پرش به محتوا

محمدعبده: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام'
جز (جایگزینی متن - ' فرقه ای' به ' فرقه‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
خط ۴۵: خط ۴۵:
پس از تعطیلی مجله عروة الوثقی، سیدجمال برای ادامه مبارزه به ایران سفر کرد. شیخ محمد عبده نیز از استاد خود جدا شد و به بیروت بازگشت، زیرا از رفتن به مصر محروم بود. این آخرین دیدار دو مرد بزرگ الهی بود. شیخ محمد در بیروت بیشتر به کارهای اصلاحی از طریق نوشتن کتاب و مقالات بیدارگرانه می‌پرداخت و مقالات او در روزنامه «ثمرات الفنون» به چاپ می‌رسید. وی در بیروت با کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه آشنا شد و چنان شیفته آن گردید که تصمیم گرفت شرحی ادبی بر این کتاب بنگارد.
پس از تعطیلی مجله عروة الوثقی، سیدجمال برای ادامه مبارزه به ایران سفر کرد. شیخ محمد عبده نیز از استاد خود جدا شد و به بیروت بازگشت، زیرا از رفتن به مصر محروم بود. این آخرین دیدار دو مرد بزرگ الهی بود. شیخ محمد در بیروت بیشتر به کارهای اصلاحی از طریق نوشتن کتاب و مقالات بیدارگرانه می‌پرداخت و مقالات او در روزنامه «ثمرات الفنون» به چاپ می‌رسید. وی در بیروت با کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه آشنا شد و چنان شیفته آن گردید که تصمیم گرفت شرحی ادبی بر این کتاب بنگارد.
وی درباره آشنایی اش با نهج‌البلاغه می‌گوید: «بر حسب تقدیر و به طور تصادفی با کتاب نهج‌البلاغه آشنا شدم و این تصادف در وقتی بود که دچار دگرگونی و تشویش خاطر و افسردگی شده و از کارهایم بازمانده بودم. هر گاه از مطالعه قسمتی صرف نظر می‌کردم و به قسمت دیگر کتاب می‌پرداختم، کاملاً موضوع جدید و مطلب تازه ای را احساس می‌کردم».
وی درباره آشنایی اش با نهج‌البلاغه می‌گوید: «بر حسب تقدیر و به طور تصادفی با کتاب نهج‌البلاغه آشنا شدم و این تصادف در وقتی بود که دچار دگرگونی و تشویش خاطر و افسردگی شده و از کارهایم بازمانده بودم. هر گاه از مطالعه قسمتی صرف نظر می‌کردم و به قسمت دیگر کتاب می‌پرداختم، کاملاً موضوع جدید و مطلب تازه ای را احساس می‌کردم».
شیخ محمد عبده عقیده داشت زبان عربی هر روز دچار تغییرات می‌شود و جوانان، نثر قدیم و بلیغ عرب را درک نمی‌کنند. به همین خاطر در شرحش بر نهج‌البلاغه تکیه زیادی بر بلاغت این کتاب نموده و از مطرح کردن مسائلی که باعث تنش میان شیعه و سنی می‌شود، پرهیز کرده است. وی در مقدمه شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: «در میان کسانی که به این لغت سخن می‌گویند کسی نیست مگر آن که اعتراف دارد سخن امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) بلیغ‌ترین سخنان بعد از کلام خدای تعالی و گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و مایه سخن از همه افزون تر و اسلوب گفتارش از همه والاتر و در فراهم آوردن معانی بزرگ، سخن او جامع‌ترین گفتارهاست».  
شیخ محمد عبده عقیده داشت زبان عربی هر روز دچار تغییرات می‌شود و جوانان، نثر قدیم و بلیغ عرب را درک نمی‌کنند. به همین خاطر در شرحش بر نهج‌البلاغه تکیه زیادی بر بلاغت این کتاب نموده و از مطرح کردن مسائلی که باعث تنش میان شیعه و سنی می‌شود، پرهیز کرده است. وی در مقدمه شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: «در میان کسانی که به این لغت سخن می‌گویند کسی نیست مگر آن که اعتراف دارد سخن امام علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) بلیغ‌ترین سخنان بعد از کلام خدای تعالی و گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و مایه سخن از همه افزون تر و اسلوب گفتارش از همه والاتر و در فراهم آوردن معانی بزرگ، سخن او جامع‌ترین گفتارهاست».  
=اصلاح برنامه‌های مدارس اسلامی در بیروت=
=اصلاح برنامه‌های مدارس اسلامی در بیروت=
شیخ محمد عبده که شاگرد سیدجمال بود همانند او روحیه اصلاح‌گری و مبارزاتی فراتر از محدوده جغرافیایی خود داشت. او به تمام دنیای اسلام می‌اندیشید. هنگامی که وی در بیروت به سر می‌برد از سوی سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی دستوری صادر شد که طی آن هیأتی با ریاست شیخ الاسلام عثمانی به اصلاح برنامه‌های مدارس اسلامی بپردازد. محمد که روح پر تلاطم او آرام نمی‌گرفت، لایحه ای در‌این‌باره نوشت و پس از اکمال آن برای شیخ الاسلام عثمانی فرستاد و با این کار خود در اصلاح مدارس اسلامی شریک شد. وی در این لایحه پیشنهادهایی در مورد هر یک از دوره‌های تحصیلی و حتی معلمان ارائه داد.  
شیخ محمد عبده که شاگرد سیدجمال بود همانند او روحیه اصلاح‌گری و مبارزاتی فراتر از محدوده جغرافیایی خود داشت. او به تمام دنیای اسلام می‌اندیشید. هنگامی که وی در بیروت به سر می‌برد از سوی سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی دستوری صادر شد که طی آن هیأتی با ریاست شیخ الاسلام عثمانی به اصلاح برنامه‌های مدارس اسلامی بپردازد. محمد که روح پر تلاطم او آرام نمی‌گرفت، لایحه ای در‌این‌باره نوشت و پس از اکمال آن برای شیخ الاسلام عثمانی فرستاد و با این کار خود در اصلاح مدارس اسلامی شریک شد. وی در این لایحه پیشنهادهایی در مورد هر یک از دوره‌های تحصیلی و حتی معلمان ارائه داد.  
خط ۶۰: خط ۶۰:


=تفکرات و نقش محمد عبده در تقریب مذاهب=
=تفکرات و نقش محمد عبده در تقریب مذاهب=
محمد عبده همان دردهایی را که سیدجمال تشخیص داده بود احساس می‌کرد. چیزی که وی را از سیدجمال متمایز می‌سازد توجه خاص او به بحران اندیشه مذهبی مسلمانان در اثر برخورد با تمدن غربی و مقتضیات جدید جهان است که مسلمانان در اثر رکود چند ساله، آمادگی درستی برای مقابله با این بحران نداشتند. آن چه اندیشه او را پس از جدایی از سیدجمال آزار می‌داد، جست وجوی راه معتدلی بود که بین جمود فکری و قشری مآبی برخی علمای دینی و افراط کاری‌های روشنفکران ناپخته وجود داشت. عبده بر خلاف سید جمال، آن نوع مسئولیتی را احساس می‌کرد که یک عالم دینی احساس می‌کند، از این رو عبده مسائلی را طرح کرد که سیدجمال مطرح نکرده بود; از قبیل فقه مقارن مذاهب چهارگانه، دخالت دادن مبانی فلسفه حقوقی در اجتهاد و ایجاد نظام حقوقی جدید در فقه که پاسخ گوی مسائل روز باشد. وی که مانند سیدجمال در پی وحدت دنیای اسلام بود و با تعصب‌های فرقه‌ای میانه خوشی نداشت، وقتی که به قول خودش نهج‌البلاغه را کشف کرد، در شرح آن حتی وقتی به خطبه‌هایی رسید که علیه خلفای صدر اسلام بود درنگ نکرد و در ستایش از سخنان بلیغ و بی مانند علی(علیه السلام) خودداری ننمود.  
محمد عبده همان دردهایی را که سیدجمال تشخیص داده بود احساس می‌کرد. چیزی که وی را از سیدجمال متمایز می‌سازد توجه خاص او به بحران اندیشه مذهبی مسلمانان در اثر برخورد با تمدن غربی و مقتضیات جدید جهان است که مسلمانان در اثر رکود چند ساله، آمادگی درستی برای مقابله با این بحران نداشتند. آن چه اندیشه او را پس از جدایی از سیدجمال آزار می‌داد، جست وجوی راه معتدلی بود که بین جمود فکری و قشری مآبی برخی علمای دینی و افراط کاری‌های روشنفکران ناپخته وجود داشت. عبده بر خلاف سید جمال، آن نوع مسئولیتی را احساس می‌کرد که یک عالم دینی احساس می‌کند، از این رو عبده مسائلی را طرح کرد که سیدجمال مطرح نکرده بود; از قبیل فقه مقارن مذاهب چهارگانه، دخالت دادن مبانی فلسفه حقوقی در اجتهاد و ایجاد نظام حقوقی جدید در فقه که پاسخ گوی مسائل روز باشد. وی که مانند سیدجمال در پی وحدت دنیای اسلام بود و با تعصب‌های فرقه‌ای میانه خوشی نداشت، وقتی که به قول خودش نهج‌البلاغه را کشف کرد، در شرح آن حتی وقتی به خطبه‌هایی رسید که علیه خلفای صدر اسلام بود درنگ نکرد و در ستایش از سخنان بلیغ و بی مانند علی(علیه‌السلام) خودداری ننمود.  
شیخ محمد عبده در رویایی با غرب عقیده داشت که باید به اسلام راستین بازگشت و اگر چنین شود تمام مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد. وی در‌این‌باره با «تولستوی» (از ادیبان روسی که کتاب معروف جنگ و صلح او به زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است) اشتراک عقیده داشت. تولستوی که هم عصر عبده بود می‌گفت باید به مسیحیت اصیل بازگشت و تنها راه درمان جامعه مسیحیت را همین می‌دانست. در واقع اندیشه وحدت بین مذاهب اسلامی و حتی فراتر از آن ادیان الهی، جزء آرزوهای شیخ محمد عبده بود. این موضوع با توجه به این که وی در دوران میان سالی، آن هنگام که در بیروت به سر می‌برد و کانونی به نام «جمعیه التقریب بین الادیان و المذاهب» ایجاد کرد، کاملاً هویدا است. عده ی زیادی از علما و ادبا در این کانون شرکت می‌کردند و مسیحیان نیز به این مجالس می‌آمدند. وی در این کانون درباره وحدت ادیان الهی سخن می‌گفت و عقیده داشت که پیروان سه دین مهم الهی (اسلام، مسیحیت و یهود) باید با هم برادر باشند. این مجالس تأثیر خود را گذاشت تا آن جا که «اسحاق تیلور» کشیش کلیسای انگلیس به این جمعیت پیوست و در لندن نیز مقالاتی درباره اسلام و تجلیل از آن نگاشت.  
شیخ محمد عبده در رویایی با غرب عقیده داشت که باید به اسلام راستین بازگشت و اگر چنین شود تمام مشکلات جامعه اسلامی حل خواهد شد. وی در‌این‌باره با «تولستوی» (از ادیبان روسی که کتاب معروف جنگ و صلح او به زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است) اشتراک عقیده داشت. تولستوی که هم عصر عبده بود می‌گفت باید به مسیحیت اصیل بازگشت و تنها راه درمان جامعه مسیحیت را همین می‌دانست. در واقع اندیشه وحدت بین مذاهب اسلامی و حتی فراتر از آن ادیان الهی، جزء آرزوهای شیخ محمد عبده بود. این موضوع با توجه به این که وی در دوران میان سالی، آن هنگام که در بیروت به سر می‌برد و کانونی به نام «جمعیه التقریب بین الادیان و المذاهب» ایجاد کرد، کاملاً هویدا است. عده ی زیادی از علما و ادبا در این کانون شرکت می‌کردند و مسیحیان نیز به این مجالس می‌آمدند. وی در این کانون درباره وحدت ادیان الهی سخن می‌گفت و عقیده داشت که پیروان سه دین مهم الهی (اسلام، مسیحیت و یهود) باید با هم برادر باشند. این مجالس تأثیر خود را گذاشت تا آن جا که «اسحاق تیلور» کشیش کلیسای انگلیس به این جمعیت پیوست و در لندن نیز مقالاتی درباره اسلام و تجلیل از آن نگاشت.  
محمد عبده تا زمانی که سیدجمال در مصر می‌زیست چونان سازه ای افکار او را پی می‌گرفت اما در شیوه‌ها و نوع برخورد، با سیدجمال همگون نبود. در دوره حیات فکری، عبده خط سیری معتدل و اصلاح‌طلبانه را تعقیب می‌کرد، گرچه هرگاه درکنار سید قرار می‌گرفت، اسلوب و شیوه آتشین سید در او آثاری می‌آفرید و به بیان و قلمش، جان و حرارت تازه ای می‌بخشید. با این حال، نمی‌توان محمد عبده را در فعالیت‌های سیاسی که مد نظر سیدجمال بود، فردی محافظه کار دانست، زیرا وی اصلاح درونی و حرکت گام به گام را توصیه می‌نمود.
محمد عبده تا زمانی که سیدجمال در مصر می‌زیست چونان سازه ای افکار او را پی می‌گرفت اما در شیوه‌ها و نوع برخورد، با سیدجمال همگون نبود. در دوره حیات فکری، عبده خط سیری معتدل و اصلاح‌طلبانه را تعقیب می‌کرد، گرچه هرگاه درکنار سید قرار می‌گرفت، اسلوب و شیوه آتشین سید در او آثاری می‌آفرید و به بیان و قلمش، جان و حرارت تازه ای می‌بخشید. با این حال، نمی‌توان محمد عبده را در فعالیت‌های سیاسی که مد نظر سیدجمال بود، فردی محافظه کار دانست، زیرا وی اصلاح درونی و حرکت گام به گام را توصیه می‌نمود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش