۸۷٬۶۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مفهوم شناسی' به 'مفهومشناسی') |
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
این تفسیر از نواندیشی دینی صحیح نیست. صحیح آن است که ما در همه زمانها ضمن | این تفسیر از نواندیشی دینی صحیح نیست. صحیح آن است که ما در همه زمانها ضمن | ||
پای بندی به اصول، اسلام را زنده، بالنده، پویا و پاسخ گو نگه داریم، از علوم و معارف بشری استفاده کنیم برای آن که حقیقت اسلام را بهتر بفهمیم، مقصود مولا را درک کنیم و هدفمان حاکمیت | پای بندی به اصول، اسلام را زنده، بالنده، پویا و پاسخ گو نگه داریم، از علوم و معارف بشری استفاده کنیم برای آن که حقیقت اسلام را بهتر بفهمیم، مقصود مولا را درک کنیم و هدفمان حاکمیت | ||
ارزشهای الهی و تحقق مولویت حق در جامعه بشری باشد. معنای حقیقی تجدید که در روایات اسلامی، بیان ائمهأهل | ارزشهای الهی و تحقق مولویت حق در جامعه بشری باشد. معنای حقیقی تجدید که در روایات اسلامی، بیان ائمهأهل بیت«علیهمالسلام» و نظرات ائمه اهل سنت آمده است، همین است؛ نوآوری در دین با بهرهگیری از درون مایههای غنی دینی در سایه اجتهاد قانونمند و منضبط اسلامی به منظور پاسخگویی به مسائل مستحدثه فقهی و فکری. | ||
=نکات مهم چندگانه= | =نکات مهم چندگانه= | ||
در این جا اشاره به چند نکته ضروری است: | در این جا اشاره به چند نکته ضروری است: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
1ـ استحسان از اصول مورد اختلاف اندیشمندان اسلامی است و در تعریف آن گفتهاند: «ما یستحسنه المجتهد بعقله<ref>ابن مصلح، ج4، ص1463، اللمع، ص244، التبصره، ص492</ref> | 1ـ استحسان از اصول مورد اختلاف اندیشمندان اسلامی است و در تعریف آن گفتهاند: «ما یستحسنه المجتهد بعقله<ref>ابن مصلح، ج4، ص1463، اللمع، ص244، التبصره، ص492</ref> | ||
أئمه أهل | أئمه أهل بیت«علیهمالسلام» استحسان را در استنباط احکام شرعی مردود شمردهاند. یک فقیه نمیتواند بر طبق آن چه به نظرش مستحسن است فتوا صادر کند. امام محمد بن ادریس شافعی هم گفته: «من استحسن فقد شرع؛ هر کس بر اساس استحسان عقلی خود فتوا دهد تشریع نموده است<ref>المغنی، ج7، ص24</ref> یعنی دریافتهای ناقص انسانی خود را جزء مطالب مقدس اسلامی قرار داده است و این بدعت میباشد. ولی در مقابل، امام مالک بن انس از استحسان تعریف و تمجید کرده و گفته است: «الاستحسان تسعه اعشار العلم؛ نود درصد مطالب علمی و اجتهادی از روی استحسان است<ref>ذکی عنه فی الاصول العامة للفقه المقارن، ص363</ref> | ||
اگر به سخنان این بزرگان مراجعه کنیم درمییابیم که منظور مخالفان استحسان همان ما یستحسنه المجتهد بعقله و تحمیل آرا و ذوقیات بشری بر نصوص شرعی از آیات و روایات است. ولی منظور مالک بن انس از استحسان تقدیم اقوی الدلیلین است؛ دو دلیلی که هر یک در جای خود معتبرند ولی به ظاهر با هم مغایرت دارند. در این جا فقیه دلیلی را که به نظرش اقوی است مقدم میدارد و این غیر از عمل به استحسانات ظنی است که «إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنیِ مِِنَ الْحَقِّ شَیْئًا» (یونس/36ونجم/28). | اگر به سخنان این بزرگان مراجعه کنیم درمییابیم که منظور مخالفان استحسان همان ما یستحسنه المجتهد بعقله و تحمیل آرا و ذوقیات بشری بر نصوص شرعی از آیات و روایات است. ولی منظور مالک بن انس از استحسان تقدیم اقوی الدلیلین است؛ دو دلیلی که هر یک در جای خود معتبرند ولی به ظاهر با هم مغایرت دارند. در این جا فقیه دلیلی را که به نظرش اقوی است مقدم میدارد و این غیر از عمل به استحسانات ظنی است که «إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنیِ مِِنَ الْحَقِّ شَیْئًا» (یونس/36ونجم/28). |