارشاد فایده‌ای]به حال مرتد [ندارد و این نیز ظاهر است.<ref>احمد مقدس اردبیلی، ج3، ص 344ـ346.</ref> <br>
مؤید این کلام که باید ارشاد شود، عقل است که حکم می‌کند به حُسن اجابت کسی که ارشاد و هدایت را طلبیده و همچنین به دلیل عقل و روایت<ref>کلینی، اصول کافی، ج1، ص41: «عن ابی عبداللّه(علیه‌السلام) قال: قرأت فی کتاب علی(علیه‌السلام) ان اللّه لم یأخذ علی الجّهال عهداً بطلب العلم حتّی اخذ علی العلماء عهداً ببذل العلم للجّهال لانّ العلم کان قبل الجهل» امام جعفر صادق می‌فرماید: در نوشته‌ای از [[امام علی(ع)|علی(علیه‌السلام)]]خواندم]که فرمود[خدا از نادانان و بی‌سوادان پیمان برای کسب کردن دانش نگرفته، مگر این که از عُلما برای تعلیم دادن به نادانان و بی سوادان پیمان و تعهد گرفت; زیرا علم قبل از جهل است».</ref>، ناپسند است انسان کسی را که هدایت و ارشاد خواسته، رد کند؛ اگرچه]آن شخص[معاند باشد، مگر این‌که بداند این ارشاد فایده‌ای]به حال مرتد [ندارد و این نیز ظاهر است.<ref>احمد مقدس اردبیلی، ج3، ص 344ـ346.</ref> <br>
7. فاضل هندی، درباره مرتدی که بگوید شبهه مرا حل کنید، دو احتمال را یادآور می‌شود:<br>
7. فاضل هندی، درباره مرتدی که بگوید شبهه مرا حل کنید، دو احتمال را یادآور می‌شود:<br>
احتمال اوّل این است که به او مهلت داده شود تا شبهه‌اش حل شود؛ زیرا حل شبهه واجب است و نیز به دلیل این که تکلیف کردن به ایمان با وجود شبهه از مصادیق تکلیف به ما لا یطاق است]و تکلیف به ما لا یطاق نیز محال است[.<br>
احتمال اوّل این است که به او مهلت داده شود تا شبهه‌اش حل شود؛ زیرا حل شبهه واجب است و نیز به دلیل این که تکلیف کردن به ایمان با وجود شبهه از مصادیق تکلیف به ما لا یطاق است]و تکلیف به ما لا یطاق نیز محال است[.<br>
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
در ارتداد، شرایطی از قبیل بلوغ، عقل، اختیار، قصد و شعور شرط شده است. همه این شروط از این حکایت دارد که ارتداد امری آگاهانه است و اگر کسی بهوسیله شبهه وسوسه، عقل و اختیار و شعور او متزلزل شود، دیگر شروط ارتداد در او محقق نمی‌شود تا بتوان او را مرتد قلمداد و احکام او را بر او صادر کرد. به عبارت دیگر، ارتداد در مقام ثبوت به چه چیزهایی تحقق می‌یابد. در این جهت، آیات و روایات و فتاوی عالمان و فقیهان شیعه و اهل سنت تحقیق شده است. آنچه در تحقق ارتداد اعتبار دارد، شروط عامه تکلیف (عقل، بلوغ قصد و اختیار و شعور) است. با در نظر گرفتن این شروط، ارتداد صبی، مجنون، مست، بیهوش، مُکرَه، غافل، نائم و انسان در حال غضب معتبر نیست.<br>
در ارتداد، شرایطی از قبیل بلوغ، عقل، اختیار، قصد و شعور شرط شده است. همه این شروط از این حکایت دارد که ارتداد امری آگاهانه است و اگر کسی بهوسیله شبهه وسوسه، عقل و اختیار و شعور او متزلزل شود، دیگر شروط ارتداد در او محقق نمی‌شود تا بتوان او را مرتد قلمداد و احکام او را بر او صادر کرد. به عبارت دیگر، ارتداد در مقام ثبوت به چه چیزهایی تحقق می‌یابد. در این جهت، آیات و روایات و فتاوی عالمان و فقیهان شیعه و اهل سنت تحقیق شده است. آنچه در تحقق ارتداد اعتبار دارد، شروط عامه تکلیف (عقل، بلوغ قصد و اختیار و شعور) است. با در نظر گرفتن این شروط، ارتداد صبی، مجنون، مست، بیهوش، مُکرَه، غافل، نائم و انسان در حال غضب معتبر نیست.<br>
در‌این‌باره عالمان و فقیهان شیعه تقریباً متفق‌القول هستند. شهید اول و شهید ثانی و علامه حلی می‌گویند: کسی که در حال غضب چیزی بگوید یا افعالی را انجام بدهد که اقتضای ارتداد دارد، حکم مرتد بر او جاری نمی‌شود و اگر ادعای عدم قصد کند، از او پذیرفته می‌شود و همچنین دلیل قبول ادعای مرتد را به شبهه، مانع جاری شدن حد می‌دانند.<br>
در‌این‌باره عالمان و فقیهان شیعه تقریباً متفق‌القول هستند. شهید اول و شهید ثانی و علامه حلی می‌گویند: کسی که در حال غضب چیزی بگوید یا افعالی را انجام بدهد که اقتضای ارتداد دارد، حکم مرتد بر او جاری نمی‌شود و اگر ادعای عدم قصد کند، از او پذیرفته می‌شود و همچنین دلیل قبول ادعای مرتد را به شبهه، مانع جاری شدن حد می‌دانند.<br>
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) علی بن عطیه می‌گوید:<br>
در روایتی از امام صادق(علیه‌السلام) علی بن عطیه می‌گوید:<br>
من نزد امام صادق نشسته بودم که مردی از حضرت پرسید: شخصی با غضب کاری را انجام می‌دهد آیا خداوند او را مؤاخذه می‌کند؟ حضرت فرمود: خداوند کسی را که از خودش اختیار ندارد می‌بخشد.<ref>نجفی، محمدحسن، ج 41، ص 610.</ref><br>  
من نزد امام صادق نشسته بودم که مردی از حضرت پرسید: شخصی با غضب کاری را انجام می‌دهد آیا خداوند او را مؤاخذه می‌کند؟ حضرت فرمود: خداوند کسی را که از خودش اختیار ندارد می‌بخشد.<ref>نجفی، محمدحسن، ج 41، ص 610.</ref><br>  
همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت می‌کند که حکم ارتداد بر کسی صادر می‌شود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمی‌شود.<br>
همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت می‌کند که حکم ارتداد بر کسی صادر می‌شود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمی‌شود.<br>
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:


=مؤیدهای روایی ارتداد به وسیله انکار=
=مؤیدهای روایی ارتداد به وسیله انکار=
امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: اگر مردم در برابر آنچه آگاهی نداشتند توقف می‌کردند و انکار نمی‌کردند، کافر نمی‌شدند. <ref>کلینی، ج2، ص388.</ref> <br>
امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: اگر مردم در برابر آنچه آگاهی نداشتند توقف می‌کردند و انکار نمی‌کردند، کافر نمی‌شدند. <ref>کلینی، ج2، ص388.</ref> <br>
همچنین رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در این‌باره می‌فرماید: خداوند متعالی آنچه امتم را به شک واداشته یا با اوهامش در او چیزی ایجاد کرده باشد بخشیده تا زمانی که به آن یقین نیابد و آن را باز نگوید.
همچنین رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) در این‌باره می‌فرماید: خداوند متعالی آنچه امتم را به شک واداشته یا با اوهامش در او چیزی ایجاد کرده باشد بخشیده تا زمانی که به آن یقین نیابد و آن را باز نگوید.
در حدیث رفع، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: از امت من نُه چیز برداشته شده است: خطا، فراموشی، چیزی را که نمی‌دانیم، وسوسه ای که در طریق تفکر است <ref>همان، ج2، ص 463.</ref> همه این ادلّه از این حکایت دارد که اگر کسی شبهه و وسوسه ای در او ایجاد شود، مرتد نمی‌شود و اظهار این شبهه برای رفع آن نیز امری ضرور است؛ از این رو بحث ارتداد نه تنها نافی حقوق انسانی و آزادی بیان و عقیده نیست؛ بلکه می‌توان ادعا کرد که اگر بحث مرتد را دقیقاً مورد توجه قرار دهیم، در تقویت حقوق انسان‌ها و آزادی بیان کوشیده‌ایم؛ زیرا بین کسانی که می‌خواهند با تمسک به حقوق انسانی، حقوق انسان‌های دیگر را مورد تجاوز قرار دهند و کسانی که می‌خواهند در تقویت حقوق انسان‌ها بکوشند، فرق گذاشته‌ایم.<br>
در حدیث رفع، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: از امت من نُه چیز برداشته شده است: خطا، فراموشی، چیزی را که نمی‌دانیم، وسوسه ای که در طریق تفکر است <ref>همان، ج2، ص 463.</ref> همه این ادلّه از این حکایت دارد که اگر کسی شبهه و وسوسه ای در او ایجاد شود، مرتد نمی‌شود و اظهار این شبهه برای رفع آن نیز امری ضرور است؛ از این رو بحث ارتداد نه تنها نافی حقوق انسانی و آزادی بیان و عقیده نیست؛ بلکه می‌توان ادعا کرد که اگر بحث مرتد را دقیقاً مورد توجه قرار دهیم، در تقویت حقوق انسان‌ها و آزادی بیان کوشیده‌ایم؛ زیرا بین کسانی که می‌خواهند با تمسک به حقوق انسانی، حقوق انسان‌های دیگر را مورد تجاوز قرار دهند و کسانی که می‌خواهند در تقویت حقوق انسان‌ها بکوشند، فرق گذاشته‌ایم.<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش